الأنبياء ٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::آمَنَت|آمَنَتْ]] [[کلمه غیر ربط::آمَنَت| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]][[شامل این کلمه::قَبْلَهُم|قَبْلَهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::قَبْلَهُم| ]] [[شامل این ریشه::قبل| ]][[ریشه غیر ربط::قبل| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::قَرْيَة|قَرْيَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::قَرْيَة| ]] [[شامل این ریشه::قرى| ]][[ریشه غیر ربط::قرى| ]][[شامل این کلمه::أَهْلَکْنَاهَا|أَهْلَکْنَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::أَهْلَکْنَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این ریشه::هلک| ]][[ریشه غیر ربط::هلک| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::فَهُم|فَهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::فَهُم| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::يُؤْمِنُون|يُؤْمِنُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُؤْمِنُون| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::آمَنَت|آمَنَتْ]] [[کلمه غیر ربط::آمَنَت| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]][[شامل این کلمه::قَبْلَهُم|قَبْلَهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::قَبْلَهُم| ]] [[شامل این ریشه::قبل| ]][[ریشه غیر ربط::قبل| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::قَرْيَة|قَرْيَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::قَرْيَة| ]] [[شامل این ریشه::قرى| ]][[ریشه غیر ربط::قرى| ]][[شامل این کلمه::أَهْلَکْنَاهَا|أَهْلَکْنَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::أَهْلَکْنَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این ریشه::هلک| ]][[ریشه غیر ربط::هلک| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::فَهُم|فَهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::فَهُم| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::يُؤْمِنُون|يُؤْمِنُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُؤْمِنُون| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=پیش از آنان هیچ مجتمعی - که آن را نابود کردیم - (به آیات ما) ایمان نیاوردند. پس آیا اینان (به نشانهای ربّانی) ایمان میآورند؟ | |-|صادقی تهرانی=پیش از آنان هیچ مجتمعی - که آن را نابود کردیم - (به آیات ما) ایمان نیاوردند. پس آیا اینان (به نشانهای ربّانی) ایمان میآورند؟ | ||
|-|معزی=ایمان نیاورد پیش از ایشان شهری که نابودش ساختیم پس آیا اینان ایمان میآورند | |-|معزی=ایمان نیاورد پیش از ایشان شهری که نابودش ساختیم پس آیا اینان ایمان میآورند | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">None of the towns We destroyed before them had believed. Will they, then, believe?</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/021006.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/021006.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::6|٦]] | قبلی = الأنبياء ٥ | بعدی = الأنبياء ٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::6|٦]] | قبلی = الأنبياء ٥ | بعدی = الأنبياء ٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link248 | آيات ۱ - ۱۵ سوره انبياء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link248 | آيات ۱ - ۱۵ سوره انبياء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link249 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه انبياء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link249 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه انبياء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link250 | معناى نزديك شدن حساب -قيامت -به مردم | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link250 | معناى نزديك شدن حساب - قيامت - به مردم ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link251 | وجوهى كه درباره جمع بين | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link251 | وجوهى كه درباره جمع بين «غفلت» و «اعراض» در جملۀ: «وَ هُم فِى غَفلَةٍ مُعرِضُون» گفته شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link252 | گفتارى پيرامون معناى حدوث و قدم كلام | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link252 | گفتارى پيرامون معناى حدوث و قدم كلام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link254 | آيا كلام از جهت كلام بودن، فعل متكم است، يا صفت او، يا هيچ كدام؟]