تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


==بحث فلسفى (پيرامون اعتماد به غير ادراكات حسى و پاسخ به دانشمندان حس گرا) ==
==بحث فلسفى (پيرامون اعتماد به غير ادراكات حسى و پاسخ به دانشمندان حس گرا) ==
در اين بحث پيرامون اين معنا گفتگو داريم ، كه آيا جائز است انسان بر غير از ادراك هاى حسى ، يعنى بر مبانى عقلى اعتماد كند، يا نه ؟ و اين مسئله خود يكى از مسائلى است كه معركه آراء دانشمندان غربى اخير قرار گرفته ، و روى آن از دو طرف حرفها زده اند، البته همانطور كه گفتيم متاءخرين از دانشمندان غرب روى آن ايستادگى كرده اند، و گر نه بيشتر قدماء و حكماى اسلام ، فرقى ميان ادراكات حسى و عقلى نگذاشته ، هر دو را مثل هم جائز دانسته اند.
در اين بحث پيرامون اين معنا گفتگو داريم كه: آيا جائز است انسان بر غير از ادراك هاى حسى، يعنى بر مبانى عقلى اعتماد كند، يا نه؟ و اين مسئله خود يكى از مسائلى است كه معركۀ آراء دانشمندان غربى اخير قرار گرفته، و روى آن از دو طرف حرف ها زده اند. البته همان طور كه گفتيم، متأخّرين از دانشمندان غرب روى آن ايستادگى كرده اند، و گرنه بيشتر قدماء و حكماى اسلام، فرقى ميان ادراكات حسى و عقلى نگذاشته، هر دو را مثل هم جائز دانسته اند؛ بلكه گفته اند كه: برهان علمى شأنش اجلّ از آن است كه پيرامون محسوسات اقامه شود. اصلا محسوسات را بدان جهت كه محسوسند، شامل نمی شود.
بلكه گفته اند: كه برهان علمى شاءنش اجل از آنست كه پيرامون محسوسات اقامه شود، اصلا محسوسات را بدان جهت كه محسوسند شامل نميشود.
 
در مقابل ، بيشتر دانشمندان غرب ، و مخصوصا طبيعى دانهاى آنان ، بر آن شده اند كه اعتماد بر غير حس صحيح نيست ، باين دليل كه مطالب عقلى محض ، غالبا غلط از آب در مى آيد، و براهين آن بخطا مى انجامد، و معيارى كه خطاى آن را از صوابش جدا كند، در دست نيست ، چون معيار بايد حس باشد، كه دست حس و تجربه هم بدامن كليات عقلى نمى رسد، و چون سر و كار حس تنها با جزئيات است ، و وقتى اين معيار بآن براهين راه نداشت ، تا خطاى آنها را از صوابش جدا كند، ديگر بچه جرات ميتوان بآن براهين اعتماد كرد؟!
در مقابل، بيشتر دانشمندان غرب و مخصوصا طبيعى دان هاى آنان، بر آن شده اند كه اعتماد بر غير حس صحيح نيست، به اين دليل كه مطالب عقلى محض، غالبا غلط از آب در مى آيد، و براهين آن به خطا مى انجامد، و معيارى كه خطاى آن را از صوابش جدا كند، در دست نيست. چون معيار بايد حس باشد، كه دست حس و تجربه هم به دامن كلّيات عقلى نمى رسد، و چون سر و كار حس تنها با جزئيات است، و وقتى اين معيار به آن براهين راه نداشت تا خطاى آن ها را از صوابش جدا كند؛ ديگر به چه جرأت می توان به آن براهين اعتماد كرد؟!
بخلاف ادراكهاى حسى ، كه راه خطاى آن بسته است ، براى اينكه وقتى مثلا يك حبه قند را چشيديم ، و ديديم كه شيرين است ، و اين ادراك خود را دنبال نموده ، در ده حبه ، و صد حبه و بيشتر تجربه كرديم ، يقين مى كنيم كه پس بطور كلى قند شيرين است ، و اين دركهاى ذهنى چندين باره را در خارج نيز اثبات مى كنيم . اين دليل غربى ها است ، بر عدم جواز اعتماد بر براهين عقلى ، اما دليلشان عليل ، و مورد اشكال است ، آنهم چند اشكال .
 
بر خلاف ادراك هاى حسى كه راه خطاى آن بسته است. براى اين كه وقتى مثلا يك حبّه قند را چشيديم و ديديم كه شيرين است، و اين ادراك خود را دنبال نموده، در ده حبّه و صد حبّه و بيشتر تجربه كرديم، يقين مى كنيم كه پس به طور كلّى قند شيرين است، و اين درك هاى ذهنى چندين باره را در خارج نيز اثبات مى كنيم. اين دليل غربى ها است بر عدم جواز اعتماد بر برهان های عقلى، اما دليل شان عليل، و مورد اشكال است، آن هم چند اشكال.
<span id='link94'><span>
<span id='link94'><span>
==چند اشكال بر دليل غربى ها بر عدم جواز اعتماد بر براهين عقلى ==
==چند اشكال بر دليل غربى ها بر عدم جواز اعتماد بر براهين عقلى ==
اول اينكه همه مقدماتى كه براى بدست آوردن آن نتيجه چيدند مقدماتى بود عقلى ، و غير حسى پس آقايان با مقدماتى عقلى ، اعتماد بر مقدمات عقلى را باطل كرده اند، غافل از آنكه اگر اين دليلشان صحيح باشد، مستلزم فساد خودش ميشود.
اول اينكه همه مقدماتى كه براى بدست آوردن آن نتيجه چيدند مقدماتى بود عقلى ، و غير حسى پس آقايان با مقدماتى عقلى ، اعتماد بر مقدمات عقلى را باطل كرده اند، غافل از آنكه اگر اين دليلشان صحيح باشد، مستلزم فساد خودش ميشود.
۱۷٬۰۴۴

ویرایش