مريم ٤٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::نَحْن|نَحْنُ‌]] [[کلمه غیر ربط::نَحْن| ]] [[شامل این ریشه::نحن‌| ]][[ریشه غیر ربط::نحن‌| ]][[شامل این کلمه::نَرِث|نَرِثُ‌]] [[کلمه غیر ربط::نَرِث| ]] [[شامل این ریشه::ارث‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارث‌| ]][[شامل این ریشه::ورث‌| ]][[ریشه غیر ربط::ورث‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْهَا|عَلَيْهَا]] [[کلمه غیر ربط::عَلَيْهَا| ]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[ریشه غیر ربط::على‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِلَيْنَا|إِلَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::إِلَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[ریشه غیر ربط::الى‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::يُرْجَعُون|يُرْجَعُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُرْجَعُون| ]] [[شامل این ریشه::رجع‌| ]][[ریشه غیر ربط::رجع‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::نَحْن|نَحْنُ‌]] [[کلمه غیر ربط::نَحْن| ]] [[شامل این ریشه::نحن‌| ]][[ریشه غیر ربط::نحن‌| ]][[شامل این کلمه::نَرِث|نَرِثُ‌]] [[کلمه غیر ربط::نَرِث| ]] [[شامل این ریشه::ارث‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارث‌| ]][[شامل این ریشه::ورث‌| ]][[ریشه غیر ربط::ورث‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْهَا|عَلَيْهَا]] [[کلمه غیر ربط::عَلَيْهَا| ]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[ریشه غیر ربط::على‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِلَيْنَا|إِلَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::إِلَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[ریشه غیر ربط::الى‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::يُرْجَعُون|يُرْجَعُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُرْجَعُون| ]] [[شامل این ریشه::رجع‌| ]][[ریشه غیر ربط::رجع‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|إِنَّا نَحْنُ‌ نَرِثُ‌ الْأَرْضَ‌ وَ مَنْ‌ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=بی‌گمان ما ،(همین) ما زمین را -با هر که بر آن است- به میراث می‌بریم، و تنها سوی ما بازگردانیده می‌شوند.
|-|صادقی تهرانی=بی‌گمان ما ،(همین) ما زمین را -با هر که بر آن است- به میراث می‌بریم، و تنها سوی ما بازگردانیده می‌شوند.
|-|معزی=همانا ما خود میراث بریم زمین را و آنکه بر آن است و بسوی ما بازگردانیده شوند
|-|معزی=همانا ما خود میراث بریم زمین را و آنکه بر آن است و بسوی ما بازگردانیده شوند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">It is We who will inherit the earth and everyone on it, and to Us they will be returned.</div>
{{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = مريم ٣٩ | بعدی = مريم ٤١  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/019040.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/019040.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = مريم ٣٩ | بعدی = مريم ٤١  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«نَرِثُ»: به ارث می‌بریم. مراد این است که اموال مردمان و خود ایشان، جاویدان نیست و مالک اصلی خدا است.
«نَرِثُ»: به ارث می‌بریم. مراد این است که اموال مردمان و خود ایشان، جاویدان نیست و مالک اصلی خدا است.
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | اشاره به شباهتهاى داستان يحيى و داستان عيسى (عليهما السلام )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | شباهت هاى داستان زندگی يحيى و داستان عيسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link32 | مراد از جمله : ((فاتخذت من دونهم حجابا((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link32 | مراد از جملۀ: «فَاتَّخَذَت مِن دُونِهِم حِجَاباً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link33 | مقصود از روحى كه براى مريم (عليه السلام ) به صورت بشرمتمثل شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link33 | مقصود از روحى كه براى مريم «ع»، به صورت بشر متمثّل شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link35 | گفتارى در معناى تمثل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link35 | گفتارى در معناى تمثّل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link36 | نقد و بررسى چهار اشكال و شبهه اى كه پيرامون جبرئيل براى مريم مطرح شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link36 | بررسى چهار اشكال پيرامون جبرئيل براى مريم«ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link37 | پاسخ به اشكال دوم درباره تمثل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link39 | حاصل سخن درباره حقيقت تمثّل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link38 | پاسخ به اشكالهاى سوم و