۱۷٬۰۵۵
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت == | ==سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت == | ||
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ عَلَيهَا غَبرَةٌ | وَ وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ عَلَيهَا غَبرَةٌ | ||
كلمه «'''غبره '''» به معناى غبار و كدورت است ، كه منظور از آن سيما و نشانه هاى غم و اندوه است . | |||
كلمه «'''غبره '''» به معناى غبار و كدورت است ، كه منظور از آن سيما و نشانه هاى غم و اندوه است. | |||
تَرْهَقُهَا قَترَةٌ | تَرْهَقُهَا قَترَةٌ | ||
يعنى سياهى و تاريكى بر آن چهره ها نشسته . در اين چهار آيه حال دو طايفه را، با بيان حال چهره هايشان بيان كرده ، چون چهره و قيافه آينه دل است ، هم مسرت درونى در آن جلوه مى كند و هم اندوه و گرفتارى . | يعنى سياهى و تاريكى بر آن چهره ها نشسته . در اين چهار آيه حال دو طايفه را، با بيان حال چهره هايشان بيان كرده ، چون چهره و قيافه آينه دل است ، هم مسرت درونى در آن جلوه مى كند و هم اندوه و گرفتارى . | ||
أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ | أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ | ||
يعنى اين طايفه جامع بين دو صفت كفر و فجورند، كفر كه كار قلب ، و فجور كه كار بدنى و به معناى گناهان شنيع است ، و ممكن هم هست منظور از كفر، كفران نعمت ها، و منظور از فجور همان گناه ان باشد، و اين جمله تعريف طايفه دوم است ، كه اهل شقاوتند، چيزى كه هست در اين آيات طايفه اول يعنى اهل سعادت را به مثل چنين تعريفى توصيف نكرده ، و اين بدان جهت بوده كه سياق كلام و غرض اصلى ، بيان حال طايفه دوم بوده ، و مى خواسته آن طايفه را انذار و از سرانجام وخيمى كه در پيش دارند بيم دهد. | يعنى اين طايفه جامع بين دو صفت كفر و فجورند، كفر كه كار قلب ، و فجور كه كار بدنى و به معناى گناهان شنيع است ، و ممكن هم هست منظور از كفر، كفران نعمت ها، و منظور از فجور همان گناه ان باشد، و اين جمله تعريف طايفه دوم است ، كه اهل شقاوتند، چيزى كه هست در اين آيات طايفه اول يعنى اهل سعادت را به مثل چنين تعريفى توصيف نكرده ، و اين بدان جهت بوده كه سياق كلام و غرض اصلى ، بيان حال طايفه دوم بوده ، و مى خواسته آن طايفه را انذار و از سرانجام وخيمى كه در پيش دارند بيم دهد. | ||
بحث روائى | بحث روائى | ||
(روايتى درباره : «'''قتل الانسان ما اكفره '''»،جهل ابوبكر و عمر به معناى «'''ابا'''» شدت روز قيامت و...) | (روايتى درباره : «'''قتل الانسان ما اكفره '''»،جهل ابوبكر و عمر به معناى «'''ابا'''» شدت روز قيامت و...) | ||
در الدر المنثور است كه ابن منذر از عكرمه روايت كرده كه در تفسير آيه «'''قتل الانسان ما اكفره '''» گفته : اين آيه در شاءن عتبه بن ابى لهب نازل شده ، كه وقتى آيه «'''و النجم اذا هوى '''» را شنيد، گفت : من كفر مى ورزم به پروردگار نجم وقتى كه فرو مى ريزد، ناگزير رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) او را نفرين كرد، و در سفرى كه به شام مى رفت شير او را پاره كرد. | در الدر المنثور است كه ابن منذر از عكرمه روايت كرده كه در تفسير آيه «'''قتل الانسان ما اكفره '''» گفته : اين آيه در شاءن عتبه بن ابى لهب نازل شده ، كه وقتى آيه «'''و النجم اذا هوى '''» را شنيد، گفت : من كفر مى ورزم به پروردگار نجم وقتى كه فرو مى ريزد، ناگزير رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) او را نفرين كرد، و در سفرى كه به شام مى رفت شير او را پاره كرد. | ||
و در احتجاج از امير المؤ منين (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى طولانى در معناى «'''قتل الانسان ما اكفره '''» فرمود: يعنى انسان لعنت شده است . | و در احتجاج از امير المؤ منين (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى طولانى در معناى «'''قتل الانسان ما اكفره '''» فرمود: يعنى انسان لعنت شده است . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۵ </center> | ||
