۱۷٬۰۱۷
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==نظر مسلمان نماهاى پيرو اين روش درباره روايات == | ==نظر مسلمان نماهاى پيرو اين روش درباره روايات == | ||
اين آراء مسلمان نماهاى اعصار جديد درباره معارف قرآن | اين آراء مسلمان نماهاى اعصار جديد درباره معارف قرآن است، و اما درباره روايات می گويند: از آن جایی كه در ميان روايات، احاديثى جعلى دسيسه شده و راه يافته، لذا به طور كلّى به هيچ حديثى نمى توان اعتماد نمود، مگر آن حديثى كه با كتاب يعنى قرآن كريم موافق باشد، و كتاب هم بايد با آيات خودش و با راهنمایى علم، تفسير شود، نه به آراء و مذاهب سابق، كه اساسش استدلال از راه عقل است. چون علم همه آن ها را باطل كرده، زيرا اساس علم، حس و تجربه است. | ||
اين ها سخنانى است كه آقايان يا صريحا گفته اند، و يا لازمه اين گفتارشان | اين ها سخنانى است كه آقايان يا صريحا گفته اند، و يا لازمه اين گفتارشان است، كه بايد طريق حس و تجربه را پيروى كرد، و ما در اينجا درصدد آن نيستيم كه اصول علمى و فلسفى آنان را بررسى نموده، و درباره ديوارى كه روى اين اساس چيده اند، بحث كنيم. | ||
تنها اين را | |||
براى | تنها اين را می گویيم كه: اشكالى كه بر طريقه مفسّرين گذشته كرده اند كه تفسيرشان تفسير نيست، بلكه تطبيق است، عينا به خود آنان وارد است، هر چند كه با طمطراقى هرچه بيشتر دعوى مى كنند كه تفسير واقعى قرآن همين است كه ما داريم. | ||
براى اين كه اگر آقايان مانند مفسّرين سلف معلومات خود را بر قرآن تحميل نكرده اند، پس چرا نظريه هاى علمى را اصل مسلّم گرفته، تجاوز از آن را جايز نمی دانند، پس اينان نيز در انحراف سلف شريك اند، و چيزى از آنچه را كه آنان فاسد كردند، اصلاح نكردند. | |||
<span id='link8'><span> | <span id='link8'><span> | ||
==نقص و انحراف مشترك تمام مسلك هاى تفسيرى ياد شده == | ==نقص و انحراف مشترك تمام مسلك هاى تفسيرى ياد شده == | ||
و خواننده عزيز اگر در اين مسلك هائى كه درباره تفسير برايش نقل كرديم دقت بفرمايد، خواهد ديد كه همه در اين نقص (كه نقص بسيار بزرگى است ) شريكند: كه آنچه از ابحاث علمى و يا فلسفى بدست آورده اند، بر قرآن كريم تحميل نموده اند، بدون اينكه مداليل آيات بر آنها دلالت داشته باشد، و در نتيجه تفسير اينان نيز تطبيق شده ، و تطبيق خود را تفسير نام نهادند، و حقايق قرآن را به صورت مجازها در آورده ، تنزيل عده اى از آيات را تاءويل كردند. | و خواننده عزيز اگر در اين مسلك هائى كه درباره تفسير برايش نقل كرديم دقت بفرمايد، خواهد ديد كه همه در اين نقص (كه نقص بسيار بزرگى است ) شريكند: كه آنچه از ابحاث علمى و يا فلسفى بدست آورده اند، بر قرآن كريم تحميل نموده اند، بدون اينكه مداليل آيات بر آنها دلالت داشته باشد، و در نتيجه تفسير اينان نيز تطبيق شده ، و تطبيق خود را تفسير نام نهادند، و حقايق قرآن را به صورت مجازها در آورده ، تنزيل عده اى از آيات را تاءويل كردند. |
ویرایش