طه ٨٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِنّي|إِنِّي‌]] [[کلمه غیر ربط::إِنّي| ]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[ریشه غیر ربط::انن‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ى‌| ]][[شامل این کلمه::لَغَفّار|لَغَفَّارٌ]] [[کلمه غیر ربط::لَغَفّار| ]] [[شامل این ریشه::غفر| ]][[ریشه غیر ربط::غفر| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این کلمه::لِمَن|لِمَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::تَاب|تَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَاب| ]] [[شامل این ریشه::توب‌| ]][[ریشه غیر ربط::توب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::آمَن|آمَنَ‌]] [[کلمه غیر ربط::آمَن| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عَمِل|عَمِلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَمِل| ]] [[شامل این ریشه::عمل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عمل‌| ]][[شامل این کلمه::صَالِحا|صَالِحاً]] [[کلمه غیر ربط::صَالِحا| ]] [[شامل این ریشه::صلح‌| ]][[ریشه غیر ربط::صلح‌| ]][[شامل این کلمه::ثُم|ثُمَ‌]] [[شامل این ریشه::ثم‌| ]][[شامل این کلمه::اهْتَدَى|اهْتَدَى‌]] [[کلمه غیر ربط::اهْتَدَى| ]] [[شامل این ریشه::هدى‌| ]][[ریشه غیر ربط::هدى‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِنّي|إِنِّي‌]] [[کلمه غیر ربط::إِنّي| ]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[ریشه غیر ربط::انن‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ى‌| ]][[شامل این کلمه::لَغَفّار|لَغَفَّارٌ]] [[کلمه غیر ربط::لَغَفّار| ]] [[شامل این ریشه::غفر| ]][[ریشه غیر ربط::غفر| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این کلمه::لِمَن|لِمَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::تَاب|تَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تَاب| ]] [[شامل این ریشه::توب‌| ]][[ریشه غیر ربط::توب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::آمَن|آمَنَ‌]] [[کلمه غیر ربط::آمَن| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عَمِل|عَمِلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَمِل| ]] [[شامل این ریشه::عمل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عمل‌| ]][[شامل این کلمه::صَالِحا|صَالِحاً]] [[کلمه غیر ربط::صَالِحا| ]] [[شامل این ریشه::صلح‌| ]][[ریشه غیر ربط::صلح‌| ]][[شامل این کلمه::ثُم|ثُمَ‌]] [[شامل این ریشه::ثم‌| ]][[شامل این کلمه::اهْتَدَى|اهْتَدَى‌]] [[کلمه غیر ربط::اهْتَدَى| ]] [[شامل این ریشه::هدى‌| ]][[ریشه غیر ربط::هدى‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ إِنِّي‌ لَغَفَّارٌ لِمَنْ‌ تَابَ‌ وَ آمَنَ‌ وَ عَمِلَ‌ صَالِحاً ثُمَ‌ اهْتَدَى‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و من بی‌گمان برا‌ی کسی که توبه کرده و ایمان آورده و کاری شایسته(ی‌ایمان) انجام داده، سپس راه یافته؛ به‌درستی بسی پوشاننده‌ام.
|-|صادقی تهرانی=و من بی‌گمان برا‌ی کسی که توبه کرده و ایمان آورده و کاری شایسته(ی‌ایمان) انجام داده، سپس راه یافته؛ به‌درستی بسی پوشاننده‌ام.
|-|معزی=و همانا منم بسیار آمرزنده آنکه بازگشت نمود و ایمان آورد و کردار شایسته کرد پس هدایت یافت‌
|-|معزی=و همانا منم بسیار آمرزنده آنکه بازگشت نمود و ایمان آورد و کردار شایسته کرد پس هدایت یافت‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And I am Forgiving towards him who repents, believes, acts righteously, and then remains guided.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/020082.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/020082.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::82|٨٢]] | قبلی = طه ٨١ | بعدی = طه ٨٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::82|٨٢]] | قبلی = طه ٨١ | بعدی = طه ٨٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link195 | آيات ۸۰ - ۹۸ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link195 | آيات ۸۰ - ۹۸ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link196 | بيان آيات مربوط به آخرين فصل از داستان موسى (عليه السلام )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link196 | بيان آيات مربوط به آخرين فصل از داستان موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link197 | معناى آيه :((و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link197 | معناى آيه: «وَ إنّى لَغَفَّارٌ لِمَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link198 | بيان مراد از اضافه كردن قيد ((ثم اهتدى (( برايمان به خدا وعمل صالح]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link199 | بخش ديگرى از داستان موسى «ع»: رفتن به كوه طور، گوساله پرستى بنی اسرائيل و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۱#link199 | بخش ديگرى از داستان موسى (ع ): رفتن به كوه طور، گوساله پرستى بنىاسرائيل و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link200 | بازخواست موسى «ع» از سامری، و پاسخ او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link200 | معناى پاسخ سامرى از بازخواست موسى (قال بصرت بمالم يبصروا به ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link202 | مجازات سنگین حضرت موسى «ع»، براى سامرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link201 | وجوه مختلفى كه مفسرين در معناى (بصرت بمالم يبصروا...) گفته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link203 | سرنوشت خداى ساختگى سامرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link202 | حضرت موسى (ع ) براى پيامبرى مجازاتى شديد در نظر مى گيرد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link203 | سرنوشت خداى ساختگى سامرى !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link204 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link204 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link205 | روايتى كه بنابرآن مقصود از جمله : ((ثم اهتدى (( در آيه : ((و انى لغفار لمن تاب...