الصافات ١٣٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّه|إِنَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::إِنّه| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::عِبَادِنَا|عِبَادِنَا]] [[کلمه غیر ربط::عِبَادِنَا| ]] [[شامل این ریشه::عبد| ]][[ریشه غیر ربط::عبد| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::الْمُؤْمِنِين|الْمُؤْمِنِينَ]] [[کلمه غیر ربط::الْمُؤْمِنِين| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّه|إِنَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::إِنّه| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::عِبَادِنَا|عِبَادِنَا]] [[کلمه غیر ربط::عِبَادِنَا| ]] [[شامل این ریشه::عبد| ]][[ریشه غیر ربط::عبد| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::الْمُؤْمِنِين|الْمُؤْمِنِينَ]] [[کلمه غیر ربط::الْمُؤْمِنِين| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=بهراستی او از بندگان باایمان ماست. | |-|صادقی تهرانی=بهراستی او از بندگان باایمان ماست. | ||
|-|معزی=همانا او است از بندگان ما گروندگان | |-|معزی=همانا او است از بندگان ما گروندگان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">He was one of Our believing servants.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037132.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037132.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::132|١٣٢]] | قبلی = الصافات ١٣١ | بعدی = الصافات ١٣٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::132|١٣٢]] | قبلی = الصافات ١٣١ | بعدی = الصافات ١٣٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۲۳: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link153 | آيات ۱۱۴ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link154 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link153 | آيات ۱۱۴ - ۱۳۲ سوره صافّات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link154 | خلاصه اى از داستان موسى و هارون و الیاس«ع»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link156 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link156 | بحث روايتی]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link157 | سخنى پيرامون داستان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۹#link157 | سخنى پيرامون داستان الياس«ع»]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۹#link65 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۹#link65 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ «130» إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «131» إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ «132» | |||
سلام و درود بر الياس. ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم. همانا او از بندگان مؤمن ماست. | |||
===نکته ها=== | |||
مراد از «إِلْياسِينَ» همان «الياس» است كه در چند آيه قبل سخن درباره او بود و اين دو كلمه نام يك فرد است، مانند «سينا» و «سينين» كه نامِ يك سرزمين است. بهترين دليل بر اين مطلب آن است كه اولًا در آيات بعد، ضمير مفرد درباره او به كار مىرود: «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا» و ثانياً تشابه و تكرار اين آيات در مورد پيامبران قبلى يعنى حضرت نوح، ابراهيم، موسى و هارون، نشان مىدهد كه مراد از «إِلْياسِينَ» در «سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ»، همان «الياس» در «إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ» مىباشد. | |||
جلد 8 - صفحه 58 | |||
رواياتى كه «إِلْياسِينَ» را «آل ياسين» قرائت كرده و مراد از آن را خاندان پيامبر اسلام دانسته، اكثراً از اهل بيت عليهم السلام نيست و مورد اعتماد نمىباشد. | |||
