الزمر ٦٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::قَدَرُوا|قَدَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::قَدَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::حَق|حَقَ‌]] [[کلمه غیر ربط::حَق| ]] [[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::قَدْرِه|قَدْرِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَدْرِه| ]] [[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::جَمِيعا|جَمِيعاً]] [[کلمه غیر ربط::جَمِيعا| ]] [[شامل این ریشه::جمع‌| ]][[ریشه غیر ربط::جمع‌| ]][[شامل این کلمه::قَبْضَتُه|قَبْضَتُهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَبْضَتُه| ]] [[شامل این ریشه::قبض‌| ]][[ریشه غیر ربط::قبض‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::يوم‌| ]][[شامل این کلمه::الْقِيَامَة|الْقِيَامَةِ]] [[کلمه غیر ربط::الْقِيَامَة| ]] [[شامل این ریشه::قوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::قوم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::السّمَاوَات|السَّمَاوَاتُ‌]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاوَات| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::مَطْوِيّات|مَطْوِيَّاتٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::مَطْوِيّات| ]] [[شامل این ریشه::طوى‌| ]][[ریشه غیر ربط::طوى‌| ]][[شامل این کلمه::بِيَمِينِه|بِيَمِينِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِيَمِينِه| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این ریشه::يمن‌| ]][[ریشه غیر ربط::يمن‌| ]][[شامل این کلمه::سُبْحَانَه|سُبْحَانَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::سُبْحَانَه| ]] [[شامل این ریشه::سبح‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبح‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::تَعَالَى|تَعَالَى‌]] [[کلمه غیر ربط::تَعَالَى| ]] [[شامل این ریشه::علو| ]][[ریشه غیر ربط::علو| ]][[شامل این کلمه::عَمّا|عَمَّا]] [[شامل این ریشه::عن‌| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::يُشْرِکُون|يُشْرِکُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُشْرِکُون| ]] [[شامل این ریشه::شرک‌| ]][[ریشه غیر ربط::شرک‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::قَدَرُوا|قَدَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::قَدَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::حَق|حَقَ‌]] [[کلمه غیر ربط::حَق| ]] [[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::قَدْرِه|قَدْرِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَدْرِه| ]] [[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::جَمِيعا|جَمِيعاً]] [[کلمه غیر ربط::جَمِيعا| ]] [[شامل این ریشه::جمع‌| ]][[ریشه غیر ربط::جمع‌| ]][[شامل این کلمه::قَبْضَتُه|قَبْضَتُهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَبْضَتُه| ]] [[شامل این ریشه::قبض‌| ]][[ریشه غیر ربط::قبض‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::يوم‌| ]][[شامل این کلمه::الْقِيَامَة|الْقِيَامَةِ]] [[کلمه غیر ربط::الْقِيَامَة| ]] [[شامل این ریشه::قوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::قوم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::السّمَاوَات|السَّمَاوَاتُ‌]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاوَات| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::مَطْوِيّات|مَطْوِيَّاتٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::مَطْوِيّات| ]] [[شامل این ریشه::طوى‌| ]][[ریشه غیر ربط::طوى‌| ]][[شامل این کلمه::بِيَمِينِه|بِيَمِينِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِيَمِينِه| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این ریشه::يمن‌| ]][[ریشه غیر ربط::يمن‌| ]][[شامل این کلمه::سُبْحَانَه|سُبْحَانَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::سُبْحَانَه| ]] [[شامل این ریشه::سبح‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبح‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::تَعَالَى|تَعَالَى‌]] [[کلمه غیر ربط::تَعَالَى| ]] [[شامل این ریشه::علو| ]][[ریشه غیر ربط::علو| ]][[شامل این کلمه::عَمّا|عَمَّا]] [[شامل این ریشه::عن‌| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::يُشْرِکُون|يُشْرِکُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُشْرِکُون| ]] [[شامل این ریشه::شرک‌| ]][[ریشه غیر ربط::شرک‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ‌ حَقَ‌ قَدْرِهِ‌ وَ الْأَرْضُ‌ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ‌ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ وَ السَّمَاوَاتُ‌ مَطْوِيَّاتٌ‌ بِيَمِينِهِ‌ سُبْحَانَهُ‌ وَ تَعَالَى‌ عَمَّا يُشْرِکُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و خدا را ‎آنچنان که شایسته‌ی قدر و منزلتش می‌باشد قدر ندانستند. حال آنکه روز قیامت زمین یکسره در قبضه‌ی (علم و قدرت و حکمت) اوست، و آسمان‌ها در هم پیچیده به دست توانای اوست. او منزه و برتر است از آنچه (با وی) شریک می‌گردانند.
|-|صادقی تهرانی=و خدا را ‎آنچنان که شایسته‌ی قدر و منزلتش می‌باشد قدر ندانستند. حال آنکه روز قیامت زمین یکسره در قبضه‌ی (علم و قدرت و حکمت) اوست، و آسمان‌ها در هم پیچیده به دست توانای اوست. او منزه و برتر است از آنچه (با وی) شریک می‌گردانند.
|-|معزی=و ارج نگذاشتند خدا را حقّ ارجمندیش و زمین همگی در چنگ او است روز قیامت و آسمانها پیچیده‌اند به دستش منزّه و برتر است او از آنچه شرک ورزند
|-|معزی=و ارج نگذاشتند خدا را حقّ ارجمندیش و زمین همگی در چنگ او است روز قیامت و آسمانها پیچیده‌اند به دستش منزّه و برتر است او از آنچه شرک ورزند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">They have not esteemed Allah as He ought to be esteemed. The entire earth will be in His grip on the Day of Resurrection, and the heavens will be folded in His right. Immaculate is He, and Transcendent He is beyond the associations they make. </div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/039067.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/039067.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::67|٦٧]] | قبلی = الزمر ٦٦ | بعدی = الزمر ٦٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::67|٦٧]] | قبلی = الزمر ٦٦ | بعدی = الزمر ٦٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۹: خط ۳۷:
[[هود ٤١ | وَ قَالَ‌ ارْکَبُوا فِيهَا بِسْمِ‌...]] (۱)   
[[هود ٤١ | وَ قَالَ‌ ارْکَبُوا فِيهَا بِسْمِ‌...]] (۱)   
</div>
</div>
== نزول ==
ابن عباس گوید: یکى از احبار و دانشمندان یهود به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گذشت و گفت: یا اباالقاسم تو چگونه می‌گوئى که خداوند آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها و آب‌ها را در روز قیامت بر انگشتان خود دارد و سپس آن‌ها را مى جنباند و گوید: اینک من پادشاهم و کجایند پادشاهان دنیا، پیامبر از گفتار یهودى مزبور به خنده افتاد. در عین حالى که گفتار او را تصدیق می‌نمود سپس این آیة نازل گردید.<ref> صحیح ترمذى و تفسیر کشف الاسرار.</ref>