(( ولايت اهل بيت (عليهم السلام ) است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link205 | مراد از ولایت اهل بیت «ع»، کدام نوع ولایت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link206 | بيان عدم اختصاص آيه بنى اسرائيل و رد كلام آلوسى در روح المعانى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link208 | روايتى در باره سامرى و گوساله پرستى بنی اسرائيل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link207 | اشاره به سه معناى ((ولايت (( و اينكه مراد از ولايت اهل بيت (عليهم السلام ) كدامين است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link209 | نقد حديث ابن عباس، در بیان جريان سامرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۲#link208 | روايت مفصلى در داستان سامرى و گوساله پرستى بنىاسرائيل از تقسير قمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link211 | روايتى درباره برداشتن خاك از زیر پاى اسب جبرئيل، توسط سامری ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link209 | حديثى از ابن عباس در نقل جريان سامرى و نقد حديث]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link214 | نقد رواياتى كه صداى گوساله سامرى را، مستند به خدا و آزمايش الهى مى دانند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link210 | روايتى در ذيل آيه (اشربوا فى قلوبهم العجل بكفرهم ) كه متضمن مطالب عجيبى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link211 | روايتى درباره سامرى و برداشتن او خاك را از پاى اسب جبرئيل و اشكالاتى كه به آن وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link212 | جز مخالف با كتاب خدا حجيت ندارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link213 | روايات آحاد حتى در صورت صحت سند در غير احكام شرعيه حجيت ندارند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۳#link214 | نقد رواياتى كه صداى گوساله سامرى را مستند به خدا و آزمايش الهى مى دانند]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۸#link142 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۸#link142 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ «82»
و البتّه من، هر كس را كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد، به هدايت برسد، قطعاً مى‌بخشم.
===نکته ها===
به دنبال آيه‌ى قبل كه با تهديد به اتمام رسيد، اين آيه بشارت الهى را به همراه دارد و اين شيوه در همه جاى قرآن ديده مى‌شود.
توبه از هر گناه و خلاف بايد متناسب با همان گناه و خلاف باشد. مثلًا توبه كسى كه نماز نخوانده، قضاى نماز است، توبه‌ى مردم آزارى، عذرخواهى است، توبه‌ى كتمانِ حقايق، بيان آن است، توبه‌ى شرك، ايمان به خداست، توبه‌ى مال مردم‌خوارى، ردّ اموال به صاحبان آن است.
جلد 5 - صفحه 372
گرچه در اين آيه سخن از بخشش توبه‌كنندگان است، امّا در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: كسانى كه بعد از ايمان، كفر بورزند وبر آن بيفزايند، ديگر هرگز توبه آنان قبول نخواهد شد. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ» «1»
انبياى الهى نيز از خدا طلب مغفرت مى‌كردند؛ آدم عليه السلام: «إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا» «2»، نوح عليه السلام: «إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي» «3»، ابراهيم عليه السلام: «أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي» «4»، موسى عليه السلام: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي» «5»، عيسى عليه السلام: «وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ» «6» ومحمّد صلى الله عليه و آله: «وَ اسْتَغْفِرْهُ» «7»
در روايات مراد از «اهْتَدى‌»، هدايت به ولايت اهلبيت عليهم السلام دانسته شده است. «8»
===پیام ها===
1- راه توبه بر آنان‌كه مشمول غضب الهى شده‌اند، باز است. فَقَدْ هَوى‌ ... إِنِّي لَغَفَّارٌ
2- بازگشت واقعى انسان، مغفرت وآثار بسيارى را از جانب خدا در پى دارد. «إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ»
3- توبه با شرايطى پذيرفته مى‌شود. الف: بازگشت‌ «تابَ»، ب: ايمان‌ «آمَنَ»، ج: كار خوب‌ «عَمِلَ صالِحاً»، د: هدايت پذيرى‌ «اهْتَدى‌».
4- حتّى ايمان وعمل صالح بدون هدايت پذيرى از هاديان الهى كافى نيست.
«آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌» (آرى، اگر ايمان وعمل‌صالح باشد، ولى انسان در خط هدايت هاديان الهى قرار نگيرد، صيد سامرى وبلعم‌باعوراها مى‌شود.)
5- مؤمن بودن و مؤمن شدن مهم است، امّا مؤمن ماندن مهم‌تر است. «ثُمَّ اهْتَدى‌»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ (82)
وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ‌: و بدرستى كه من هر آينه بسيار بسيار آمرزنده‌ام مر كسى را كه توبه كند، يعنى برگردد از كفر به ايمان و از معصيت به طاعت.
وَ آمَنَ‌: و ايمان آورد به خدا و رسول و قيامت از روى حقيقت. وَ عَمِلَ صالِحاً: و بجا آورد كارهاى شايسته پسنديده كه اوامر الهيه و سنت نبويه باشد. ثُمَّ اهْتَدى‌: پس ملتزم شود ايمان را تا بميرد و ثابت و راسخ باشد در آن.
تبصره: آيه شريفه چهار مقام ترقيات و سير كمال انسانى را بيان فرمايد: 1- توبه كه برگشت از كفر و نافرمانى است. 2- ايمان كه عبارت است از ثبات در معتقدات قلبى و اصول ديانتى. 3- اعمال جوارحى، يعنى بجا آوردن واجبات الهى و فرامين حضرت رسالت پناهى صلّى اللّه عليه و آله. 4- تخليه قلب از ناشايستگى و آنچه موجب پستى مقام انسانى است و تخليه آن به صفات حميده و ملكات رحمانى.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است بر آنكه اعمال صالحه جزء ايمان، و آن مركب است از معتقدات قلبى و اعمال جوارحى. بنابراين ايمان صادق نخواهد بود به اعتقاد فقط بدون بجا آوردن اعمال صالحه، بلكه در فرمايشات ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين وارد شده كه ايمان نيست مگر عمل.
تتمه: به طريق خاصه و عامه روايت شده كه مراد «ثُمَّ اهْتَدى‌» ولايت اهل بيت عليهم السلام است، چنانچه عياشى در تفسير خود، و حاكم ابو القاسم حسكانى به اسناد خود از امام محمد باقر عليه السلام روايت نموده در تفسير اين آيه فرمود: ثمّ اهتدى الى ولايتنا اهل البيت فو اللّه لو انّ رجلا عبد اللّه عمره ما بين الرّكن‌
جلد 8 - صفحه 308
و المقام ثمّ مات و لم يجى‌ء بولايتنا لأكبّه اللّه فى النّار على وجهه‌ «1».
پس هدايت يافت به دوستى ما اهل بيت، پس به خدا قسم اگر مردى در مدت عمر خود عبادت كند خداى تعالى را در ميان ركن و مقام، بعد بميرد در حالى كه نيايد به ولايت ما اهل بيت، خداى تعالى او را بروى در آتش جهنم اندازد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَقَدْ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى‌ (77) فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ ما غَشِيَهُمْ (78) وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌ (79) يا بَنِي إِسْرائِيلَ قَدْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ (80) كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى‌ (81)
وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ (82) وَ ما أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يا مُوسى‌ (83) قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى‌ أَثَرِي وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى‌ (84) قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ (85) فَرَجَعَ مُوسى‌ إِلى‌ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي (86)
ترجمه‌
- و بتحقيق وحى نموديم بموسى كه سير ده در شب بندگان مرا
----
جلد 3 صفحه 517
پس بزن براى ايشان براهى در دريا خشك در حاليكه نه بيم داشته باشى از رسيدن دشمن و نه بترسى‌
پس رفتند از پى ايشان فرعون با لشگرهايش پس فرو گرفت آنها را از دريا آنچه فرو گرفت آنها را
و گمراه كرد فرعون قوم خود را و هدايت نكرد
اى بنى اسرائيل بتحقيق نجات داديم شما را از دشمنانتان و مواعده نموديم با شما طرف راست كوه طور را و نازل كرديم بر شما ترنجبين و مرغ بريان را
بخوريد از پاكيزه‌هاى آنچه روزى كرديم شما را و تعدّى مكنيد در آن پس فرود آيد بر شما غضب من و كسيكه فرود آيد بر او غضب من پس بتحقيق هلاك شده است‌
و همانا من هر آينه آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند و بگرود و بجا آورد كار شايسته را پس هدايت يابد
و چه چيز بشتاب انداخت تو را در پيشروى از قومت ايموسى‌
گفت ايشان آنگروهند كه در دنبال منند و شتاب نمودم بسوى تو پروردگارا تا خشنود شوى‌
گفت پس همانا ما بتحقيق آزمايش نموديم قوم تو را بعد از تو و گمراه كرد آنها را سامرى‌
پس برگشت موسى بسوى قوم خود غضبناك متأسف‌
گفت اى قوم آيا وعده نداد بشما پروردگار شما وعده خوبى آيا پس طول كشيد بر شما آنزمان يا خواستيد كه فرود آيد بر شما غضبى از پروردگارتان پس تخلّف نموديد از وعده من.
تفسير
- پس از اتمام حجّت بر فرعون و فرعونيان بظهور معجزات باهرات بدست حضرت موسى و استنكاف آنها از قبول خداوند بحضرت موسى وحى فرمود كه شبى بنى اسرائيل را از مصر كوچ دهد و چون بدريا رسد عصاى خود را بدريا زند با توسل بمحمّد و آل او چنانچه در سوره بقره در ذيل آيه و اذ فرقنا بكم البحر مفصلا بيان شد و قرار دهد براى آنها در دريا راهى خشك با آنكه ايمن باشد از آنكه دشمن ايشانرا درك كند و بآنها برسد و نترسد از آنكه آب ايشانرا فرو گيرد و غرق نمايد و چون آنحضرت بدستور الهى عمل فرمود و بسلامت از دريا عبور نمودند و فرعون و فرعونيان در تعقيب ايشان بر آمدند آب دريا آنها را فرو گرفت بطوريكه در محلّ مذكور شرح آنگذشت و بنى اسرائيل آنرا مشاهده نمودند و از حقيقت و سرّ آن كسى آگاه نبود جز خدا و اينكه فرموده پس فرو گرفت آنها را از دريا آنچه فروگرفت بطور ابهام براى عظمت امر و اشاره بشهرت واقعه و ايجاز در كلام و مبالغه در آن است و فرعون با آنكه مدّعى بود كه قوم خود را
----
جلد 3 صفحه 518
هدايت بسبيل رشاد ميكند گمراه كرد آنها را و باز داشت از هدايت و بعد از اين فتح و فيروزى خداوند در ضمن وحى بحضرت موسى بنى اسرائيل را مخاطب قرار داده ميفرمايد و ظاهرا احتياج باضمار قول يا صرف خطاب به بنى اسرائيل زمان پيغمبر ما صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه در صافى فرموده ندارد چون مستفاد از وحى است باين تقريب كه بتحقيق نجات داديم ما شما را از چنگ دشمن قوى مانند فرعون و قومش و مواعده نموديم با شما بتوسط پيغمبرتان موسى عليه السّلام براى مناجات و انزال تورية كه در جانب راست كوه طور حاضر شويد و فرستاديم براى ارتزاق شما در وادى تيه ترنجبين و مرغ سمانى بريان شده را از آسمان بتفصيلى كه در سوره بقره ذكر شد و گفتيم بخوريد از روزى حلال پاكيزه لذيذى كه ببهترين وجه ما براى شما از آسمان نازل نموديم ولى در اداء شكر آن كوتاهى نكنيد و از حدّ اعتدال در صرف تجاوز باسراف و تبذير ننمائيد و از مستحق احيانا دريغ نداريد كه در صورت تخلّف مستحق عقوبت و نزول عذاب من خواهيد شد و كسيكه مستحق نزول عذاب من شود و مشمول آن گردد بتحقيق در پستى افتاده و بهلاكت رسيده در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از غضب در اين آيه عقاب است چون خداوند از حالى بحالى منتقل نميشود و تغيير در ذات او روى نميدهد و همانا من آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند از شرك و ايمان آورد بآنچه واجب است ايمان بآن و بجا آورد كارهائى را كه بايد بجا آورد پس هدايت شود و راه يابد بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه جمعا چهار شرطند براى مغفرت، توبه و ايمان و عمل صالح و معرفت امام كه شرط قبول اعمال است و باين معنى اخبار كثيره از پيغمبر اكرم و ائمه هدى در كتب معتبره نقل شده ولى بعضى از مفسّرين ثمّ اهتدى را بمعناى لزوم و استمرار بر ايمان تا وقت موت و بعضى عدم تشكيك در آن و بعضى اخذ بسنّت و ترك بدعت دانسته‌اند و خلاف ظاهر بودن همه ظاهر است و مواعده خدا با بنى اسرائيل بتوسط حضرت موسى كه قبلا ذكر شد آن بود كه آنحضرت با بزرگان بنى اسرائيل متّفقا بطور بيايند ولى چون نزديك بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها در عقب منند و اين‌
----
جلد 3 صفحه 519
چند قدم كه من جلو افتادم براى شوق بخدمت و تعجيل در اطاعت امر تو بود كه موجب خوشنودى تو گردد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه حضرت موسى نخورد و نياشاميد و نخوابيد و بچيزى از اين قبيل ميل نكرد در رفتن بميقات و برگشتن از آن مدّت چهل روز براى اشتياق بپروردگار خود و در مدّت غيبت حضرت موسى سامرى بتفصيلى كه در سوره بقره ذيل آيه و إذ واعدنا موسى گذشت بنى اسرائيل را گمراه نمود و خداوند بآنحضرت اعلام فرمود كه ما امتحان نموديم قوم تو را و مبتلا كرديم بعبادت گوساله بعد از بيرون آمدن تو از ميان آنها تا معلوم شود مخلص از منافق و مطيع از عاصى براى خلق و ممتاز گردند از يكديگر در خارج بعلم و معرفت و جهل و ضلالت و حضرت موسى بعد از موعد مقرّر بلا فاصله با الواح تورية مراجعت فرمود نزد بنى اسرائيل با كمال خشم و غضب و اندوه و تأسف از حال قوم كه چرا بايد مرتكب چنين امر قبيحى شوند و بآنها فرمود آيا وعده نفرمود خداوند بشما وعده خوبى كه دادن تورية باشد كه در آن نور و هدايت بود براى شما و مرحمت فرمود مگر زمان مفارقت من از شما بطول انجاميد كه از موعد مقرّر تجاوز شده باشد و باين سبب گوساله را عبادت كرديد يا آنكه خواستيد مشمول غضب الهى شويد براى اين امر شنيع لذا از وعده‌اى كه بمن داديد در حين مفارقت كه آنمدت از استقامت و ثبات در دين و اطاعت هارون در بيان اوامر و نواهى الهيّه تخلّف ننمائيد تخلف كرديد و در كلام اشاره است بآنكه وجهى براى اين عمل شما نبود جز آنكه عمدا خواستيد خودتان را مستحق عقوبت الهيّه نمائيد و اين كاشف از نهايت جهل و سفاهت است.