چهارم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link40 | پناه بردن مريم به خدا، هنگام رویارویی با جبرئيل «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link39 | حاصل سخن درباره حقيقت تمثل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link41 | حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link40 | پناه بردن مريم به خدا و آگاهانيدن او به دارا شدن پسر شدن پسرى توسط جبرئيل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link42 | تسلّی و دلداری حضرت عيسى «ع» به مادر خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link41 | حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين خصوص]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link43 | سفارش به گرفتن روزه سكوت، براى رهايى از زخم زبان مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link42 | حضرت عيسى (ع ) مادر خود را تسلى و دلدارى مى دهد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link45 | وجوم مختلف درباره لفظ «كَانَ»، در جملۀ «كَيفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِى المَهدِ صَبِيّاً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link43 | سفارش به روزه سكوت گرفتن براى رهايى از زخم زبان مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link47 | سخن گفتن عيسى «ع» در گهواره با مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link45 | وجوم مختلف درباره لفظ ((كان (( در جمله : ((كيف نكلم من كان فى المهد صبيا((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link48 | تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى «ع» براى خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link47 | سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link51 | معناى جملۀ «ستمگران، در قیامت، در گمراهی آشکار هستند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link48 | تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link52 | روز قيامت، براى ظالمان، روز حسرت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link49 | توبيخ كسانى كه درباره عيسى (عليه السلام ) اختلاف كردند و گمراه گشتند، و تهديدآنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى: (رواياتى ذيل برخی آيات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link51 | معناى جلمه (لكن الظالمون اليوم فى ظلال مبين )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link52 | روز قيامت براى ظالمين روز حسرت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link54 | توضيحى درباره مراد از اينكه فرمود: ((انا نحن نرث الاءرض و من عليها...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به مريم وحمل او به عيسى و تكلم عيسى در نوزادى و...) ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۸#link43 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۸#link43 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ «40»
تنها ماييم كه زمين واهلش را به ارث مى‌بريم و (همه) به سوى ما بازگردانده مى‌شوند.
===نکته ها===
كليد همه‌ى بدبختى‌ها، غفلت است. غفلت از خداوند، غفلت از معاد، غفلت از آثار و پيامدهاى گناه، غفلت از توطئه‌ها، غفلت از محرومان، غفلت از تاريخ و سنّت‌هاى آن و غفلت از جوانى و استعدادها وزمينه‌هاى رشد.
----
«1». تفسير اطيب‌البيان.
جلد 5 - صفحه 270
مشابه اين آيه، در مواردى از قرآن به چشم مى‌خورد، از جمله:
الف: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» «1» همه‌ى مردم، فانى مى‌شوند و تنها ذات خداوند صاحب جلال و منعم باقى است.
ب: «وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2» ارث آسمان‌هاو زمين تنها از خداست.
يكى از نام‌هاى قيامت‌ «يَوْمَ الْحَسْرَةِ» است. حسرت بر فرصت‌هاى از دست داده و سرمايه‌هاى تلف شده.
===پیام ها===
1- يكى از وظايف انبيا، انذار است. «وَ أَنْذِرْهُمْ»
2- هر كارى مى‌توانيد، در دنيا انجام دهيد كه در قيامت، كار از كار گذشته است.
«قُضِيَ الْأَمْرُ»
3- غفلت زمينه‌ى كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»
4- مرگ در حال غفلت و بى‌ايمانى، مايه‌ى حسرت است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»
5- دارايى‌ها سبب غفلت، و غفلت سبب كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)
آنگاه بر طريق وعظ و تذكير مى‌فرمايد:
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ‌: بدرستى كه ما ميراث بريم زمين را. وَ مَنْ عَلَيْها:
و هر كه را بر روى زمين است، يعنى همه را فانى سازيم، پس هيچكس باقى نماند بر زمين كه مالك و متصرف باشد غير از ذات يگانه ما و ملك و ملك همه به ما راجع شود. على بن ابراهيم قمى فرمايد: هر چيزى را كه خداوند خلق فرموده، ميراث برد آن را خدا روز قيامت‌ «2». يا با فنا و اهلاك، احاطه كنيم به همه زمين و هر كه برآنست، و به همه وارثيم چنانكه وارث در تمام ارث تصرف كند. و ذكر «ارث» بر طريق تشبيه است، يعنى چنانكه ملك موروث منتقل به وارث مى‌شود و به تصرف او در مى‌آيد، همچنين بعد از مردن، جميع مكونات در