سعید بن جبیر گوید: یهودیان در صفات خداوند به صحبت پرداخته بودند و چیزهائى مى گفتند که از روى علم و دانش نبود سپس این آیة نازل شد.<ref> تفسیر ابن ابى حاتم.</ref>
ربیع بن انس گوید: وقتى که آیه «وَسِعَ کرْسِیهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ آیه ۲۵۵ سوره بقره» نازل گردید، گفتند: یا رسول الله کرسى را می‌دانیم که چیست ولى عرش چگونه است؟ سپس این آیة نازل شد.<ref> تفسیر ابن ابى المنذر.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link278 | آيات ۶۲ - ۷۵ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link278 | آيات ۶۲ - ۷۵ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link279 | اشاره به وحدانيت خدا در ربوبيت با بيان اينكه او خالق همه چيز ووكيل بر همه چيز است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link279 | بیان وحدانيت خدا در ربوبيت، و اين كه او، خالق همه چيز، و وكيل بر همه چيز است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link280 | اشاره به عدم منافات عصمت با اختيار و بيان اينكه نهى پيامبر صلى الله عليه و آله ازشرك ورزيدن ،نهى حقيقى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link280 | بيان اين كه نهى پيامبر «ص» از شرك، نهى حقيقى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link281 | معناى اينكه درباره مشركين فرمود: و ما قدروداالله حق قدره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link281 | معناى اين كه درباره مشركان فرمود: «قدر خدا را، آن گونه که باید، نشناختند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link282 | مراد از اينكه زمين در قيامت در قبضه خداوند است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link283 | توضيحى درباره نفخۀ صور اول و دوم ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link283 | توضيحى درباره نفخه صور وصعقه آسمانيان و زمينيان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link286 | مراد از نورانی شدن زمين به نور پروردگارش، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link284 | مقصود از استثناء الا من شاءالله در آيه و نفس فى الصور...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link289 | جهنم و بهشت، منزلگاه ابدی کافران و متقیان، در روز قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link285 | نفخه دوم و زنده شدن مردگان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link290 | سخن بهشتيان، بعد از ورود به بهشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link286 | مراد از اشراق زمين به نور پروردگارش در قيامت ، و وجوهى كه در اين باره گفته شدهاست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۶#link292 | بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link287 | كلام صاحب كشاف در معنى روشن شدن زمين به نور پروردگارش در قيامت و دواشكال به آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link288 | حق به طلب در تفسير و اشرقت الاءرض بنور ربها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link289 | كافران دسته دسته به جهنم و متقين گروه گروه به بهشت هدايت مى شوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link290 | سخن بهشتيان بعد از ورود به بهشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۵#link291 | طواف ملائكه گرداگرد عرش الهى در قيامت و تسبيح آنان خداونند را]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۶#link292 | رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۶#link293 | دو روايت درباره اينكه بهشت و جهنم را درب هايى است]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۸#link235 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۸#link235 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ «67»
و خدا را آن گونه كه حقّ اوست قدردانى نكردند (و او را نشناختند)، در حالى كه روز قيامت زمين يكسره در قبضه‌ى قدرت اوست و آسمان‌ها به دست قدرت او در هم پيچيده‌اند. او منزه است و از آن چه شريك او قرار مى‌دهند، برتر است.
===نکته ها===
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «يمين» دست قدرت خداست. «1»
فرمان‌هاى خداوند دو نوع است:
1. دستور مولوى كه خداوند به عنوان مولا صادر مى‌كند و عقل را به اسرار آن راهى نيست، نظير فرمان طواف در مكّه. «وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ» «2»
2. دستور ارشادى، كه عقل نيز راز و رمز آن را درك مى‌كند و حكم خداوند، ارشاد به حكم عقل است، نظير جمله‌ «كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ» زيرا تشكّر در برابر ولى نعمت را عقل حكم مى‌كند.
===پیام ها===
1- يكتا پرستى راه نجات از خسارت است. «لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ»
2- بهترين راه تشكّر از خداوند عبادت است. «فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ»
3- توحيد، نشانه‌ى شناخت درست و قدرشناسى است و شرك، برخاسته از عدم شناخت و قدردانى است. «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»
4- آسمان و زمين در برابر قدرت الهى ناچيزند. «قَبْضَتُهُ‌- مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ»
----
«1». توحيد صدوق، ص 161.
«2». حج، 29.
جلد 8 - صفحه 199
5- براى شناخت بهتر خداوند، بايد به قدرت و احاطه‌ى مطلقه‌ى او توجّه كنيم.
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً ... وَ السَّماواتُ‌ ...
6- به سراغ ديگران نرويم، كه همه چيز تنها به دست خداست. وَ الْأَرْضُ‌ ... وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ‌ ... سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67)
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ‌: و تعظيم نكردند و بزرگ نداشتند خداى را در نفسهاى خود، حَقَّ قَدْرِهِ‌: حق عظمت و بزرگى او را، كه در حق او اعتقاد شرك و توجه به غير نمودند؛ يا وصف نمودند ذات سبحانى را آنچه را كه حق وصف او نباشد، اينجاست كه فرمودند:
اعتصام الورى بمغفرتك‌
عجز الواصفون عن صفتك‌
تب علينا فاننا بشر
ما عرفناك حق معرفتك‌
وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً: و زمين تمام آن، قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ: در قبضه اقتدار او باشد روز قيامت، وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ‌: و همه آنها پيچيده شده بدست قدرت او است روز قيامت. اين تمثيل است براى اظهار قدرت باهره سبحانى و تنبيه بر آنكه افعال عظامى كه افهام در آن حيران و اوهام به رسيدن آن سرگردانند، نسبت به قدرت كامله الهى در غايت سهولت و كمال آسانى است بر وجهى كه همه زمينها با وجود عظم و ثخن آن نسبت به قدرت او مانند چيزى‌
جلد 11 - صفحه 268
