۱۷٬۰۷۲
ویرایش
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
تكرار مى كنم ، هر صفتى كه در خداى تعالى و مخلوقات او پيدا شود، حد اعلايش و افضلش در خدا است ، و حد پايين و غير خالصش در غير اوست، پس آنچه در غير اوست مفضول است نسبت به آنچه نزد اوست | تكرار مى كنم ، هر صفتى كه در خداى تعالى و مخلوقات او پيدا شود، حد اعلايش و افضلش در خدا است ، و حد پايين و غير خالصش در غير اوست، پس آنچه در غير اوست مفضول است نسبت به آنچه نزد اوست | ||
حال كه اين معنا روشن گرديد، مى گوييم : اعاده اى كه متصف به آسانى است (در وقتى كه قياس شود با انشايى كه نزد خلق است) نزد خدا اهون است ، يعنى آسان محض است، و خالص از صعوبت و مشقت است، بخلاف آسانى نزد خلق، كه در عين آسانى خالى از دشوارى نيست، پس ديگر لازم نيست كه انشاء براى خدا سخت تر از اعاده باشد، براى اينكه مشقت و صعوبت مربوط به فعل است، كه فعل هم تابع قدرت فاعل است، هر چه قدرت كمتر باشد، مشقت فعل بيشتر، و هر چه قدرت بيشتر باشد، مشقت فعل كمتر خواهد بود، تا آنجا كه قدرت غير متناهى شود، كه در آن صورت ديگر مشقتى تصور ندارد، و چون قدرت خداى تعالى غير متناهى است، هيچ عملى براى او مشقت ندارد، همچنانكه مستفاد از جمله ((ان الله على كل شى ء قدير(( همين است، چون وقتى خدا بر هر چيز قادر بود، و قدرتش به هر چيز تعلق گرفت، ديگر متناهى نخواهد بود - دقت فرماييد. | حال كه اين معنا روشن گرديد، مى گوييم : | ||
اعاده اى كه متصف به آسانى است (در وقتى كه قياس شود با انشايى كه نزد خلق است) نزد خدا اهون است ، يعنى آسان محض است، و خالص از صعوبت و مشقت است، بخلاف آسانى نزد خلق، كه در عين آسانى خالى از دشوارى نيست، پس ديگر لازم نيست كه انشاء براى خدا سخت تر از اعاده باشد، براى اينكه مشقت و صعوبت مربوط به فعل است، كه فعل هم تابع قدرت فاعل است، هر چه قدرت كمتر باشد، مشقت فعل بيشتر، و هر چه قدرت بيشتر باشد، مشقت فعل كمتر خواهد بود، تا آنجا كه قدرت غير متناهى شود، كه در آن صورت ديگر مشقتى تصور ندارد، و چون قدرت خداى تعالى غير متناهى است، هيچ عملى براى او مشقت ندارد، همچنانكه مستفاد از جمله ((ان الله على كل شى ء قدير(( همين است، چون وقتى خدا بر هر چيز قادر بود، و قدرتش به هر چيز تعلق گرفت، ديگر متناهى نخواهد بود - دقت فرماييد. | |||
پس حاصل جواب اين شد كه اعاده خدا آسان ترين اعاده ، و انشايش آسان ترين انشاء، و هر كمال ديگرش كامل ترين كمال است. | پس حاصل جواب اين شد كه اعاده خدا آسان ترين اعاده ، و انشايش آسان ترين انشاء، و هر كمال ديگرش كامل ترين كمال است. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۵: | ||
«'''و له المثل الاعلى فى السموات و الارض'''» - گفتيم كه اين جمله در مقام استدلال و تعليل جمله ((و هو اهون عليه (( است ، و حاصل آن اين است كه : هر صفت كمال كه در موجودى از موجودات زمين و آسمان باشد چه صفت جمال باشد، و چه جلال ، اعلا مرتبه آن ، يعنى مطلق غير مقيد، و خالص بدون خلط و شائبه آن در خدا است ، پس آسان ديگران براى او آسان تر است. | «'''و له المثل الاعلى فى السموات و الارض'''» - گفتيم كه اين جمله در مقام استدلال و تعليل جمله ((و هو اهون عليه (( است ، و حاصل آن اين است كه : هر صفت كمال كه در موجودى از موجودات زمين و آسمان باشد چه صفت جمال باشد، و چه جلال ، اعلا مرتبه آن ، يعنى مطلق غير مقيد، و خالص بدون خلط و شائبه آن در خدا است ، پس آسان ديگران براى او آسان تر است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۶۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۶۴ </center> | ||
«'''و هو العزيز الحكيم'''» - اين جمله در مقام تعليل جمله ((و لله المثل الاعلى ...(( است ، و معنايش اين است كه : بدين جهت گفتيم كه عالى ترين صفات از آن اوست ، كه او عزيز است ، يعنى واجد است آنچه را كه ديگران فاقد آنند، و ممكن نيست چيزى برايش ممتنع باشد، و نيز براى اينكه او حكيم است ، و نقص و فتور عارض بر فعل او نمى شود، چون اگر يكى از صفات او كه در ديگران نيز هست اعلا نمى بود، قهرا محدود و غير مطلق ، و مخلوط به ضد و آميخته با نقص و قصور مى بود، و به خاطر همين نقص و قصور ذليل و پست مى شد، و حال آنكه او عزيز است ، و عزتش على الاطلاق است ، از سوى ديگر اگر نقص در او راه مى داشت ، اين نقص و فتور در فعل او رخنه ايجاد مى كرد، و ديگر حكيم على الاطلاق نمى بود، و حال آن كه حكيم على الاطلاق است. | |||
<span id='link164'><span> | <span id='link164'><span> | ||
==تمثيلى متضمن رد و ابطال پندار مشركين درباره اينكه خدا از مخلوقات خود شركايى دارد == | ==تمثيلى متضمن رد و ابطال پندار مشركين درباره اينكه خدا از مخلوقات خود شركايى دارد == | ||
«'''ضرَب لَكُم مَّثَلاً مِّنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَت أَيْمَنُكُم مِّن شرَكاءَ فى مَا رَزَقْنَكمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سوَاءٌ تخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكمْ أَنفُسكُمْ ...'''»: | «'''ضرَب لَكُم مَّثَلاً مِّنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَت أَيْمَنُكُم مِّن شرَكاءَ فى مَا رَزَقْنَكمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سوَاءٌ تخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكمْ أَنفُسكُمْ ...'''»: |
ویرایش