----
جلد 3 صفحه 520
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِنِّي‌ لَغَفّارٌ لِمَن‌ تاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صالِحاً ثُم‌َّ اهتَدي‌ (82)
و ‌هر‌ آينه‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌من‌ پروردگار ‌شما‌ هستم‌ بسيار آمرزنده‌ هستم‌ ‌براي‌ كسي‌ ‌که‌ توبه‌ كند ‌از‌ گناهان‌ گذشته‌ و ايمان‌ آورد و عمل‌ صالح‌ بجا آورد ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ قبول‌ هدايت‌ كند.
(وَ إِنِّي‌ لَغَفّارٌ) سعه مغفرت‌ الهي‌ باندازه‌ ايست‌ ‌که‌ حتّي‌ انبياء و ملائكه‌ تصوّر نميكردند، و يكي‌ ‌از‌ گناهان‌ كبيره‌ يأس‌ و قنوط ‌از‌ روح‌ اللّه‌ ‌است‌ (قُل‌ يا عِبادِي‌َ الَّذِين‌َ أَسرَفُوا عَلي‌ أَنفُسِهِم‌ لا تَقنَطُوا مِن‌ رَحمَةِ اللّه‌ِ إِن‌َّ اللّه‌َ يَغفِرُ الذُّنُوب‌َ جَمِيعاً إِنَّه‌ُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ) زمر آيه 54 (وَ لا تَيأَسُوا مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ إِنَّه‌ُ لا يَيأَس‌ُ مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ إِلَّا القَوم‌ُ الكافِرُون‌َ) يوسف‌ آيه 87.
(لِمَن‌ تاب‌َ) توبه‌ پشيمانيست‌ و ‌در‌ ‌او‌ چهار امر معتبر ‌است‌ «1» ندامت‌ ‌از‌ گذشته‌ «2» عزم‌ ‌بر‌ عدم‌ عود «3» ‌اگر‌ قابل‌ تدارك‌ ‌است‌ تدارك‌ نمايد، مثل‌ قضاء صلوات‌ متروكه‌ و صيام‌ شهر رمضان‌ و ردّ حقوق‌ ‌النّاس‌ و اداء زكوات‌ و اخماس‌ و امثال‌ اينها «4» ‌در‌ مقابل‌ ‌آن‌ معاصي‌ عباداتي‌ بكند ‌که‌ تدارك‌ ‌آنها‌ بشود و وجوب‌ توبه‌ عقليست‌ و اوامر شرعيّه‌ ارشاديست‌.
جلد 13 - صفحه 76
(وَ آمَن‌َ) ‌که‌ ايمان‌ فقط قابليّت‌ ميآورد ‌غير‌ مؤمن‌ قابليّت‌ و لياقت‌ هيچگونه‌ تفضّلي‌ ندارد.
(وَ عَمِل‌َ صالِحاً) عوض‌ شود فاسق‌ عادل‌ شود طالح‌ صالح‌ گردد عاصي‌ مطيع‌ شود بخيل‌ سخي‌ّ گردد متكبّر متواضع‌ شود حسود ناصح‌ گردد ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌.
(ثُم‌َّ اهتَدي‌) ‌پس‌ ‌از‌ ايمان‌ برگشت‌ بضلالت‌ نكند مثل‌ كساني‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ برگشتند ‌که‌ فرمود:
(ارتدّ ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الّا اربعة ‌او‌ خمسة)
و ‌از‌ طريق‌ هدايت‌ ‌تا‌ آخر عمر خارج‌ نشود (إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بَعدَ إِيمانِهِم‌ ثُم‌َّ ازدادُوا كُفراً لَن‌ تُقبَل‌َ تَوبَتُهُم‌ وَ أُولئِك‌َ هُم‌ُ الضّالُّون‌َ) آل‌ عمران‌ آيه 84 (إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ ازدادُوا كُفراً لَم‌ يَكُن‌ِ اللّه‌ُ لِيَغفِرَ لَهُم‌ وَ لا لِيَهدِيَهُم‌ سَبِيلًا) نساء آيه 136 و اخبار بسيار داريم‌ ‌که‌ تفسير فرموده‌ كلمه (ثُم‌َّ اهتَدي‌) بولايت‌ ائمه اطهار ‌عليهم‌ ‌السلام‌ اللّهم‌ّ ثبّتنا ‌علي‌ دينك‌ القويم‌ بجاه‌ محمّد و آله‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و ‌سلّم‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 82)- و از آنجا که همیشه باید هشدار و تهدید با تشویق و بشارت، همراه باشد تا نیروی خوف و رجا را که عامل اصلی تکامل است یکسان بر انگیزد، و درهای بازگشت به روی توبه‌کاران بگشاید، در این آیه چنین می‌گوید: «و من کسانی را که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدایت یابند (و در زیر چتر هدایت رهبران الهی قرار گیرند) می‌آمرزم» (وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی).
تعبیر به «غفّار» نشان می‌دهد که خداوند چنین افراد را نه تنها یک بار که بارها مشمول آمرزش خود قرار می‌دهد.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۲۷: خط ۲۹۳:
[[رده:زمنه آمرزش]][[رده:شرایط آمرزش]][[رده:مشمولان آمرزشهاى خدا]][[رده:تعالیم ادیان آسمانى]][[رده:توبه در ادیان آسمانى]][[رده:هماهنگى ادیان آسمانى]][[رده:آثار ایمان]][[رده:عوامل زوال ایمان]][[رده:آمرزش تائبان]][[رده:انذار در تربیت]][[رده:بشارت در تربیت]][[رده:روش تربیت]][[رده:آثار توبه]][[رده:شرایط قبول توبه]][[رده:آمرزشهاى خدا]][[رده:زمینه آمرزشهاى خدا]][[رده:وسعت آمرزشهاى خدا]][[رده:شرایط آمرزش شرک]][[رده:آمرزش صالحان]][[رده:آثار طغیان]][[رده:شرایط آمرزش عصیان]][[رده:آثار عمل صالح]][[رده:اهمیت عمل صالح]][[رده:شرایط آمرزش کفر]][[رده:توبه گناهکاران]][[رده:اجتناب از گناه]][[رده:آمرزش مؤمنان]][[رده:آثار توبه مسرفان]][[رده:شرایط آمرزش مسرفان]][[رده:شرایط آمرزش مشرک]][[رده:توبه مغضوبان خدا]][[رده:آثار هدایت پذیرى]][[رده:ازدیاد هدایت]][[رده:زمینه ازدیاد هدایت]][[رده:مراتب هدایت]]
[[رده:زمنه آمرزش]][[رده:شرایط آمرزش]][[رده:مشمولان آمرزشهاى خدا]][[رده:تعالیم ادیان آسمانى]][[رده:توبه در ادیان آسمانى]][[رده:هماهنگى ادیان آسمانى]][[رده:آثار ایمان]][[رده:عوامل زوال ایمان]][[رده:آمرزش تائبان]][[رده:انذار در تربیت]][[رده:بشارت در تربیت]][[رده:روش تربیت]][[رده:آثار توبه]][[رده:شرایط قبول توبه]][[رده:آمرزشهاى خدا]][[رده:زمینه آمرزشهاى خدا]][[رده:وسعت آمرزشهاى خدا]][[رده:شرایط آمرزش شرک]][[رده:آمرزش صالحان]][[رده:آثار طغیان]][[رده:شرایط آمرزش عصیان]][[رده:آثار عمل صالح]][[رده:اهمیت عمل صالح]][[رده:شرایط آمرزش کفر]][[رده:توبه گناهکاران]][[رده:اجتناب از گناه]][[رده:آمرزش مؤمنان]][[رده:آثار توبه مسرفان]][[رده:شرایط آمرزش مسرفان]][[رده:شرایط آمرزش مشرک]][[رده:توبه مغضوبان خدا]][[رده:آثار هدایت پذیرى]][[رده:ازدیاد هدایت]][[رده:زمینه ازدیاد هدایت]][[رده:مراتب هدایت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره طه ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره طه ]]
{{#seo:
|title=آیه 82 سوره طه
|title_mode=replace
|keywords=آیه 82 سوره طه,طه 82,وَ إِنِّي‌ لَغَفَّارٌ لِمَنْ‌ تَابَ‌ وَ آمَنَ‌ وَ عَمِلَ‌ صَالِحاً ثُمَ‌ اهْتَدَى‌,زمنه آمرزش,شرایط آمرزش,مشمولان آمرزشهاى خدا,تعالیم ادیان آسمانى,توبه در ادیان آسمانى,هماهنگى ادیان آسمانى,آثار ایمان,عوامل زوال ایمان,آمرزش تائبان,انذار در تربیت,بشارت در تربیت,روش تربیت,آثار توبه,شرایط قبول توبه,آمرزشهاى خدا,زمینه آمرزشهاى خدا,وسعت آمرزشهاى خدا,شرایط آمرزش شرک,آمرزش صالحان,آثار طغیان,شرایط آمرزش عصیان,آثار عمل صالح,اهمیت عمل صالح,شرایط آمرزش کفر,توبه گناهکاران,اجتناب از گناه,آمرزش مؤمنان,آثار توبه مسرفان,شرایط آمرزش مسرفان,شرایط آمرزش مشرک,توبه مغضوبان خدا,آثار هدایت پذیرى,ازدیاد هدایت,زمینه ازدیاد هدایت,مراتب هدایت,آیات قرآن سوره طه
|description=وَ إِنِّي‌ لَغَفَّارٌ لِمَنْ‌ تَابَ‌ وَ آمَنَ‌ وَ عَمِلَ‌ صَالِحاً ثُمَ‌ اهْتَدَى‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۱