است كه قابضى به كف خود قبض كند و همه آسمانها نسبت به اقتدار او مثل آن چيزى است كه شخصى آن را بدست خود گرفته و درهم پيچد.
در توحيد- ابن بابويه (رحمه اللّه) از حضرت صادق عليه السلام: قبضته يعنى ملكه لا يملكها معه احد ... قال: اليمين اليد و اليد القدرة و القوّة ... مطويّات بيمينه يعنى بقدرته و قوّته‌ «1».
عبد اللّه عمر روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: حق سبحانه روز قيامت آسمانها را برهم پيچد به يد قدرت خود و فرمايد: «انا الملك، اين الجبارون؟ اين المتكبّرون؟» «2» سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌: منزه است ذات سبحانى و متعالى است، عَمَّا يُشْرِكُونَ‌:
از آنچه شرك مى‌آورند به او و آن را شريك او مى‌سازند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67) وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‌ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (68) وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (69) وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ (70)
ترجمه‌
و بزرگ نشمردند خدا را بقدريكه بايد بزرگ شمرد او را و زمين تمامى در كف او است روز قيامت و آسمانها پيچيده شده است بدستش منزّه است او و برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند
و دميده شود در صور پس بميرد بآن هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا پس دميده شود در آن بار ديگر پس آنگاه آنها ايستادگانند در حاليكه مينگرند
و روشن گردد زمين بنور پروردگارش و نهاده شود كتاب و آورده شوند پيمبران و گواهان و حكم شود ميانشان بحق و آنها ستم كرده نميشوند
و تمام داده شود هر كس آنچه را بجا آورده و او داناتر است بآنچه ميكنند.
تفسير
كفار و مشركين كه وصف نمودند خدا را نشناختند او را آنطور كه حق شناسائى او است و تعظيم ننمودند او را بميزانيكه سزاوار تعظيم او است لذا براى او بشر يك و زن و فرزند قائل شدند و تصوّر نمودند كه او نميتواند يكروز تمام مردگانرا زنده نمايد با آنكه قدرت و عظمت او بقدرى است كه زمين مانند مشت ريگى كه در دست كسى جاى گرفته باشد در روز قيامت مسخّر قدرت و قوّت او است كه هر طور بخواهد آنرا بگرداند ميتواند و آسمانها مانند طومارى كه بهم پيچيده شده باشد در تحت نفوذ اراده و تصرّف مالكانه او است و خدا منزّه و مبرّى است از شريك و شبيه و آنچه ذكر شد و از آنكه جسم باشد و دست و كف داشته باشد اين تعبيرات براى تصوير قدرت و قوّت و تصرّف و مالكيّت حقّه الهيه است در اذهان عامّه بطريقه متعارفه بين خودشان در افهام معانى و حقائق مانند آنكه ميگويند آنملك در دست او است يا آن شخص در چنگ او است و اراده ميكنند
----
جلد 4 صفحه 510
در تحت تصرف و نفوذ و اقتدار او است و تخصيص يمين براى ظهور قوّت و فعّاليت و شرافت آنست و لذا فرموده‌اند هر دو دست خداوند يمين است يعنى قوت و قدرت او فوق تمام قوتها و قدرتها است و دست او بالاى دست همه است و آنروز دستى جز دست او نيست و سلطنتى جز سلطنت او وجود ندارد و وقتى خداوند اراده فرمايد كه دنيا را ويران كند باسرافيل امر مينمايد كه بدمد در صور و او ميدمد در صورى كه دو طرف دارد يكى متوجّه بجانب زمين و ديگر بجانب آسمان از صوت طرفى كه بجانب زمين است تمام اهل آن ميميرند و جنبنده‌اى در زمين باقى نميماند و از صوت طرفى كه متوجه بآسمانها است تمام اهل آنها ميميرند و ذى روحى باقى نميماند جز اسرافيل آنهم بعدا بامر خدا ميميرد و اوضاع اينعالم منقلب و ويران ميگردد و عالم ديگرى برپا ميشود و خداوند اسرافيل را زنده ميكند و او دوباره در صور ميدمد يا خداوند خودش ميدمد و مردم زنده ميشوند بعد از آنكه چهل روز بارانيكه داراى طبع منى است بر زمين باريده و ذرّات اجسام متفرّقه جمع آورى شده و بدنها بصورت اول خود برگشته باشند پس ناگهان همه از قبورشان بيرون مى‌آيند و ايستاده باطراف و جوانب خود متحيّرانه نظر ميكنند و منتظرند كه با آنها چه معامله شود و قبلا راجع بصور و چگونگى احياء اموات آنچه بنظر رسيده ذكر شده است و بعضى آنرا عبارت از اعلام الهى به ختم اين عالم و شروع در عالم آخرت دانسته‌اند و تعبير بصور را از باب تشبيه ببوق رحيل و نزول قافله كه متعارف بوده دانسته‌اند و بعضى آنرا صور بفتح و او جمع صورت خوانده و دانسته‌اند و بنابر اين مراد قالبها و بدنهاى خلائق است و اين مخالف با ظواهر ادلّه است و در بعضى از روايات كسانيكه خداوند استثنا فرموده است آنها را بچهار ملك مقرّب جبرائيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل تفسير شده و در بعضى بشهداء كه شمشيرهاشان را حمايل نموده دور عرش خدا ميگردند و در هر حال زمين محشر روشن گردد بنور عدالت خالقش و در بعضى از روايات بنور امام زمان تفسير شده و فرموده‌اند مردم از نور آفتاب و ماه بى‌نياز ميشوند و بنور امامشان اكتفا ميكنند و بنابر اين مراد از ربّ مربّى و مدبّر امر زمين است و نامه‌هاى اعمال مردم كه بدست ملائكه موكّل ثبت آنها نوشته شده است بدست‌
----
جلد 4 صفحه 511
راست و چپ افراد وضع و نهاده ميشود و كتاب چون اسم جنس است بر جمع اطلاق شده و تمام پيغمبران خدا حاضر ميشوند و تمام گواهان ايشان كه هر يك بنوبه خود در اداء رسالت و ابلاغ احكام خدا كوتاهى ننموده‌اند با ايشان مى‌آيند و گواهى خود را ميدهند و آنها ائمه اطهار و اوصياء اخيار انبياء عظامند و خداوند بين مردم حكم بحق و عدل ميفرمايد و داد مظلوم را از ظالم ميستاند و كمتر از ميزان عمل اجر داده نميشود و بدون استحقاق و زياده از آن معاقب نميگردد و هر كس بميزان عمل خيرش يا زيادتر اجر ميبرد و خدا از هر كس بافعال بندگانش از خوب و بد آگاه‌تر است و چيزى از آنها از او فوت نميشود.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ ما قَدَرُوا اللّه‌َ حَق‌َّ قَدرِه‌ِ وَ الأَرض‌ُ جَمِيعاً قَبضَتُه‌ُ يَوم‌َ القِيامَةِ وَ السَّماوات‌ُ مَطوِيّات‌ٌ بِيَمِينِه‌ِ سُبحانَه‌ُ وَ تَعالي‌ عَمّا يُشرِكُون‌َ (67)
و نشناختند خداوند ‌را‌ حق‌ شناختن‌ و ‌در‌ عظمت‌ و كبريايي‌ و قدرت‌ و توانايي‌ و حال‌ آنكه‌ زمين‌ بجميع‌ آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ و روي‌ زمين‌ ‌است‌ ‌در‌ قبضه قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ روز قيامت‌ و آسمانها پيچيده‌ بيد راست‌ ‌او‌ ‌است‌ منزه‌ ‌است‌ خداوند و بالاتر ‌است‌ ‌از‌ آنچه‌ شريك‌ ‌براي‌ ‌او‌ قرار ميدهند.
وَ ما قَدَرُوا اللّه‌َ حَق‌َّ قَدرِه‌ِ تمام‌ فرق‌ عالم‌ ‌آن‌ اندازه‌اي‌ ‌که‌ واجب‌ و لازم‌ و ‌در‌ تحت‌ قدرت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد معرفت‌ بجلال‌ و عظمت‌ ‌خدا‌ ‌را‌ بشناسند نشناختند ‌غير‌ ‌از‌ اهل‌ ايمان‌ ببركات‌ و بيانات‌ ائمه اطهار اما طبيعي‌ ‌که‌ منكر اصل‌ وجود حق‌ ‌است‌ و اما حكماء قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌را‌ العياذ باللّه‌ علة تامه‌ مي‌دانند و يك‌ معلول‌ بيشتر ‌بر‌ ‌او‌ قائل‌ نيستند ‌که‌ عقل‌ اول‌ ميگويند و ‌اينکه‌ علت‌ و معلول‌ انفكاك‌ ‌از‌ يكديگر ندارند و قدرت‌ و اختيار ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ قائل‌ نيستند و اما مشركين‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌او‌ شريك‌ قرار دادند ‌از‌ ملائكه‌ و انبياء و جن‌ و اصنام‌ و گاو و گوساله‌ و ‌غير‌ اينها و اما كفار مثل‌ يهود و نصاري‌ و ساير فرق‌ كفار ‌او‌ ‌را‌ جسم‌ مي‌دانند و العياذ نسبت‌ جهل‌ و عجز باو ميدهند و ‌براي‌ ‌او‌ فرزند ‌از‌ بنات‌ و بنين‌ قائل‌ هستند و اما عامه‌ ‌که‌ صفات‌ زائده‌ قائل‌ شدند.
