الصافات ٥٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::مِتْنَا|مِتْنَا]] [[کلمه غیر ربط::مِتْنَا| ]] [[شامل این ریشه::موت‌| ]][[ریشه غیر ربط::موت‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::کُنّا|کُنَّا]] [[کلمه غیر ربط::کُنّا| ]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[ریشه غیر ربط::کون‌| ]][[شامل این کلمه::تُرَابا|تُرَاباً]] [[کلمه غیر ربط::تُرَابا| ]] [[شامل این ریشه::ترب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ترب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عِظَاما|عِظَاماً]] [[کلمه غیر ربط::عِظَاما| ]] [[شامل این ریشه::عظم‌| ]][[ریشه غیر ربط::عظم‌| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::لَمَدِينُون|لَمَدِينُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لَمَدِينُون| ]] [[شامل این ریشه::دين‌| ]][[ریشه غیر ربط::دين‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::مِتْنَا|مِتْنَا]] [[کلمه غیر ربط::مِتْنَا| ]] [[شامل این ریشه::موت‌| ]][[ریشه غیر ربط::موت‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::کُنّا|کُنَّا]] [[کلمه غیر ربط::کُنّا| ]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[ریشه غیر ربط::کون‌| ]][[شامل این کلمه::تُرَابا|تُرَاباً]] [[کلمه غیر ربط::تُرَابا| ]] [[شامل این ریشه::ترب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ترب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عِظَاما|عِظَاماً]] [[کلمه غیر ربط::عِظَاما| ]] [[شامل این ریشه::عظم‌| ]][[ریشه غیر ربط::عظم‌| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::لَمَدِينُون|لَمَدِينُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لَمَدِينُون| ]] [[شامل این ریشه::دين‌| ]][[ریشه غیر ربط::دين‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَ إِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَاباً وَ عِظَاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=«آیا هنگامی (که) ما مردیم و خاک و استخوان‌هایی بودیم آیا بی‌چون ما به‌درستی جزا یافتگانیم‌؟»
|-|صادقی تهرانی=«آیا هنگامی (که) ما مردیم و خاک و استخوان‌هایی بودیم آیا بی‌چون ما به‌درستی جزا یافتگانیم‌؟»
|-|معزی=آیا گاهی که مُردیم و شدیم خاکی و استخوانهائی آیا مائیم هر آینه کیفردادگان‌
|-|معزی=آیا گاهی که مُردیم و شدیم خاکی و استخوانهائی آیا مائیم هر آینه کیفردادگان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">That after we die and become dust and bones, we will be called to account?”</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037053.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037053.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::53|٥٣]] | قبلی = الصافات ٥٢ | بعدی = الصافات ٥٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::53|٥٣]] | قبلی = الصافات ٥٢ | بعدی = الصافات ٥٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link125 | اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link127 | ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link130 | اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link131 | تابع و متبوع در عذاب مشتركند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | شجره زقوم و وصف آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link27 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link27 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ «53»
آيا هرگاه مرديم و خاك و استخوان شديم (دوباره زنده شده و) جزا داده خواهيم شد؟
===نکته ها===
يكى از نام‌هاى قيامت، «يَوْمِ الدِّينِ»* است و «لَمَدِينُونَ» از دين به معناى جزاست.
===پیام ها===
1- در بهشت خاطرات دنيا فراموش نمى‌شود. «كانَ لِي قَرِينٌ»
2- در بزم‌هاى بهشتى كه بر تخت‌ها و روياروى يكديگر قرار گرفته‌اند به پرسش و گفتگو از هم‌نشينان دنيوى مى‌پردازند. «كانَ لِي قَرِينٌ»
3- همنشينى در دنيا با كفّار، با حفظ معتقدات دينى جايز است. «كانَ لِي قَرِينٌ»
4- نقل انكارها و سرزنش‌هاى مخالفان، جزء گفتگوهاى بهشتيان است. فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ‌ ... يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ‌
5- كفّار هيچ گونه دليلى بر نبود معاد ندارند، آنچه دارند استبعاد و تعجب است.
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ...
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53)
جلد 11 - صفحه 121
أَ إِذا مِتْنا: آيا چون بميريم، وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ‌: و گرديم خاك و استخوانهاى پوسيده و ريز شده ما آن هنگام كه به اين كيفيت باشيم، مبعوث شده پاداش داده باشيم؟
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)
قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60)
ترجمه‌
گفت گوينده‌اى از آنان همانا بود براى من همنشينى‌
ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى‌
كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى‌
----
جلد 4 صفحه 432
آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم‌
گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد
پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم‌
گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا
و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان‌
آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان‌
جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذاب‌شدگان‌
همانا اينست آن كاميابى بزرگ.
تفسير
در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمه‌اى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفته‌اند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجه‌اى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس‌
----
جلد 4 صفحه 433
منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفته‌اند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ إِذا مِتنا وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنّا لَمَدِينُون‌َ (53)
آيا ‌شما‌ تصديق‌ ميكنيد ‌که‌ زماني‌ ‌که‌ ‌ما مرديم‌ و گرديديم‌ خاك‌ و استخوان‌ آيا محققا ‌هر‌ آينه‌ ‌ما جزا داده‌ ميشويم‌.
كي‌ انسان‌ باور ميكند ‌که‌ يك‌ مشت‌ خاك‌ مرده‌ و استخوان‌ پوسيده‌ آدم‌ شود و زنده‌ شود و ‌در‌ صحراي‌ محشر وارد شود و بپاداش‌ عمل‌ ‌خود‌ گرفتار گردد لكن‌ غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ ‌اگر‌ قيامت‌ نباشد و دار جزاء نباشد اصلا خلقت‌ ‌اينکه‌ عالم‌ بالاخص‌ خلقت‌ بشر لغو و بي‌فائده‌ بلكه‌ قبيح‌ ميشود ‌که‌ انسان‌ بيايد ‌در‌ دنيا و يك‌ عمر زحمت‌ كشد نه‌ روز راحت‌ ‌باشد‌ و نه‌ شب‌ خواب‌ راحت‌ رود و قلبش‌ هميشه‌ مضطرب‌ ‌باشد‌ و بجان‌ يكديگر بيفتند و ‌براي‌ حفظ جان‌ و مال‌ و جاه‌ و رياست‌ و ازدياد ‌آنها‌ خون‌ يكديگر ‌را‌ بريزند و جنگ‌ و جدال‌ بپا كنند و ‌از‌ دزد و جيب‌بر و ظالم‌ و دشمن‌ هميشه‌ خائف‌ باشند ‌شما‌ تصور ميكنيد يك‌ مملكت‌ ‌اگر‌ سلطان‌ قاهر نداشته‌ ‌باشد‌ و حبس‌ و جرم‌ و شكنجه‌ نباشد و رعيت‌ آزاد باشند چه‌ اندازه‌ فساد ‌در‌ مملكت‌ روي‌ ميدهد يك‌ روز ‌اگر‌ ‌اينکه‌ پاسبانها نباشند ‌در‌ ‌هر‌ شهري‌ شايد هزار تصادف‌ واقع‌ ميشود و هزارها تلفات‌ رخ‌ ميدهد و ‌در‌ هزارها خانه‌ سرقت‌ ميشود و ‌هر‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌هر‌ ‌که‌ غرضي‌ و عداوتي‌ داشته‌ ‌باشد‌ خون‌ ‌او‌ ‌را‌ ميريزد و فسق‌ و فجور و بي‌ حيائي‌ و بي‌ غيرتي‌ و بي‌ عفتي‌ رواج‌ پيدا ميكند چنانچه‌ ميفرمايد أَ فَحَسِبتُم‌ أَنَّما خَلَقناكُم‌ عَبَثاً وَ أَنَّكُم‌ إِلَينا لا تُرجَعُون‌َ مؤمنون‌ آيه 117 ‌که‌ ‌اگر‌ قيامت‌ نباشد
جلد 15 - صفحه 154
دستگاه‌ خلقت‌ عبث‌ ميشود و اصلا خداوند انسان‌ ‌را‌ ‌براي‌ ‌آن‌ عالم‌ باقي‌ خلق‌ فرمود نه‌ ‌براي‌ دنياي‌ فانيه‌ چنانچه‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد
خلقتم‌ للبقاء ‌لا‌ للفناء
و آمدن‌ ‌در‌ دنيا ‌براي‌ تكميل‌ نفس‌ و تحصيل‌ قابليت‌ ‌براي‌ فيوضات‌ ‌آن‌ عالم‌ ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 53)- «که وقتی ما مردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم (بار دیگر) زنده می‌شویم و جزا داده خواهیم شد» من که این سخنان را باور ندارم! (أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِینُونَ).
ای دوستان! کاش می‌دانستم الآن او کجاست؟ و در چه شرائطی است؟
آه جای او در میان ما خالی است!
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۷: خط ۲۱۸:
[[رده:حسابرسى انسان ها]][[رده:فلسفه حشر انسان ها]][[رده:پاداشهاى اخروى خدا]][[رده:کیفرهاى اخروى خدا]][[رده:اصول دین]][[رده:اهمیت عقیده به معاد]][[رده:محافظت از عقیده]][[رده:پاداش در قیامت]][[رده:حسابرسى در قیامت]][[رده:فلسفه قیامت]][[رده:کیفر در قیامت]][[رده:بینش کافران]][[رده:شک کافران]][[رده:کافران و مؤمنان]][[رده:همنشینى با کافران]][[رده:استبعاد معاد]][[رده:مکذبان معاد جسمانى]][[رده:احکام همنشینى]]
[[رده:حسابرسى انسان ها]][[رده:فلسفه حشر انسان ها]][[رده:پاداشهاى اخروى خدا]][[رده:کیفرهاى اخروى خدا]][[رده:اصول دین]][[رده:اهمیت عقیده به معاد]][[رده:محافظت از عقیده]][[رده:پاداش در قیامت]][[رده:حسابرسى در قیامت]][[رده:فلسفه قیامت]][[رده:کیفر در قیامت]][[رده:بینش کافران]][[رده:شک کافران]][[رده:کافران و مؤمنان]][[رده:همنشینى با کافران]][[رده:استبعاد معاد]][[رده:مکذبان معاد جسمانى]][[رده:احکام همنشینى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
{{#seo:
|title=آیه 53 سوره صافات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 53 سوره صافات,صافات 53,أَ إِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَاباً وَ عِظَاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ‌,حسابرسى انسان ها,فلسفه حشر انسان ها,پاداشهاى اخروى خدا,کیفرهاى اخروى خدا,اصول دین,اهمیت عقیده به معاد,محافظت از عقیده,پاداش در قیامت,حسابرسى در قیامت,فلسفه قیامت,کیفر در قیامت,بینش کافران,شک کافران,کافران و مؤمنان,همنشینى با کافران,استبعاد معاد,مکذبان معاد جسمانى,احکام همنشینى,آیات قرآن سوره الصافات
|description=أَ إِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَاباً وَ عِظَاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۱۸

