گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵: خط ۵:


<span id='link226'><span>
<span id='link226'><span>
==سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت ==
«'''وَ وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ عَلَيهَا غَبرَةٌ'''»:
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ عَلَيهَا غَبرَةٌ


كلمه «'''غبره '''» به معناى غبار و كدورت است ، كه منظور از آن سيما و نشانه هاى غم و اندوه است.
كلمۀ «غَبَرَة»، به معناى غبار و كدورت است، كه منظور از آن، سيما و نشانه هاى غم و اندوه است.


تَرْهَقُهَا قَترَةٌ
«'''تَرْهَقُهَا قَترَةٌ'''»:


يعنى سياهى و تاريكى بر آن چهره ها نشسته . در اين چهار آيه حال دو طايفه را، با بيان حال چهره هايشان بيان كرده ، چون چهره و قيافه آينه دل است ، هم مسرت درونى در آن جلوه مى كند و هم اندوه و گرفتارى .
يعنى سياهى و تاريكى بر آن چهره ها نشسته. در اين چهار آيه، حال دو طايفه را، با بيان حال چهره هايشان بيان كرده. چون چهره و قيافه، آينۀ دل است. هم مسرّت درونى در آن جلوه مى كند و هم اندوه و گرفتارى.
أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ
يعنى اين طايفه جامع بين دو صفت كفر و فجورند، كفر كه كار قلب ، و فجور كه كار بدنى و به معناى گناهان شنيع است ، و ممكن هم هست منظور از كفر، كفران نعمت ها، و منظور از فجور همان گناه ان باشد، و اين جمله تعريف طايفه دوم است ، كه اهل شقاوتند، چيزى كه هست در اين آيات طايفه اول يعنى اهل سعادت را به مثل چنين تعريفى توصيف نكرده ، و اين بدان جهت بوده كه سياق كلام و غرض اصلى ، بيان حال طايفه دوم بوده ، و مى خواسته آن طايفه را انذار و از سرانجام وخيمى كه در پيش دارند بيم دهد.


بحث روائى
«'''أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ'''»:


(روايتى درباره : «'''قتل الانسان ما اكفره '''»،جهل ابوبكر و عمر به معناى «'''ابا'''» شدت روز قيامت و...)
يعنى اين طايفه، جامع بين دو صفت «كفر» و «فجور» اند. كفر كه كار قلب، و فُجُور كه كار بدنى و به معناى گناهان شنيع است. و ممكن هم هست منظور از كفر، كفران نعمت ها، و منظور از فجور، همان گناهان باشد. و اين جمله، تعريف طايفۀ دوم است، كه اهل شقاوت اند. چيزى كه هست، در اين آيات، طايفۀ اول يعنى اهل سعادت را به مثل چنين تعريفى توصيف نكرده و اين، بدان جهت بوده كه سياق كلام و غرض اصلى، بيان حال طايفۀ دوم بوده، و مى خواسته آن طايفه را انذار و از سرانجام وخيمى كه در پيش دارند، بيم دهد.
در الدر المنثور است كه ابن منذر از عكرمه روايت كرده كه در تفسير آيه «'''قتل الانسان ما اكفره '''» گفته : اين آيه در شاءن عتبه بن ابى لهب نازل شده ، كه وقتى آيه «'''و النجم اذا هوى '''» را شنيد، گفت : من كفر مى ورزم به پروردگار نجم وقتى كه فرو مى ريزد، ناگزير رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) او را نفرين كرد، و در سفرى كه به شام مى رفت شير او را پاره كرد.
 
و در احتجاج از امير المؤ منين (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى طولانى در معناى «'''قتل الانسان ما اكفره '''» فرمود: يعنى انسان لعنت شده است .
<center> «'''بحث روایى'''» </center>
 
روايتى درباره : «'''قتل الانسان ما اكفره '''»،جهل ابوبكر و عمر به معناى «'''ابا'''» شدت روز قيامت و...
 
در الدرّ المنثور است كه ابن منذر، از عكرمه روايت كرده كه در تفسير آيه «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ» گفته: اين آيه در شأن عتبة بن ابى لهب نازل شده، كه وقتى آيه «وَ النَّجمِ إذَا هَوَى» را شنيد، گفت: من كفر مى ورزم به پروردگار «نجم»، وقتى كه فرو مى ريزد. ناگزير رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» او را نفرين كرد، و در سفرى كه به شام مى رفت، شير او را پاره كرد.
 
و در احتجاج از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده كه در حديثى طولانى، در معناى «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ» فرمود: يعنى انسان لعنت شده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۵ </center>
و در تفسير قمى در ذيل آيه ثم السبيل يسره آمده كه خداوند راه خير را براى بشر آسان كرده است.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «ثُمَّ السّبِيلَ يَسَّرَهُ» آمده كه: خداوند، راه خير را براى بشر آسان كرده است.
 