وَ الأَرض‌ُ جَمِيعاً بتمام‌ آنچه‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌است‌.
قَبضَتُه‌ُ يَوم‌َ القِيامَةِ تشبيه‌ ‌است‌ بكسي‌ ‌که‌ چيزي‌ ‌را‌ ‌در‌ يد ‌خود‌ قبض‌ كند ‌که‌ ‌هر‌ نوع‌ تصرفي‌ بخواهد كند بتواند اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ تمام‌ روز قيامت‌ مبعوث‌ ميشوند
جلد 15 - صفحه 342
و زمين‌ قاعا صفصفا ميگردد يَوم‌َ تُبَدَّل‌ُ الأَرض‌ُ غَيرَ الأَرض‌ِ وَ السَّماوات‌ُ ابراهيم‌ آيه چهل‌ و نه‌.
وَ السَّماوات‌ُ مَطوِيّات‌ٌ بِيَمِينِه‌ِ اشاره‌ بقوله‌ ‌تعالي‌ يَوم‌َ نَطوِي‌ السَّماءَ كَطَي‌ِّ‌-‌ السِّجِل‌ِّ لِلكُتُب‌ِ انبياء آيه 104 و تعبير بيمين‌ كنايت‌ ‌از‌ تمام‌ قدرت‌ ‌است‌ چون‌ دست‌ راست‌ قدرتش‌ ‌بر‌ تصرفات‌ بيش‌ ‌از‌ چپ‌ ‌است‌.
سُبحانَه‌ُ وَ تَعالي‌ عَمّا يُشرِكُون‌َ چه‌ شرك‌ ‌در‌ ذات‌ ‌که‌ منسوب‌ بابن‌ كمونه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ منظومه‌ ميگويد «هويتان‌ بتمام‌ ذات‌ ‌قد‌ خالفتا بابن‌ الكمونة استند» و چه‌ شرك‌ ‌در‌ صفات‌ ‌که‌ قائل‌ بصفات‌ زائده‌ شدند مثل‌ عامه‌ و چه‌ شرك‌ ‌در‌ افعال‌ ‌که‌ امر رزق‌ و خلق‌ ‌را‌ بغير ‌او‌ نسبت‌ دادند و چه‌ شرك‌ ‌در‌ عبادت‌ مثل‌ عبده اصنام‌ و چه‌ شرك‌ ‌در‌ نظر ‌که‌ امور ‌را‌ مستند باسباب‌ و وسائط ميدانند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 67)- در این آیه به بیان دیگری برای نفی شرک پرداخته، ریشه اصلی انحراف آنها را ذکر کرده، می‌گوید: «آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند» (وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ). و به همین دلیل نام مقدس او را تا آنجا تنزل دادند که هم ردیف بتها قرار دادند.
آری! سر چشمه شرک عدم معرفت صحیح در باره خداوند است، کسی که بداند او وجودی است بی‌پایان و نامحدود از هر نظر و از سوی دیگر آفرینش همه موجودات از ناحیه اوست و حتی در بقای خود هر لحظه به فیض وجود او نیازمندند و از سوی سوم تدبیر عالم هستی و گشودن گره تمام مشکلات و همه ارزاق به دست با قدرت اوست، و حتی اگر شفاعتی هم انجام گیرد به اذن و فرمان او خواهد بود، معنی ندارد رو به سوی دیگری آرد.
اصلا چنین وجودی با این صفات، دوگانگی برای او محال است زیرا دو وجود نامحدود از جمیع جهات عقلا غیر ممکن است- دقت کنید.
سپس برای بیان عظمت و قدرت او از دو تعبیر کنائی زیبا استفاده کرده، می‌گوید: «در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او» (وَ الْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ).
کسی که طوماری را درهم پیچیده و در دست راست گرفته کاملترین تسلط را بر آن دارد، مخصوصا انتخاب «یمین» (دست راست) به خاطر آن است که غالب اشخاص کارهای مهم را با دست راست انجام می‌دهند و قوت و قدرت بیشتری در آن احساس می‌کنند.
کوتاه سخن این که: همه این تشبیهات و تعبیرات کنایه از سلطه مطلقه پروردگار بر عالم هستی در جهان دیگر است، تا همگان بدانند در عالم قیامت نیز کلید نجات و حل مشکلات در کف قدرت خداوند است، تا به بهانه شفاعت و مانند آن به سراغ بتها و معبودهای دیگر نروند.
البته در این دنیا نیز زمین و آسمان به همین صورت در قبضه قدرت او است.
ج4، ص244
ولی در آن روز قدرت خداوند از هر زمان آشکارتر است و همگی به روشنی در می‌یابند که همه چیز از آن او و در اختیار اوست.
به هر حال بعد از بیانات فوق در آخر آیه در یک نتیجه گیری فشرده و گویا می‌فرماید: «خداوند منزه و بلند مقام است از شریکهایی که برای او می‌پندارند» (سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ).
اگر انسانها با مقیاسهای کوچک اندیشه‌های خود در باره ذات پاک او قضاوت نمی‌کردند هرگز به بیراهه‌های شرک و بت پرستی نمی‌افتادند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۰۹: خط ۲۸۵:
[[رده:نامهاى آخرت]][[رده:آسمان در قیامت]][[رده:بى ارزشى آسمان ها]][[رده:تعدد آسمان ها]][[رده:صفات جلال]][[رده:آثار تفکر ناپسند]][[رده:آثار توحید عبادى]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:آثار جهل به خدا شناسى]][[رده:آثار قدرت خدا]][[رده:احاطه قدرت خدا]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:تنزیه خدا]][[رده:خدا و شریک]][[رده:خدا و نقص]][[رده:زمینه خدا شناسى]][[رده:عظمت خدا]][[رده:قدرت اخروى خدا]][[رده:قدرت خدا]][[رده:کمال خدا]][[رده:بى ارزشى زمین]][[رده:زمین در قیامت]][[رده:مالک زمین]][[رده:رد شرک]][[رده:زمینه شرک]][[رده:منشأ شرک عبادى]][[رده:زمینه شکر خدا]][[رده:زمینه عبادت غیرخدا]][[رده:ظهور حقایق در قیامت]][[رده:جهل مشرکان]][[رده:خداشناسى ناقص مشرکان]][[رده:گمراهى مشرکان]]
[[رده:نامهاى آخرت]][[رده:آسمان در قیامت]][[رده:بى ارزشى آسمان ها]][[رده:تعدد آسمان ها]][[رده:صفات جلال]][[رده:آثار تفکر ناپسند]][[رده:آثار توحید عبادى]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:آثار جهل به خدا شناسى]][[رده:آثار قدرت خدا]][[رده:احاطه قدرت خدا]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:تنزیه خدا]][[رده:خدا و شریک]][[رده:خدا و نقص]][[رده:زمینه خدا شناسى]][[رده:عظمت خدا]][[رده:قدرت اخروى خدا]][[رده:قدرت خدا]][[رده:کمال خدا]][[رده:بى ارزشى زمین]][[رده:زمین در قیامت]][[رده:مالک زمین]][[رده:رد شرک]][[رده:زمینه شرک]][[رده:منشأ شرک عبادى]][[رده:زمینه شکر خدا]][[رده:زمینه عبادت غیرخدا]][[رده:ظهور حقایق در قیامت]][[رده:جهل مشرکان]][[رده:خداشناسى ناقص مشرکان]][[رده:گمراهى مشرکان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزمر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزمر ]]
{{#seo:
|title=آیه 67 سوره زمر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 67 سوره زمر,زمر 67,وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ‌ حَقَ‌ قَدْرِهِ‌ وَ الْأَرْضُ‌ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ‌ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ وَ السَّمَاوَاتُ‌ مَطْوِيَّاتٌ‌ بِيَمِينِهِ‌ سُبْحَانَهُ‌ وَ تَعَالَى‌ عَمَّا يُشْرِکُونَ‌,نامهاى آخرت,آسمان در قیامت,بى ارزشى آسمان ها,تعدد آسمان ها,صفات جلال,آثار تفکر ناپسند,آثار توحید عبادى,جهان بینى توحیدى,آثار جهل به خدا شناسى,آثار قدرت خدا,احاطه قدرت خدا,اختصاصات خدا,تنزیه خدا,خدا و شریک,خدا و نقص,زمینه خدا شناسى,عظمت خدا,قدرت اخروى خدا,قدرت خدا,کمال خدا,بى ارزشى زمین,زمین در قیامت,مالک زمین,رد شرک,زمینه شرک,منشأ شرک عبادى,زمینه شکر خدا,زمینه عبادت غیرخدا,ظهور حقایق در قیامت,جهل مشرکان,خداشناسى ناقص مشرکان,گمراهى مشرکان,آیات قرآن سوره الزمر
|description=وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ‌ حَقَ‌ قَدْرِهِ‌ وَ الْأَرْضُ‌ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ‌ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ وَ السَّمَاوَاتُ‌ مَطْوِيَّاتٌ‌ بِيَمِينِهِ‌ سُبْحَانَهُ‌ وَ تَعَالَى‌ عَمَّا يُشْرِکُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۰۶

