۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه قلب آن جناب چشمش را تكذيب نكرد، بلكه چشم او را در آنچه ديد، تصديق كرد و بدان معتقد شد. مؤيّد اين معنا، قرائت آن كسى است كه آيه را به صورت «مَا كَذَّبَ» - با تشديد ذال - خوانده. | بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه قلب آن جناب چشمش را تكذيب نكرد، بلكه چشم او را در آنچه ديد، تصديق كرد و بدان معتقد شد. مؤيّد اين معنا، قرائت آن كسى است كه آيه را به صورت «مَا كَذَّبَ» - با تشديد ذال - خوانده. | ||
و اشكالى كه متوجه اين دو مفسر است، اين است كه: آنچه از سياق آيات بر مى آيد، اين است كه خداى تعالى، خواسته است صدق آن جناب را در آنچه ادعا مى كند، يعنى وحى و رؤيت آيات كبراى خدا تأييد كند، و اگر ضمير در جملۀ «مَا رَأى»، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برگردد، حاصل معنا اين مى شود كه مى خواهد بر صدق رؤيت آن جناب احتجاج كند، به اين كه چون قلبش به آنچه چشمش ديده بود، معتقد شد، و اين معنا از دأب قرآن بعيد است. چون دأب قرآن، | و اشكالى كه متوجه اين دو مفسر است، اين است كه: | ||
آنچه از سياق آيات بر مى آيد، اين است كه خداى تعالى، خواسته است صدق آن جناب را در آنچه ادعا مى كند، يعنى وحى و رؤيت آيات كبراى خدا تأييد كند، و اگر ضمير در جملۀ «مَا رَأى»، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برگردد، حاصل معنا اين مى شود كه مى خواهد بر صدق رؤيت آن جناب احتجاج كند، به اين كه چون قلبش به آنچه چشمش ديده بود، معتقد شد، و اين معنا از دأب قرآن بعيد است. چون دأب قرآن، همواره اين است كه: | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸ </center> | ||
خدا را شاهد و مصدق دعوت انبياء بگيرد، نه فؤاد و مثل آن را. | |||
به خلاف اين كه ضمير در جمله «مَا رَأى» را به فؤاد برگردانيم، كه در این صورت، حاصل معنايش تصديق خدا خواهد بود فؤاد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را در آنچه كه ديده، نه تصديق فؤاد، رؤيت آن جناب را. و كلام هم بر طبق همان سياق سابقش كه از جمله «مَا ضَلَّ صَاحِبُكُم وَ مَا غَوَى * إن هُوَ إلّا وَحىٌ يُوحَى...» شروع مى شد، جارى شده است، كه همواره خدا آن جناب را تصديق مى كرده است. | به خلاف اين كه ضمير در جمله «مَا رَأى» را به فؤاد برگردانيم، كه در این صورت، حاصل معنايش تصديق خدا خواهد بود فؤاد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را در آنچه كه ديده، نه تصديق فؤاد، رؤيت آن جناب را. و كلام هم بر طبق همان سياق سابقش كه از جمله «مَا ضَلَّ صَاحِبُكُم وَ مَا غَوَى * إن هُوَ إلّا وَحىٌ يُوحَى...» شروع مى شد، جارى شده است، كه همواره خدا آن جناب را تصديق مى كرده است. |
ویرایش