۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
و در تفسير قمى، به سند خود، از اسماعيل جعفى، از امام ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ضمن حديثى طولانى فرمود: و چون آن جناب را به سدرة المنتهى رساندند، جبرئيل ديگر همراهی اش نكرد. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: آيا در چنين مقامى مرا تنها مى گذارى؟ گفت: تو همچنان پيش برو، به خدا سوگند تو به حدّى پيش رفته اى که احدى از خلق خدا كه قبل از تو بودند، به اين حد پيش نرفتند. در آن جا بود كه نورى از ناحيه پروردگارم ديدم، و سبحه بين من و او حائل گرديد. | و در تفسير قمى، به سند خود، از اسماعيل جعفى، از امام ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ضمن حديثى طولانى فرمود: و چون آن جناب را به سدرة المنتهى رساندند، جبرئيل ديگر همراهی اش نكرد. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: آيا در چنين مقامى مرا تنها مى گذارى؟ گفت: تو همچنان پيش برو، به خدا سوگند تو به حدّى پيش رفته اى که احدى از خلق خدا كه قبل از تو بودند، به اين حد پيش نرفتند. در آن جا بود كه نورى از ناحيه پروردگارم ديدم، و سبحه بين من و او حائل گرديد. | ||
راوى مى گويد: عرضه داشتم: فدايت شوم «سبحه» چيست؟ حضرت روى خود را به طرف زمين خم كرد، با دست به آسمان اشاره نموده، سه مرتبه فرمود: جلال پروردگارم، پروردگارم. | راوى مى گويد: عرضه داشتم: فدايت شوم «سبحه» چيست؟ حضرت روى خود را به طرف زمين خم كرد، با دست به آسمان اشاره نموده، سه مرتبه فرمود: جلال پروردگارم، جلال پروردگارم. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶ </center> | ||
مؤلف: «سبحه» - همان طور كه در حديث تفسير شده - عبارت است از جلال، و چيزى است كه بر تنزّه خداى تعالى از نواقص خلقش دلالت مى كند، که برگشت اين نيز به همان جلال است، و حاصل ذيل روايت، اين است كه: آن حضرت، پروردگار خود را از راه مشاهده آياتش بديد. | مؤلف: «سبحه» - همان طور كه در حديث تفسير شده - عبارت است از جلال، و چيزى است كه بر تنزّه خداى تعالى از نواقص خلقش دلالت مى كند، که برگشت اين نيز به همان جلال است، و حاصل ذيل روايت، اين است كه: آن حضرت، پروردگار خود را از راه مشاهده آياتش بديد. |
ویرایش