کپی متن آیه
وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ‌ حَقَ‌ قَدْرِهِ‌ وَ الْأَرْضُ‌ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ‌ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ وَ السَّمَاوَاتُ‌ مَطْوِيَّاتٌ‌ بِيَمِينِهِ‌ سُبْحَانَهُ‌ وَ تَعَالَى‌ عَمَّا يُشْرِکُونَ‌

ترجمه

آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و بلندمقام است از شریکیهایی که برای او می‌پندارند

|و خدا را آن چنان كه بايد ارج ننهادند، حال آن كه در روز قيامت زمين يكجا در قبضه او و آسمان‌ها پيچيده شده به دست اوست. او منزّه است و برتر از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند
و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته‌اند، و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت‌] اوست، و آسمانها در پيچيده به دست اوست؛ او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند.
و (آنان که غیر خدا را طلبیدند) خدا را چنان که شاید به عظمت نشناختند، و اوست که روز قیامت زمین در قبضه قدرت او و آسمانها در پیچیده به دست سلطنت اوست. آن ذات پاک یکتا منزّه و متعالی از شرک مشرکان (بلکه از فکر موحدان) است.
و خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، در حالی که زمین در روز قیامت یکسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان ها هم درهم پیچیده به دست اوست؛ منزّه و برتر است از آنچه با او شریک می گیرند.
خدا را نشناختند آنچنان كه شايان شناخت اوست. و در روز قيامت، زمين يكجا در قبضه اوست و آسمانها در هم پيچيده، در يد قدرت او. منزه است و برتر از هر چه شريك او مى‌پندارند.
و خداوند را چنانکه سزاوار قدر اوست ارج ننهادند، حال آنکه سراسر زمین در روز قیامت در قبضه قدرت اوست، و آسمانها به دست او درهم نوردیده می‌گردد، منزه است او و فراتر است از آنچه برای او شریک می‌دانند
و خداى را چنانكه شايسته اوست نشناختند، و روز رستاخيز زمين يكسره در قبضه [قدرت‌] اوست و آسمانها به دست راست- يعنى به قدرت- او پيچيده شوند پاك است او، و برتر است از آنكه با او انباز مى‌گيرند.
آنان آن گونه که شایسته است خدا را نشناخته‌اند (این است که تو را به شرک می‌خوانند. خدا آن کسی است که) در روز قیامت سراسر کره‌ی زمین یکباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده می‌شود. خدا پاک و منزّه از شرک آنان (و دورِ دور از انبازهای ایشان و فراتر از اندیشه‌ی انسان) است.
و خدا را ‎آنچنان که شایسته‌ی قدر و منزلتش می‌باشد قدر ندانستند. حال آنکه روز قیامت زمین یکسره در قبضه‌ی (علم و قدرت و حکمت) اوست، و آسمان‌ها در هم پیچیده به دست توانای اوست. او منزه و برتر است از آنچه (با وی) شریک می‌گردانند.
و ارج نگذاشتند خدا را حقّ ارجمندیش و زمین همگی در چنگ او است روز قیامت و آسمانها پیچیده‌اند به دستش منزّه و برتر است او از آنچه شرک ورزند

They have not esteemed Allah as He ought to be esteemed. The entire earth will be in His grip on the Day of Resurrection, and the heavens will be folded in His right. Immaculate is He, and Transcendent He is beyond the associations they make.
ترتیل:
ترجمه:
الزمر ٦٦ آیه ٦٧ الزمر ٦٨
سوره : سوره الزمر
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ»: (نگا: انعام / ، حجّ / ). «قَبْضَتُهُ»: قبض به معنی در مشت گرفتن است و اینجا به معنی (مَقبوض) یعنی (در مشت) است. مراد این است که همه زمین در قبضه قدرت و تحت تصرّف او است. «مَطْوِیَّاتٌ»: در پیچیده‌ها. در هم نوردیده‌ها. (نگا: انبیاء / . «بِیَمِینِهِ»: با دست راست او. انتخاب دست راست بدان خاطر است که اغلب مردم کارهای مهمّ را با دست راست انجام می‌دهند و قوّت و قدرت بیشتری در آن احساس می‌کنند. همه این تشبیهات و تعبیرات، کنایه از سلطه مطلق پروردگار بر عالم هستی است و این سلطه در جهان دیگر برای انسانها محسوستر و آشکارتر است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

ابن عباس گوید: یکى از احبار و دانشمندان یهود به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گذشت و گفت: یا اباالقاسم تو چگونه می‌گوئى که خداوند آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها و آب‌ها را در روز قیامت بر انگشتان خود دارد و سپس آن‌ها را مى جنباند و گوید: اینک من پادشاهم و کجایند پادشاهان دنیا، پیامبر از گفتار یهودى مزبور به خنده افتاد. در عین حالى که گفتار او را تصدیق می‌نمود سپس این آیة نازل گردید.[۱]

سعید بن جبیر گوید: یهودیان در صفات خداوند به صحبت پرداخته بودند و چیزهائى مى گفتند که از روى علم و دانش نبود سپس این آیة نازل شد.[۲]

ربیع بن انس گوید: وقتى که آیه «وَسِعَ کرْسِیهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ آیه ۲۵۵ سوره بقره» نازل گردید، گفتند: یا رسول الله کرسى را می‌دانیم که چیست ولى عرش چگونه است؟ سپس این آیة نازل شد.[۳]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ «67»

و خدا را آن گونه كه حقّ اوست قدردانى نكردند (و او را نشناختند)، در حالى كه روز قيامت زمين يكسره در قبضه‌ى قدرت اوست و آسمان‌ها به دست قدرت او در هم پيچيده‌اند. او منزه است و از آن چه شريك او قرار مى‌دهند، برتر است.