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link254 | آيا كلام از جهت كلام | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link255 | اشاره به معنايى ديگر براى كلام از جهت اين كه مكنونات ضماير را كشف مى كند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link255 | اشاره به معنايى ديگر براى كلام از جهت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link256 | بيان اين كه بحث درباره حدوث و قدم قرآن بى مورد بوده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link256 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link257 | افترائات مكذّبان پيامبر اكرم «ص»، در تكذيب و انكار آن حضرت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link257 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link258 | افزایش درجه به درجه افترائات كفار، عليه پيامبر اسلام «ص»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link258 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link259 | پاسخ خداوند به احتجاج مشركان، بر نفى نبوت پيامبر«ص»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۸#link259 | پاسخ خداوند به احتجاج | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link261 | مقصود از «ذكر» و «اهل ذكر»، در «فَسئَلُوا أهل الذكر»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link262 | بحث روايتى]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link261 | مقصود از | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link262 | بحث روايتى | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۳#link189 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۳#link189 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ «6» | |||
تمام آبادىهايى كه پيشاز اينها هلاكشان كرديم، (تقاضاى اينگونه معجزات را كردند، ولى همين كه پيشنهادشان عملى شد) ايمان نياوردند، پس آيا اينان ايمان مىآورند؟ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ «6» | |||
چون درخواست آيات مقترحه نمودند، حق تعالى در جواب آنها فرمود: | |||
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ: ايمان نياوردند پيش از ايشان از اهل شهرها كه بيامد ايشان را آيات و معجزات. أَهْلَكْناها: پس هلاك فرموديم ايشان را به سبب شدت انكار و عناد و كفر آنان. حاصل آنكه پيشينيان از امم، آيات مقترحه طلبيدند، و عطا فرموديم، ايشان ايمان نياوردند، و به شآمت كفر خود هلاك گرديدند به عذاب. أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ: آيا ايمان مىآورند. استفهام انكارى است، يعنى اين جماعت هم نزد ظهور آيات خاصه، ايمان نمىآورند. و اين اخبار است از حال منكرين زمان حضرت پيغمبر كه حال اينها مانند گذشتگان امم است، طلبيدند آياتى را و ايمان نياوردند و هلاك شدند. اين جماعت هم مثل آنها خواهند بود كه ايمان نياوردند و مستحق عذاب شوند، و حق تعالى به سبب شرافت حضرت پيغمبر، عذاب استيصال را از امت آن سرور برداشته و بدين جهت آيات مقترحه ايشان واقع نگردد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ «6» وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «7» وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ «8» ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ «9» لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «10» | |||
ترجمه | |||
ايمان نياوردند پيش از آنها اهل هر بلدى كه هلاك نموديمشان آيا پس آنها ايمان ميآورند | |||
و نفرستاديم پيش از تو مگر مردانى را كه وحى مينموديم بآنها پس بپرسيد از اهل دانش اگر باشيد كه نميدانيد | |||
