۱۶٬۹۱۸
ویرایش
خط ۲۵۷: | خط ۲۵۷: | ||
<span id='link52'><span> | <span id='link52'><span> | ||
==اثبات امكان بعث و قيامت، با بيان مالكيت | ==اثبات امكان بعث و قيامت، با بيان مالكيت حقيقی خداوند == | ||
«'''قُل لِّمَنِ | «'''قُل لِّمَنِ الاَرْضُ وَ مَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ'''»: | ||
بعد از آن كه استبعاد ايشان از مسأله بعث و سپس انكار آن را نقل كرد، اينك در اين جمله شروع كرده است به اثبات امكان آن از راه ملكيت و ربوبيت و سلطنت. و البته روى سخن به وثنى مسلكان است كه منكر قيامت اند و در عين حال، خدا را قبول دارند و او را پديد آورندۀ عالَم مى دانند، و ربُّ الارباب و إلۀ آلهه اش مى خوانند، و مى گويند: تنها آلهه مجازند كه خدا را عبادت كنند، ولى ما بايد تنها آلهه را عبادت كنيم. آرى، در اين بيان وجود خداى تعالى، مسلّم گرفته شده. | بعد از آن كه استبعاد ايشان از مسأله بعث و سپس انكار آن را نقل كرد، اينك در اين جمله شروع كرده است به اثبات امكان آن از راه ملكيت و ربوبيت و سلطنت. و البته روى سخن به وثنى مسلكان است كه منكر قيامت اند و در عين حال، خدا را قبول دارند و او را پديد آورندۀ عالَم مى دانند، و ربُّ الارباب و إلۀ آلهه اش مى خوانند، و مى گويند: تنها آلهه مجازند كه خدا را عبادت كنند، ولى ما بايد تنها آلهه را عبادت كنيم. آرى، در اين بيان وجود خداى تعالى، مسلّم گرفته شده. | ||
خط ۲۶۸: | خط ۲۶۸: | ||
از این جا كه سياق كلام، سياق اثبات صحت تمامى تصرفات است، و آن ملكى كه مجوز تمامى انحاى تصرفات است، ملك تكوينى است، نه اعتبارى. | از این جا كه سياق كلام، سياق اثبات صحت تمامى تصرفات است، و آن ملكى كه مجوز تمامى انحاى تصرفات است، ملك تكوينى است، نه اعتبارى. | ||
«'''سيَقُولُونَ للَّهِ قُلْ | «'''سيَقُولُونَ للَّهِ قُلْ أَفَلا تَذَكَّرُونَ'''»: | ||
اين جمله، پاسخ مشركان را حكايت مى كند و آن، اين است كه مشركان اعتراف دارند كه زمين و هر كه در آن است، مملوك خدا است و نمى توانند از اعتراف به اين حقيقت، شانه خالى كنند. زيرا ملك حقيقى، قائم به غير علت موجده نيست. و چون وجود معلول، قائم به وجود علت است و مستقل از آن نيست، به هيچ وجه از آن بى نياز نيست، و علت موجدۀ زمين و هر كه در آن است، تنها خدا است. حتى وثنى مسلك ها نيز، بت ها را در اين معنا شريك خدا نمى دانند. | اين جمله، پاسخ مشركان را حكايت مى كند و آن، اين است كه مشركان اعتراف دارند كه زمين و هر كه در آن است، مملوك خدا است و نمى توانند از اعتراف به اين حقيقت، شانه خالى كنند. زيرا ملك حقيقى، قائم به غير علت موجده نيست. و چون وجود معلول، قائم به وجود علت است و مستقل از آن نيست، به هيچ وجه از آن بى نياز نيست، و علت موجدۀ زمين و هر كه در آن است، تنها خدا است. حتى وثنى مسلك ها نيز، بت ها را در اين معنا شريك خدا نمى دانند. |
ویرایش