۱۶٬۲۶۳
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
«'''قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فى الاَرْضِ وَ مَا كُنَّا سارِقِينَ'''»: | «'''قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فى الاَرْضِ وَ مَا كُنَّا سارِقِينَ'''»: | ||
مراد از | مراد از «أرض»، همان سرزمين مصر است كه داخل آن شده اند، و بقيه الفاظ آيه نيز، واضح و معناى آن ها روشن است. | ||
و | و اين كه گفتند: «لَقَد عَلِمتُم مَا جِئنَا لِنُفسِدَ فِى الأرض» دلالت دارد بر اين كه قبلا يعنى در همان اولين بارى كه به مصر آمدند، دستگاه عزيز درباره ايشان تفتيش و تحقيق كرده بود و يوسف دستور داده بوده است كه تمامى كاروانيانى را كه وارد مى شوند، مورد بازجويى و تحقيق قرار بدهند، تا مبادا جاسوس هاى اجنبى و يا اشخاصى باشند كه در آمدنشان به مصر، غرض هاى فاسدى داشته باشند. | ||
و | و به همين جهت، از اين كه به چه مقصود آمده اند، و اهل كجا هستند و از چه دودمانى مى باشند، پرسش مى شدند. و در اين معنا، رواياتى هم هست كه يوسف اظهار داشت كه نسبت به ايشان سوء ظن دارد، و به همين جهت از كار، محل سكونت و دودمانشان پرسش نمود. و ايشان هم جواب دادند كه پدرى پير و برادرى از مادر جدا دارند، و او هم گفت: بارِ ديگر، بايد برادر از مادر جدايتان را همراه بياوريد، و به زودى روايت را در بحث روايتى آينده، إن شاء اللّه ايراد خواهيم نمود. | ||
و | و اين كه گفتند: «و ما كنا سارقين» مقصودشان اين بود كه چنين صفتى نكوهيده در ما نيست، و از ما و خاندان ما چنين اعمالى سابقه ندارد. | ||
==كيفر سارق، معين مى شود== | |||
«'''قَالُوا فَمَا جَزاؤُهُ إِن كُنتُمْ كاذِبِينَ'''»: | «'''قَالُوا فَمَا جَزاؤُهُ إِن كُنتُمْ كاذِبِينَ'''»: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۰۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۰۷ </center> | ||
در صورتى كه واقع امر چنين نبود، و شما دروغگو از آب | يعنى مأموران يوسف «عليه السّلام»، و يا خود او و مأمورانش پرسيدند: در صورتى كه واقع امر چنين نبود، و شما دروغگو از آب درآمديد، كيفر آن كس كه از شما پيمانه را دزديده چيست؟ و يا به طور كلى كيفر دزدى چيست؟ و توجيه نسبت دروغ به برادران دادن، قريب همان توجيهى است كه در نسبت دزدى به ايشان گذشت. | ||
<span id='link214'><span> | <span id='link214'><span> | ||
«'''قَالُوا جَزاؤُهُ مَن وُجِدَ فى رَحْلِهِ فَهُوَ جَزاؤُهُ كَذَلِك نَجْزِى الظَّالِمِينَ'''»: | |||
و اگر از صيغه جمع به مفرد عدول نموده و فرمود: | مقصودشان از اين پاسخ، اين است كه: كيفر سارق و يا كيفر دزدى، خود سارق است. به اين معنا كه اگر كسى مالى را بدزدد، خود دزد، بردۀ صاحب مال مى شود. و از جملۀ «ما ستمگران را اين چنين كيفر مى دهيم» بر مى آيد كه حكم اين مسأله در سنّت يعقوب «عليه السّلام» چنين بوده. | ||
و اگر از صيغه جمع به مفرد عدول نموده و فرمود: «كيفرش خود اوست»، براى اين بوده كه بفهماند در سرقت، تنها خود سارق را بايد كيفر داد، نه او و رفقايش را. | |||
پس در ميان يازده نفر، اگر فردى سارق تشخيص داده شد، تنها همو را بايد كيفر داد، بدون اين كه ديگران مورد مؤاخذه قرار گيرند، و يا بار و بُنه شان توقيف شود. آنگاه در چنين صورتى، صاحب مال حق دارد كه سارق را مِلك خود قرار داده و هر عملى بخواهد، با او انجام دهد. | |||
<span id='link215'><span> | <span id='link215'><span> | ||
==پيمانه از بار و بنه بنيامين، برادر يوسف «ع» يافت مى شود! == | ==پيمانه از بار و بنه بنيامين، برادر يوسف «ع» يافت مى شود! == | ||
«'''فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثمَّ استَخْرَجَهَا مِن وِعَاءِ أَخِيهِ'''»: | «'''فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثمَّ استَخْرَجَهَا مِن وِعَاءِ أَخِيهِ'''»: |
ویرایش