مؤلّف: مراد از اين حديث، اين است كه: خداى تعالى، انسان را در عملش ‍ مختار كرده، به طورى كه راه سعادت و رسيدن به كمالش را آسان ساخته، همان كمالى كه براى رسيدن به آن آفريده شده. پس اين خبر، با آن معنايى كه ما در تفسير آيه آورديم، منطبق است.
 
و نيز، در معناى كلمۀ «وَ قَضباً»، در همان كتاب آمده كه: «قَضب»، به معناى «قت» است. (گياهى است كه حيوانات علفخوار، آن را مى چرند).


مؤ لف : مراد از اين حديث اين است كه : خداى تعالى انسان را در عملش ‍ مختار كرده ، بطورى كه راه سعادت و رسيدن به كمالش را آسان ساخته ، همان كمالى كه براى رسيدن به آن آفريده شده . پس اين خبر با آن معنايى كه ما در تفسير آيه آورديم منطبق است .
و نيز، در معناى جملۀ «وَ فَاكِهَةً وَ أبّاً» فرموده: «أبّ»، به معناى علف خشكى است كه علفخواران مى خورند.


و نيز در معناى كلمه «'''و قضبا'''» در همان كتاب آمده كه قضب به معناى «'''قت '''» است (گياهى است كه حيوانات علفخوار آن را مى چرند).
و در الدرّ المنثور است كه ابوعبيد، در كتاب «فضائل» خود، از ابراهيم تيمى روايت كرده كه گفت: شخصى از ابوبكر صدّيق پرسيد: «وَ أبّاً» يعنى چه؟ در پاسخ گفت: به زير كدام آسمان و روى كدام زمين پناهنده شوم، وقتى درباره كتاب خدا چيزى بگويم كه نمى دانم.
و نيز در معناى جمله «'''و فاكهه و ابا'''» فرموده : «'''اب '''» به معناى علف خشكى است كه علفخواران مى خورند.
و در الدر المنثور است كه ابو عبيد در كتاب «'''فضائل '''» خود از ابراهيم تيمى روايت كرده كه گفت : شخصى از ابو بكر صديق پرسيد: «'''و ابا'''» يعنى چه ؟ در پاسخ گفت به زير كدام آسمان و روى كدام زمين پناهنده شوم ، وقتى درباره كتاب خدا چيزى بگويم كه نمى دانم .


و نيز در همان كتاب آمده كه سعيد بن منصور، ابن جرير، ابن سعد، عبد بن حميد، ابن منذر، ابن مردويه ، بيهقى (در كتاب شعب الايمان )، خطيب و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته )، از انس روايت كرده اند كه روزى عمر آيات «'''فانبتنا فيها حبا و عنبا و قضبا'''» را تا كلمه و ابا قرائت كرد، آنگاه گفت : همه اينها را مى شناسيم ، اما بايد ديد كلمه «'''اب '''» به چه معنا است ، آنگاه چوب دستياى كه در دست داشت از دست انداخت و گفت : عمر بيهوده خودت را به اين در و آن در نزن ، اگر تو معناى كلمه اب را ندانى چه گناهى دارى ، اى مردم برويد به دنبال كسى كه از خود قرآن شما را به معناى آن هدايت كند، آنگاه عمل كنيد، و وقتى چيزى از كتاب خدا را نفهميديد آن را به پروردگار كتاب واگذاريد.
و نيز، در همان كتاب آمده كه سعيد بن منصور، ابن جرير، ابن سعد، عبد بن حميد، ابن منذر، ابن مردويه، بيهقى (در كتاب شعب الايمان)، خطيب و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته)، از انس روايت كرده اند كه: روزى عُمَر، آيات «'''فانبتنا فيها حبا و عنبا و قضبا'''» را تا كلمه و ابا قرائت كرد، آنگاه گفت : همه اينها را مى شناسيم ، اما بايد ديد كلمه «'''اب '''» به چه معنا است ، آنگاه چوب دستياى كه در دست داشت از دست انداخت و گفت : عمر بيهوده خودت را به اين در و آن در نزن ، اگر تو معناى كلمه اب را ندانى چه گناهى دارى ، اى مردم برويد به دنبال كسى كه از خود قرآن شما را به معناى آن هدايت كند، آنگاه عمل كنيد، و وقتى چيزى از كتاب خدا را نفهميديد آن را به پروردگار كتاب واگذاريد.


و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمان بن يزيد روايت كرده كه گفت : مردى از عمر پرسيد: معناى كلمه «'''و ابا'''» چيست ؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته به آنان حمله ور شد.
و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمان بن يزيد روايت كرده كه گفت : مردى از عمر پرسيد: معناى كلمه «'''و ابا'''» چيست ؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته به آنان حمله ور شد.
۱۷٬۰۵۲

ویرایش