و قرار نداديم آنها را كالبدى كه نخورند خوراك را و نبودند جاودانيان | |||
پس محقّق نموديم براستى براى آنها وعده خود را پس نجات داديم آنها را و كسانيرا كه ميخواستيم و هلاك نموديم تجاوز كنندگانرا | |||
بتحقيق فرستاديم بسوى شما كتابى را كه در آن پند شما است آيا پس بعقل در نمىيابيد. | |||
تفسير | |||
- خداوند متعال چون باحترام حرم و حرمت وجود محترم رسول اكرم نميخواست اهل مكّه را مستحق نزول عذاب فرمايد بعد از آنكه آنها از روى كبر و عناد با تحكّم و الحاد تقاضاى معجزهاى بدلخواه خودشان نمودند و در چنين موردى اگر معجزه ظاهر شود و مردم ايمان نياورند مستحق عقوبت ميشوند و خداوند ميدانست آنها ايمان نمىآورند و بايد عذاب نازل شود در جواب آنها به پيغمبر خود فرمود ايمان نياوردند پيش از اينها اهالى بلادى كه معذّب و هلاك نموديم آنها را در دنيا آيا اينها كه از آنها سركشترند بعد از ظهور معجزهاى بدلخواه خودشان ايمان ميآورند نه چنين است اگر منصف بودند همان قرآن و ساير معجزات براى ايمان آنها كافى بود و قمّى ره نقل نموده كه چگونه ايمان ميآورند با آنكه پيشينيان آنها ايمان نياوردند بآيات الهى تا هلاك شدند پس از اين خداوند جواب فرمود از قول آنها كه گفتند در آيات سابقه آيا نيست اين مگر بشرى مانند شما زيرا كاشف از آن بود كه انتظار داشتند پيغمبر از جنس ملائكه يا لا اقل بشرى بر خلاف متعارف باشد كه نخورد و نياشامد و با مردم آميزش نكند باين تقريب كه ما نفرستاديم پيش از تو برسالت مگر راد مردانى را كه وحى ميفرستاديم يا فرستاده ميشد بسوى ايشان چون يوحى بصيغه مجهول نيز قرائت شده پس از اهل اطلاع و علماء تواريخ و سير انبياء عليهم السلام بپرسيد تا بدانيد اگر نميدانيد و قرار نداديم ما آنها را مجسّمه يا ملك كه غذا نخورند و نميرند و جاويد باشند و افراد كلمه جسد ظاهرا بلحاظ جنس است پس جاى استبعاد از نبوت | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 541 | |||
بشر عادى نيست با آنكه تمام انبياء عظام از جنس بشر بودند و وحى بتوسط ملك يا بوسيله ديگرى بايشان ميرسيد و در اخبار ائمه اطهار اهل ذكر بآن ذوات مقدسه تفسير شده و آنكه مردم مأمور بسؤال از ايشان شدهاند نه از علماء يهود و نصارى كه عامّه تصوّر نمودهاند چون اگر از آنها سؤال شود مردم را بدين خودشان ميكشند و مؤيّد اينمعنى است آنكه در قرآن از پيغمبر و قرآن بذكر تعبير شده و معلوم است كه اهل پيغمبر و قرآن ايشانند نه غير ولى صدر و ذيل كلام اينجا مناسب با سؤال از ايشان نيست و بايد حمل بر معناى اعمّ شود و آنكه در روايات بيان مصاديق جليّه اهل ذكر شده يا آنكه اينمعنى را خصوصا در سوره نحل بيان فرمودهاند چنانچه در آنمقام ذكر گرديد خلاصه آنكه اهل ذكر بحسب مسائل و سؤال كنندگان مختلف ميشود اينجا مناسب علماء تاريخ است نه ائمه اطهار عليهم السلام و پس از اين فرمود كه ما بوعده خودمان كه بانبياء سابق داده بوديم راجع بنجات ايشان و اهل ايمان و هلاك كفّار كاملا وفا نموديم و صدق آن ظاهر گشت و بزودى صدق وعده ما بتوهم راجع بكفار آشكار خواهد شد و بعد از اين روى سخن را بقريش معطوف داشت و گوشزد آنها فرمود با تأكيد اكيد كه ما كتابى براى شما فرستاديم كه در آن همه چيز شما موجود است از عزّت و شهرت و موعظه و نصيحت و علم و معرفت و سعادت دنيا و آخرت كه همه مستفاد از لفظ ذكر است آيا سزاوار است شما از راه لجاجت و عناد در اطراف آن تأمّل و تفكر نكنيد تا بعقل صحت آنرا دريابيد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ما آمَنَت قَبلَهُم مِن قَريَةٍ أَهلَكناها أَ فَهُم يُؤمِنُونَ «6» | |||
ايمان نياوردند امم سابقه که پيش از اينکه كفّار بودند از شهرستانها که براي آنها آياتي که طلب ميكردند فرستاديم مع ذلک ايمان نياوردند آنها را هلاك كرديم، آيا پس اينها ايمان ميآوردند! | |||
از اينکه آيه شريفه چند جمله استفاده ميشود. | |||
1- اينكه بر فرض ما آيات اقتراحيّه آنها را فرستاديم اينها ايمان نخواهند آورد. | |||
2- اينكه بر أمم سابقه فرستاديم و ايمان نياوردند، حال اينها هم حال آنها است. زيرا اگر كسي در مقام هدايت باشد يك معجزه بر او كافي است، و دليل قطعي است بر نبوّت و رسالت آورنده او، و اگر در مقام نباشد و بهانهگيري كند هزار معجزه هم در او تأثير ندارد. | |||
