ریشه غوى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه غوى‌ را به ریشه غوى منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
غى و غواية به معنى رفتن به راه هلاكت است. گرچه آن را ضلالت نوميدى، جهل ناشى از اعتقاد فاسد و فساد گفته‏اند. زيرا ضلالت به معنى گمراهى است و غىّ با آن و رفتن در راه هلاکت هر دو مى‏سازد به عبارت ديگر ضالّ ممكن است بی‏هدف باشد یا در راه هلاکت ولی غوایت آن است که فقط در راه هلاکت باشد طبرسى ذيل آيه [بقره:256]. فرموده: «غَوى يَغْوى غَيّاً وَ غَوايَةً: سَلَكَ طَريقَ الْهَلاكِ» يعنى راه هلاكت در پيش گرفت: در نهايه آن را ضلالت و دخول در باطل گفته است به نظرم منظورش قسمت دوم ضلالت است كه همان هلاكت و دخول در باطل باشد. ناگفته نماند در آيه [بقره:256]. رشد با غى مقابل هم آمده در «رشد» روشن شد كه معنى رشد نجات و كمال است و دقت در آيات قرآن مجيد اين مطلب را روشن مى‏كند در آيه ديگر مى‏خوانيم: [اعراف:146]. به اطمينان مى‏توان گفت كه رشد به معنى نجات و غى به معنى هلاكت است يعنى: اگر راه نجات را ببينند آن را در پيش نگيرند و اگر راه هلاكت را بينند آن را در پيش گيرند. ايضاً از آيه [جن:10-21]. روشن مى‏شود كه رشد مقابل ضرر و شر است و آن قهراً خير و نفع است كه قسمتى از نجات‏اند در اين صورت معنى غىّ نيز كه مقابل آن است روشن خواهد شد. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و راه هلاكت رفت. [بقره:256]. اجبارى در دين نيست كه راه نجات از راه هلاكت روشن شده است آيه شريفه در «كره» هم بررسى خواهد شد. [قصص:63]. پروردگارا اينان آنها اند كه به راه هلاكتشان برديم. ما آنها را به راه هلاكت برديم چنانكه خود بدان راه رفتيم. [ص:82]. گفت: قسم به عزّت تو حتماً آنها را به راه هلاكت خواهم برد. [مريم:59]. مراد عذاب است راغب گويد تسميه مسبب به اسم سبب است كه غى سبب عذاب است. مى‏شود گفت كه عذاب آخرت نسخه ديگر گناه دنيا است يعنى به همان غى و هلاكتى كه در دنيا داشتند آن را ملاقات مى‏كنند و به آن مى‏رسند. [قصص:18]. غوى: آنكه در راه هلاكت است يعنى موسى به او گفت تو هلاكت پيشه‏اى آشكار. گويا منظور موسى آن بود: تو با اين كثرت فرعونيان و قلت بنى اسرائيل هر روز مفسده‏اى راه مى‏اندازى و در راه هلاكت قدم برمى دارى. [شعراء:224]. هلاكت پيشگان از شعراء و خيالبافان پيروى مى‏كنند. غاوى: هلاكت پيشه.