کپی متن آیه
وَ إِنِّي‌ لَغَفَّارٌ لِمَنْ‌ تَابَ‌ وَ آمَنَ‌ وَ عَمِلَ‌ صَالِحاً ثُمَ‌ اهْتَدَى‌

ترجمه

و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‌آمرزم!

|و بى‌ترديد من آمرزگار كسى هستم كه توبه كند و ايمان آورد و كار نيكو كند و آن‌گاه به راه [راست‌] آيد
و به يقين، من آمرزنده كسى هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست راهسپر شود.»
و البته بر آن کس که (از کفر) توبه کند و (به خدا) ایمان آرد و نکوکار گردد و درست به راه هدایت رود مغفرت و آمرزش من بسیار است.
و مسلماً من آمرزنده کسی هستم که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته انجام داد، سپس در راه مستقیم پایداری و استقامت ورزید.
هر كس كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند و به راه هدايت بيفتد، مى‌آمرزمش.
و من در حق کسی که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته پیش گیرد و به راه آید آمرزگارم‌
و هر آينه من آمرزگارم مر آن را كه توبه كند و ايمان آورد و كار نيك و شايسته كند سپس [پيوسته‌] در راه راست باشد.
من قطعاً (با غفران عظیمی که دارم) می‌آمرزم کسی را که (از کفر و گناه خود) برگردد و (به بهترین وجه) ایمان بیاورد و کارهای شایسته بکند و سپس راهیاب بشود (و این راه را تا آخر زندگی ادامه دهد).
و من بی‌گمان برا‌ی کسی که توبه کرده و ایمان آورده و کاری شایسته(ی‌ایمان) انجام داده، سپس راه یافته؛ به‌درستی بسی پوشاننده‌ام.
و همانا منم بسیار آمرزنده آنکه بازگشت نمود و ایمان آورد و کردار شایسته کرد پس هدایت یافت‌

And I am Forgiving towards him who repents, believes, acts righteously, and then remains guided.
ترتیل:
ترجمه:
طه ٨١ آیه ٨٢ طه ٨٣
سوره : سوره طه
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«غَفَّارٌ»: بسیار آمرزنده. دارای آمرزش سترگ. «آمَنَ»: ایمان آورد. در آراستن و پیراستن ایمان خود کوشید. «إِهْتَدَی»: راهیاب شد. بر هدایت دوام و استمرار داشت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ «82»

و البتّه من، هر كس را كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد، به هدايت برسد، قطعاً مى‌بخشم.

نکته ها

به دنبال آيه‌ى قبل كه با تهديد به اتمام رسيد، اين آيه بشارت الهى را به همراه دارد و اين شيوه در همه جاى قرآن ديده مى‌شود.

توبه از هر گناه و خلاف بايد متناسب با همان گناه و خلاف باشد. مثلًا توبه كسى كه نماز نخوانده، قضاى نماز است، توبه‌ى مردم آزارى، عذرخواهى است، توبه‌ى كتمانِ حقايق، بيان آن است، توبه‌ى شرك، ايمان به خداست، توبه‌ى مال مردم‌خوارى، ردّ اموال به صاحبان آن است.

جلد 5 - صفحه 372

گرچه در اين آيه سخن از بخشش توبه‌كنندگان است، امّا در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: كسانى كه بعد از ايمان، كفر بورزند وبر آن بيفزايند، ديگر هرگز توبه آنان قبول نخواهد شد. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ» «1»

انبياى الهى نيز از خدا طلب مغفرت مى‌كردند؛ آدم عليه السلام: «إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا» «2»، نوح عليه السلام: «إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي» «3»، ابراهيم عليه السلام: «أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي» «4»، موسى عليه السلام: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي» «5»، عيسى عليه السلام: «وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ» «6» ومحمّد صلى الله عليه و آله: «وَ اسْتَغْفِرْهُ» «7»

در روايات مراد از «اهْتَدى‌»، هدايت به ولايت اهلبيت عليهم السلام دانسته شده است. «8»

پیام ها

1- راه توبه بر آنان‌كه مشمول غضب الهى شده‌اند، باز است. فَقَدْ هَوى‌ ... إِنِّي لَغَفَّارٌ

2- بازگشت واقعى انسان، مغفرت وآثار بسيارى را از جانب خدا در پى دارد. «إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ»

3- توبه با شرايطى پذيرفته مى‌شود. الف: بازگشت‌ «تابَ»، ب: ايمان‌ «آمَنَ»، ج: كار خوب‌ «عَمِلَ صالِحاً»، د: هدايت پذيرى‌ «اهْتَدى‌».

4- حتّى ايمان وعمل صالح بدون هدايت پذيرى از هاديان الهى كافى نيست.

«آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌» (آرى، اگر ايمان وعمل‌صالح باشد، ولى انسان در خط هدايت هاديان الهى قرار نگيرد، صيد سامرى وبلعم‌باعوراها مى‌شود.)

5- مؤمن بودن و مؤمن شدن مهم است، امّا مؤمن ماندن مهم‌تر است. «ثُمَّ اهْتَدى‌»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ (82)

وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ‌: و بدرستى كه من هر آينه بسيار بسيار آمرزنده‌ام مر كسى را كه توبه كند، يعنى برگردد از كفر به ايمان و از معصيت به طاعت.

