گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۸: خط ۷۸:


==نقص و انحراف مشترك تمام مسلك هاى تفسيرى ياد شده ==
==نقص و انحراف مشترك تمام مسلك هاى تفسيرى ياد شده ==
و خواننده عزيز اگر در اين مسلك هائى كه درباره تفسير برايش نقل كرديم دقت بفرمايد، خواهد ديد كه همه در اين نقص (كه نقص بسيار بزرگى است ) شريكند: كه آنچه از ابحاث علمى و يا فلسفى بدست آورده اند، بر قرآن كريم تحميل نموده اند، بدون اينكه مداليل آيات بر آنها دلالت داشته باشد، و در نتيجه تفسير اينان نيز تطبيق شده ، و تطبيق خود را تفسير نام نهادند، و حقايق قرآن را به صورت مجازها در آورده ، تنزيل عده اى از آيات را تاءويل كردند.  
و خواننده عزيز اگر در اين مسلك هایى كه درباره تفسير برايش نقل كرديم دقّت بفرمايد، خواهد ديد كه همه در اين نقص (كه نقص بسيار بزرگى است) شريك اند كه: آنچه از ابحاث علمى و يا فلسفى به دست آورده اند، بر قرآن كريم تحميل نموده اند، بدون اين كه مداليل آيات بر آن ها دلالت داشته باشد. و در نتيجه تفسير اينان نيز تطبيق شده، و تطبيق خود را تفسير نام نهادند، و حقايق قرآن را به صورت مجازها در آورده، تنزيل عدّه اى از آيات را تأويل كردند.  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۴ </center>
و لازمه اين انحراف - (همانطور كه در اوائل گفتار اشاره كرديم ) اين شد كه قرآنى كه خودش را به (هدى للعالمين )، و (نورا مبينا)، و (تبيانا لكل شى ء)، معرفى نموده ، هدايت نباشد، مگر به كمك غير خودش ، و بجاى نور مبين مستنير به غيرش باشد، از غير خودش نور بگيرد، و بوسيله غير خودش بيان شود، حالا آن غير چيست ؟ كه ما را بسوى قرآن هدايت مى كند، و به قرآن نور و بيان ميدهد؟! نميدانيم ، و اگر آن علمى كه بزعم آقايان نوربخش و مبين قرآن و هادى بسوى آنست ، و خودش مورد اختلاف شد، (كه مورد اختلاف هم شده ، و چه اختلاف شديدى ) آيا مرجع چه خواهد بود؟! نميدانيم .
و لازمه اين انحراف - همان طور كه در اوائل گفتار اشاره كرديم- اين شد كه قرآنى كه خودش را به «هدى للعالَمين» و «نورا مبينا» و «تبيانا لكلّ شىء» معرفى نموده، هدايت نباشد، مگر به كمك غير خودش، و به جاى «نور مبين» مستنير به غيرش باشد، از غير خودش نور بگيرد و به وسيله غير خودش بيان شود. حالا آن غير چيست كه ما را به سوى قرآن هدايت مى كند، و به قرآن نور و بيان می دهد؟! نمی دانيم. و اگر آن علمى كه به زعم آقايان نوربخش و مبين قرآن و هادى به سوى آن است، و خودش مورد اختلاف شد - كه مورد اختلاف هم شده، و چه اختلاف شديدى- آيا مرجع چه خواهد بود؟! نمی دانيم.
و بهر حال هيچيك از اين اختلافاتيكه ذكر شد، منشاءش اختلاف نظر در مفهوم لفظ آيه ، و معناى لغوى و عرفى عربى مفرد آن ، و جمله اش نبوده ، براى اينكه هم كلمات قرآن ، و هم جملات آن ، و آياتش كلامى است عربى ، و آنهم عربى آشكار، آنچنانكه در فهم آن هيچ عرب و غير عربى كه عارف به لغت و اساليب كلام عربى است توقف نميكند.
 
و به هر حال، هيچ يك از اين اختلافاتی كه ذكر شد، منشأش اختلاف نظر در مفهوم لفظ آيه، و معناى لغوى و عرفى عربى مفرد آن، و جمله اش نبوده، براى اين كه هم كلمات قرآن و هم جملات آن، و آياتش كلامى است عربى، و آن هم عربى آشكار، آنچنان كه در فهم آن، هيچ عرب و غير عربى كه عارف به لغت و اساليب كلام عربى است، توقف نمی كند.
<span id='link9'><span>
<span id='link9'><span>
==عدم ابهام و اغلاق در مفاهيم آيات و منشاء اختلافات ==
==عدم ابهام و اغلاق در مفاهيم آيات و منشاء اختلافات ==
و در ميان همه آيات قرآن ، (كه بيش از چند هزار آيه است )، حتى يك آيه نمى يابيم كه در مفهومش اغلاق و تعقيدى باشد، بطوريكه ذهن خواننده در فهم معناى آن دچار حيرت و سرگردانى شود، و چطور چنين نباشد و حال آنكه قرآن فصيح ترين كلام عرب است ، و ابتدائى ترين شرط فصاحت اين است كه اغلاق و تعقيد نداشته باشد، و حتى آن آياتى هم كه جزو متشابهات قرآن بشمار مى آيند، مانند آيات نسخ شده ، و امثال آن ، در مفهومش غايت وضوح و روشنى را دارد، و تشابهش بخاطر اين است كه مراد از آن را نميدانيم ، نه اينكه معناى ظاهرش نامعلوم باشد.
و در ميان همه آيات قرآن ، (كه بيش از چند هزار آيه است )، حتى يك آيه نمى يابيم كه در مفهومش اغلاق و تعقيدى باشد، بطوريكه ذهن خواننده در فهم معناى آن دچار حيرت و سرگردانى شود، و چطور چنين نباشد و حال آنكه قرآن فصيح ترين كلام عرب است ، و ابتدائى ترين شرط فصاحت اين است كه اغلاق و تعقيد نداشته باشد، و حتى آن آياتى هم كه جزو متشابهات قرآن بشمار مى آيند، مانند آيات نسخ شده ، و امثال آن ، در مفهومش غايت وضوح و روشنى را دارد، و تشابهش بخاطر اين است كه مراد از آن را نميدانيم ، نه اينكه معناى ظاهرش نامعلوم باشد.
۱۴٬۴۶۷

ویرایش