تكرار آيهى «إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» در اين سوره براى تشويق به همرنگ شدن با انبياست كه از آنان به محسن ياد شده است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- سلام كردن به پيامبران و اوليا و بزرگان را از خدا بياموزيم. «سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ» | |||
2- لطف و عنايت نسبت به نيكوكاران، سنّت خداست و همواره جريان دارد. | |||
«كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» | |||
3- ملاك دريافت سلام از طرف خداوند، احسان همراه با ايمان و بندگى است. | |||
سَلامٌ عَلى ... الْمُحْسِنِينَ ... عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ | |||
4- هر كس مانند الياس از مبلّغان دينى باشد، از محسنان و دريافت كنندگان پاداشهاى الهى مىباشد. إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ... سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ ... الْمُحْسِنِينَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (132) | |||
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ: بدرستى كه الياس از بندگان گرويدگان و مخلص بارگاه بود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ (123) إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ (124) أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ (125) اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ (126) فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (127) | |||
إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (128) وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (129) سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ (130) إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (131) إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (132) | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 445 | |||
ترجمه | |||
و همانا الياس از پيمبران است | |||
چون گفت بقوم خود آيا نمىپرهيزيد | |||
آيا ميخوانيد بعل را و واميگذاريد بهترين آفرينندگانرا | |||
خداوند كه پروردگار شما و پروردگار پدران پيشينيان | |||
شما است پس تكذيب كردند او را پس همانا آنها احضار شوندگانند | |||
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند | |||
و باقى گذارديم براى او در آيندگان | |||
ذكر خير سلام بر آل ياسين را | |||
همانا ما اينچنين پاداش ميدهيم نيكوكارانرا | |||
همانا او از بندگان ما است كه گروندگانند. | |||
تفسير | |||
حضرت الياس كه گفتهاند پسر ياسين از اولاد هارون برادر حضرت موسى است يكى از پيغمبران جليل القدر بنى اسرائيل است كه ميگويند مانند حضرت خضر زنده و پاينده است و آندو بعد از تمام مردم ميميرند و يكى موكّل دستگيرى از مسافرين دريا و ديگرى دادرس درماندگان در صحرا است و همه ساله در عرفات با يكديگر ملاقات مينمايند و نقل شده كه بعد از حزقيل كه از انبياء بنى اسرائيل بود آنها از دين حضرت موسى خارج شده و بتپرست شدند و در خاك شامات پراكنده گشتند و جمعى از آنها در بعلبك و نواحى آن بودند و بتى بزرگ براى خود ساخته بودند از طلا كه دو چشمش از ياقوت بود و او را بعل ميخواندند و پرستش ميكردند و خداوند حضرت الياس را مأمور بهدايت آنها فرمود؟؟؟ با كمال ملاطفت آنها را دعوت بتقوى و پرهيزكارى از خدا فرمود؟؟؟ نمود بر پرستش و ستايش آن بت و صرف نظر نمودنشان از عبادت و اطاعت خداوندى كه قبول داشتند كه او بهترين خلقكنندگان و روزىدهندگان است و ميدانستند كه آن خداوندى است كه پروردگار آنها و پدران گذشته آنها است چون پيغمبرزادگان و قائل به عظمت اجداد خودشان و رسالت ايشان از جانب خداى يگانه بودند ولى شيطان آنها را فريب داده بود بنمايشاتى از آن بت و معتقد نموده بود كه خدا در آن حلول نموده و سخن ميگويد مانند گوساله سامرى و بدسائس ديگرى از قبيل آنكه اين مظهر جلال الهى است و بايد عابد در حين عبادت معبود مجسّمى را در نظر داشته باشد تا خضوع از او محقق شود لذا نصايح و مواعظ و انذار آن حضرت در آنها مؤثر نشد و او را تكذيب نمودند مگر عدّه قليلى كه خداوند آنها را توفيق هدايت و ايمان داد و خالص فرمود ايشانرا براى اطاعت خود | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 446 | |||
