النحل ١٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::يَعْلَم|يَعْلَمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَعْلَم| ]] [[شامل این ریشه::علم| ]][[ریشه غیر ربط::علم| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُسِرّون|تُسِرُّونَ]] [[کلمه غیر ربط::تُسِرّون| ]] [[شامل این ریشه::سرر| ]][[ریشه غیر ربط::سرر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُعْلِنُون|تُعْلِنُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تُعْلِنُون| ]] [[شامل این ریشه::علن| ]][[ریشه غیر ربط::علن| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::يَعْلَم|يَعْلَمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَعْلَم| ]] [[شامل این ریشه::علم| ]][[ریشه غیر ربط::علم| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُسِرّون|تُسِرُّونَ]] [[کلمه غیر ربط::تُسِرّون| ]] [[شامل این ریشه::سرر| ]][[ریشه غیر ربط::سرر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُعْلِنُون|تُعْلِنُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تُعْلِنُون| ]] [[شامل این ریشه::علن| ]][[ریشه غیر ربط::علن| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و خدا آنچه پنهان میسازید و آنچه را که آشکار میدارید میداند. | |-|صادقی تهرانی=و خدا آنچه پنهان میسازید و آنچه را که آشکار میدارید میداند. | ||
|-|معزی=و خدا میداند آنچه نهان کنید و آنچه آشکار کنید | |-|معزی=و خدا میداند آنچه نهان کنید و آنچه آشکار کنید | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">And Allah knows what you hide and what you disclose.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/016019.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/016019.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = النحل ١٨ | بعدی = النحل ٢٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = النحل ١٨ | بعدی = النحل ٢٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link202 | آيات ۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link203 | بيان مفاد | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link202 | آيات ۱ - ۲۱ سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link204 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link203 | بيان مفاد كلّى سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link205 | رد نظريه ديگر | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link204 | مراد از «امر خدا»، و وجوهی که در این باره گفته شده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link206 | اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link205 | رد نظريه ديگر مفسران درباره مفاد آيه شريفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link206 | اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت «روح» استفاده مى شود]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link208 | وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link208 | وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه فوق، ذكر كرده اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link209 | بعثت پيامبران و انزال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link209 | بعثت پيامبران و انزال ملائكه، منوط به مشيت خداوند است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link211 | دو مرحله ای بودن انذار پيامبران، از انحراف در عقيده و در عمل]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۳#link211 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link214 | اشاره به فوائد و هدف از خلقت شتر، گاو و گوسفند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link215 | مقصود از این که فرمود: «بر خدا است قصد سبيل»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link216 | اختلاف دو فرقه اشاعره و معتزله، در دلالت آيه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link214 | اشاره به فوائد | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link217 | سه قسم احتجاج براى سه گروه از انسان ها، بر وحدانيت خدا در ربوبيت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link215 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link219 | اركان سه گانه الوهيت و ربوبيت: خالق بودن، منعم بودن و عالم بودن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link216 | اختلاف دو فرقه اشاعره و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link220 | رابطه گستردگی «نعمت» های خداوند، با «رحمت» و «مغفرت» او]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link217 | سه قسم احتجاج براى سه گروه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link221 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link221 | رواياتى در ذيل آيه: «أتَى أمرُ الله فَلَا تَستَعجِلُوهُ»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link219 | اركان سه گانه الوهيت و ربوبيت : خالق | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۴#link220 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link221 | رواياتى در ذيل آيه | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link222 | نقد استدلال برخى از علماء به روايات فوق الذكر]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link222 | نقد استدلال برخى از علماء به روايات فوق الذكر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link223 | روايتى كه در آن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link223 | روايتى كه در آن «أتَى أمرُ الله»، به ظهور مهدى «ع» تطبيق شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link224 | رواياتى درباره حكم شرعى بول و گوشت چهارپايان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link224 | رواياتى درباره حكم شرعى بول و گوشت چهارپايان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۳#link58 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۳#link58 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ «19» | |||
وخداوند آنچه را پنهان مىكنيد وآنچه را آشكار مىسازيد مىداند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- علم خداوند نسبت به همه امور، چه آشكار و چه پنهان يكسان است. | |||
«ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ» | |||
2- اگر بدانيم كه خداوند به كارهاى ما آگاه است تقوا پيشه مىكنيم. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ» | |||
3- خداوند به نيّتها و اهداف ما نيز آگاه است. «يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ «19» | |||
بعد از آن در بيان احاطه علميه ازليه خود مىفرمايد: | |||
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ: و ذات احديت خداوند مىداند آنچه پنهان مىكنيد از عقايد حقه و باطله. وَ ما تُعْلِنُونَ: و آنچه آشكار كنيد از كارهاى پسنديده و اعمال ناشايسته و تمام را بر وفق آن مطابق عدل جزا و پاداش خواهد داد. | |||
بنابراين انسان عاقل را سزاوار است كه تحصيل عقايد حقه و كسب افعال حسنه نمايد تا سعادت را دريابد و به هيچ وجه پيرامون عقايد فاسده و اعمال شنيعه نرود تا رستگار شود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ «19» وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ «20» أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «21» إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ «22» لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ «23» | |||
ترجمه | |||
و خدا ميداند آنچه را پنهان ميداريد و آنچه را آشكار مينمائيد | |||
و آنانرا كه ميخوانند غير از خدا نمىآفرينند چيزى را و آنها آفريده ميشوند | |||
مردگانند نه زندگان و نميدانند چه زمان بر انگيخته ميشوند | |||
خداى شما خدائى است يگانه پس آنانكه نميگروند بروز پسين دلهاى آنها حقّ ناپذير است و آنها سر كشانند | |||
