۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
<span id='link324'><span> | <span id='link324'><span> | ||
==با تكذيب معاد، انسان متحير، و اعمالش حبط و | ==با تكذيب معاد، انسان متحير، و اعمالش حبط و بی اثر است == | ||
«'''إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ زَيَّنَّا لهَُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ'''»: | «'''إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ زَيَّنَّا لهَُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ'''»: | ||
كلمه «يعمهون» از «عمه»، به معناى تحير و سرگردانى در امرى است و معناى زينت دادن | كلمه «يعمهون» از «عمه»، به معناى تحير و سرگردانى در امرى است. و معناى زينت دادن عملريال اين است كه عمل را طورى قرار دهند كه آدمى مجذوب و شيفته آن شود، و كسانى كه به آخرت ایمان ندارند، از آن جايى كه آن روز را كه غايت مسير انسان است، قبول ندارند، بناچار آنان مى مانند و دنيا. | ||
و معلوم است كه دنيا هم نمى تواند غايت اعمال قرار گيرد. پس اين بينوايان كه دست به دامان اعمال خود مى زنند، در راه زندگى متحير و سرگردانند. زيرا هدفى ندارند تا با اعمال خود به سوى آن هدف بروند. | |||
اين | «'''أُولَئك الَّذِينَ لهَُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَ هُمْ فى الاَخِرَةِ هُمُ الاَخْسرُونَ'''»: | ||
اين جمله، تهديدى است به مطلق عذاب. چه دنيوى و چه اخروى. چون دنبالش عذاب خصوص آخرت را خاطرنشان مى سازد و مى فرمايد: «وَ هُم فِى الآخِرَةِ هُمُ الأخسَرُون». | |||
پس معلوم مى شود جملۀ اول، مربوط به مطلق عذاب است و شايد وجه اين كه مى فرمايد: اينان در آخرت «أخسرون: زيانكارتران» هستند، اين است كه نامۀ اعمال ساير گنهكاران، هم مشتمل بر گناه است و هم مشتمل بر ثواب، كه مطابق آن اعمال، جزا داده مى شوند. اما اين بيچارگان، گناهانشان در نامه ها ثبت شده، اما ثواب هايشان و كارهاى نيكشان حبط شده، و ثبت نگشته است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۸۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۸۳ </center> | ||
«'''وَ إِنَّك لَتُلَقَّى | «'''وَ إِنَّك لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ'''»: | ||
كلمه «تلقيه» با كلمه | كلمه «تلقيه» با كلمه «تلقين»، تقريبا به يك معناست. و اگر دو وصف «حكيم» و «عليم» را نكره آورد، هم به منظور تعظيم بود و هم تصريح كند به اين كه اين قرآن از ناحيه خداى تعالى است، تا خود حجتى باشد بر رسالت خاتم الانبياء «صلى اللّه عليه و آله»، و تأييدى باشد براى معارفى كه قبلا بيان داشت و صحه اى باشد براى آنچه از داستان هاى انبياء به زودى ذكر مى كند. | ||
و اگر در ميان همه اسماى حسناى | و اگر در ميان همه اسماى حسناى خدا، دو نام شريف «حكيم» و «عليم» را ذكر كرده، براى آن بود كه دلالت كند بر اين كه نزول اين قرآن از ناحيه سرچشمه حكمت است، ديگر هيچ ناقضى نمى تواند آن را نقض كند و هيچ عامل وهنى نمى تواند آن را موهون سازد. و نيز، از ناحيه منبع علم است، پس هيچ دروغى در اخبار آن نيست، و هيچ خطايى در قضاوتش راه ندارد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۴۸۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۴۸۴ </center> | ||
<span id='link325'><span> | <span id='link325'><span> |
ویرایش