۱۷٬۰۱۰
ویرایش
تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
پس اين طور نيست كه انسان، هرچه را كه دوست بدارد و اراده كند، واقع بشود و هرچه را كه براى خود بپسندد و اختيار كند، موفق به آن بشود و اين بسيار روشن است (و هر كسى آن را بارها در زندگی اش، تجربه كرده است). | پس اين طور نيست كه انسان، هرچه را كه دوست بدارد و اراده كند، واقع بشود و هرچه را كه براى خود بپسندد و اختيار كند، موفق به آن بشود و اين بسيار روشن است (و هر كسى آن را بارها در زندگی اش، تجربه كرده است). | ||
و اين علل و اسباب، همان هايند كه انسان را به جهازاتى مجهز كرده اند. جهازاتى كه حوايج و نواقص وجود او را به يادش مى آورند و به كارهايى وادار مى كنند كه آن | و اين علل و اسباب، همان هايند كه انسان را به جهازاتى مجهز كرده اند. جهازاتى كه حوايج و نواقص وجود او را به يادش مى آورند و به كارهايى وادار مى كنند كه آن كارها، سعادتش را تأمين و نواقص وجودش را برطرف سازد. | ||
دستگاه گوارشش، با غش و ضعف كردن، به او اعلام مى كند كه بدنت سوخت مى خواهد. برخيز و غذايى برايش فراهم آور، و يا بدنت به آب احتياج دارد، برخيز برايش آب تهيه كن. و نه تنها به ياد او مى آورد كه بدنت سوخت و يا آب مى خواهد، بلكه او را به غذايى هم كه با ساختمان بدنى او سازگار است، هدايت مى كند. اگر گوشت خام به اين دستگاه عرضه شود، پس مى زند و با زبان بى زبانى مى گويد: من نان مى خواهم و يا گوشت پخته مى خواهم و او را آرام نمى گذارد، تا وقتى كه سير و سيراب شود. و همچنين، دستگاه هاى ديگرى كه علل و اسباب عاليه در ساختمان بشر قرار داده، هر يك انسان را به ياد نواقص و كمبودهايى كه دارد، مى اندازد و راه جبران آن كمبود را نيز، به او نشان مى دهد. | دستگاه گوارشش، با غش و ضعف كردن، به او اعلام مى كند كه بدنت سوخت مى خواهد. برخيز و غذايى برايش فراهم آور، و يا بدنت به آب احتياج دارد، برخيز برايش آب تهيه كن. و نه تنها به ياد او مى آورد كه بدنت سوخت و يا آب مى خواهد، بلكه او را به غذايى هم كه با ساختمان بدنى او سازگار است، هدايت مى كند. اگر گوشت خام به اين دستگاه عرضه شود، پس مى زند و با زبان بى زبانى مى گويد: من نان مى خواهم و يا گوشت پخته مى خواهم و او را آرام نمى گذارد، تا وقتى كه سير و سيراب شود. و همچنين، دستگاه هاى ديگرى كه علل و اسباب عاليه در ساختمان بشر قرار داده، هر يك انسان را به ياد نواقص و كمبودهايى كه دارد، مى اندازد و راه جبران آن كمبود را نيز، به او نشان مى دهد. | ||