و در تفسير قمى در ذيل آيه ثم السبيل يسره آمده كه خداوند راه خير را براى بشر آسان كرده است . | و در تفسير قمى در ذيل آيه ثم السبيل يسره آمده كه خداوند راه خير را براى بشر آسان كرده است. | ||
مؤ لف : مراد از اين حديث اين است كه : خداى تعالى انسان را در عملش مختار كرده ، بطورى كه راه سعادت و رسيدن به كمالش را آسان ساخته ، همان كمالى كه براى رسيدن به آن آفريده شده . پس اين خبر با آن معنايى كه ما در تفسير آيه آورديم منطبق است . | مؤ لف : مراد از اين حديث اين است كه : خداى تعالى انسان را در عملش مختار كرده ، بطورى كه راه سعادت و رسيدن به كمالش را آسان ساخته ، همان كمالى كه براى رسيدن به آن آفريده شده . پس اين خبر با آن معنايى كه ما در تفسير آيه آورديم منطبق است . | ||
و نيز در معناى كلمه «'''و قضبا'''» در همان كتاب آمده كه قضب به معناى «'''قت '''» است (گياهى است كه حيوانات علفخوار آن را مى چرند). | و نيز در معناى كلمه «'''و قضبا'''» در همان كتاب آمده كه قضب به معناى «'''قت '''» است (گياهى است كه حيوانات علفخوار آن را مى چرند). | ||
و نيز در معناى جمله «'''و فاكهه و ابا'''» فرموده : «'''اب '''» به معناى علف خشكى است كه علفخواران مى خورند. | و نيز در معناى جمله «'''و فاكهه و ابا'''» فرموده : «'''اب '''» به معناى علف خشكى است كه علفخواران مى خورند. | ||
و در الدر المنثور است كه ابو عبيد در كتاب «'''فضائل '''» خود از ابراهيم تيمى روايت كرده كه گفت : شخصى از ابو بكر صديق پرسيد: «'''و ابا'''» يعنى چه ؟ در پاسخ گفت به زير كدام آسمان و روى كدام زمين پناهنده شوم ، وقتى درباره كتاب خدا چيزى بگويم كه نمى دانم . | و در الدر المنثور است كه ابو عبيد در كتاب «'''فضائل '''» خود از ابراهيم تيمى روايت كرده كه گفت : شخصى از ابو بكر صديق پرسيد: «'''و ابا'''» يعنى چه ؟ در پاسخ گفت به زير كدام آسمان و روى كدام زمين پناهنده شوم ، وقتى درباره كتاب خدا چيزى بگويم كه نمى دانم . | ||
و نيز در همان كتاب آمده كه سعيد بن منصور، ابن جرير، ابن سعد، عبد بن حميد، ابن منذر، ابن مردويه ، بيهقى (در كتاب شعب الايمان )، خطيب و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته )، از انس روايت كرده اند كه روزى عمر آيات «'''فانبتنا فيها حبا و عنبا و قضبا'''» را تا كلمه و ابا قرائت كرد، آنگاه گفت : همه اينها را مى شناسيم ، اما بايد ديد كلمه «'''اب '''» به چه معنا است ، آنگاه چوب دستياى كه در دست داشت از دست انداخت و گفت : عمر بيهوده خودت را به اين در و آن در نزن ، اگر تو معناى كلمه اب را ندانى چه گناهى دارى ، اى مردم برويد به دنبال كسى كه از خود قرآن شما را به معناى آن هدايت كند، آنگاه عمل كنيد، و وقتى چيزى از كتاب خدا را نفهميديد آن را به پروردگار كتاب واگذاريد. | و نيز در همان كتاب آمده كه سعيد بن منصور، ابن جرير، ابن سعد، عبد بن حميد، ابن منذر، ابن مردويه ، بيهقى (در كتاب شعب الايمان )، خطيب و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته )، از انس روايت كرده اند كه روزى عمر آيات «'''فانبتنا فيها حبا و عنبا و قضبا'''» را تا كلمه و ابا قرائت كرد، آنگاه گفت : همه اينها را مى شناسيم ، اما بايد ديد كلمه «'''اب '''» به چه معنا است ، آنگاه چوب دستياى كه در دست داشت از دست انداخت و گفت : عمر بيهوده خودت را به اين در و آن در نزن ، اگر تو معناى كلمه اب را ندانى چه گناهى دارى ، اى مردم برويد به دنبال كسى كه از خود قرآن شما را به معناى آن هدايت كند، آنگاه عمل كنيد، و وقتى چيزى از كتاب خدا را نفهميديد آن را به پروردگار كتاب واگذاريد. | ||
و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمان بن يزيد روايت كرده كه گفت : مردى از عمر پرسيد: معناى كلمه «'''و ابا'''» چيست ؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته به آنان حمله ور شد. | و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمان بن يزيد روايت كرده كه گفت : مردى از عمر پرسيد: معناى كلمه «'''و ابا'''» چيست ؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته به آنان حمله ور شد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۶ </center> | ||