----
«1» تفسير قمى ج 2 ص 50.
«2» تفسير قمى، ج 2، ص 51.
جلد 8 - صفحه 185
تحت تصرف ما باشد و هيچكس نماند كه دعوى آن كند. وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ‌: و به سوى ما رجعت كنندگانند بعد از مرگ، يعنى بجائى كه غير ما مالك امر و نهى نباشد و آنجا جزا و سزا بر وفق اعمال به ايشان رسانيم.
(قصه چهارم حضرت ابراهيم).
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)
ترجمه‌
پس اختلاف نمودند فرقه‌ها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ‌
چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار
و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمى‌آورند
همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.
تفسير
- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفته‌اند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند
----
جلد 3 صفحه 474
آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پرده‌ئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمى‌كنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعره‌اى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند
----
جلد 3 صفحه 475
و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنّا نَحن‌ُ نَرِث‌ُ الأَرض‌َ وَ مَن‌ عَلَيها وَ إِلَينا يُرجَعُون‌َ (40)
محققا ‌ما خودمان‌ ارث‌ ميبريم‌ زمين‌ ‌را‌ و ‌هر‌ كس‌ ‌بر‌ روي‌ زمين‌ ‌باشد‌ و بسوي‌ ‌ما ‌است‌ بازگشت‌ ‌آنها‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها فان‌ٍ وَ يَبقي‌ وَجه‌ُ رَبِّك‌َ ذُو الجَلال‌ِ وَ الإِكرام‌ِ الرحمن‌ ‌آيه‌ 26.
(آنكه‌ نمرد ‌است‌ و نميرد تويي‌ ||  آنچه‌ تغيّر نپذيرد تويي‌)
تمام‌ ميميرند و فقط وارث‌ ‌کل‌ خداي‌ متعال‌ ‌است‌ وَ لِلّه‌ِ مِيراث‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ حديد ‌آيه‌ 10 انا نحن‌ تاكيد ‌است‌ ‌که‌ البته‌ البته‌ ‌ما ‌خود‌ ‌ما نَرِث‌ُ الأَرض‌َ عنوان‌ مالكيت‌ ‌از‌ ‌کل‌ افراد بشر زائل‌ ميشود، زيرا بمجرد ذهاب‌ روح‌ سلب‌ مالكيت‌ ميشود و تعبير بميراث‌ ‌که‌ مالكيت‌ حق‌ باقي‌ ‌است‌ بملكيت‌ حقّه‌ حقيقيّة و ‌من‌ عليها ‌از‌ جن‌ و انس‌ چون‌ بازگشت‌ روح‌ ‌آنها‌ ‌در‌ عالم‌ مثال‌ و برزخ‌ ‌در‌ تحت‌ قدرت‌ حق‌ ‌است‌ و بس‌ وَ إِلَينا يُرجَعُون‌َ يوم البعث‌ تمام‌ اوّلين‌ و آخرين‌ ‌از‌ جن‌ و انس‌ و ملك‌ بلكه‌ حيوانات‌ ‌از‌ وحوش‌ و طيور زنده‌ ميشوند و بجزاي‌ اعمال‌ ‌خود‌ جزا داده‌ ميشوند ‌ان‌ خير فخير و ‌ان‌ شرا فشر.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 40)- این آیه به همه ظالمان و ستمگران هشدار می‌دهد این اموالی که در اختیار آنهاست، جاودانی نیست همان گونه که حیات خود آنها هم جاودانی
ج3، ص91
نمی‌باشد، بلکه وارث نهایی همه اینها خداست، می‌فرماید: «ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث می‌بریم و همگی سر انجام به سوی ما باز می‌گردند» (إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَیْها وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۰۲: خط ۲۳۹:
[[رده:صفات جلال]][[رده:انسان ها در قیامت]][[رده:فرجام انسان ها]][[رده:وارث انسان ها]][[رده:بازگشت به خدا]][[رده:آثار ثروت]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:بى نیازى خدا]][[رده:تنزیه خدا]][[رده:خدا و فرزند]][[رده:وراثت خدا]][[رده:ویژگیهاى مالکیت خدا]][[رده:وارث زمین]][[رده:زمینه غفلت]][[رده:آثار قدرت]][[رده:مالکیت دنیوى در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:زمینه کفر]][[رده:فرجام موجودات]][[رده:ویژگیهاى مالکیت موجودات]]
[[رده:صفات جلال]][[رده:انسان ها در قیامت]][[رده:فرجام انسان ها]][[رده:وارث انسان ها]][[رده:بازگشت به خدا]][[رده:آثار ثروت]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:بى نیازى خدا]][[رده:تنزیه خدا]][[رده:خدا و فرزند]][[رده:وراثت خدا]][[رده:ویژگیهاى مالکیت خدا]][[رده:وارث زمین]][[رده:زمینه غفلت]][[رده:آثار قدرت]][[رده:مالکیت دنیوى در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:زمینه کفر]][[رده:فرجام موجودات]][[رده:ویژگیهاى مالکیت موجودات]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره مريم ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره مريم ]]
{{#seo:
|title=آیه 40 سوره مريم
|title_mode=replace
|keywords=آیه 40 سوره مريم,مريم 40,إِنَّا نَحْنُ‌ نَرِثُ‌ الْأَرْضَ‌ وَ مَنْ‌ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُونَ‌,صفات جلال,انسان ها در قیامت,فرجام انسان ها,وارث انسان ها,بازگشت به خدا,آثار ثروت,جهان بینى توحیدى,اختصاصات خدا,بى نیازى خدا,تنزیه خدا,خدا و فرزند,وراثت خدا,ویژگیهاى مالکیت خدا,وارث زمین,زمینه غفلت,آثار قدرت,مالکیت دنیوى در قیامت,ویژگیهاى قیامت,زمینه کفر,فرجام موجودات,ویژگیهاى مالکیت موجودات,آیات قرآن سوره مريم
|description=إِنَّا نَحْنُ‌ نَرِثُ‌ الْأَرْضَ‌ وَ مَنْ‌ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۳