3- پس از آمدن آيات مقترحه، و ايمان نياوردن هلاك و استيصال دارد چنانچه در أمم سابقه بود. | |||
4- اينكه در حق اينکه امّت تقدير هلاكت و استيصال و نزول عذاب نشده. | |||
لذا اينکه آيات مقترحه را بر آنها نميفرستيم فقط وظيفه رسول است که حجّت را از هر جهت تمام كند و راه عذر بسته شود. | |||
(ما آمَنَت قَبلَهُم مِن قَريَةٍ): مثل نوح، هود، صالح، لوط، شعيب، موسي. | |||
(أَهلَكناها): بانواع عذابها از طوفان، خسف، صاعقه، صيحه، غرق، أمطار حجارة، و نحو اينها. | |||
(أَ فَهُم يُؤمِنُونَ): اگر ايمان ميآوردند اينکه همه معجزه كافي نبود! مسلّما هزار ديگر هم اقامه شود ايمان نميآورند. | |||
140 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 6)- پیامبران همه از نوع بشر بودند: در آیات گذشته شش نمونه از ایرادهای ضد و نقیض دشمنان اسلام به پیامبر (ص) بازگو شده است، در اینجا نیز به پاسخ آنها پرداخته، نخست به پیشنهاد معجزات دلخواه آنان به عنوان بهانه گیری اشاره کرده، میگوید: «تمام شهرها و آبادیهایی که پیش از اینها هلاکشان کردیم (تقاضای این گونه معجزات را کردند، ولی هنگامی که پیشنهادشان عملی شد) هرگز ایمان نیاوردند، آیا اینها ایمان میآورند»؟! (ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَ فَهُمْ یُؤْمِنُونَ). | |||
در ضمن به آنها اخطار میکند که اگر به تقاضای شما در زمینه معجزات اقتراحی پاسخ گفته شود و ایمان نیاورید، نابودی شما حتمی است! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۲۰۴: | ||
[[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:تاریخ اقوام پیشین]][[رده:عوامل هلاکت اقوام پیشین]][[رده:فرجام اقوام پیشین]][[رده:فلسفه عذاب اقوام پیشین]][[رده:فلسفه هلاکت اقوام پیشین]][[رده:انگیزه مکذبان انبیا]][[رده:دشمنان انبیا]][[رده:هماهنگى دشمنان انبیا]][[رده:هماهنگى مکذبان انبیا]][[رده:آثار اجتماعى ایمان]][[رده:عوامل بقاى تمدنها]][[رده:عوامل بقاى جوامع]][[رده:کفر اهل عذاب]][[رده:لجاجت اهل عذاب]][[رده:پیشگویى قرآن]][[رده:دشمنان محمد]][[رده:آثار حق ناپذیرى مشرکان صدراسلام]][[رده:آثار کفر مشرکان صدراسلام]][[رده:شدت دشمنى مشرکان صدراسلام]][[رده:کفر مشرکان صدراسلام]][[رده:لجاجت مشرکان صدراسلام]][[رده:بهانه جویى مشرکان مکه]][[رده:فلسفه خواسته هاى مشرکان مکه]][[رده:آثار تکذیب معجزه]][[رده:درخواست معجزه]][[رده:فلسفه رد معجزه اقتراحى]][[رده:کیفر تکذیب معجزه]][[رده:معجزه اقتراحى]] | [[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:تاریخ اقوام پیشین]][[رده:عوامل هلاکت اقوام پیشین]][[رده:فرجام اقوام پیشین]][[رده:فلسفه عذاب اقوام پیشین]][[رده:فلسفه هلاکت اقوام پیشین]][[رده:انگیزه مکذبان انبیا]][[رده:دشمنان انبیا]][[رده:هماهنگى دشمنان انبیا]][[رده:هماهنگى مکذبان انبیا]][[رده:آثار اجتماعى ایمان]][[رده:عوامل بقاى تمدنها]][[رده:عوامل بقاى جوامع]][[رده:کفر اهل عذاب]][[رده:لجاجت اهل عذاب]][[رده:پیشگویى قرآن]][[رده:دشمنان محمد]][[رده:آثار حق ناپذیرى مشرکان صدراسلام]][[رده:آثار کفر مشرکان صدراسلام]][[رده:شدت دشمنى مشرکان صدراسلام]][[رده:کفر مشرکان صدراسلام]][[رده:لجاجت مشرکان صدراسلام]][[رده:بهانه جویى مشرکان مکه]][[رده:فلسفه خواسته هاى مشرکان مکه]][[رده:آثار تکذیب معجزه]][[رده:درخواست معجزه]][[رده:فلسفه رد معجزه اقتراحى]][[رده:کیفر تکذیب معجزه]][[رده:معجزه اقتراحى]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنبياء ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنبياء ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 6 سوره أنبياء | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 6 سوره أنبياء,أنبياء 6,مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ,تاریخ صدر اسلام,تاریخ اقوام پیشین,عوامل هلاکت اقوام پیشین,فرجام اقوام پیشین,فلسفه عذاب اقوام پیشین,فلسفه هلاکت اقوام پیشین,انگیزه مکذبان انبیا,دشمنان انبیا,هماهنگى دشمنان انبیا,هماهنگى مکذبان انبیا,آثار اجتماعى ایمان,عوامل بقاى تمدنها,عوامل بقاى جوامع,کفر اهل عذاب,لجاجت اهل عذاب,پیشگویى قرآن,دشمنان محمد,آثار حق ناپذیرى مشرکان صدراسلام,آثار کفر مشرکان صدراسلام,شدت دشمنى مشرکان صدراسلام,کفر مشرکان صدراسلام,لجاجت مشرکان صدراسلام,بهانه جویى مشرکان مکه,فلسفه خواسته هاى مشرکان مکه,آثار تکذیب معجزه,درخواست معجزه,فلسفه رد معجزه اقتراحى,کیفر تکذیب معجزه,معجزه اقتراحى,آیات قرآن سوره الأنبياء | |||