کپی متن آیه
أَ إِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَاباً وَ عِظَاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ‌

ترجمه

که وقتی ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، (بار دیگر) زنده می‌شویم و جزا داده خواهیم شد؟!»

|آيا وقتى مرديم و خاك و استخوان شديم آيا واقعا [زنده شده‌] مجازات مى‌شويم
آيا وقتى مُرديم و خاك و [مشتى‌] استخوان شديم، آيا واقعاً جزا مى‌يابيم؟»
آیا چون مردیم و استخوان ما خاک راه شد باز (زنده شویم و) پاداش و کیفری یابیم؟
آیا زمانی که ما مردیم و خاک استخوان شدیم، حتماً [زنده می شویم و] پاداشمان می دهند؟
آيا آنگاه كه مُرديم و خاك و استخوان شديم، كيفرمان مى‌دهند؟
[به اینکه‌] آیا چون مردیم و خاک و استخوانها[ی پوسیده‌] شدیم، آیا ما جزا خواهیم یافت؟
آيا چون بمرديم و خاك و استخوانى چند شديم، آيا ما را پاداش و كيفر مى‌دهند؟
آیا زمانی که مُردیم و خاک و استخوان شدیم، آیا ما مورد بازخواست (از اعمال و اقوال خود) قرار می‌گیریم و سزا و جزا می‌بینیم؟!.
«آیا هنگامی (که) ما مردیم و خاک و استخوان‌هایی بودیم آیا بی‌چون ما به‌درستی جزا یافتگانیم‌؟»
آیا گاهی که مُردیم و شدیم خاکی و استخوانهائی آیا مائیم هر آینه کیفردادگان‌

That after we die and become dust and bones, we will be called to account?”
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ٥٢ آیه ٥٣ الصافات ٥٤
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَمَدِینُونَ»: جمع مَدِین، بازخواست و بازجوئی شدگان. پاداش و پادافره داده شدگان (نگا: واقعه / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ «53»

آيا هرگاه مرديم و خاك و استخوان شديم (دوباره زنده شده و) جزا داده خواهيم شد؟

نکته ها

يكى از نام‌هاى قيامت، «يَوْمِ الدِّينِ»* است و «لَمَدِينُونَ» از دين به معناى جزاست.