و تصديق پيغمبرش پس حضرت الياس از اقامت در آن بلد ملول شد و اليسع پسر عموى خود را جانشين خويش فرمود و خودش از انظار بامر خدا غائب گرديد و اين بعد از آن بود كه آنها را نفرين فرموده بود و سه سال بقحط و غلا دچار بودند و دست از كيش باطلشان برنداشته بودند و خداوند آنها را فرموده كه در عذاب برزخ و جهنّم حاضر كرده شده و خواهند شد بعد از استثناء بندگان مخلص از ضمير جمع در فكذّبوه نه محضرون تا لازم نيايد دخول ايشان در تكذيب كنندگان و بعدا فرموده و باقى گذارديم براى او در امّت پيغمبر آخر الزّمان ذكر خير سلام بر آل يس را كه بر حسب اخبار عديده از اهل بيت عصمت و طهارت كه در اوّل سوره يس و در سوره احزاب ذيل آيه انّ اللّه و ملائكته يصلّون على النّبى گذشت مراد آل محمد صلّى اللّه عليه و اله ميباشند و در احتجاج از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه خداوند پيغمبر خود را مسمّى باين اسم نمود وقتى كه فرمود يس و القرآن الحكيم انّك لمن المرسلين چون ميدانست مخالفين اسقاط ميكنند سلام بر آل محمد را چنانچه اسقاط نمودند غير آنرا و قمّى ره فرموده پس خداوند عزّ و جل ياد فرمود آل محمد صلى اللّه عليه و اله را و فرمود و تركنا عليه فى الآخرين سلام على آل يس و مراد از آل يس محمد و آل محمد ائمه عليهم السّلامند و در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه على عليه السّلام فرمود يس محمد و ما آل يس ميباشيم و در جوامع از ابن عباس نقل نموده كه آل يس آل محمد صلى اللّه عليه و اله و يس از اسماء آنحضرت است و جمعى از قرّاء آل يس قرائت نمودهاند و در مجمع حجّت اين قرائت را نقل نموده كه در مصاحف آل منفصل از ياسين نوشته شده و اين دليل است كه آن آل و تصغيرش اهل است و در صافى فرموده مؤيّد اين قرائت منفصل بودن آن دو است در مصحف امام ايشان كه ظاهرا مراد عثمان است و در نفحات بعد از نقل از بسيارى از مفسّرين اهل سنّت كه گفتهاند يس اسم مبارك خاتم انبياء است و مراد از آل يس آل پيغمبر ما است و نقل بعضى از روايات مذكوره فرموده بنابراين ارتباط آيه بآيات سابقه مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرمودهاند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد ذكر خيرى است از او و پدرش كه هم نام با پيغمبر خاتم بوده علاوه بر آنكه چون او پيغمبر مرسل و | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 447 | |||
زنده است بسيار مناسب است كه خدا او را هم از آل پيغمبر خاتم حساب فرموده باشد چنانچه سلمان كه يكى از اهل ايمان كامل بود از اهل بيت محسوب شد و شايد اشاره باين نكته باشد آيه اخيره كه فرموده انّه من عبادنا المؤمنين يعنى او چون داراى ايمان كامل بود باين مقام رسيد كه از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم محسوب شد آنچه تاكنون نوشته شد بنا بر قرائت مأثور منصور است كه آل يس باشد ولى بقرائت مشهور كه ال ياسين است امر مشكل است چون يا بايد گفت الياسين لغتى است در الياس مانند سينا و سينين و ميكال و ميكائيل كه ثابت نشده يا بايد گفت الياسين جمع الياس است و اراده شده از جمع او و اتباعش و اين تكلّف است علاوه بر آنكه در اين صورت بايد معرّف بالف و لام شود و نشده و يا بايد گفت الياسين جمع الياسى است يعنى منسوب بالياس و در اصل الياسيّين بوده و ياء حذف شده مانند اعجمين كه جمع اعجميّين است و بنابراين علاوه بر تكلّف لازم مىآيد كه سلام بر منسوبين او باشد نه خود او و اينها همه نتيجه اعراض از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است و با وجود همه اينها چون خودشان قبول مظلوميّت فرمودهاند و اجازه دادهاند كه بخوانند شيعيان قرآن را چنانچه سايرين خواندهاند براى آنكه اختلاف در قرآن روى ندهد جائز است قرائت مشهور اگرچه مخالف با واقع باشد چون قرآن نازل از نزد خداى يگانه يگانه است و اختلاف ندارد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنّا كَذلِكَ نَجزِي المُحسِنِينَ (131) إِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُؤمِنِينَ (132) | |||