نکته ها

امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «يمين» دست قدرت خداست. «1»

فرمان‌هاى خداوند دو نوع است:

1. دستور مولوى كه خداوند به عنوان مولا صادر مى‌كند و عقل را به اسرار آن راهى نيست، نظير فرمان طواف در مكّه. «وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ» «2»

2. دستور ارشادى، كه عقل نيز راز و رمز آن را درك مى‌كند و حكم خداوند، ارشاد به حكم عقل است، نظير جمله‌ «كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ» زيرا تشكّر در برابر ولى نعمت را عقل حكم مى‌كند.

پیام ها

1- يكتا پرستى راه نجات از خسارت است. «لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ»

2- بهترين راه تشكّر از خداوند عبادت است. «فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ»

3- توحيد، نشانه‌ى شناخت درست و قدرشناسى است و شرك، برخاسته از عدم شناخت و قدردانى است. «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»

4- آسمان و زمين در برابر قدرت الهى ناچيزند. «قَبْضَتُهُ‌- مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ»


«1». توحيد صدوق، ص 161.

«2». حج، 29.

جلد 8 - صفحه 199

5- براى شناخت بهتر خداوند، بايد به قدرت و احاطه‌ى مطلقه‌ى او توجّه كنيم.

وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً ... وَ السَّماواتُ‌ ...

6- به سراغ ديگران نرويم، كه همه چيز تنها به دست خداست. وَ الْأَرْضُ‌ ... وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ‌ ... سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67)

وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ‌: و تعظيم نكردند و بزرگ نداشتند خداى را در نفسهاى خود، حَقَّ قَدْرِهِ‌: حق عظمت و بزرگى او را، كه در حق او اعتقاد شرك و توجه به غير نمودند؛ يا وصف نمودند ذات سبحانى را آنچه را كه حق وصف او نباشد، اينجاست كه فرمودند:

اعتصام الورى بمغفرتك‌

عجز الواصفون عن صفتك‌

تب علينا فاننا بشر

ما عرفناك حق معرفتك‌

وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً: و زمين تمام آن، قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ: در قبضه اقتدار او باشد روز قيامت، وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ‌: و همه آنها پيچيده شده بدست قدرت او است روز قيامت. اين تمثيل است براى اظهار قدرت باهره سبحانى و تنبيه بر آنكه افعال عظامى كه افهام در آن حيران و اوهام به رسيدن آن سرگردانند، نسبت به قدرت كامله الهى در غايت سهولت و كمال آسانى است بر وجهى كه همه زمينها با وجود عظم و ثخن آن نسبت به قدرت او مانند چيزى‌

جلد 11 - صفحه 268

است كه قابضى به كف خود قبض كند و همه آسمانها نسبت به اقتدار او مثل آن چيزى است كه شخصى آن را بدست خود گرفته و درهم پيچد.

در توحيد- ابن بابويه (رحمه اللّه) از حضرت صادق عليه السلام: قبضته يعنى ملكه لا يملكها معه احد ... قال: اليمين اليد و اليد القدرة و القوّة ... مطويّات بيمينه يعنى بقدرته و قوّته‌ «1».

عبد اللّه عمر روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: حق سبحانه روز قيامت آسمانها را برهم پيچد به يد قدرت خود و فرمايد: «انا الملك، اين الجبارون؟ اين المتكبّرون؟» «2» سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌: منزه است ذات سبحانى و متعالى است، عَمَّا يُشْرِكُونَ‌:

از آنچه شرك مى‌آورند به او و آن را شريك او مى‌سازند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67) وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‌ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (68) وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (69) وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ (70)

ترجمه‌

و بزرگ نشمردند خدا را بقدريكه بايد بزرگ شمرد او را و زمين تمامى در كف او است روز قيامت و آسمانها پيچيده شده است بدستش منزّه است او و برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند

و دميده شود در صور پس بميرد بآن هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا پس دميده شود در آن بار ديگر پس آنگاه آنها ايستادگانند در حاليكه مينگرند

و روشن گردد زمين بنور پروردگارش و نهاده شود كتاب و آورده شوند پيمبران و گواهان و حكم شود ميانشان بحق و آنها ستم كرده نميشوند

و تمام داده شود هر كس آنچه را بجا آورده و او داناتر است بآنچه ميكنند.

تفسير

كفار و مشركين كه وصف نمودند خدا را نشناختند او را آنطور كه حق شناسائى او است و تعظيم ننمودند او را بميزانيكه سزاوار تعظيم او است لذا براى او بشر يك و زن و فرزند قائل شدند و تصوّر نمودند كه او نميتواند يكروز تمام مردگانرا زنده نمايد با آنكه قدرت و عظمت او بقدرى است كه زمين مانند مشت ريگى كه در دست كسى جاى گرفته باشد در روز قيامت مسخّر قدرت و قوّت او است كه هر طور بخواهد آنرا بگرداند ميتواند و آسمانها مانند طومارى كه بهم پيچيده شده باشد در تحت نفوذ اراده و تصرّف مالكانه او است و خدا منزّه و مبرّى است از شريك و شبيه و آنچه ذكر شد و از آنكه جسم باشد و دست و كف داشته باشد اين تعبيرات براى تصوير قدرت و قوّت و تصرّف و مالكيّت حقّه الهيه است در اذهان عامّه بطريقه متعارفه بين خودشان در افهام معانى و حقائق مانند آنكه ميگويند آنملك در دست او است يا آن شخص در چنگ او است و اراده ميكنند


جلد 4 صفحه 510

در تحت تصرف و نفوذ و اقتدار او است و تخصيص يمين براى ظهور قوّت و فعّاليت و شرافت آنست و لذا فرموده‌اند هر دو دست خداوند يمين است يعنى قوت و قدرت او فوق تمام قوتها و قدرتها است و دست او بالاى دست همه است و آنروز دستى جز دست او نيست و سلطنتى جز سلطنت او وجود ندارد و وقتى خداوند اراده فرمايد كه دنيا را ويران كند باسرافيل امر مينمايد كه بدمد در صور و او ميدمد در صورى كه دو طرف دارد يكى متوجّه بجانب زمين و ديگر بجانب آسمان از صوت طرفى كه بجانب زمين است تمام اهل آن ميميرند و جنبنده‌اى در زمين باقى نميماند و از صوت طرفى كه متوجه بآسمانها است تمام اهل آنها ميميرند و ذى روحى باقى نميماند جز اسرافيل آنهم بعدا بامر خدا ميميرد و اوضاع اينعالم منقلب و ويران ميگردد و عالم ديگرى برپا ميشود و خداوند اسرافيل را زنده ميكند و او دوباره در صور ميدمد يا خداوند خودش ميدمد و مردم زنده ميشوند بعد از آنكه چهل روز بارانيكه داراى طبع منى است بر زمين باريده و ذرّات اجسام متفرّقه جمع آورى شده و بدنها بصورت اول خود برگشته باشند پس ناگهان همه از قبورشان بيرون مى‌آيند و ايستاده باطراف و جوانب خود متحيّرانه نظر ميكنند و منتظرند كه با آنها چه معامله شود و قبلا راجع بصور و چگونگى احياء اموات آنچه بنظر رسيده ذكر شده است و بعضى آنرا عبارت از اعلام الهى به ختم اين عالم و شروع در عالم آخرت دانسته‌اند و تعبير بصور را از باب تشبيه ببوق رحيل و نزول قافله كه متعارف بوده دانسته‌اند و بعضى آنرا صور بفتح و او جمع صورت خوانده و دانسته‌اند و بنابر اين مراد قالبها و بدنهاى خلائق است و اين مخالف با ظواهر ادلّه است و در بعضى از روايات كسانيكه خداوند استثنا فرموده است آنها را بچهار ملك مقرّب جبرائيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل تفسير شده و در بعضى بشهداء كه شمشيرهاشان را حمايل نموده دور عرش خدا ميگردند و در هر حال زمين محشر روشن گردد بنور عدالت خالقش و در بعضى از روايات بنور امام زمان تفسير شده و فرموده‌اند مردم از نور آفتاب و ماه بى‌نياز ميشوند و بنور امامشان اكتفا ميكنند و بنابر اين مراد از ربّ مربّى و مدبّر امر زمين است و نامه‌هاى اعمال مردم كه بدست ملائكه موكّل ثبت آنها نوشته شده است بدست‌