کپی متن آیه
إِنَّا نَحْنُ‌ نَرِثُ‌ الْأَرْضَ‌ وَ مَنْ‌ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُونَ‌

ترجمه

ما، زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند، به ارث می‌بریم؛ و همگی بسوی ما بازگردانده می‌شوند!

|ماييم كه زمين را با هر كه در آن است به ميراث مى‌بريم و همه به سوى ما بازگردانده مى‌شوند
ماييم كه زمين را با هر كه در آن است، به ميراث مى‌بريم و [همه‌] به سوى ما بازگردانيده مى‌شوند.
تنها ماییم که (پس از فنای خلق و انتقالشان به عالم آخرت) زمین و اهلش را وارث می‌شویم و همه به سوی ما بازگردانده خواهند شد.
یقیناً ماییم که زمین و همه کسانی را که روی آن قرار دارند به میراث می بریم و [همه] به سوی ما بازگردانده می شوند.
هر آينه ما زمين و هر كه را بر روى آن است به ارث مى‌بريم و همه به نزد ما بازگردانده مى‌شوند.
ما زمین را با هر که روی آن است، میراث می‌بریم و به سوی ما بازگردانده شوند
همانا ما زمين و هر كه را بر آن است به ميراث بريم و به ما بازگردانده شوند.
ما وارث (اصلی) زمین و همه‌ی کسانی هستیم که بر روی آن زندگی می‌کنند، و (همگان) به سوی ما برگردانده می‌شوند.
بی‌گمان ما ،(همین) ما زمین را -با هر که بر آن است- به میراث می‌بریم، و تنها سوی ما بازگردانیده می‌شوند.
همانا ما خود میراث بریم زمین را و آنکه بر آن است و بسوی ما بازگردانیده شوند

It is We who will inherit the earth and everyone on it, and to Us they will be returned.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٣٩ آیه ٤٠ مريم ٤١
سوره : سوره مريم
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَرِثُ»: به ارث می‌بریم. مراد این است که اموال مردمان و خود ایشان، جاویدان نیست و مالک اصلی خدا است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ «40»

تنها ماييم كه زمين واهلش را به ارث مى‌بريم و (همه) به سوى ما بازگردانده مى‌شوند.

