ریشه ردف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه ردف‌ را به ریشه ردف منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳۱: خط ۳۱:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
تبعيّت «ردفه ردفاًتبعه»: (اقرب) [نمل:72]. بگو شايد بعضى از آن چه به عجله مى‏خواهيد در پى شماست. طبرسى آن را از ابن اعرابى لاحق شدن نقل كرده و گفته شده دخول لام در «لكم» دليل آن است كه ردف به معنى نزديكى است يعنى بعض از آن چه مى‏خواهد به شما نزديك شده است. ردف (به كسر اول) به معنى تابع است همچنين است رادفه [نازعات:6-7]. روزى كه لرزنده مى‏لرزد در پس آن لرزه ديگرى كه در رديف آن است مى‏آيد. مردف آن است كه ديگرى را در رديف خود قرار دهد ابو عبيده رادف و مردف را به يك معنى گرفته است (راغب) [انفال:9]. من شما را يارى مى‏كنم با هزار نفر ملك به ملائكه ديگرى را در رديف و پشت سر خود دارند.
تبعيّت «ردفه ردفاًتبعه»: (اقرب) [نمل:72]. بگو شايد بعضى از آن چه به عجله مى‏خواهيد در پى شماست. طبرسى آن را از ابن اعرابى لاحق شدن نقل كرده و گفته شده دخول لام در «لكم» دليل آن است كه ردف به معنى نزديكى است يعنى بعض از آن چه مى‏خواهد به شما نزديك شده است. ردف (به كسر اول) به معنى تابع است همچنين است رادفه [نازعات:6-7]. روزى كه لرزنده مى‏لرزد در پس آن لرزه ديگرى كه در رديف آن است مى‏آيد. مردف آن است كه ديگرى را در رديف خود قرار دهد ابو عبيده رادف و مردف را به يك معنى گرفته است (راغب) [انفال:9]. من شما را يارى مى‏كنم با هزار نفر ملك به ملائكه ديگرى را در رديف و پشت سر خود دارند.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
رجف:100, ها:100, کون:94, يوم:94, ان:81, کم:74, قلب:68, ما:68, جعل:61, اذ:61, ملک:61, تبع:55, ه:55, لئک:55, ل:55, عسى:49, بعض:49, الک:49, بصر:49, الله:49, وجف:49, امر:42, الذى:42, قول:42, من:42, اله:42, صدق:42, ف:36, خشع:36, ب:36, وله:36, عجل:36, انن:36, الا:29, ربب:29, الف:29, ک:23, بشر:23, مدد:23, وعد:23, ى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۵

تکرار در قرآن: ۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


«ردف» (بر وزن حرف) به معناى قرار گرفتن پشت سر چیزى است، لذا به کسى که پشت سر اسب سوار مى نشیند، «ردیف» گفته مى شود، همچنین در مورد افراد و اشیایى که پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند این کلمه به کار مى رود.

قاموس قرآن

تبعيّت «ردفه ردفاًتبعه»: (اقرب) [نمل:72]. بگو شايد بعضى از آن چه به عجله مى‏خواهيد در پى شماست. طبرسى آن را از ابن اعرابى لاحق شدن نقل كرده و گفته شده دخول لام در «لكم» دليل آن است كه ردف به معنى نزديكى است يعنى بعض از آن چه مى‏خواهد به شما نزديك شده است. ردف (به كسر اول) به معنى تابع است همچنين است رادفه [نازعات:6-7]. روزى كه لرزنده مى‏لرزد در پس آن لرزه ديگرى كه در رديف آن است مى‏آيد. مردف آن است كه ديگرى را در رديف خود قرار دهد ابو عبيده رادف و مردف را به يك معنى گرفته است (راغب) [انفال:9]. من شما را يارى مى‏كنم با هزار نفر ملك به ملائكه ديگرى را در رديف و پشت سر خود دارند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
مُرْدِفِينَ‌ ۱
رَدِفَ‌ ۱
الرَّادِفَةُ ۱

ریشه‌های مرتبط