غى و غواية به معنى رفتن به راه هلاكت است. گرچه آن را ضلالت نوميدى، جهل ناشى از اعتقاد فاسد و فساد گفته‏اند. زيرا ضلالت به معنى گمراهى است و غىّ با آن و رفتن در راه هلاکت هر دو مى‏سازد به عبارت ديگر ضالّ ممكن است بی‏هدف باشد یا در راه هلاکت ولی غوایت آن است که فقط در راه هلاکت باشد طبرسى ذيل آيه [بقره:256]. فرموده: «غَوى يَغْوى غَيّاً وَ غَوايَةً: سَلَكَ طَريقَ الْهَلاكِ» يعنى راه هلاكت در پيش گرفت: در نهايه آن را ضلالت و دخول در باطل گفته است به نظرم منظورش قسمت دوم ضلالت است كه همان هلاكت و دخول در باطل باشد. ناگفته نماند در آيه [بقره:256]. رشد با غى مقابل هم آمده در «رشد» روشن شد كه معنى رشد نجات و كمال است و دقت در آيات قرآن مجيد اين مطلب را روشن مى‏كند در آيه ديگر مى‏خوانيم: [اعراف:146]. به اطمينان مى‏توان گفت كه رشد به معنى نجات و غى به معنى هلاكت است يعنى: اگر راه نجات را ببينند آن را در پيش نگيرند و اگر راه هلاكت را بينند آن را در پيش گيرند. ايضاً از آيه [جن:10-21]. روشن مى‏شود كه رشد مقابل ضرر و شر است و آن قهراً خير و نفع است كه قسمتى از نجات‏اند در اين صورت معنى غىّ نيز كه مقابل آن است روشن خواهد شد. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و راه هلاكت رفت. [بقره:256]. اجبارى در دين نيست كه راه نجات از راه هلاكت روشن شده است آيه شريفه در «كره» هم بررسى خواهد شد. [قصص:63]. پروردگارا اينان آنها اند كه به راه هلاكتشان برديم. ما آنها را به راه هلاكت برديم چنانكه خود بدان راه رفتيم. [ص:82]. گفت: قسم به عزّت تو حتماً آنها را به راه هلاكت خواهم برد. [مريم:59]. مراد عذاب است راغب گويد تسميه مسبب به اسم سبب است كه غى سبب عذاب است. مى‏شود گفت كه عذاب آخرت نسخه ديگر گناه دنيا است يعنى به همان غى و هلاكتى كه در دنيا داشتند آن را ملاقات مى‏كنند و به آن مى‏رسند. [قصص:18]. غوى: آنكه در راه هلاكت است يعنى موسى به او گفت تو هلاكت پيشه‏اى آشكار. گويا منظور موسى آن بود: تو با اين كثرت فرعونيان و قلت بنى اسرائيل هر روز مفسده‏اى راه مى‏اندازى و در راه هلاكت قدم برمى دارى. [شعراء:224]. هلاكت پيشگان از شعراء و خيالبافان پيروى مى‏كنند. غاوى: هلاكت پيشه.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ل:87, ف:74, ما:57, ک:55, نا:50, من:50, ه:46, ان:46, غوى:40, انن:39, قول:39, فى:39, ربب:35, کم:34, ب:32, کون:31, ها:30, الا:30, نن:29, جمع:25, سبل:24, تبع:24, الذين:23, الى:22, ن:21, هؤلاء:21, برء:21, ثم:21, ى:21, رئى:20, لم:19, بين:19, هو:18, رود:18, اخذ:18, عبد:18, لا:18, يوم:18, لقى:17, اولاء:17, توب:17, هوى:17, ذوق:17, اذا:16, علم:16, ارض:16, جنن:16, جند:16, ا:16, زين:16, لو:16, امن:16, رشد:16, وقت:15, کذب:15, إبليس:15, نطق:15, شىء:15, جهنم:15, جحم:15, نصر:14, برز:14, وقى:14, جبى:14, عن:14, لما:14, کفر:14, موسى:14, الله:14, آدم:14, سوف:14, شعر:14, قعد:14, رفع:14, وله:14, قصر:14, اله:14, صحب:14, عزز:14, مدد:14, اذ:14, قد:13, ضلل:13, کبکب:13, اين:13, شطن:13, وعد:13, عمل:13, نظر:13, ذلک:13, عصى:13, شهو:13, طغو:13, کثر:13, بصر:13, دين:13, اخو:13, اتى:13, زلف:13, سلم:13, عصو:13, صلح:13, صلو:12, طغى:12, سلط:12, اوى:12, عذب:12, سمع:12, کلل:12, اول:12, او:12, على:11, نجم:11, رجع:11, شرک:11, ضيع:11, ام:11, ورق:11, ودى:11, بطش:11, کره:11, ايانا:11, خلف:11, صرط:11, ايى:11, صرخ:11, هما:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۸