نکته ها

كليد همه‌ى بدبختى‌ها، غفلت است. غفلت از خداوند، غفلت از معاد، غفلت از آثار و پيامدهاى گناه، غفلت از توطئه‌ها، غفلت از محرومان، غفلت از تاريخ و سنّت‌هاى آن و غفلت از جوانى و استعدادها وزمينه‌هاى رشد.


«1». تفسير اطيب‌البيان.

جلد 5 - صفحه 270

مشابه اين آيه، در مواردى از قرآن به چشم مى‌خورد، از جمله:

الف: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» «1» همه‌ى مردم، فانى مى‌شوند و تنها ذات خداوند صاحب جلال و منعم باقى است.

ب: «وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2» ارث آسمان‌هاو زمين تنها از خداست.

يكى از نام‌هاى قيامت‌ «يَوْمَ الْحَسْرَةِ» است. حسرت بر فرصت‌هاى از دست داده و سرمايه‌هاى تلف شده.

پیام ها

1- يكى از وظايف انبيا، انذار است. «وَ أَنْذِرْهُمْ»

2- هر كارى مى‌توانيد، در دنيا انجام دهيد كه در قيامت، كار از كار گذشته است.

«قُضِيَ الْأَمْرُ»

3- غفلت زمينه‌ى كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»

4- مرگ در حال غفلت و بى‌ايمانى، مايه‌ى حسرت است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»

5- دارايى‌ها سبب غفلت، و غفلت سبب كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)

آنگاه بر طريق وعظ و تذكير مى‌فرمايد:

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ‌: بدرستى كه ما ميراث بريم زمين را. وَ مَنْ عَلَيْها:

و هر كه را بر روى زمين است، يعنى همه را فانى سازيم، پس هيچكس باقى نماند بر زمين كه مالك و متصرف باشد غير از ذات يگانه ما و ملك و ملك همه به ما راجع شود. على بن ابراهيم قمى فرمايد: هر چيزى را كه خداوند خلق فرموده، ميراث برد آن را خدا روز قيامت‌ «2». يا با فنا و اهلاك، احاطه كنيم به همه زمين و هر كه برآنست، و به همه وارثيم چنانكه وارث در تمام ارث تصرف كند. و ذكر «ارث» بر طريق تشبيه است، يعنى چنانكه ملك موروث منتقل به وارث مى‌شود و به تصرف او در مى‌آيد، همچنين بعد از مردن، جميع مكونات در


«1» تفسير قمى ج 2 ص 50.

«2» تفسير قمى، ج 2، ص 51.

جلد 8 - صفحه 185

تحت تصرف ما باشد و هيچكس نماند كه دعوى آن كند. وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ‌: و به سوى ما رجعت كنندگانند بعد از مرگ، يعنى بجائى كه غير ما مالك امر و نهى نباشد و آنجا جزا و سزا بر وفق اعمال به ايشان رسانيم.

(قصه چهارم حضرت ابراهيم).


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)

ترجمه‌

پس اختلاف نمودند فرقه‌ها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ‌

چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار

و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمى‌آورند

همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.

تفسير

- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفته‌اند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند


جلد 3 صفحه 474

آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پرده‌ئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمى‌كنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعره‌اى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند


جلد 3 صفحه 475

و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا نَحن‌ُ نَرِث‌ُ الأَرض‌َ وَ مَن‌ عَلَيها وَ إِلَينا يُرجَعُون‌َ (40)

محققا ‌ما خودمان‌ ارث‌ ميبريم‌ زمين‌ ‌را‌ و ‌هر‌ كس‌ ‌بر‌ روي‌ زمين‌ ‌باشد‌ و بسوي‌ ‌ما ‌است‌ بازگشت‌ ‌آنها‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها فان‌ٍ وَ يَبقي‌ وَجه‌ُ رَبِّك‌َ ذُو الجَلال‌ِ وَ الإِكرام‌ِ الرحمن‌ ‌آيه‌ 26.