نيست چارهاى همانا خدا ميداند آنچه را پنهان ميدارند و آنچه را آشكار مينمايند همانا او دوست ندارد سر كشان را. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال پس از اثبات توحيد و بيان شمّهاى از نعم نامتناهى خود و نفى شرك جلى ابطال شرك خفى فرموده باين تقريب كه خدا از عقائد و اعمال ظاهرى و باطنى شما آگاه است و بر طبق آن بشما جزاء ميدهد و اگر غير خدا را باطنا در نيت عبادت شريك كنيد قبول نميفرمايد بلكه بر همان عمل عقاب ميفرمايد و بتهائى را كه كفّار بخدائى ميخوانند و غير از خدايند چيزى را خلق نميكنند و خدا بايد خالق باشد تا مستحقّ عبادت شود و آنها مخلوق خدايند بموادّ و مصنوع آنهايند بهيئات روح ندارند پس مردهاند سابقه روح دارى هم در آنها نيست پس بهتر آنستكه گفته شود زنده نيستند تا تصوّر نشود كه زنده بوده و مردهاند و ادراك نميكنند وقت بعث خودشان را بنابر آنكه گفتهاند خداوند آنها را در قيامت زنده ميكند تا تبرّى نمايند از عبده خودشان يا وقت بعث عبده خودشان را چه رسد بآنكه پاداش عبادت آنها را بدهند و پس از ذكر ادلّه كافيه و حجج وافيه بر توحيد كه نتيجه آن اثبات يكتائى و بىهمتائى خداوند و لازمه آن وجود روز جزا است باز اگر كفّار معتقد بآخرت نشوند معلوم ميشود دلهاى آنها حق پذير نيست و از | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 279 | |||
انغمار در معصيت سياه شده كه منكر حقّ و حقيقت ميشوند و از اطاعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم استكبار و استنكاف مينمايند لا جرم و لابدّ و ناچار كه بمعناى حقّا در كلام عرب استعمال ميشود يعنى حقّ و راست و درست است كه خدا از باطن و ظاهر آنها آگاه است هر مكر و حيلهاى كه بخواهند بر خلاف رسول اكرم بنمايند ميداند و بجزاى اعمالشان ميرساند چون خداوند آنها را دوست ندارد و از سر تقصير آنها نميگذرد و در بعضى روايات از امام باقر عليه السّلام آخرت برجعت و انكار بكفر و استكبار بسركشى از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده و معلوم است كه مراد بيان مصاديق است نه انحصار مفاهيم بآنها چنانچه مكرر ذكر شده است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اللّهُ يَعلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعلِنُونَ «19» | |||
و خداوند ميداند آنچه مستور و مخفي ميكنيد و آنچه ظاهر و هويدا و علنا بجا ميآوريد از باطن و ظاهر شما خبر دارد، تفسير اينکه آيه واضح است و مكرر بيان شده، لكن جميع طبقات كفّار و ارباب ضلالت معتقد اينکه جمله نيستند حتي حكماء بزرگ که در منظومه بيست و پنج قول در باب علم باري نقل ميكند. | |||
و قيل لا علم له بذاته و قيل لا يعلم معلولاته. | |||
تا آخر كلام و يهود و نصاري و مجوس که معتقد بتجسم هستند و علم را از عوارض ذات ميدانند و بسيار اهل سنت که صفات را زائد بر ذات قائلند، يا صور مرتسمه ميگويند، يا قائل بتجسّم هستند باين عموم معتقد نيستند، حتي ميان طبقات شيعه هم بسياري مخالف هستند، و بالجمله مذهب حق اخذا از ائمه طاهرين و دليل عقلي و نقلي اينكه صفات عين ذات است و غير متناهيست و محدود نيست. | |||
توضيح كلام گفتند الممكن زوج تركيبي مركب از ماهيت و وجود است، مثلا انسان را تصور ميكنيم با جميع خصوصياتش و ميگوييم مفهوم انسان و اينکه مفهوم را ماهيت ميگويند: محدود بحدود و الماهية ليست الاهي سپس حكم ميكنيم بوجود يا عدم او ميگوييم الانسان موجود و العنقاء معدوم و اينکه حكم در عالم تصور است که گفتند: | |||
ان الوجود عارض الماهية تصورا و اتحدا هوية. | |||
و در مقام خود گفتهايم اصل وجود است نه ماهيت خلافا للقائلين باصالة الماهية ان الوجود عندنا اصيل و قول من خالفنا عليل لكن ذات اقدس ربوبي صرف الوجود است يعني در ذهن در نميآيد از امير المؤمنين عليه السّلام است فرمود: | |||
كلما ميزتموه باوهامكم فهو مخلوق مثلكم مردود اليكم. | |||
و لكن واجب الوجود صرف وجود است غير محدود بحدي شدة و مدة و عدة و صرف وجود در ذهن نميآيد، زيرا هر مفهوم متصوري بايد سلب وجود خارجي از او كرد | |||
جلد 12 - صفحه 98 | |||
و وجود ذهني باو داد تا متصور شود و صرف وجود را اگر سلب وجود از او كني عدم صرف است و هيچ مفهومي بوجود خارجي ممكن نيست در ذهن در آيد، و لذا صفات الهي امور انتزاعيست از نفس وجود، زيرا مراتب وجود است، لذا امير المؤمنين عليه السّلام است فرمود: | |||
