النساء ٧٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۲۴
ترجمه
النساء ٧١ | آیه ٧٢ | النساء ٧٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَنْ»: کسی که. در اینجا مراد گروه منافقانی است که به زبان، خود را مسلمان میدانستند، و (مِنکُمْ) بیانگر این گفته بیمحتوای آنان است. «یُبَطِّئَنَّ»: سستی و کندی میکنند. دیگران را سست و کند میسازند. «شَهِیداً»: حاضر.
تفسیر
نکات آیه
۱- کندى و سستى برخى مسلمانان عصر پیامبر (ص)، از شرکت در جهاد (و انّ منکم لمن لیبطّئنّ)
۲- برخى از مسلمانان عصر پیامبر (ص)، دیگر مؤمنان را از شرکت در جهاد بازمى داشتند. (و انّ منکم لمن لیبطّئنّ) راغب در «مفردات»، «لیبطّئنّ» را فعل متعدى دانسته است.
۳- سرزنش خداوند نسبت به کسانى که از شرکت در نبرد سستى مى کنند و یا دیگران را از آن بازمى دارند. (و انّ منکم لمن لیبطّئنّ)
۴- دور ماندن از مصائب جنگ، نعمتى الهى در بینش سست عنصران متخلف از جهاد (فان اصابتکم مصیبة قال قد انعم اللّه علىّ اذ لم اکن معهم شهیداً)
۵- نعمت شمردن دورى از مصائب و مشکلات جنگ، بینشى ناپسند (فان اصابتکم مصیبة قال قد انعم اللّه علىّ اذ لم اکن معهم شهیداً)
۶- برخى از مردمان داراى ارزیابى نادرست از مشکلات و مصیبتهاى رسیده و ناتوان از تشخیص نعمتهاى الهى از غیر آن (فان اصابتکم مصیبة قال قد انعم اللّه علىّ)
روایات و احادیث
۷- خوشحالى به خاطر شرکت نجستن در جنگ به همراهى رسول خدا و مصون ماندن از پیامدهاى مصیبت بار آن، شرک است. (فان اصابتکم مصیبة قال قد انعم اللّه علىّ اذ لم اکن معهم شهیداً) امام صادق (ع) در توضیح آیه فوق فرمود: ... و لو انّ اهل السماء و الارض قالوا قد انعم اللّه علىّ اذ لم اکن مع رسول اللّه (ص) لکانوا بذلک مشرکین ... .[۱] مراد از شرک خروج از اسلام نیست بلکه پیروى از شیطان است کما اینکه روایاتى در اصول کافى بیانگر این مطالب است.
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ناپسند ۶
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
- انسان: ضعف انسان ۶
- تنبلى: سرزنش تنبلى ۳
- جنگ: تخلف از جنگ ۷ ; تنبلى در جنگ ۳ ; سختى جنگ ۴، ۵
- جهاد: تنبلى در جهاد ۱ ; ممانعت از جهاد ۲، ۳ ; متخلّفان از جهاد ۴
- خدا: سرزنشهاى خدا ۳ ; نعمتهاى خدا ۴
- خشنودى: ناپسند ۷
- سختى: اجتناب از سختى ۴، ۵
- شرک: موارد شرک ۷
- عقیده: باطل ۵
- متخلّفان: عقیده متخلّفان از جهاد ۴
- مسلمانان: تنبلى در مسلمانان ۱ ; مسلمانان صدر اسلام ۱، ۲
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱۹۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۱۶، ح ۳۹۸ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۲، ۳ و ۴.