گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۷: خط ۸۷:
<span id='link126'><span>
<span id='link126'><span>


==نمونه هائى از معارضاتى كه با قرآن شده ==
==نمونه هایى از معارضاتى كه با قرآن شده ==
از طول مدت اين تحدى ، در عصر نزولش كه بگذريم ، در مدت چهارده قرن هم كه از عمر نزول قرآن گذشته ، كسى نتوانسته كتابى نظير آن بياورد، و حد اقل كسى اين معنا را در خور قدرت خود نديده ، و اگر هم كسى در اين صدد بر آمده ، خود را رسوا و مفتضح ساخته .
از طول مدت اين تحدّى در عصر نزولش كه بگذريم، در مدت چهارده قرن هم كه از عمر نزول قرآن گذشته، كسى نتوانسته كتابى نظير آن بياورد، و حدّاقل كسى اين معنا را در خور قدرت خود نديده، و اگر هم كسى در اين صدد بر آمده، خود را رسوا و مفتضح ساخته.
تاريخ ، بعضى از اين معارضات و مناقشات را ضبط كرده ، مثلا يكى از كسانيكه با قرآن معارضه كرده اند، مسيلمه كذاب بوده ، كه در مقام معارضه با سوره فيل بر آمده ، و تاريخ سخنانش را ضبط كرده ، كه گفته است : «'''الفيل ، ما الفيل ، و ما ادريك ما الفيل ، له ذنب و بيل ، و خرطوم طويل '''»، فيل چيست فيل ، و چه ميدانى كه چيست فيل ، دمى دارد سخت و وبيل ، و خرطومى طويل ).
 
و در كلاميكه خطاب به سجاح (زنى كه دعوى پيغمبرى مى كرد) گفته : «'''فنولجه فيكن ايلاجا، و نخرجه منكن اخراجا'''»، آنرا در شما زنان فرو مى كنيم ، چه فرو كردنى ، و سپس بيرون مى آوريم ، چه بيرون كردنى )، حال شما خواننده عزيز خودت در اين هذيانها دقت كن ، و عبرت بگيرد.
تاريخ، بعضى از اين معارضات و مناقشات را ضبط كرده. مثلا يكى از كسانی كه با قرآن معارضه كرده اند، مسيلمه كذاب بوده، كه در مقام معارضه با سوره فيل بر آمده، و تاريخ سخنانش را ضبط كرده، كه گفته است: «'''الفيل، ما الفيل، و ما ادريك ما الفيل، له ذنب وبيل، و خرطوم طويل'''»: (فيل چيست فيل، و چه می دانى كه چيست فيل، دمى دارد سخت و وبيل، و خرطومى طويل).
بعضى از نصارى كه خواسته است با سوره فاتحه (سرشار از معارف ) معارضه كند، چنين گفته : ((الحمد للرحمان ، رب الاكوان ، الملك الديان لك العباده ، و بك المستعان ، اهدنا صراط الايمان ، سپاس براى رحمان ، پروردگار كون ها، و پادشاه دين ساز، عبادت تو را باد، و استعانت بتو، ما را بسوى صراط ايمان هدايت فرما) و از اين قبيل رطب و يابس هاى ديگر.
 
و در كلامی كه خطاب به سجاح (زنى كه دعوى پيغمبرى مى كرد) گفته: «'''فَنُولِجُهُ فيكُنَّ إيلاجا، و نُخرِجُهُ مِنكُنَّ إخرَاجا'''»: آن را در شما زنان فرو مى كنيم، چه فرو كردنى، و سپس بيرون مى آوريم، چه بيرون كردنى). حال شما خواننده عزيز خودت در اين هذيان ها دقت كن، و عبرت بگير.
 
بعضى از نصارا - كه خواسته است با سوره فاتحه (سرشار از معارف) معارضه كند - چنين گفته: «الحمد للرّحمان، ربّ الأكوان، الملك الدّيان لك العبادة و بك المستعان، إهدنا صراط الإيمان»: سپاس براى رحمان، پروردگار كون ها، و پادشاه دين ساز، عبادت تو را باد، و استعانت به تو، ما را به سوى صراط ايمان هدايت فرما؛ و از اين قبيل رطب و يابس هاى ديگر.
<span id='link127'><span>
<span id='link127'><span>
==دو شبهه پيرامون اعجاز بلاغت قرآن ==
==دو شبهه پيرامون اعجاز بلاغت قرآن ==
حال ممكن است بگوئى : اصلا معناى معجزه بودن كلام را نفهميدم ، براى اينكه كلام ساخته قريحه خود انسان است ، چطور ممكن است از قريحه انسان چيزى ترشح كند، كه خود انسان از درك آن عاجز بماند؟ و براى خود او معجزه باشد؟ با اينكه فاعل ، اقواى از فعل خويش ، و منشاء اثر، محيط باثر خويش است ، و بعبارتى ديگر، اين انسان بود كه كلمات را براى معانى وضع كرد، و قرار گذاشت كه فلان كلمه بمعناى فلان چيز باشد، تا باين وسيله انسان اجتماعى بتواند مقاصد خود را بديگران تفهيم نموده ، و مقاصد ديگرانرا بفهمد.
حال ممكن است بگوئى : اصلا معناى معجزه بودن كلام را نفهميدم ، براى اينكه كلام ساخته قريحه خود انسان است ، چطور ممكن است از قريحه انسان چيزى ترشح كند، كه خود انسان از درك آن عاجز بماند؟ و براى خود او معجزه باشد؟ با اينكه فاعل ، اقواى از فعل خويش ، و منشاء اثر، محيط باثر خويش است ، و بعبارتى ديگر، اين انسان بود كه كلمات را براى معانى وضع كرد، و قرار گذاشت كه فلان كلمه بمعناى فلان چيز باشد، تا باين وسيله انسان اجتماعى بتواند مقاصد خود را بديگران تفهيم نموده ، و مقاصد ديگرانرا بفهمد.
۱۴٬۴۲۳

ویرایش