و كمال توحيده نفي الصفات عنه | |||
الخطبة پس حدي از براي صفات نيست لذا ميفرمايد: وَ اللّهُ يَعلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعلِنُونَ بل وَ أَنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً طلاق آيه 12. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 19)- از آنجا که در آیات گذشته به دو قسمت از مهمترین صفات خدا اشاره شد در اینجا به سومین صفت «معبود حقیقی» اشاره میشود که علم و دانایی است، میگوید: «خداوند میداند آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار میسازید» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ). | |||
پس چرا به دنبال بتها میروید که نه کمترین سهمی در خالقیت جهان دارند، نه کوچکترین نعمتی به شما بخشیدهاند، و نه از اسرار درون و اعمال برون شما آگاهند؟ | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۸: | خط ۱۹۴: | ||
[[رده:هشدار به انسان]][[رده:انذارهای خدا]][[رده:علم غیب خدا]][[رده:وسعت علم خدا]][[رده:وفور نعمتهاى خدا]] | [[رده:هشدار به انسان]][[رده:انذارهای خدا]][[رده:علم غیب خدا]][[رده:وسعت علم خدا]][[رده:وفور نعمتهاى خدا]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 19 سوره نحل | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 19 سوره نحل,نحل 19,وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ,هشدار به انسان,انذارهای خدا,علم غیب خدا,وسعت علم خدا,وفور نعمتهاى خدا,آیات قرآن سوره النحل | |||
|description=وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۵۶
کپی متن آیه |
---|
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ |
ترجمه
النحل ١٨ | آیه ١٩ | النحل ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تُسِرُّونَ»: در دل نگاه میدارید. پنهان میکنید. در نهان انجام میدهید. «تُعْلِنُونَ»: آشکار میسازید. آشکارا انجام میدهید.
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۱ سوره نحل
- بيان مفاد كلّى سوره نحل
- مراد از «امر خدا»، و وجوهی که در این باره گفته شده
- رد نظريه ديگر مفسران درباره مفاد آيه شريفه
- اشاره به آنچه كه از اين آيات قرآنى درباره حقيقت «روح» استفاده مى شود
- وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه فوق، ذكر كرده اند
- بعثت پيامبران و انزال ملائكه، منوط به مشيت خداوند است
- دو مرحله ای بودن انذار پيامبران، از انحراف در عقيده و در عمل
- اشاره به فوائد و هدف از خلقت شتر، گاو و گوسفند
- مقصود از این که فرمود: «بر خدا است قصد سبيل»
- اختلاف دو فرقه اشاعره و معتزله، در دلالت آيه
- سه قسم احتجاج براى سه گروه از انسان ها، بر وحدانيت خدا در ربوبيت
- اركان سه گانه الوهيت و ربوبيت: خالق بودن، منعم بودن و عالم بودن
- رابطه گستردگی «نعمت» های خداوند، با «رحمت» و «مغفرت» او
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه: «أتَى أمرُ الله فَلَا تَستَعجِلُوهُ»
- نقد استدلال برخى از علماء به روايات فوق الذكر
- روايتى كه در آن «أتَى أمرُ الله»، به ظهور مهدى «ع» تطبيق شده است
- رواياتى درباره حكم شرعى بول و گوشت چهارپايان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ «19»
وخداوند آنچه را پنهان مىكنيد وآنچه را آشكار مىسازيد مىداند.
پیام ها
1- علم خداوند نسبت به همه امور، چه آشكار و چه پنهان يكسان است.
«ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ»
2- اگر بدانيم كه خداوند به كارهاى ما آگاه است تقوا پيشه مىكنيم. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ»
3- خداوند به نيّتها و اهداف ما نيز آگاه است. «يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ «19»
بعد از آن در بيان احاطه علميه ازليه خود مىفرمايد:
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ: و ذات احديت خداوند مىداند آنچه پنهان مىكنيد از عقايد حقه و باطله. وَ ما تُعْلِنُونَ: و آنچه آشكار كنيد از كارهاى پسنديده و اعمال ناشايسته و تمام را بر وفق آن مطابق عدل جزا و پاداش خواهد داد.