|description=مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۳
کپی متن آیه |
---|
مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ |
ترجمه
الأنبياء ٥ | آیه ٦ | الأنبياء ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَرْیَةٍ»: آبادی. مراد مردمان آبادی است. «مِن قَرْیَةٍ»: برخی حرف «مِنْ» را دالّ بر عموم نفی مابعد دانستهاند. یعنی: هیچ کدام از ملّتهای پیشینی که درخواست معجزه کردهاند ایمان نیاورده و در نتیجه نابود شدهاند. ولی بهتر است (مِنْ) تبعیضیّه بشمار آید. به هر حال خدا چنین معجزهای بدیشان نمینمایاند، چرا که حتماً ایمان نمیآورند و در نتیجه نابود میشوند. خداوند هم پیشتر خواسته است که عذاب استیصال دامنگیر این ملّت نشود (نگا: أنفال / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۵ سوره انبياء
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه انبياء
- معناى نزديك شدن حساب - قيامت - به مردم
- وجوهى كه درباره جمع بين «غفلت» و «اعراض» در جملۀ: «وَ هُم فِى غَفلَةٍ مُعرِضُون» گفته شده است
- گفتارى پيرامون معناى حدوث و قدم كلام
- آيا كلام از جهت كلام بودن، فعل متكم است، يا صفت او، يا هيچ كدام؟
- اشاره به معنايى ديگر براى كلام از جهت اين كه مكنونات ضماير را كشف مى كند
- بيان اين كه بحث درباره حدوث و قدم قرآن بى مورد بوده است
- افترائات مكذّبان پيامبر اكرم «ص»، در تكذيب و انكار آن حضرت
- افزایش درجه به درجه افترائات كفار، عليه پيامبر اسلام «ص»
- پاسخ خداوند به احتجاج مشركان، بر نفى نبوت پيامبر«ص»
- مقصود از «ذكر» و «اهل ذكر»، در «فَسئَلُوا أهل الذكر»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ «6»
تمام آبادىهايى كه پيشاز اينها هلاكشان كرديم، (تقاضاى اينگونه معجزات را كردند، ولى همين كه پيشنهادشان عملى شد) ايمان نياوردند، پس آيا اينان ايمان مىآورند؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ «6»
چون درخواست آيات مقترحه نمودند، حق تعالى در جواب آنها فرمود:
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ: ايمان نياوردند پيش از ايشان از اهل شهرها كه بيامد ايشان را آيات و معجزات. أَهْلَكْناها: پس هلاك فرموديم ايشان را به سبب شدت انكار و عناد و كفر آنان. حاصل آنكه پيشينيان از امم، آيات مقترحه طلبيدند، و عطا فرموديم، ايشان ايمان نياوردند، و به شآمت كفر خود هلاك گرديدند به عذاب. أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ: آيا ايمان مىآورند. استفهام انكارى است، يعنى اين جماعت هم نزد ظهور آيات خاصه، ايمان نمىآورند. و اين اخبار است از حال منكرين زمان حضرت پيغمبر كه حال اينها مانند گذشتگان امم است، طلبيدند آياتى را و ايمان نياوردند و هلاك شدند. اين جماعت هم مثل آنها خواهند بود كه ايمان نياوردند و مستحق عذاب شوند، و حق تعالى به سبب شرافت حضرت پيغمبر، عذاب استيصال را از امت آن سرور برداشته و بدين جهت آيات مقترحه ايشان واقع نگردد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ «6» وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «7» وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ «8» ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ «9» لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «10»
ترجمه
ايمان نياوردند پيش از آنها اهل هر بلدى كه هلاك نموديمشان آيا پس آنها ايمان ميآورند
و نفرستاديم پيش از تو مگر مردانى را كه وحى مينموديم بآنها پس بپرسيد از اهل دانش اگر باشيد كه نميدانيد
و قرار نداديم آنها را كالبدى كه نخورند خوراك را و نبودند جاودانيان
پس محقّق نموديم براستى براى آنها وعده خود را پس نجات داديم آنها را و كسانيرا كه ميخواستيم و هلاك نموديم تجاوز كنندگانرا
بتحقيق فرستاديم بسوى شما كتابى را كه در آن پند شما است آيا پس بعقل در نمىيابيد.