تکرار در قرآن: ۲۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

غى و غواية به معنى رفتن به راه هلاكت است. گرچه آن را ضلالت نوميدى، جهل ناشى از اعتقاد فاسد و فساد گفته‏اند. زيرا ضلالت به معنى گمراهى است و غىّ با آن و رفتن در راه هلاکت هر دو مى‏سازد به عبارت ديگر ضالّ ممكن است بی‏هدف باشد یا در راه هلاکت ولی غوایت آن است که فقط در راه هلاکت باشد طبرسى ذيل آيه [بقره:256]. فرموده: «غَوى يَغْوى غَيّاً وَ غَوايَةً: سَلَكَ طَريقَ الْهَلاكِ» يعنى راه هلاكت در پيش گرفت: در نهايه آن را ضلالت و دخول در باطل گفته است به نظرم منظورش قسمت دوم ضلالت است كه همان هلاكت و دخول در باطل باشد. ناگفته نماند در آيه [بقره:256]. رشد با غى مقابل هم آمده در «رشد» روشن شد كه معنى رشد نجات و كمال است و دقت در آيات قرآن مجيد اين مطلب را روشن مى‏كند در آيه ديگر مى‏خوانيم: [اعراف:146]. به اطمينان مى‏توان گفت كه رشد به معنى نجات و غى به معنى هلاكت است يعنى: اگر راه نجات را ببينند آن را در پيش نگيرند و اگر راه هلاكت را بينند آن را در پيش گيرند. ايضاً از آيه [جن:10-21]. روشن مى‏شود كه رشد مقابل ضرر و شر است و آن قهراً خير و نفع است كه قسمتى از نجات‏اند در اين صورت معنى غىّ نيز كه مقابل آن است روشن خواهد شد. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و راه هلاكت رفت. [بقره:256]. اجبارى در دين نيست كه راه نجات از راه هلاكت روشن شده است آيه شريفه در «كره» هم بررسى خواهد شد. [قصص:63]. پروردگارا اينان آنها اند كه به راه هلاكتشان برديم. ما آنها را به راه هلاكت برديم چنانكه خود بدان راه رفتيم. [ص:82]. گفت: قسم به عزّت تو حتماً آنها را به راه هلاكت خواهم برد. [مريم:59]. مراد عذاب است راغب گويد تسميه مسبب به اسم سبب است كه غى سبب عذاب است. مى‏شود گفت كه عذاب آخرت نسخه ديگر گناه دنيا است يعنى به همان غى و هلاكتى كه در دنيا داشتند آن را ملاقات مى‏كنند و به آن مى‏رسند. [قصص:18]. غوى: آنكه در راه هلاكت است يعنى موسى به او گفت تو هلاكت پيشه‏اى آشكار. گويا منظور موسى آن بود: تو با اين كثرت فرعونيان و قلت بنى اسرائيل هر روز مفسده‏اى راه مى‏اندازى و در راه هلاكت قدم برمى دارى. [شعراء:224]. هلاكت پيشگان از شعراء و خيالبافان پيروى مى‏كنند. غاوى: هلاكت پيشه.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الْغَيِ‌ ۱
أَغْوَيْتَنِي‌ ۲
الغَيِ‌ ۲
الْغَاوِينَ‌ ۲
يُغْوِيَکُمْ‌ ۱
لَأُغْوِيَنَّهُمْ‌ ۲
غَيّاً ۱
فَغَوَى‌ ۱
لِلْغَاوِينَ‌ ۱
الْغَاوُونَ‌ ۲
لَغَوِيٌ‌ ۱
أَغْوَيْنَا ۱
أَغْوَيْنَاهُمْ‌ ۱
غَوَيْنَا ۱
فَأَغْوَيْنَاکُمْ‌ ۱
غَاوِينَ‌ ۱
غَوَى‌ ۱

ریشه‌های مرتبط