مؤ لف : اين حديث مى خواهد بگويد عمر مردم را از بحث پيرامون معارف قرآن و حتى تفسير الفاظ آن ، منع مى كرد. | مؤ لف : اين حديث مى خواهد بگويد عمر مردم را از بحث پيرامون معارف قرآن و حتى تفسير الفاظ آن ، منع مى كرد. | ||
و در ارشاد مفيد آمده كه روايت شده شخصى از ابو بكر از كلام خداى عز و جل كه فرموده : «'''و فاكهه و ابا'''» پرسيد: ابو بكر معناى كلمه «'''اب '''» از قرآن را ندانست ، در پاسخ گفت كدام آسمان و كدام زمين مرا پناه مى دهد و يا چه خاكى به سر كنم اگر درباره قرآن چيزى بگويم كه بدان علم ندارم ، اما كلمه «'''فاكهه '''» كه معنايش را همه مى دانيم ، و اما كلمه اب را من نمى دانم خدا داناتر است . | و در ارشاد مفيد آمده كه روايت شده شخصى از ابو بكر از كلام خداى عز و جل كه فرموده : «'''و فاكهه و ابا'''» پرسيد: ابو بكر معناى كلمه «'''اب '''» از قرآن را ندانست ، در پاسخ گفت كدام آسمان و كدام زمين مرا پناه مى دهد و يا چه خاكى به سر كنم اگر درباره قرآن چيزى بگويم كه بدان علم ندارم ، اما كلمه «'''فاكهه '''» كه معنايش را همه مى دانيم ، و اما كلمه اب را من نمى دانم خدا داناتر است . | ||
اين سخن به امير المؤ منين (عليه السلام ) رسيد فرمود: سبحان اللّه چطور نمى داند كه كلمه «'''اب '''» به معناى علف و چريدنيها است ؟ و اينكه خداى تعالى در اين آيه مى خواهد نعمت هايى را كه به خلقش داده ، و از آن جمله آنچه غذاى آنان و غذاى چهار پايان ايشان است كه بوسيله آن هم جانشان زنده مى ماند، و هم جسمشان نيرو مى گيرد، به رخ آنان بكشد. | اين سخن به امير المؤ منين (عليه السلام ) رسيد فرمود: سبحان اللّه چطور نمى داند كه كلمه «'''اب '''» به معناى علف و چريدنيها است ؟ و اينكه خداى تعالى در اين آيه مى خواهد نعمت هايى را كه به خلقش داده ، و از آن جمله آنچه غذاى آنان و غذاى چهار پايان ايشان است كه بوسيله آن هم جانشان زنده مى ماند، و هم جسمشان نيرو مى گيرد، به رخ آنان بكشد. | ||
و در مجمع البيان است كه از عطاء بن يسار از سوده همسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) روايت شده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: مردم پا برهنه و لخت . و ختنه نشده محشور مى شوند و عرق آنچنان از ايشان مى ريزد كه حتى تا نرمه گوشها مى رسد، مى گويد عرضه داشتم : يا رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) خاك بر سرم آيا در آن روز مردم لخت و عريان به يكديگر نگاه مى كنند؟ فرمود: در آن روز مردم به هيچ چيز جز گرفتارى خود نمى انديشند و نمى پردازند، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «'''لكل امرى ء منهم يومئذ شاءن يغنيه '''». | و در مجمع البيان است كه از عطاء بن يسار از سوده همسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) روايت شده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: مردم پا برهنه و لخت . و ختنه نشده محشور مى شوند و عرق آنچنان از ايشان مى ريزد كه حتى تا نرمه گوشها مى رسد، مى گويد عرضه داشتم : يا رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) خاك بر سرم آيا در آن روز مردم لخت و عريان به يكديگر نگاه مى كنند؟ فرمود: در آن روز مردم به هيچ چيز جز گرفتارى خود نمى انديشند و نمى پردازند، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «'''لكل امرى ء منهم يومئذ شاءن يغنيه '''». | ||
و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''لكل امرى ء منهم يومئذ شاءن يغنيه '''» فرموده : يعنى شغلى است كه از هر شغل ديگرى بازش مى دارد. | و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''لكل امرى ء منهم يومئذ شاءن يغنيه '''» فرموده : يعنى شغلى است كه از هر شغل ديگرى بازش مى دارد. | ||
سوره تكوير | سوره تكوير | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۷ </center> | ||
<span id='link228'><span> | <span id='link228'><span> | ||
==آيات ۱ - ۱۴ سوره تكوير == | ==آيات ۱ - ۱۴ سوره تكوير == | ||
* سوره «تكوير»، مكّى است و بيست و نه آيه دارد. | * سوره «تكوير»، مكّى است و بيست و نه آيه دارد. |
ویرایش