(آنكه‌ نمرد ‌است‌ و نميرد تويي‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 40)- این آیه به همه ظالمان و ستمگران هشدار می‌دهد این اموالی که در اختیار آنهاست، جاودانی نیست همان گونه که حیات خود آنها هم جاودانی

ج3، ص91

نمی‌باشد، بلکه وارث نهایی همه اینها خداست، می‌فرماید: «ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث می‌بریم و همگی سر انجام به سوی ما باز می‌گردند» (إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَیْها وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ).

نکات آیه

۱- خداوند، تنها وارث تمامى زمین و زمینیان است. (إنّا نحن نرث الأرض و من علیها)

۲- تمامى مالکیت ها، جز مالکیت خداوند، ملغى و فانى خواهد شد. (إنّا نحن نرث الأرض و من علیها) خداوند هم اکنون نیز مالک حقیقى هستى است; از این رو مقصود از ارث بردن انتقال حقیقى مالکیت نیست; بلکه مقصود فناشدن مالکیت هاى اعتبارى دنیا و مالکان آن است، به گونه اى که مالکیت حقیقى بروز و ظهور کامل پیدا کند و هیچ اعتبارى در برابر آن باقى نماند.

۳- دارایى ها و توان مندى ها، از عمده ترین زمینه هاى غفلت و کفرورزى است. (و هم فى غفلة و هم لایؤمنون . إنّا نحن نرث الأرض) از جمله وجوه ارتباطى این آیه با آیه قبل، بیان اسباب غفلت و سعى در ریشه کن کردن آن است. دراین آیه خداوند براى متنبّه ساختن آدمیان و از بین بردن عوامل غفلت آنان، بر فناپذیرى ثروت هاى دنیا و ساکنان زمین تأکید کرده است.

۴- همه آدمیان به سوى خداوند بازگردانده خواهند شد. (و إلینا یرجعون) از مجهول بودن «یرجعون» استفاده مى شود که انسان ها - چه بخواهند و چه نخواهند - به خداوند رجوع داده خواهند شد.

۵- بازگشت تمام مخلوقات زمینى به خداوند است. (و من علیها و إلینا یرجعون) مراد از «من علیها» مى تواند همه موجودات روى زمین باشد و به کار بردن واژه «مَن» از باب تغلیب عاقلان بر غیر آنها است.

۶- خداوند، بدون فرزند و بى نیاز از آن است. (ما کان للّه أن یتّخذ من ولد ... إنّا نحن نرث الأرض و من علیها) در آیات قبل، سخن از پندار فرزندى عیسى(ع) براى خداوند به میان آمد. این آیه با بیان رجوع نهایى همه موجودات به خداوند و نفى نیاز از او، بر بطلان آن پندار تأکید مىورزد.

۷- در قیامت، رابطه انسان با مالکیت هاى اعتبارى او در دنیا، به کلى بریده خواهد شد. (و أنذرهم یوم الحسرة ... إنّا نحن نرث الأرض و من علیها و إلینا یرجعون) خداوند، هم زمین را میراث خود دانسته و هم آدمیان را; یعنى هم مالکان اعتبارى و هم ملک هاى اعتبارى; بنابراین در قیامت، این دو تنها با مالک حقیقى خود مرتبط خواهند شد.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۶
  • انسان: انسان ها در قیامت ۷; فرجام انسان ها ۴; وارث انسان ها ۱;
  • بازگشت به خدا ۴، ۵:
  • ثروت: آثار ثروت ۳
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴، ۵
  • خدا: اختصاصات خدا ۱; بى نیازى خدا ۶; تنزیه خدا ۶; خدا و فرزند ۶; وراثت خدا ۱; ویژگیهاى مالکیت خدا ۲
  • زمین: وارث زمین ۱
  • غفلت: زمینه غفلت ۳
  • قدرت: آثار قدرت ۳
  • قیامت: مالکیت دنیوى در قیامت ۷; ویژگیهاى قیامت ۷
  • کفر: زمینه کفر ۳
  • موجودات: فرجام موجودات ۵; ویژگیهاى مالکیت موجودات ۲

منابع