۱۶٬۹۱۱
ویرایش
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
<span id='link115'><span> | <span id='link115'><span> | ||
==پاسخ به دليل ديگر | ==پاسخ به دليل ديگر قائلان به تحريف: تكرار حوادث مربوط به بنى اسرائيل در امت اسلام == | ||
و اما پاسخ از دليل چهارم اين كه: اخبارى كه می گويد «حوادث واقعه در امت | و اما پاسخ از دليل چهارم اين كه: | ||
اخبارى كه می گويد: «حوادث واقعه در امت اسلام، مانند حوادثى است كه در بنى اسرائيل رُخ داده»، قبول | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۷۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۷۱ </center> | ||
و حرفى در | داریم و حرفى در آن ها نيست، و اتفاقا اخبار بسيارى است كه شايد به حد تواتر هم برسد، ليكن به شهادت وجدان و ضرورت، اين اخبار بر يكسان بودن در همه جهات دلالت ندارد. | ||
پس ناگزير بايد بپذيريد كه اين مشابهت، در پاره اى امور آن هم از نظر نتيجه و اثر است، نه از نظر عين حادثه. پس به فرضى هم كه قبول كنيم كه اين روايات تحريف كتاب را هم شامل مى شود، مى گوييم: | |||
ممكن است مشابهت امت اسلام با امت بنى اسرائيل در اين مسأله از جهت نتيجه تحريف، يعنى حدوث اختلاف و تفرقه و انشعاب به مذاهب مختلف باشد، به نحوى كه اين مذهب، آن مذهب را تكفير كند. همچنان كه در روايات بسيارى كه بعضى ادعاى تواتر آن ها را كرده اند، آمده كه: «به زودى، امت اسلام به هفتاد و سه فرقه منشعب مى شود، همچنان كه امت نصارا، به هفتاد و دو فرقه، و امت يهود به هفتاد و يك فرقه، منشعب شد». | |||
و اين هم پُر واضح است كه همه فرقه هاى مذكور از امت هاى سه گانه، مذهب خود را مستند به كتاب خدا مى دانند، و اين نيست مگر به خاطر اين كه كلمات را از جاى خود تحريف نموده اند، و قرآن كريم را به رأى خود تفسير كرده، و به اخبار وارده در تفسير آيات (و لو هرچه باشد)، اعتماد كرده اند، بدون اين كه براى تشخيص صحيح از سقيم آن، به خود قرآن عرضه كرده باشند. | |||
و | و كوتاه سخن: | ||
اصل روايات داله بر اين كه ميان دو امت، مشابهت و مماثلت است، به هيچ وجه بر تحريف، آن طور كه آنان ادعا مى كنند، دلالت ندارد. بله، در بعضى از آن ها تصريح شده به اين كه قرآن تغيير و اسقاط و تحريف شود، وليكن گفتيم كه اين دسته از اخبار، علاوه بر ضعفش، به خاطر مخالفت كتاب مردود است. | |||
<span id='link116'><span> | <span id='link116'><span> | ||
ویرایش