جلد 4 صفحه 511

راست و چپ افراد وضع و نهاده ميشود و كتاب چون اسم جنس است بر جمع اطلاق شده و تمام پيغمبران خدا حاضر ميشوند و تمام گواهان ايشان كه هر يك بنوبه خود در اداء رسالت و ابلاغ احكام خدا كوتاهى ننموده‌اند با ايشان مى‌آيند و گواهى خود را ميدهند و آنها ائمه اطهار و اوصياء اخيار انبياء عظامند و خداوند بين مردم حكم بحق و عدل ميفرمايد و داد مظلوم را از ظالم ميستاند و كمتر از ميزان عمل اجر داده نميشود و بدون استحقاق و زياده از آن معاقب نميگردد و هر كس بميزان عمل خيرش يا زيادتر اجر ميبرد و خدا از هر كس بافعال بندگانش از خوب و بد آگاه‌تر است و چيزى از آنها از او فوت نميشود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما قَدَرُوا اللّه‌َ حَق‌َّ قَدرِه‌ِ وَ الأَرض‌ُ جَمِيعاً قَبضَتُه‌ُ يَوم‌َ القِيامَةِ وَ السَّماوات‌ُ مَطوِيّات‌ٌ بِيَمِينِه‌ِ سُبحانَه‌ُ وَ تَعالي‌ عَمّا يُشرِكُون‌َ (67)

و نشناختند خداوند ‌را‌ حق‌ شناختن‌ و ‌در‌ عظمت‌ و كبريايي‌ و قدرت‌ و توانايي‌ و حال‌ آنكه‌ زمين‌ بجميع‌ آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ و روي‌ زمين‌ ‌است‌ ‌در‌ قبضه قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ روز قيامت‌ و آسمانها پيچيده‌ بيد راست‌ ‌او‌ ‌است‌ منزه‌ ‌است‌ خداوند و بالاتر ‌است‌ ‌از‌ آنچه‌ شريك‌ ‌براي‌ ‌او‌ قرار ميدهند.

وَ ما قَدَرُوا اللّه‌َ حَق‌َّ قَدرِه‌ِ تمام‌ فرق‌ عالم‌ ‌آن‌ اندازه‌اي‌ ‌که‌ واجب‌ و لازم‌ و ‌در‌ تحت‌ قدرت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد معرفت‌ بجلال‌ و عظمت‌ ‌خدا‌ ‌را‌ بشناسند نشناختند ‌غير‌ ‌از‌ اهل‌ ايمان‌ ببركات‌ و بيانات‌ ائمه اطهار اما طبيعي‌ ‌که‌ منكر اصل‌ وجود حق‌ ‌است‌ و اما حكماء قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌را‌ العياذ باللّه‌ علة تامه‌ مي‌دانند و يك‌ معلول‌ بيشتر ‌بر‌ ‌او‌ قائل‌ نيستند ‌که‌ عقل‌ اول‌ ميگويند و ‌اينکه‌ علت‌ و معلول‌ انفكاك‌ ‌از‌ يكديگر ندارند و قدرت‌ و اختيار ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ قائل‌ نيستند و اما مشركين‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌او‌ شريك‌ قرار دادند ‌از‌ ملائكه‌ و انبياء و جن‌ و اصنام‌ و گاو و گوساله‌ و ‌غير‌ اينها و اما كفار مثل‌ يهود و نصاري‌ و ساير فرق‌ كفار ‌او‌ ‌را‌ جسم‌ مي‌دانند و العياذ نسبت‌ جهل‌ و عجز باو ميدهند و ‌براي‌ ‌او‌ فرزند ‌از‌ بنات‌ و بنين‌ قائل‌ هستند و اما عامه‌ ‌که‌ صفات‌ زائده‌ قائل‌ شدند.

وَ الأَرض‌ُ جَمِيعاً بتمام‌ آنچه‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌است‌.

قَبضَتُه‌ُ يَوم‌َ القِيامَةِ تشبيه‌ ‌است‌ بكسي‌ ‌که‌ چيزي‌ ‌را‌ ‌در‌ يد ‌خود‌ قبض‌ كند ‌که‌ ‌هر‌ نوع‌ تصرفي‌ بخواهد كند بتواند اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ تمام‌ روز قيامت‌ مبعوث‌ ميشوند

جلد 15 - صفحه 342

و زمين‌ قاعا صفصفا ميگردد يَوم‌َ تُبَدَّل‌ُ الأَرض‌ُ غَيرَ الأَرض‌ِ وَ السَّماوات‌ُ ابراهيم‌ آيه چهل‌ و نه‌.

وَ السَّماوات‌ُ مَطوِيّات‌ٌ بِيَمِينِه‌ِ اشاره‌ بقوله‌ ‌تعالي‌ يَوم‌َ نَطوِي‌ السَّماءَ كَطَي‌ِّ‌-‌ السِّجِل‌ِّ لِلكُتُب‌ِ انبياء آيه 104 و تعبير بيمين‌ كنايت‌ ‌از‌ تمام‌ قدرت‌ ‌است‌ چون‌ دست‌ راست‌ قدرتش‌ ‌بر‌ تصرفات‌ بيش‌ ‌از‌ چپ‌ ‌است‌.

سُبحانَه‌ُ وَ تَعالي‌ عَمّا يُشرِكُون‌َ چه‌ شرك‌ ‌در‌ ذات‌ ‌که‌ منسوب‌ بابن‌ كمونه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ منظومه‌ ميگويد «هويتان‌ بتمام‌ ذات‌ ‌قد‌ خالفتا بابن‌ الكمونة استند» و چه‌ شرك‌ ‌در‌ صفات‌ ‌که‌ قائل‌ بصفات‌ زائده‌ شدند مثل‌ عامه‌ و چه‌ شرك‌ ‌در‌ افعال‌ ‌که‌ امر رزق‌ و خلق‌ ‌را‌ بغير ‌او‌ نسبت‌ دادند و چه‌ شرك‌ ‌در‌ عبادت‌ مثل‌ عبده اصنام‌ و چه‌ شرك‌ ‌در‌ نظر ‌که‌ امور ‌را‌ مستند باسباب‌ و وسائط ميدانند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 67)- در این آیه به بیان دیگری برای نفی شرک پرداخته، ریشه اصلی انحراف آنها را ذکر کرده، می‌گوید: «آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند» (وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ). و به همین دلیل نام مقدس او را تا آنجا تنزل دادند که هم ردیف بتها قرار دادند.