بنابراين انسان عاقل را سزاوار است كه تحصيل عقايد حقه و كسب افعال حسنه نمايد تا سعادت را دريابد و به هيچ وجه پيرامون عقايد فاسده و اعمال شنيعه نرود تا رستگار شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ «19» وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ «20» أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «21» إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ «22» لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ «23»
ترجمه
و خدا ميداند آنچه را پنهان ميداريد و آنچه را آشكار مينمائيد
و آنانرا كه ميخوانند غير از خدا نمىآفرينند چيزى را و آنها آفريده ميشوند
مردگانند نه زندگان و نميدانند چه زمان بر انگيخته ميشوند
خداى شما خدائى است يگانه پس آنانكه نميگروند بروز پسين دلهاى آنها حقّ ناپذير است و آنها سر كشانند
نيست چارهاى همانا خدا ميداند آنچه را پنهان ميدارند و آنچه را آشكار مينمايند همانا او دوست ندارد سر كشان را.
تفسير
خداوند متعال پس از اثبات توحيد و بيان شمّهاى از نعم نامتناهى خود و نفى شرك جلى ابطال شرك خفى فرموده باين تقريب كه خدا از عقائد و اعمال ظاهرى و باطنى شما آگاه است و بر طبق آن بشما جزاء ميدهد و اگر غير خدا را باطنا در نيت عبادت شريك كنيد قبول نميفرمايد بلكه بر همان عمل عقاب ميفرمايد و بتهائى را كه كفّار بخدائى ميخوانند و غير از خدايند چيزى را خلق نميكنند و خدا بايد خالق باشد تا مستحقّ عبادت شود و آنها مخلوق خدايند بموادّ و مصنوع آنهايند بهيئات روح ندارند پس مردهاند سابقه روح دارى هم در آنها نيست پس بهتر آنستكه گفته شود زنده نيستند تا تصوّر نشود كه زنده بوده و مردهاند و ادراك نميكنند وقت بعث خودشان را بنابر آنكه گفتهاند خداوند آنها را در قيامت زنده ميكند تا تبرّى نمايند از عبده خودشان يا وقت بعث عبده خودشان را چه رسد بآنكه پاداش عبادت آنها را بدهند و پس از ذكر ادلّه كافيه و حجج وافيه بر توحيد كه نتيجه آن اثبات يكتائى و بىهمتائى خداوند و لازمه آن وجود روز جزا است باز اگر كفّار معتقد بآخرت نشوند معلوم ميشود دلهاى آنها حق پذير نيست و از
جلد 3 صفحه 279
انغمار در معصيت سياه شده كه منكر حقّ و حقيقت ميشوند و از اطاعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم استكبار و استنكاف مينمايند لا جرم و لابدّ و ناچار كه بمعناى حقّا در كلام عرب استعمال ميشود يعنى حقّ و راست و درست است كه خدا از باطن و ظاهر آنها آگاه است هر مكر و حيلهاى كه بخواهند بر خلاف رسول اكرم بنمايند ميداند و بجزاى اعمالشان ميرساند چون خداوند آنها را دوست ندارد و از سر تقصير آنها نميگذرد و در بعضى روايات از امام باقر عليه السّلام آخرت برجعت و انكار بكفر و استكبار بسركشى از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده و معلوم است كه مراد بيان مصاديق است نه انحصار مفاهيم بآنها چنانچه مكرر ذكر شده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ يَعلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعلِنُونَ «19»
و خداوند ميداند آنچه مستور و مخفي ميكنيد و آنچه ظاهر و هويدا و علنا بجا ميآوريد از باطن و ظاهر شما خبر دارد، تفسير اينکه آيه واضح است و مكرر بيان شده، لكن جميع طبقات كفّار و ارباب ضلالت معتقد اينکه جمله نيستند حتي حكماء بزرگ که در منظومه بيست و پنج قول در باب علم باري نقل ميكند.
و قيل لا علم له بذاته و قيل لا يعلم معلولاته.