گذشت تفسير اينکه دو آيه تكرار نشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 132)- و در مرحله چهارم ریشه اصلی همه اینها را که «ایمان» است طرح کرده، میگوید: «مسلما او (الیاس) از بندگان مؤمن ماست» (إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ). | |||
«ایمان» و «عبودیت» سر چشمه احسان و احسان عامل قرار گرفتن در صف مخلصین و مشمول سلام خدا شدن است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۳: | خط ۲۰۳: | ||
[[رده:ملاک ارزش احسان]][[رده:ملاک ارزشها]][[رده:الگوگیرى از الیاس]][[رده:آثار ایمان الیاس]][[رده:آثار عبودیت الیاس]][[رده:استقامت الیاس]][[رده:ایمان الیاس]][[رده:تقرب الیاس]][[رده:زمینه پاداش الیاس]][[رده:صبر الیاس]][[رده:عبودیت الیاس]][[رده:فضایل الیاس]][[رده:مقامات الیاس]][[رده:آثار ایمان به خدا]][[رده:زمینه رحمت خدا]][[رده:زمینه لطف خدا]][[رده:آثار عبودیت]][[رده:پاداش محسنان]] | [[رده:ملاک ارزش احسان]][[رده:ملاک ارزشها]][[رده:الگوگیرى از الیاس]][[رده:آثار ایمان الیاس]][[رده:آثار عبودیت الیاس]][[رده:استقامت الیاس]][[رده:ایمان الیاس]][[رده:تقرب الیاس]][[رده:زمینه پاداش الیاس]][[رده:صبر الیاس]][[رده:عبودیت الیاس]][[رده:فضایل الیاس]][[رده:مقامات الیاس]][[رده:آثار ایمان به خدا]][[رده:زمینه رحمت خدا]][[رده:زمینه لطف خدا]][[رده:آثار عبودیت]][[رده:پاداش محسنان]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 132 سوره صافات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 132 سوره صافات,صافات 132,إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ,ملاک ارزش احسان,ملاک ارزشها,الگوگیرى از الیاس,آثار ایمان الیاس,آثار عبودیت الیاس,استقامت الیاس,ایمان الیاس,تقرب الیاس,زمینه پاداش الیاس,صبر الیاس,عبودیت الیاس,فضایل الیاس,مقامات الیاس,آثار ایمان به خدا,زمینه رحمت خدا,زمینه لطف خدا,آثار عبودیت,پاداش محسنان,آیات قرآن سوره الصافات | |||
|description=إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۵۳
کپی متن آیه |
---|
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ |
ترجمه
الصافات ١٣١ | آیه ١٣٢ | الصافات ١٣٣ | ||||||||||||||
|
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ «130» إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «131» إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ «132»
سلام و درود بر الياس. ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم. همانا او از بندگان مؤمن ماست.
نکته ها
مراد از «إِلْياسِينَ» همان «الياس» است كه در چند آيه قبل سخن درباره او بود و اين دو كلمه نام يك فرد است، مانند «سينا» و «سينين» كه نامِ يك سرزمين است. بهترين دليل بر اين مطلب آن است كه اولًا در آيات بعد، ضمير مفرد درباره او به كار مىرود: «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا» و ثانياً تشابه و تكرار اين آيات در مورد پيامبران قبلى يعنى حضرت نوح، ابراهيم، موسى و هارون، نشان مىدهد كه مراد از «إِلْياسِينَ» در «سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ»، همان «الياس» در «إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ» مىباشد.
جلد 8 - صفحه 58
رواياتى كه «إِلْياسِينَ» را «آل ياسين» قرائت كرده و مراد از آن را خاندان پيامبر اسلام دانسته، اكثراً از اهل بيت عليهم السلام نيست و مورد اعتماد نمىباشد.
تكرار آيهى «إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» در اين سوره براى تشويق به همرنگ شدن با انبياست كه از آنان به محسن ياد شده است.
پیام ها
1- سلام كردن به پيامبران و اوليا و بزرگان را از خدا بياموزيم. «سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ»
2- لطف و عنايت نسبت به نيكوكاران، سنّت خداست و همواره جريان دارد.
«كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»
3- ملاك دريافت سلام از طرف خداوند، احسان همراه با ايمان و بندگى است.
سَلامٌ عَلى ... الْمُحْسِنِينَ ... عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
4- هر كس مانند الياس از مبلّغان دينى باشد، از محسنان و دريافت كنندگان پاداشهاى الهى مىباشد. إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ... سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ ... الْمُحْسِنِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (132)
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ: بدرستى كه الياس از بندگان گرويدگان و مخلص بارگاه بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ (123) إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ (124) أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ (125) اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ (126) فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (127)
إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (128) وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (129) سَلامٌ عَلى إِلْياسِينَ (130) إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (131) إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (132)
جلد 4 صفحه 445
ترجمه
و همانا الياس از پيمبران است
چون گفت بقوم خود آيا نمىپرهيزيد
آيا ميخوانيد بعل را و واميگذاريد بهترين آفرينندگانرا
خداوند كه پروردگار شما و پروردگار پدران پيشينيان
شما است پس تكذيب كردند او را پس همانا آنها احضار شوندگانند
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند
و باقى گذارديم براى او در آيندگان
ذكر خير سلام بر آل ياسين را
همانا ما اينچنين پاداش ميدهيم نيكوكارانرا
همانا او از بندگان ما است كه گروندگانند.
تفسير
حضرت الياس كه گفتهاند پسر ياسين از اولاد هارون برادر حضرت موسى است يكى از پيغمبران جليل القدر بنى اسرائيل است كه ميگويند مانند حضرت خضر زنده و پاينده است و آندو بعد از تمام مردم ميميرند و يكى موكّل دستگيرى از مسافرين دريا و ديگرى دادرس درماندگان در صحرا است و همه ساله در عرفات با يكديگر ملاقات مينمايند و نقل شده كه بعد از حزقيل كه از انبياء بنى اسرائيل بود آنها از دين حضرت موسى خارج شده و بتپرست شدند و در خاك شامات پراكنده گشتند و جمعى از آنها در بعلبك و نواحى آن بودند و بتى بزرگ براى خود ساخته بودند از طلا كه دو چشمش از ياقوت بود و او را بعل ميخواندند و پرستش ميكردند و خداوند حضرت الياس را مأمور بهدايت آنها فرمود؟؟؟ با كمال ملاطفت آنها را دعوت بتقوى و پرهيزكارى از خدا فرمود؟؟؟ نمود بر پرستش و ستايش آن بت و صرف نظر نمودنشان از عبادت و اطاعت خداوندى كه قبول داشتند كه او بهترين خلقكنندگان و روزىدهندگان است و ميدانستند كه آن خداوندى است كه پروردگار آنها و پدران گذشته آنها است چون پيغمبرزادگان و قائل به عظمت اجداد خودشان و رسالت ايشان از جانب خداى يگانه بودند ولى شيطان آنها را فريب داده بود بنمايشاتى از آن بت و معتقد نموده بود كه خدا در آن حلول نموده و سخن ميگويد مانند گوساله سامرى و بدسائس ديگرى از قبيل آنكه اين مظهر جلال الهى است و بايد عابد در حين عبادت معبود مجسّمى را در نظر داشته باشد تا خضوع از او محقق شود لذا نصايح و مواعظ و انذار آن حضرت در آنها مؤثر نشد و او را تكذيب نمودند مگر عدّه قليلى كه خداوند آنها را توفيق هدايت و ايمان داد و خالص فرمود ايشانرا براى اطاعت خود
جلد 4 صفحه 446