وَ آمَنَ‌: و ايمان آورد به خدا و رسول و قيامت از روى حقيقت. وَ عَمِلَ صالِحاً: و بجا آورد كارهاى شايسته پسنديده كه اوامر الهيه و سنت نبويه باشد. ثُمَّ اهْتَدى‌: پس ملتزم شود ايمان را تا بميرد و ثابت و راسخ باشد در آن.

تبصره: آيه شريفه چهار مقام ترقيات و سير كمال انسانى را بيان فرمايد: 1- توبه كه برگشت از كفر و نافرمانى است. 2- ايمان كه عبارت است از ثبات در معتقدات قلبى و اصول ديانتى. 3- اعمال جوارحى، يعنى بجا آوردن واجبات الهى و فرامين حضرت رسالت پناهى صلّى اللّه عليه و آله. 4- تخليه قلب از ناشايستگى و آنچه موجب پستى مقام انسانى است و تخليه آن به صفات حميده و ملكات رحمانى.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است بر آنكه اعمال صالحه جزء ايمان، و آن مركب است از معتقدات قلبى و اعمال جوارحى. بنابراين ايمان صادق نخواهد بود به اعتقاد فقط بدون بجا آوردن اعمال صالحه، بلكه در فرمايشات ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين وارد شده كه ايمان نيست مگر عمل.

تتمه: به طريق خاصه و عامه روايت شده كه مراد «ثُمَّ اهْتَدى‌» ولايت اهل بيت عليهم السلام است، چنانچه عياشى در تفسير خود، و حاكم ابو القاسم حسكانى به اسناد خود از امام محمد باقر عليه السلام روايت نموده در تفسير اين آيه فرمود: ثمّ اهتدى الى ولايتنا اهل البيت فو اللّه لو انّ رجلا عبد اللّه عمره ما بين الرّكن‌

جلد 8 - صفحه 308

و المقام ثمّ مات و لم يجى‌ء بولايتنا لأكبّه اللّه فى النّار على وجهه‌ «1».

پس هدايت يافت به دوستى ما اهل بيت، پس به خدا قسم اگر مردى در مدت عمر خود عبادت كند خداى تعالى را در ميان ركن و مقام، بعد بميرد در حالى كه نيايد به ولايت ما اهل بيت، خداى تعالى او را بروى در آتش جهنم اندازد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى‌ (77) فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ ما غَشِيَهُمْ (78) وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌ (79) يا بَنِي إِسْرائِيلَ قَدْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ (80) كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى‌ (81)

وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ (82) وَ ما أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يا مُوسى‌ (83) قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى‌ أَثَرِي وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى‌ (84) قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ (85) فَرَجَعَ مُوسى‌ إِلى‌ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي (86)

ترجمه‌

- و بتحقيق وحى نموديم بموسى كه سير ده در شب بندگان مرا


جلد 3 صفحه 517

پس بزن براى ايشان براهى در دريا خشك در حاليكه نه بيم داشته باشى از رسيدن دشمن و نه بترسى‌

پس رفتند از پى ايشان فرعون با لشگرهايش پس فرو گرفت آنها را از دريا آنچه فرو گرفت آنها را

و گمراه كرد فرعون قوم خود را و هدايت نكرد

اى بنى اسرائيل بتحقيق نجات داديم شما را از دشمنانتان و مواعده نموديم با شما طرف راست كوه طور را و نازل كرديم بر شما ترنجبين و مرغ بريان را

بخوريد از پاكيزه‌هاى آنچه روزى كرديم شما را و تعدّى مكنيد در آن پس فرود آيد بر شما غضب من و كسيكه فرود آيد بر او غضب من پس بتحقيق هلاك شده است‌

و همانا من هر آينه آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند و بگرود و بجا آورد كار شايسته را پس هدايت يابد

و چه چيز بشتاب انداخت تو را در پيشروى از قومت ايموسى‌

گفت ايشان آنگروهند كه در دنبال منند و شتاب نمودم بسوى تو پروردگارا تا خشنود شوى‌

گفت پس همانا ما بتحقيق آزمايش نموديم قوم تو را بعد از تو و گمراه كرد آنها را سامرى‌

پس برگشت موسى بسوى قوم خود غضبناك متأسف‌

گفت اى قوم آيا وعده نداد بشما پروردگار شما وعده خوبى آيا پس طول كشيد بر شما آنزمان يا خواستيد كه فرود آيد بر شما غضبى از پروردگارتان پس تخلّف نموديد از وعده من.

تفسير

- پس از اتمام حجّت بر فرعون و فرعونيان بظهور معجزات باهرات بدست حضرت موسى و استنكاف آنها از قبول خداوند بحضرت موسى وحى فرمود كه شبى بنى اسرائيل را از مصر كوچ دهد و چون بدريا رسد عصاى خود را بدريا زند با توسل بمحمّد و آل او چنانچه در سوره بقره در ذيل آيه و اذ فرقنا بكم البحر مفصلا بيان شد و قرار دهد براى آنها در دريا راهى خشك با آنكه ايمن باشد از آنكه دشمن ايشانرا درك كند و بآنها برسد و نترسد از آنكه آب ايشانرا فرو گيرد و غرق نمايد و چون آنحضرت بدستور الهى عمل فرمود و بسلامت از دريا عبور نمودند و فرعون و فرعونيان در تعقيب ايشان بر آمدند آب دريا آنها را فرو گرفت بطوريكه در محلّ مذكور شرح آنگذشت و بنى اسرائيل آنرا مشاهده نمودند و از حقيقت و سرّ آن كسى آگاه نبود جز خدا و اينكه فرموده پس فرو گرفت آنها را از دريا آنچه فروگرفت بطور ابهام براى عظمت امر و اشاره بشهرت واقعه و ايجاز در كلام و مبالغه در آن است و فرعون با آنكه مدّعى بود كه قوم خود را