تا آخر كلام و يهود و نصاري و مجوس که معتقد بتجسم هستند و علم را از عوارض ذات ميدانند و بسيار اهل سنت که صفات را زائد بر ذات قائلند، يا صور مرتسمه ميگويند، يا قائل بتجسّم هستند باين عموم معتقد نيستند، حتي ميان طبقات شيعه هم بسياري مخالف هستند، و بالجمله مذهب حق اخذا از ائمه طاهرين و دليل عقلي و نقلي اينكه صفات عين ذات است و غير متناهيست و محدود نيست.
توضيح كلام گفتند الممكن زوج تركيبي مركب از ماهيت و وجود است، مثلا انسان را تصور ميكنيم با جميع خصوصياتش و ميگوييم مفهوم انسان و اينکه مفهوم را ماهيت ميگويند: محدود بحدود و الماهية ليست الاهي سپس حكم ميكنيم بوجود يا عدم او ميگوييم الانسان موجود و العنقاء معدوم و اينکه حكم در عالم تصور است که گفتند:
ان الوجود عارض الماهية تصورا و اتحدا هوية.
و در مقام خود گفتهايم اصل وجود است نه ماهيت خلافا للقائلين باصالة الماهية ان الوجود عندنا اصيل و قول من خالفنا عليل لكن ذات اقدس ربوبي صرف الوجود است يعني در ذهن در نميآيد از امير المؤمنين عليه السّلام است فرمود:
كلما ميزتموه باوهامكم فهو مخلوق مثلكم مردود اليكم.
و لكن واجب الوجود صرف وجود است غير محدود بحدي شدة و مدة و عدة و صرف وجود در ذهن نميآيد، زيرا هر مفهوم متصوري بايد سلب وجود خارجي از او كرد
جلد 12 - صفحه 98
و وجود ذهني باو داد تا متصور شود و صرف وجود را اگر سلب وجود از او كني عدم صرف است و هيچ مفهومي بوجود خارجي ممكن نيست در ذهن در آيد، و لذا صفات الهي امور انتزاعيست از نفس وجود، زيرا مراتب وجود است، لذا امير المؤمنين عليه السّلام است فرمود:
و كمال توحيده نفي الصفات عنه
الخطبة پس حدي از براي صفات نيست لذا ميفرمايد: وَ اللّهُ يَعلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعلِنُونَ بل وَ أَنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً طلاق آيه 12.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- از آنجا که در آیات گذشته به دو قسمت از مهمترین صفات خدا اشاره شد در اینجا به سومین صفت «معبود حقیقی» اشاره میشود که علم و دانایی است، میگوید: «خداوند میداند آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار میسازید» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ).
پس چرا به دنبال بتها میروید که نه کمترین سهمی در خالقیت جهان دارند، نه کوچکترین نعمتی به شما بخشیدهاند، و نه از اسرار درون و اعمال برون شما آگاهند؟
نکات آیه
۱- خداوند، به تمامى آنچه انسان پنهان مى کند و یا آشکار مى سازد آگاهى دارد. (و الله یعلم ما تسرّون و ما تعلنون)
۲- هشدار خداوند به انسانها نسبت به برخوردشان در برابر نعمتهاى فراوان او (و إن تعدوا نعمة الله لاتحصوها ... و الله یعلم ما تسرّون و ما تعلنون) احتمال دارد مراد از بیان علم خداوند به نهان و آشکار انسانها در آیه، نکته یاد شده باشد; به دلیل اینکه پس از بیان قابل شمارش نبودن نعمتهاى خداوند، خطاب به انسانها گفته مى شود: خدا از نهان و آشکار شما خبر دارد; یعنى، آنچه که درباره نعمتهاى خدا اظهار مى کنید و یا مخفى دارید از خدا پنهان نیست.
۳- خداوند، داراى علم مطلق و همه جانبه است. (و الله یعلم ما تسرّون و ما تعلنون)
موضوعات مرتبط
- انسان: هشدار به انسان ۲
- خدا: انذارهای خدا ۲; علم غیب خدا ۱; وسعت علم خدا ۳; وفور نعمتهاى خدا ۲
منابع