و تصديق پيغمبرش پس حضرت الياس از اقامت در آن بلد ملول شد و اليسع پسر عموى خود را جانشين خويش فرمود و خودش از انظار بامر خدا غائب گرديد و اين بعد از آن بود كه آنها را نفرين فرموده بود و سه سال بقحط و غلا دچار بودند و دست از كيش باطلشان برنداشته بودند و خداوند آنها را فرموده كه در عذاب برزخ و جهنّم حاضر كرده شده و خواهند شد بعد از استثناء بندگان مخلص از ضمير جمع در فكذّبوه نه محضرون تا لازم نيايد دخول ايشان در تكذيب كنندگان و بعدا فرموده و باقى گذارديم براى او در امّت پيغمبر آخر الزّمان ذكر خير سلام بر آل يس را كه بر حسب اخبار عديده از اهل بيت عصمت و طهارت كه در اوّل سوره يس و در سوره احزاب ذيل آيه انّ اللّه و ملائكته يصلّون على النّبى گذشت مراد آل محمد صلّى اللّه عليه و اله ميباشند و در احتجاج از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه خداوند پيغمبر خود را مسمّى باين اسم نمود وقتى كه فرمود يس و القرآن الحكيم انّك لمن المرسلين چون ميدانست مخالفين اسقاط ميكنند سلام بر آل محمد را چنانچه اسقاط نمودند غير آنرا و قمّى ره فرموده پس خداوند عزّ و جل ياد فرمود آل محمد صلى اللّه عليه و اله را و فرمود و تركنا عليه فى الآخرين سلام على آل يس و مراد از آل يس محمد و آل محمد ائمه عليهم السّلامند و در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه على عليه السّلام فرمود يس محمد و ما آل يس ميباشيم و در جوامع از ابن عباس نقل نموده كه آل يس آل محمد صلى اللّه عليه و اله و يس از اسماء آنحضرت است و جمعى از قرّاء آل يس قرائت نمودهاند و در مجمع حجّت اين قرائت را نقل نموده كه در مصاحف آل منفصل از ياسين نوشته شده و اين دليل است كه آن آل و تصغيرش اهل است و در صافى فرموده مؤيّد اين قرائت منفصل بودن آن دو است در مصحف امام ايشان كه ظاهرا مراد عثمان است و در نفحات بعد از نقل از بسيارى از مفسّرين اهل سنّت كه گفتهاند يس اسم مبارك خاتم انبياء است و مراد از آل يس آل پيغمبر ما است و نقل بعضى از روايات مذكوره فرموده بنابراين ارتباط آيه بآيات سابقه مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرمودهاند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد ذكر خيرى است از او و پدرش كه هم نام با پيغمبر خاتم بوده علاوه بر آنكه چون او پيغمبر مرسل و
جلد 4 صفحه 447
زنده است بسيار مناسب است كه خدا او را هم از آل پيغمبر خاتم حساب فرموده باشد چنانچه سلمان كه يكى از اهل ايمان كامل بود از اهل بيت محسوب شد و شايد اشاره باين نكته باشد آيه اخيره كه فرموده انّه من عبادنا المؤمنين يعنى او چون داراى ايمان كامل بود باين مقام رسيد كه از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم محسوب شد آنچه تاكنون نوشته شد بنا بر قرائت مأثور منصور است كه آل يس باشد ولى بقرائت مشهور كه ال ياسين است امر مشكل است چون يا بايد گفت الياسين لغتى است در الياس مانند سينا و سينين و ميكال و ميكائيل كه ثابت نشده يا بايد گفت الياسين جمع الياس است و اراده شده از جمع او و اتباعش و اين تكلّف است علاوه بر آنكه در اين صورت بايد معرّف بالف و لام شود و نشده و يا بايد گفت الياسين جمع الياسى است يعنى منسوب بالياس و در اصل الياسيّين بوده و ياء حذف شده مانند اعجمين كه جمع اعجميّين است و بنابراين علاوه بر تكلّف لازم مىآيد كه سلام بر منسوبين او باشد نه خود او و اينها همه نتيجه اعراض از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است و با وجود همه اينها چون خودشان قبول مظلوميّت فرمودهاند و اجازه دادهاند كه بخوانند شيعيان قرآن را چنانچه سايرين خواندهاند براى آنكه اختلاف در قرآن روى ندهد جائز است قرائت مشهور اگرچه مخالف با واقع باشد چون قرآن نازل از نزد خداى يگانه يگانه است و اختلاف ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا كَذلِكَ نَجزِي المُحسِنِينَ (131) إِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُؤمِنِينَ (132)
گذشت تفسير اينکه دو آيه تكرار نشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 132)- و در مرحله چهارم ریشه اصلی همه اینها را که «ایمان» است طرح کرده، میگوید: «مسلما او (الیاس) از بندگان مؤمن ماست» (إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ).