جلد 3 صفحه 518

هدايت بسبيل رشاد ميكند گمراه كرد آنها را و باز داشت از هدايت و بعد از اين فتح و فيروزى خداوند در ضمن وحى بحضرت موسى بنى اسرائيل را مخاطب قرار داده ميفرمايد و ظاهرا احتياج باضمار قول يا صرف خطاب به بنى اسرائيل زمان پيغمبر ما صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه در صافى فرموده ندارد چون مستفاد از وحى است باين تقريب كه بتحقيق نجات داديم ما شما را از چنگ دشمن قوى مانند فرعون و قومش و مواعده نموديم با شما بتوسط پيغمبرتان موسى عليه السّلام براى مناجات و انزال تورية كه در جانب راست كوه طور حاضر شويد و فرستاديم براى ارتزاق شما در وادى تيه ترنجبين و مرغ سمانى بريان شده را از آسمان بتفصيلى كه در سوره بقره ذكر شد و گفتيم بخوريد از روزى حلال پاكيزه لذيذى كه ببهترين وجه ما براى شما از آسمان نازل نموديم ولى در اداء شكر آن كوتاهى نكنيد و از حدّ اعتدال در صرف تجاوز باسراف و تبذير ننمائيد و از مستحق احيانا دريغ نداريد كه در صورت تخلّف مستحق عقوبت و نزول عذاب من خواهيد شد و كسيكه مستحق نزول عذاب من شود و مشمول آن گردد بتحقيق در پستى افتاده و بهلاكت رسيده در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از غضب در اين آيه عقاب است چون خداوند از حالى بحالى منتقل نميشود و تغيير در ذات او روى نميدهد و همانا من آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند از شرك و ايمان آورد بآنچه واجب است ايمان بآن و بجا آورد كارهائى را كه بايد بجا آورد پس هدايت شود و راه يابد بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه جمعا چهار شرطند براى مغفرت، توبه و ايمان و عمل صالح و معرفت امام كه شرط قبول اعمال است و باين معنى اخبار كثيره از پيغمبر اكرم و ائمه هدى در كتب معتبره نقل شده ولى بعضى از مفسّرين ثمّ اهتدى را بمعناى لزوم و استمرار بر ايمان تا وقت موت و بعضى عدم تشكيك در آن و بعضى اخذ بسنّت و ترك بدعت دانسته‌اند و خلاف ظاهر بودن همه ظاهر است و مواعده خدا با بنى اسرائيل بتوسط حضرت موسى كه قبلا ذكر شد آن بود كه آنحضرت با بزرگان بنى اسرائيل متّفقا بطور بيايند ولى چون نزديك بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها در عقب منند و اين‌


جلد 3 صفحه 519

چند قدم كه من جلو افتادم براى شوق بخدمت و تعجيل در اطاعت امر تو بود كه موجب خوشنودى تو گردد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه حضرت موسى نخورد و نياشاميد و نخوابيد و بچيزى از اين قبيل ميل نكرد در رفتن بميقات و برگشتن از آن مدّت چهل روز براى اشتياق بپروردگار خود و در مدّت غيبت حضرت موسى سامرى بتفصيلى كه در سوره بقره ذيل آيه و إذ واعدنا موسى گذشت بنى اسرائيل را گمراه نمود و خداوند بآنحضرت اعلام فرمود كه ما امتحان نموديم قوم تو را و مبتلا كرديم بعبادت گوساله بعد از بيرون آمدن تو از ميان آنها تا معلوم شود مخلص از منافق و مطيع از عاصى براى خلق و ممتاز گردند از يكديگر در خارج بعلم و معرفت و جهل و ضلالت و حضرت موسى بعد از موعد مقرّر بلا فاصله با الواح تورية مراجعت فرمود نزد بنى اسرائيل با كمال خشم و غضب و اندوه و تأسف از حال قوم كه چرا بايد مرتكب چنين امر قبيحى شوند و بآنها فرمود آيا وعده نفرمود خداوند بشما وعده خوبى كه دادن تورية باشد كه در آن نور و هدايت بود براى شما و مرحمت فرمود مگر زمان مفارقت من از شما بطول انجاميد كه از موعد مقرّر تجاوز شده باشد و باين سبب گوساله را عبادت كرديد يا آنكه خواستيد مشمول غضب الهى شويد براى اين امر شنيع لذا از وعده‌اى كه بمن داديد در حين مفارقت كه آنمدت از استقامت و ثبات در دين و اطاعت هارون در بيان اوامر و نواهى الهيّه تخلّف ننمائيد تخلف كرديد و در كلام اشاره است بآنكه وجهى براى اين عمل شما نبود جز آنكه عمدا خواستيد خودتان را مستحق عقوبت الهيّه نمائيد و اين كاشف از نهايت جهل و سفاهت است.


جلد 3 صفحه 520

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِنِّي‌ لَغَفّارٌ لِمَن‌ تاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صالِحاً ثُم‌َّ اهتَدي‌ (82)

و ‌هر‌ آينه‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌من‌ پروردگار ‌شما‌ هستم‌ بسيار آمرزنده‌ هستم‌ ‌براي‌ كسي‌ ‌که‌ توبه‌ كند ‌از‌ گناهان‌ گذشته‌ و ايمان‌ آورد و عمل‌ صالح‌ بجا آورد ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ قبول‌ هدايت‌ كند.

(وَ إِنِّي‌ لَغَفّارٌ) سعه مغفرت‌ الهي‌ باندازه‌ ايست‌ ‌که‌ حتّي‌ انبياء و ملائكه‌ تصوّر نميكردند، و يكي‌ ‌از‌ گناهان‌ كبيره‌ يأس‌ و قنوط ‌از‌ روح‌ اللّه‌ ‌است‌ (قُل‌ يا عِبادِي‌َ الَّذِين‌َ أَسرَفُوا عَلي‌ أَنفُسِهِم‌ لا تَقنَطُوا مِن‌ رَحمَةِ اللّه‌ِ إِن‌َّ اللّه‌َ يَغفِرُ الذُّنُوب‌َ جَمِيعاً إِنَّه‌ُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ) زمر آيه 54 (وَ لا تَيأَسُوا مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ إِنَّه‌ُ لا يَيأَس‌ُ مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ إِلَّا القَوم‌ُ الكافِرُون‌َ) يوسف‌ آيه 87.

(لِمَن‌ تاب‌َ) توبه‌ پشيمانيست‌ و ‌در‌ ‌او‌ چهار امر معتبر ‌است‌ «1» ندامت‌ ‌از‌ گذشته‌ «2» عزم‌ ‌بر‌ عدم‌ عود «3» ‌اگر‌ قابل‌ تدارك‌ ‌است‌ تدارك‌ نمايد، مثل‌ قضاء صلوات‌ متروكه‌ و صيام‌ شهر رمضان‌ و ردّ حقوق‌ ‌النّاس‌ و اداء زكوات‌ و اخماس‌ و امثال‌ اينها «4» ‌در‌ مقابل‌ ‌آن‌ معاصي‌ عباداتي‌ بكند ‌که‌ تدارك‌ ‌آنها‌ بشود و وجوب‌ توبه‌ عقليست‌ و اوامر شرعيّه‌ ارشاديست‌.

جلد 13 - صفحه 76

(وَ آمَن‌َ) ‌که‌ ايمان‌ فقط قابليّت‌ ميآورد ‌غير‌ مؤمن‌ قابليّت‌ و لياقت‌ هيچگونه‌ تفضّلي‌ ندارد.

(وَ عَمِل‌َ صالِحاً) عوض‌ شود فاسق‌ عادل‌ شود طالح‌ صالح‌ گردد عاصي‌ مطيع‌ شود بخيل‌ سخي‌ّ گردد متكبّر متواضع‌ شود حسود ناصح‌ گردد ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌.