تفسير
- خداوند متعال چون باحترام حرم و حرمت وجود محترم رسول اكرم نميخواست اهل مكّه را مستحق نزول عذاب فرمايد بعد از آنكه آنها از روى كبر و عناد با تحكّم و الحاد تقاضاى معجزهاى بدلخواه خودشان نمودند و در چنين موردى اگر معجزه ظاهر شود و مردم ايمان نياورند مستحق عقوبت ميشوند و خداوند ميدانست آنها ايمان نمىآورند و بايد عذاب نازل شود در جواب آنها به پيغمبر خود فرمود ايمان نياوردند پيش از اينها اهالى بلادى كه معذّب و هلاك نموديم آنها را در دنيا آيا اينها كه از آنها سركشترند بعد از ظهور معجزهاى بدلخواه خودشان ايمان ميآورند نه چنين است اگر منصف بودند همان قرآن و ساير معجزات براى ايمان آنها كافى بود و قمّى ره نقل نموده كه چگونه ايمان ميآورند با آنكه پيشينيان آنها ايمان نياوردند بآيات الهى تا هلاك شدند پس از اين خداوند جواب فرمود از قول آنها كه گفتند در آيات سابقه آيا نيست اين مگر بشرى مانند شما زيرا كاشف از آن بود كه انتظار داشتند پيغمبر از جنس ملائكه يا لا اقل بشرى بر خلاف متعارف باشد كه نخورد و نياشامد و با مردم آميزش نكند باين تقريب كه ما نفرستاديم پيش از تو برسالت مگر راد مردانى را كه وحى ميفرستاديم يا فرستاده ميشد بسوى ايشان چون يوحى بصيغه مجهول نيز قرائت شده پس از اهل اطلاع و علماء تواريخ و سير انبياء عليهم السلام بپرسيد تا بدانيد اگر نميدانيد و قرار نداديم ما آنها را مجسّمه يا ملك كه غذا نخورند و نميرند و جاويد باشند و افراد كلمه جسد ظاهرا بلحاظ جنس است پس جاى استبعاد از نبوت
جلد 3 صفحه 541
بشر عادى نيست با آنكه تمام انبياء عظام از جنس بشر بودند و وحى بتوسط ملك يا بوسيله ديگرى بايشان ميرسيد و در اخبار ائمه اطهار اهل ذكر بآن ذوات مقدسه تفسير شده و آنكه مردم مأمور بسؤال از ايشان شدهاند نه از علماء يهود و نصارى كه عامّه تصوّر نمودهاند چون اگر از آنها سؤال شود مردم را بدين خودشان ميكشند و مؤيّد اينمعنى است آنكه در قرآن از پيغمبر و قرآن بذكر تعبير شده و معلوم است كه اهل پيغمبر و قرآن ايشانند نه غير ولى صدر و ذيل كلام اينجا مناسب با سؤال از ايشان نيست و بايد حمل بر معناى اعمّ شود و آنكه در روايات بيان مصاديق جليّه اهل ذكر شده يا آنكه اينمعنى را خصوصا در سوره نحل بيان فرمودهاند چنانچه در آنمقام ذكر گرديد خلاصه آنكه اهل ذكر بحسب مسائل و سؤال كنندگان مختلف ميشود اينجا مناسب علماء تاريخ است نه ائمه اطهار عليهم السلام و پس از اين فرمود كه ما بوعده خودمان كه بانبياء سابق داده بوديم راجع بنجات ايشان و اهل ايمان و هلاك كفّار كاملا وفا نموديم و صدق آن ظاهر گشت و بزودى صدق وعده ما بتوهم