«ایمان» و «عبودیت» سر چشمه احسان و احسان عامل قرار گرفتن در صف مخلصین و مشمول سلام خدا شدن است.
نکات آیه
۱ - الیاس(ع)، از بندگان مؤمن خدا (إنّه من عبادنا المؤمنین)
۲ - الیاس(ع)، از بندگان برجسته و مقرب خداوند (إنّه من عبادنا)
۳ - عبودیت و ایمان الیاس پیامبر(ع)، موجب دستیابى او به پاداش هایى همچون پاداش هاى محسنان از سوى خداوند (إنّا کذلک نجزى المحسنین . إنّه من عبادنا المؤمنین) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که جمله «إنّه من عبادنا المؤمنین» تعلیل براى «إنّا کذلک نجزى المحسنین» است; یعنى، چون الیاس پیامبر از مؤمنان و بندگان خالص خدا بود، به او همانند پاداش محسنان، پاداش دادیم . مقصود از آن باقى ماندن نام و آوازه نیک او مى باشد.
۴ - ایمان به خدا، موجب لطف و رحمت او (و ترکنا علیه فى الأخرین ... إنّا کذلک نجزى المحسنین . إنّه من عبادنا المؤمنین)
۵ - ارزش احسان و نیکوکارى، به توأم بودن آن با عبودیت و ایمان به خداوند است. (إنّا کذلک نجزى المحسنین . إنّه من عبادنا المؤمنین) توصیف الیاس پیامبر، به عابد و مؤمن بودن - افزون بر محسن بودن - مى رساند که صرف احسان، موجب تقرب و منزلت یافتن، در پیشگاه خداوند نمى شود; بلکه افزون بر آن، باید متصف به صفت عبودیت و ایمان بود.
۶ - عظمت و ارزش ویژه ایمان به خدا (إنّه من عبادنا المؤمنین) برداشت یاد شده از توصیف «عباد» به «مؤمنین» استفاده مى شود.
۷ - الیاس(ع)، اسوه و الگوى مقاومت و شکیبایى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى (و إنّ إلیاس لمن المرسلین ... فکذّبوه ...إنّه من عبادنا المؤمنین) ذکر داستان الیاس(ع) براى پیامبر اسلام و ایمان آورندگان به آن حضرت در مکه، مى تواند براى ارائه الگو در مسیر دعوت الهى باشد.
موضوعات مرتبط
- احسان: ملاک ارزش احسان ۵
- ارزشها: ملاک ارزشها ۵
- الگوگیرى: الگوگیرى از الیاس(ع) ۷
- الیاس(ع): آثار ایمان الیاس(ع) ۳; آثار عبودیت الیاس(ع) ۳; استقامت الیاس(ع)۷; ایمان الیاس(ع) ۱; تقرب الیاس(ع) ۲; زمینه پاداش الیاس(ع) ۳; صبر الیاس(ع) ۷; عبودیت الیاس(ع) ۱; فضایل الیاس(ع) ۷; مقامات الیاس(ع) ۱، ۲
- ایمان: آثار ایمان به خدا ۴، ۵، ۶
- خدا: زمینه رحمت خدا ۴; زمینه لطف خدا ۴
- عبودیت: آثار عبودیت ۵
- محسنان: پاداش محسنان ۳
منابع