آری! سر چشمه شرک عدم معرفت صحیح در باره خداوند است، کسی که بداند او وجودی است بی‌پایان و نامحدود از هر نظر و از سوی دیگر آفرینش همه موجودات از ناحیه اوست و حتی در بقای خود هر لحظه به فیض وجود او نیازمندند و از سوی سوم تدبیر عالم هستی و گشودن گره تمام مشکلات و همه ارزاق به دست با قدرت اوست، و حتی اگر شفاعتی هم انجام گیرد به اذن و فرمان او خواهد بود، معنی ندارد رو به سوی دیگری آرد.

اصلا چنین وجودی با این صفات، دوگانگی برای او محال است زیرا دو وجود نامحدود از جمیع جهات عقلا غیر ممکن است- دقت کنید.

سپس برای بیان عظمت و قدرت او از دو تعبیر کنائی زیبا استفاده کرده، می‌گوید: «در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او» (وَ الْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ).

کسی که طوماری را درهم پیچیده و در دست راست گرفته کاملترین تسلط را بر آن دارد، مخصوصا انتخاب «یمین» (دست راست) به خاطر آن است که غالب اشخاص کارهای مهم را با دست راست انجام می‌دهند و قوت و قدرت بیشتری در آن احساس می‌کنند.

کوتاه سخن این که: همه این تشبیهات و تعبیرات کنایه از سلطه مطلقه پروردگار بر عالم هستی در جهان دیگر است، تا همگان بدانند در عالم قیامت نیز کلید نجات و حل مشکلات در کف قدرت خداوند است، تا به بهانه شفاعت و مانند آن به سراغ بتها و معبودهای دیگر نروند.

البته در این دنیا نیز زمین و آسمان به همین صورت در قبضه قدرت او است.

ج4، ص244

ولی در آن روز قدرت خداوند از هر زمان آشکارتر است و همگی به روشنی در می‌یابند که همه چیز از آن او و در اختیار اوست.

به هر حال بعد از بیانات فوق در آخر آیه در یک نتیجه گیری فشرده و گویا می‌فرماید: «خداوند منزه و بلند مقام است از شریکهایی که برای او می‌پندارند» (سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ).

اگر انسانها با مقیاسهای کوچک اندیشه‌های خود در باره ذات پاک او قضاوت نمی‌کردند هرگز به بیراهه‌های شرک و بت پرستی نمی‌افتادند.

نکات آیه

۱ - مشرکان، خدا را آن گونه که شایسته او است، نشناخته و ارج ننهادند. (و ما قدروا اللّه حقّ قدره) بیشتر مفسران و اهل ادب جمله «و ما قدروا اللّه...» را به معناى «ما عرفوا اللّه» و «ما عظموا اللّه» معنا کرده اند.

۲ - شرک و عبادت غیرخدا، اندیشه اى برخاسته از عدم شناخت درست خدا است. (و ما قدروا اللّه حقّ قدره)

۳ - توحید و یکتاپرستى، نشانه شناخت درست خداوند و قدرشناسى او است. (بل اللّه فاعبد ... و ما قدروا اللّه حقّ قدره)

۴ - زمین، در قیامت، یکسره در قبضه قدرت خداوند است. (و الأرض جمیعًا قبضته یوم القیمة)

۵ - آسمان ها، در روز قیامت پیچیده در دست قدرت خداوند است. (و السموت مطویّ-ت بیمینه)

۶ - ظهور و بروز قدرت مطلقه خداوند بر جهان در قیامت (و الأرض جمیعًا قبضته یوم القیمة و السموت مطویّ-ت بیمینه)

۷ - ناچیز بودن جهان هستى (آسمان ها و زمین)، در برابر عظمت و قدرت خداوند (و الأرض جمیعًا قبضته ... و السموت مطویّ-ت بیمینه) «قبضة» - بر وزن فعلة - دلالت بر «مرّة» مى کند; یعنى، یک مشت. این تعبیر و نیز تعبیر پیچیده بودن آسمان ها در دست خدا، کنایه از ناچیز بودن آنها و نیز اشاره به عظمت خداوند است; زیرا به چیزى که کاملاً در اختیار کسى باشد، مى گویند: در مشت او است.

۸ - جهان، داراى آسمان هاى متعدد (السموت)

۹ - قیامت، از نام هاى جهان آخرت (یوم القیمة)

۱۰ - خداوند، کمال مطلق و به دور از هر عیب و نقص است. (سبحنه)

۱۱ - ساحت خداوند، از داشتن هرگونه شریک منزّه و برتر است. (تعلى عمّا یشرکون)

روایات و احادیث

۱۲ - «عن سلیمان بن مهران، قال سألت أباعبداللّه(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ «و الأرض جمیعاً قبضته یوم القیامة» فقال یعنى ملکه لایملکها معه أحد... «و السماوات مطویّات بیمینه» قال: الیمین الید، و الید القدرة و القوّة یقول عزّوجلّ و السماوات مطویّات بقدرته و قوته سبحانه و تعالى عمّا یشرکون;[۴] سلیمان بن مهران گوید: از امام صادق(ع) از سخن خداوند عزّوجلّ که مى فرماید: «و الأرض جمیعاً قبضته یوم القیامة» سؤال نمودم، حضرت فرمود: یعنى زمین ملک او است [در قیامت] و هیچ کس غیر از او مالک زمین نیست... و درباره «و السماوات مطویّات بیمینه» فرمود: یمین همان ید است و مراد از آن قدرت و قوت است و خداوند عزّوجلّ فرمود: آسمان ها به قدرت و قوت خداوند به هم پیچیده مى شوند و او منزّه و برتر است از هرگونه شرکى که به او نسبت مى دهند».

موضوعات مرتبط

  • آخرت: نامهاى آخرت ۹
  • آسمان: آسمان در قیامت ۵، ۱۲; بى ارزشى آسمان ها ۷; تعدد آسمان ها ۸
  • اسماء و صفات: صفات جلال ۱۰، ۱۱
  • تفکر: آثار تفکر ناپسند ۲
  • توحید: آثار توحید عبادى ۳
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۱
  • خدا: آثار جهل به خدا شناسى ۲; آثار قدرت خدا ۵; احاطه قدرت خدا ۴; اختصاصات خدا ۴، ۵، ۶، ۱۲; تنزیه خدا ۱۰، ۱۱، ۱۲; خدا و شریک ۱۱، ۱۲; خدا و نقص ۱۰; زمینه خدا شناسى ۳; عظمت خدا ۷; قدرت اخروى خدا ۶; قدرت خدا ۷، ۱۲; کمال خدا ۱۰
  • زمین: بى ارزشى زمین ۷; زمین در قیامت ۴، ۱۲; مالک زمین ۱۲
  • شرک: رد شرک ۱۱; زمینه شرک ۲; منشأ شرک عبادى ۲
  • شکر: زمینه شکر خدا ۳
  • عبادت: زمینه عبادت غیرخدا ۲
  • قیامت: ۹ ظهور حقایق در قیامت ۶
  • مشرکان: جهل مشرکان ۱; خداشناسى ناقص مشرکان ۱; گمراهى مشرکان ۱

منابع

  1. صحیح ترمذى و تفسیر کشف الاسرار.
  2. تفسیر ابن ابى حاتم.
  3. تفسیر ابن ابى المنذر.
  4. توحید صدوق، ص ۱۶۱، ب ۱۷، ح ۲; نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۰۰، ح ۱۱۰.