راجع بكفار آشكار خواهد شد و بعد از اين روى سخن را بقريش معطوف داشت و گوشزد آنها فرمود با تأكيد اكيد كه ما كتابى براى شما فرستاديم كه در آن همه چيز شما موجود است از عزّت و شهرت و موعظه و نصيحت و علم و معرفت و سعادت دنيا و آخرت كه همه مستفاد از لفظ ذكر است آيا سزاوار است شما از راه لجاجت و عناد در اطراف آن تأمّل و تفكر نكنيد تا بعقل صحت آنرا دريابيد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما آمَنَت قَبلَهُم مِن قَريَةٍ أَهلَكناها أَ فَهُم يُؤمِنُونَ «6»
ايمان نياوردند امم سابقه که پيش از اينکه كفّار بودند از شهرستانها که براي آنها آياتي که طلب ميكردند فرستاديم مع ذلک ايمان نياوردند آنها را هلاك كرديم، آيا پس اينها ايمان ميآوردند!
از اينکه آيه شريفه چند جمله استفاده ميشود.
1- اينكه بر فرض ما آيات اقتراحيّه آنها را فرستاديم اينها ايمان نخواهند آورد.
2- اينكه بر أمم سابقه فرستاديم و ايمان نياوردند، حال اينها هم حال آنها است. زيرا اگر كسي در مقام هدايت باشد يك معجزه بر او كافي است، و دليل قطعي است بر نبوّت و رسالت آورنده او، و اگر در مقام نباشد و بهانهگيري كند هزار معجزه هم در او تأثير ندارد.
3- پس از آمدن آيات مقترحه، و ايمان نياوردن هلاك و استيصال دارد چنانچه در أمم سابقه بود.
4- اينكه در حق اينکه امّت تقدير هلاكت و استيصال و نزول عذاب نشده.
لذا اينکه آيات مقترحه را بر آنها نميفرستيم فقط وظيفه رسول است که حجّت را از هر جهت تمام كند و راه عذر بسته شود.
(ما آمَنَت قَبلَهُم مِن قَريَةٍ): مثل نوح، هود، صالح، لوط، شعيب، موسي.
(أَهلَكناها): بانواع عذابها از طوفان، خسف، صاعقه، صيحه، غرق، أمطار حجارة، و نحو اينها.
(أَ فَهُم يُؤمِنُونَ): اگر ايمان ميآوردند اينکه همه معجزه كافي نبود! مسلّما هزار ديگر هم اقامه شود ايمان نميآورند.
140
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- پیامبران همه از نوع بشر بودند: در آیات گذشته شش نمونه از ایرادهای ضد و نقیض دشمنان اسلام به پیامبر (ص) بازگو شده است، در اینجا نیز به پاسخ آنها پرداخته، نخست به پیشنهاد معجزات دلخواه آنان به عنوان بهانه گیری اشاره کرده، میگوید: «تمام شهرها و آبادیهایی که پیش از اینها هلاکشان کردیم (تقاضای این گونه معجزات را کردند، ولی هنگامی که پیشنهادشان عملی شد) هرگز ایمان نیاوردند، آیا اینها ایمان میآورند»؟! (ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَ فَهُمْ یُؤْمِنُونَ).
در ضمن به آنها اخطار میکند که اگر به تقاضای شما در زمینه معجزات اقتراحی پاسخ گفته شود و ایمان نیاورید، نابودی شما حتمی است!