(ثُم‌َّ اهتَدي‌) ‌پس‌ ‌از‌ ايمان‌ برگشت‌ بضلالت‌ نكند مثل‌ كساني‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ برگشتند ‌که‌ فرمود:

(ارتدّ ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الّا اربعة ‌او‌ خمسة)

و ‌از‌ طريق‌ هدايت‌ ‌تا‌ آخر عمر خارج‌ نشود (إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بَعدَ إِيمانِهِم‌ ثُم‌َّ ازدادُوا كُفراً لَن‌ تُقبَل‌َ تَوبَتُهُم‌ وَ أُولئِك‌َ هُم‌ُ الضّالُّون‌َ) آل‌ عمران‌ آيه 84 (إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ ازدادُوا كُفراً لَم‌ يَكُن‌ِ اللّه‌ُ لِيَغفِرَ لَهُم‌ وَ لا لِيَهدِيَهُم‌ سَبِيلًا) نساء آيه 136 و اخبار بسيار داريم‌ ‌که‌ تفسير فرموده‌ كلمه (ثُم‌َّ اهتَدي‌) بولايت‌ ائمه اطهار ‌عليهم‌ ‌السلام‌ اللّهم‌ّ ثبّتنا ‌علي‌ دينك‌ القويم‌ بجاه‌ محمّد و آله‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و ‌سلّم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 82)- و از آنجا که همیشه باید هشدار و تهدید با تشویق و بشارت، همراه باشد تا نیروی خوف و رجا را که عامل اصلی تکامل است یکسان بر انگیزد، و درهای بازگشت به روی توبه‌کاران بگشاید، در این آیه چنین می‌گوید: «و من کسانی را که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدایت یابند (و در زیر چتر هدایت رهبران الهی قرار گیرند) می‌آمرزم» (وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی).

تعبیر به «غفّار» نشان می‌دهد که خداوند چنین افراد را نه تنها یک بار که بارها مشمول آمرزش خود قرار می‌دهد.

نکات آیه

۱ - خداوند، بسیار آمرزنده است. (و إنّى لغفّار )

۲ - توبه کنندگان از شرک، کفر و عصیان، با ایمان و عمل صالح و پى گیرى هدایت، قطعاً مشمول مغفرت خداوند قرار خواهند گرفت. (و إنّى لغفّار لمن تاب و ءامن ... ثمّ اهتدى ) مراد از توبه به قرینه آیه قبل، توبه از گناه تعدى در مأکولات است و چون پس از «تاب»، سخن از ایمان به میان آمده است، شامل توبه از شرک و کفر نیز مى شود.

۳ - توبه، ایمان، عمل صالح، و پى گیرى هدایت، زمینه هاى جلب غفران خداوند (و إنّى لغفّار ... ثمّ اهتدى ) با توجه به این که توبه، ایمان و عمل صالح، خود حکایت از هدایت یافتگى دارد، «ثمّ اهتدى» براى بیان استمرار بر هدایت و پى گیربودن در مورد آن است.

۴ - رهبانیت گرایان و اسراف کنندگان، در صورت توبه، مشمول مغفرت الهى قرار خواهند بود. (کلوا ... و لاتطغوا ... و إنّى لغفّار لمن تاب )

۵ - راه توبه و بازگشت به سوى خداوند، براى گنه کاران و غضب شدگان باز است. (یحلل غضبى ... و إنّى لغفّار لمن تاب ) تأکید بر مغفرت گسترده خداوند در پى وعید به طغیان گران، به جهت بیان باز بودن راه توبه و امیدوار ساختن گنه گاران به مغفرت الهى است.

۶ - لزوم توبه از گناه، از تعالیم مشترک ادیان آسمانى است. (و إنّى لغفّار لمن تاب )

۷ - لزوم انجام عمل صالح، از دستورهاى تمامى ادیان الهى (و إنّى لغفّار لمن تاب و ءامن و عمل صلحًا )

۸ - غفران خداوند در باره مؤمنان تائب و نیک کردار، مغفرتى گسترده و پر دامنه است. (و إنّى لغفّار لمن تاب ) «غفّار» صیغه مبالغه است و بر گستردگى غفران خداوند در مورد توبه کنندگان مؤمن و نیک کردار دلالت دارد.

۹ - بشارت و انذار، مکمل یکدیگر در روش تربیتى ادیان آسمانى (و لاتطغوا فیه فیحلّ علیکم غضبى ... و إنّى لغفّار )

۱۰ - طغیان گرى، تباه کننده ایمان است. (و لاتطغوا فیه ... و إنّى لغفّار لمن تاب و ءامن ) سخن از ایمان مجدد پس از طغیان گرى، ممکن است براى بیان این نکته باشد که طغیان، ایمان را از بین مى برد و یا به آن آسیب جدى وارد مى سازد.

۱۱ - هدایت افزون تر و رو به رشد، ره آورد توبه، ایمان و عمل صالح (لمن تاب و ءامن و عمل صلحًا ثمّ اهتدى ) ممکن است «ثمّ اهتدى» به مرتبه هاى بالاى هدایت و درجات عالى آن نظر داشته باشد که در پى توبه، ایمان و عمل صالح، به دست مى آید. این نکته با توجه به معناى باب افتعال - که مطاوعه است - بیشتر آشکار مى گردد.

۱۲ - هدایت، مقوله اى رشد پذیر، پویا و قابل تکامل است. (تاب و ءامن و عمل صلحًا ثمّ اهتدى)

۱۳ - پذیرش توبه و بخشش گناهان، مشروط به مداومت بر ترک آنها و پرهیز از گناه مجدد است. (و إنّى لغفّار لمن تاب ... ثمّ اهتدى ) «ثمّ اهتدى» که به مرحله بعد از توبه نظر دارد، گویاى این نکته است که اگر پس از توبه، راه هدایت ترک شود و آنچه از آن توبه شده، دوباره انجام گیرد، انسان مشمول مغفرت الهى نخواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: زمنه آمرزش ۳; شرایط آمرزش ۱۳
  • آمرزشهاى خدا: مشمولان آمرزشهاى خدا ۲
  • ادیان آسمانى: تعالیم ادیان آسمانى ۶، ۷، ۹; توبه در ادیان آسمانى ۶; هماهنگى ادیان آسمانى ۶
  • اسماء و صفات:
  • غفار :۱
  • ایمان : آثار ایمان ۲، ۳، ۱۱; عوامل زوال ایمان ۱۰
  • تائبان: آمرزش تائبان ۲، ۸
  • تربیت: انذار در تربیت ۹; بشارت در تربیت ۹; روش تربیت ۹
  • توبه: آثار توبه ۱۱; شرایط قبول توبه ۱۳
  • خدا: آمرزشهاى خدا ۱; زمینه آمرزشهاى خدا ۳، ۴; وسعت آمرزشهاى خدا ۸
  • شرک: شرایط آمرزش شرک۲ ۱۳
  • صالحان: آمرزش صالحان ۸
  • طغیان: آثار طغیان ۱۰
  • عصیان: شرایط آمرزش عصیان ۲
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۲، ۳، ۱۱; اهمیت عمل صالح ۷
  • کفر: شرایط آمرزش کفر ۲
  • گناهکاران: توبه گناهکاران ۵
  • گناه: اجتناب از گناه ۱۳
  • مؤمنان: آمرزش مؤمنان ۸
  • مسرفان: آثار توبه مسرفان ۴; شرایط آمرزش مسرفان ۴
  • مشرک: شرایط آمرزش مشرک ۲
  • مغضوبان خدا: توبه مغضوبان خدا ۵
  • هدایت: آثار هدایت پذیرى ۳; ازدیاد هدایت ۱۲; زمینه ازدیاد هدایت ۱۱ ; مراتب هدایت ۱۲

منابع