پیام ها

1- در بهشت خاطرات دنيا فراموش نمى‌شود. «كانَ لِي قَرِينٌ»

2- در بزم‌هاى بهشتى كه بر تخت‌ها و روياروى يكديگر قرار گرفته‌اند به پرسش و گفتگو از هم‌نشينان دنيوى مى‌پردازند. «كانَ لِي قَرِينٌ»

3- همنشينى در دنيا با كفّار، با حفظ معتقدات دينى جايز است. «كانَ لِي قَرِينٌ»

4- نقل انكارها و سرزنش‌هاى مخالفان، جزء گفتگوهاى بهشتيان است. فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ‌ ... يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ‌

5- كفّار هيچ گونه دليلى بر نبود معاد ندارند، آنچه دارند استبعاد و تعجب است.

أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53)

جلد 11 - صفحه 121

أَ إِذا مِتْنا: آيا چون بميريم، وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ‌: و گرديم خاك و استخوانهاى پوسيده و ريز شده ما آن هنگام كه به اين كيفيت باشيم، مبعوث شده پاداش داده باشيم؟


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)

قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60)

ترجمه‌

گفت گوينده‌اى از آنان همانا بود براى من همنشينى‌

ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى‌

كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى‌


جلد 4 صفحه 432

آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم‌

گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد

پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم‌

گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا

و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان‌

آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان‌

جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذاب‌شدگان‌

همانا اينست آن كاميابى بزرگ.

تفسير

در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمه‌اى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفته‌اند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجه‌اى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس‌


جلد 4 صفحه 433

منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفته‌اند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ إِذا مِتنا وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنّا لَمَدِينُون‌َ (53)

آيا ‌شما‌ تصديق‌ ميكنيد ‌که‌ زماني‌ ‌که‌ ‌ما مرديم‌ و گرديديم‌ خاك‌ و استخوان‌ آيا محققا ‌هر‌ آينه‌ ‌ما جزا داده‌ ميشويم‌.

كي‌ انسان‌ باور ميكند ‌که‌ يك‌ مشت‌ خاك‌ مرده‌ و استخوان‌ پوسيده‌ آدم‌ شود و زنده‌ شود و ‌در‌ صحراي‌ محشر وارد شود و بپاداش‌ عمل‌ ‌خود‌ گرفتار گردد لكن‌ غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ ‌اگر‌ قيامت‌ نباشد و دار جزاء نباشد اصلا خلقت‌ ‌اينکه‌ عالم‌ بالاخص‌ خلقت‌ بشر لغو و بي‌فائده‌ بلكه‌ قبيح‌ ميشود ‌که‌ انسان‌ بيايد ‌در‌ دنيا و يك‌ عمر زحمت‌ كشد نه‌ روز راحت‌ ‌باشد‌ و نه‌ شب‌ خواب‌ راحت‌ رود و قلبش‌ هميشه‌ مضطرب‌ ‌باشد‌ و بجان‌ يكديگر بيفتند و ‌براي‌ حفظ جان‌ و مال‌ و جاه‌ و رياست‌ و ازدياد ‌آنها‌ خون‌ يكديگر ‌را‌ بريزند و جنگ‌ و جدال‌ بپا كنند و ‌از‌ دزد و جيب‌بر و ظالم‌ و دشمن‌ هميشه‌ خائف‌ باشند ‌شما‌ تصور ميكنيد يك‌ مملكت‌ ‌اگر‌ سلطان‌ قاهر نداشته‌ ‌باشد‌ و حبس‌ و جرم‌ و شكنجه‌ نباشد و رعيت‌ آزاد باشند چه‌ اندازه‌ فساد ‌در‌ مملكت‌ روي‌ ميدهد يك‌ روز ‌اگر‌ ‌اينکه‌ پاسبانها نباشند ‌در‌ ‌هر‌ شهري‌ شايد هزار تصادف‌ واقع‌ ميشود و هزارها تلفات‌ رخ‌ ميدهد و ‌در‌ هزارها خانه‌ سرقت‌ ميشود و ‌هر‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌هر‌ ‌که‌ غرضي‌ و عداوتي‌ داشته‌ ‌باشد‌ خون‌ ‌او‌ ‌را‌ ميريزد و فسق‌ و فجور و بي‌ حيائي‌ و بي‌ غيرتي‌ و بي‌ عفتي‌ رواج‌ پيدا ميكند چنانچه‌ ميفرمايد أَ فَحَسِبتُم‌ أَنَّما خَلَقناكُم‌ عَبَثاً وَ أَنَّكُم‌ إِلَينا لا تُرجَعُون‌َ مؤمنون‌ آيه 117 ‌که‌ ‌اگر‌ قيامت‌ نباشد