نکات آیه
۱- امت هاى محکوم به عذاب، على رغم بهره مندى آنان از معجزات الهى، ایمان نیاوردند. (ماءامنت قبلهم من قریة أهلکنها)
۲- عذاب و هلاکت اقوام پیشین، به خاطر ایمان نیاوردن به معجزات الهى بود. (فلیأتنا بایة ... ماءامنت قبلهم من قریة أهلکنها )
۳- هلاکت، سرنوشت امت هاى غیر مؤمن به معجزات درخواستى خویش (ماءامنت قبلهم من قریة أهلکنها)
۴- ایمان، داراى تأثیر در حفظ و بقاى جوامع و تمدن هاى بشرى است. (ماءامنت قبلهم من قریة أهلکنها)
۵- پیشگویى قرآن، مبنى بر ایمان نیاوردن برخى از مشرکان صدراسلام، حتى پس از نزول معجزات درخواستى آنان (ماءامنت قبلهم ... أفهم یؤمنون )
۶- تکذیب کنندگان پیامبران، داراى انگیزه ها و شیوه هاى مشترک در مخالفت با پیامبران (فلیأتنا بایة ... ماءامنت قبلهم من قریة أهلکنها أفهم یؤمنون ) خداوند در آیه قبلى، یادآور شد که مشرکان از پیامبر(ص) خواستار معجزه اى (همانند معجزات پیامبران پیشین) براى اثبات رسالت خود شدند. در این آیه نیز فرمود: امت هاى پیشین در عین دیدن معجزاتِ پیامبران، ایمان نیاوردند، قهراً شما هم ایمان نخواهید آورد. این یادآورى حاکى از آن است که انگیزه ها و شیوه هاى مبارزه تکذیب گران پیامبران همسان بوده است.
۷- عناد و لجاجت برخى از مشرکان صدراسلام، در مقایسه با مخالفان پیامبران پیشین، شدیدتر و بیشتر بود. (ما ءامنت قبلهم... أفهم یؤمنون ) همزه در «أفهم» براى استفهام انکارى و «فاء» در آن براى افاده تعقیب است. براین اساس معناى آیه چنین مى شود: امت هاى گذشته - على رغم آمدن معجزات درخواستى شان - ایمان نیاوردند; آیا اینان که مردمى لجوج تر و حق ستیزترند، ایمان خواهند آورد؟
۸- درخواست معجزه از سوى مشرکان ستم پیشه مکه، در جهت بهانه جویى بود; نه حقیقت طلبى. (فلیأتنا... أفهم یؤمنون ) خداوند، درخواست معجزه از طرف مشرکان را به این دلیل رد فرمود که آنان مانند مشرکان اقوام گذشته، قصد ایمان آوردن نداشتند. بنابراین چنین درخواستى بهانه و دست آویزى بیش نبود.
۹- ایمان نیاوردن و حق ناپذیرى مشرکان ستم پیشه، فلسفه و دلیل رد شدن پیشنهاد آنان مبنى بر ارائه معجزه از سوى پیامبر(ص) (فلیأتنا بایة ... أفهم یؤمنون )
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۹
- اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۳; عوامل هلاکت اقوام پیشین ۳; فرجام اقوام پیشین ۳; فلسفه عذاب اقوام پیشین ۲; فلسفه هلاکت اقوام پیشین ۲
- انبیا: انگیزه مکذبان انبیا ۶; دشمنان انبیا ۷; هماهنگى دشمنان انبیا ۶; هماهنگى مکذبان انبیا ۶
- ایمان: آثار اجتماعى ایمان ۴
- تمدنها: عوامل بقاى تمدنها ۴
- جوامع: عوامل بقاى جوامع ۴
- عذاب: کفر اهل عذاب ۱; لجاجت اهل عذاب ۱
- قرآن: پیشگویى قرآن ۵
- محمد(ص): دشمنان محمد(ص) ۷
- مشرکان: آثار حق ناپذیرى مشرکان صدراسلام ۹; آثار کفر مشرکان صدراسلام ۹; شدت دشمنى مشرکان صدراسلام ۷; کفر مشرکان صدراسلام ۵; لجاجت مشرکان صدراسلام ۵
- مشرکان مکه: بهانه جویى مشرکان مکه ۸; فلسفه خواسته هاى مشرکان مکه ۸
- معجزه: آثار تکذیب معجزه ۳; درخواست معجزه ۸; فلسفه رد معجزه اقتراحى ۹; کیفر تکذیب معجزه ۲; معجزه اقتراحى ۸
منابع