۱۶٬۸۸۳
ویرایش
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
<span id='link79'><span> | <span id='link79'><span> | ||
و ما اگر اين چهار صفتى را كه خداى سبحان، در اين آيه، براى قرآن برشمرده يعنى: ۱ - موعظه. ۲ - شفاى آنچه در سينه هاست. ۳ - هدايت. ۴ - رحمت، در نظر گرفته، آن ها را با يكديگر مقايسه نموده، آنگاه مجموع آن ها را با قرآن در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه: | |||
و ما اگر اين چهار صفتى را كه خداى | |||
آيه شريفه، بيان جامعى است براى همه آثار طيّب و نيكوى قرآن، كه در نفوس مؤمنان ترسيم مى شود. و آن اثر را از همان اولين لحظه اى كه به گوش مؤمنان مى رسد، تا آخرين مرحله اى كه در جان آنان استقرار دارد، در قلوبشان حكّ مى كند. | |||
و در | آرى، قرآن در اولين برخوردش با مؤمنان، آنان را چنين در مى يابد كه در درياى غفلت فرو رفته، و موج حيرت از هر سو به آنان احاطه يافته و در نتيجه باطن آنان را به ظلمت هاى شك و ريب تاريك ساخته و دل هايشان را به انواع رذائل و صفات و حالات خبيثه بيمار ساخته، لذا با مواعظ حسنه، اندرزشان مى دهد و از خواب غفلت بيدارشان مى كند و از هر نيت فاسد و عمل زشت نهى شان نموده، به سوى خير و سعادت وادارشان مى سازد. | ||
و در مرحله | و در مرحله دوم، شروع مى كند به پاكسازى باطن آنان از هر صفت خبيث و زشت، و به طور دائم، آفاتى را از عقل آنان و بيماري هایى را از دل آنان، يكى پس از ديگرى زائل مى سازد، تا جایى كه بكلى رذائل باطنى انسان هاى مؤمن را زايل سازد. | ||
و در مرحله سوم، آنان را به سوى معارف حقه و اخلاق كريمه و اعمال صالحه دلالت و راهنمایى مى كند. آن هم دلالتى با لطف و مهربانى. به اين معنا كه در دلالتش، رعايت درجات را مى كند، و به اصطلاح، دست آدمى را گرفتهف پا به پا می برد و او را منزل به منزل نزديك مى كند، تا در آخر به سرمنزل مقربان رسانيده، به فوز مخصوص به مُخلَصين رستگار سازد. | |||
و در مرحله چهارم، جامۀ رحمت بر آنان پوشانيده، در دار كرامت منزلشان می دهد و بر اريكۀ سعادت مستقرشان مى سازد، تا جایى كه به انبياء و صديقين و شهداء و صالحين (وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقاً)، ملحقشان نموده، در زمره بندگان مقرب خود در اعلى علّيّين جاى مى دهد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۱۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۱۹ </center> | ||
و به همين | پس قرآن كريم، واعظى است شفا دهنده بيماری هاى درونى، و راهنمایى است هادى به سوى صراط مستقيم، و افاضه كننده رحمتى است كه شفا دادن و هدايت و افاضه رحمتش، به اذن خداى سبحان است و بس. به اين معنا كه اين، خود قرآن است كه چنين آثار و بركاتى دارد، نه اين كه به وسيله چيز ديگرى، اين آثار را داشته باشد. چون قرآن، سبب متصلى است بين خدا و خلقش. پس خود اوست كه براى مؤمنان، «شفاء» و «رحمت» و «هدايت» است - دقت فرمایيد. | ||
و به همين جهت، خداى سبحان، كلام را در اين آيه با خطاب به عموم مردم آغاز نمود و فرمود: «يَا أيُّهَا النَّاسُ»، روى سخن را به خصوص مشركان و يا خصوص مشركان مكه نكرد، با اين كه آيه شريفه در سياق، گفتگو با آنان بود، و اين، خود دليل بر گفته ما است كه گفتيم صفات چهارگانه قرآن: (۱ - موعظه، ۲ - وَ شِفَاءُ مَا فِى الصُّدُور، ۳ - هدايت، ۴ - و رحمت)، مربوط به عموم مردم است، نه يك طایفه خاصى از مردم. | |||
اين بود نظريه | اين بود نظريه ما، در تفسير آيه مورد بحث، ولى ديگر مفسران، حرف هاى ديگرى زده اند. و يكى از حرف هاى عجيبى كه بعضى از مفسران گفته اند، اين است كه: «منظور از رحمت، تنها آن مِهر و محبتى است كه مؤمنان در بين خود و با يكديگر دارند»، وليكن اين حرف خطاء است و به طور قطع، سياق آيه آن را دفع مى كند. | ||
<span id='link80'><span> | <span id='link80'><span> |
ویرایش