جلد 15 - صفحه 154

دستگاه‌ خلقت‌ عبث‌ ميشود و اصلا خداوند انسان‌ ‌را‌ ‌براي‌ ‌آن‌ عالم‌ باقي‌ خلق‌ فرمود نه‌ ‌براي‌ دنياي‌ فانيه‌ چنانچه‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد

خلقتم‌ للبقاء ‌لا‌ للفناء

و آمدن‌ ‌در‌ دنيا ‌براي‌ تكميل‌ نفس‌ و تحصيل‌ قابليت‌ ‌براي‌ فيوضات‌ ‌آن‌ عالم‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 53)- «که وقتی ما مردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم (بار دیگر) زنده می‌شویم و جزا داده خواهیم شد» من که این سخنان را باور ندارم! (أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِینُونَ).

ای دوستان! کاش می‌دانستم الآن او کجاست؟ و در چه شرائطی است؟

آه جای او در میان ما خالی است!

نکات آیه

۱ - اظهار تردید کردن کافران در زنده شدن انسان ها پس از مرگ، هنگام رو به رو شدن با مؤمنان (إنّى کان لى قرین ... أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمدینون)

۲ - تبدیل خاک ها و استخوان هاى مردگان به انسانى کامل، امرى ناممکن در نظر کافران (یقول ... أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمدینون)

۳ - انسان ها در قیامت، مورد مجازات و پاداش الهى قرار خواهند گرفت. (أءنّا لمدینون) «دین» (مصدر «مدینون») به معناى جزا است.

۴ - جزا و کیفر و پاداش، فلسفه برپا شدن قیامت و رستاخیز انسان ها است. (أءنّا لمدینون) آمدن عبارت «مدینون» (جزا داده شدگان) به جاى «مبعثون» (مبعوث شدگان) و «محیون» (زنده شدگان)، مى تواند بیانگر این حقیقت باشد که اساس رستاخیز انسان ها، مسأله جزا است; نه صرف زنده شدن دوباره انسان ها.

۵ - عقیده به معاد، رکن رکین دین و داراى جایگاه بلند در میان اصول اعتقادى (أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمدینون) برداشت یاد شده به خاطر این نکته که بهشتیان از میان اصول و مبانى دینى، تنها به مسأله معاد پرداخته و انکار آن را از جانب کافران مطرح مى سازند.

۶ - جواز ملازمت و همنشینى با کافران، با حفظ معتقدات دینى خود * (إنّى کان لى قرین . یقول ... أءذا متنا ... لمدینون)

موضوعات مرتبط

  • احکام :۶
  • انسان: حسابرسى انسان ها ۳; فلسفه حشر انسان ها ۴
  • خدا: پاداشهاى اخروى خدا ۳; کیفرهاى اخروى خدا ۳
  • دین: اصول دین ۵
  • عقیده: اهمیت عقیده به معاد ۵; محافظت از عقیده ۶
  • قیامت: پاداش در قیامت ۴; حسابرسى در قیامت ۳; فلسفه قیامت ۴; کیفر در قیامت ۴
  • کافران: بینش کافران ۲; شک کافران ۱; کافران و مؤمنان ۱; همنشینى با کافران ۶
  • معاد: استبعاد معاد ۱; مکذبان معاد جسمانى ۲
  • همنشینى: احکام همنشینى ۶

منابع