الأحقاف ١٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۸
ترجمه
الأحقاف ١٧ | آیه ١٨ | الأحقاف ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ»: (نگا: فصّلت / ).
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۰ سوره احقاف
- معناى آيه : ((و وصينا الانسان بوالديه احسانا...))
- دعا و در خواست توفيق شكر نعمت و انجام اعمال صالح و مرضى خدا
- توضيحى درباره قبول بهترين عمل ، در مقابل در گذشتن از سيئات
- اشاره به اختلاف درجات مؤ منين نيكوكار و كافران بدكار متناسب با اختلاف نفوس واعمال هر يك
- وجوهى كه در معناى جمله : ((و يوم يعرض الذين كفروا على النار)) گفته شده است
- حق مطلب در اينكه چرا در آيه شريفه كفار بر آتش عرضه شده اند نه آتش بر كفار!
- آنچه پس از عرضه كفار بر آتش به آنان گفته مى شود
- رواياتى درباره حداقل مدت حمل ، و مراد از ((بلوغ اشد))
- دو روايت درباره ((بلوغ اشد)) و مراتب آن
- روايتى راجع به شاءن نزول آيه : ((والذىقال لوالديه افّ لكما...))
- نقد كلام صاحب روح المعانى در تاءييد عبد الرحمان بن ابى بكر
- دو روايت درباره كيفيت زندگى پيامبر (ص ) درذيل آيه : ((اذهبتم طيباتكم فى حياتكم الدنيا))
نکات آیه
۱- کافران گستاخ در برابر خداوند و پدر و مادر، محکوم به عذاب حتمى الهى (و الذى قال لولدیه أُفّ ... ما هذا إلاّ أسطیر الأوّلین . أُولئک الذین حقّ علیهم القول) مشارالیه «اُولئک» کسى است که به پدر و مادر «اُفّ» گفته و وعده الهى را «أساطیر» خوانده است.
۲- کفر به معاد و انکار حقانیت وعده هاى الهى، درپى دارنده کیفرى حتمى (فیقول ما هذا إلاّ أسطیر الأوّلین . أُولئک الذین حقّ علیهم القول)
۳- گروه هاى بسیارى از کافران جن و انس، محکوم به عذاب حتمى الهى در گذشته تاریخ (حقّ علیهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس)
۴- کفر و حق ناباورى، داراى دیرینه در گذشته تاریخ جن و انس (حقّ علیهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس)
۵- کفر شدید فرزند، مانع از استجابت دعاى والدین در حق وى * (و هما یستغیثان اللّه ... أُولئک الذین حقّ علیهم القول) برداشت بالا بدان احتمال است که «یستغیثان»، استغاثه پدر و مادر براى هدایت فرزند و ایمن گشتن وى از عذاب الهى باشد. تعبیر «حقّ علیهم القول» نشان مى دهد که این استغاثه، در مورد فرزند حق ستیز به اجابت نمى رسد.
۶- جن، موجودى داراى شعور، تکلیف، مرگ و معاد، همانند انسان (حقّ علیهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس ) قرار گرفتن «جن» در کنار «انس»، به عنوان امت هایى که برخى از آنان مشمول کیفر حتمى الهى شده اند، مى رساند که: اولاً جن مانند انسان داراى شعور و تکلیف است; زیرا بدون آن کیفر معنا ندارد و ثانیاً آنان نیز داراى مرگ و معاداند; زیرا براى انکار معاد، کیفر شده اند.
۷- جنیان، موجوداتى داراى زندگى اجتماعى و گروهى (فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ)
۸- امت هاى محکوم به کیفر حتمى الهى، مردمى سرمایه باخته و زیانکار (حقّ علیهم القول ... إنّهم کانوا خسرین)
۹- کردار زیانبار و عصیانگرانه خود انسان، عامل قطعى شدن عذاب بر او (و الذى قال لولدیه أُفّ ... فیقول ما هذا إلاّ أسطیر الأوّلین . أُولئک ... کانوا خسرین) «إنّهم کانوا...»، بیانگر تعلیل است; یعنى، استمرار بر گناه و زیانکارى، موجب حتمیت عذاب الهى شده است.
۱۰- زندگى منکران معاد، سراسر زیان کارى است. (إنّهم کانوا خسرین) تعبیر «کانوا خاسرین»، دال بر استمرار و فراگیرى خسران نسبت به سراسر زندگى منکران معاد است.
۱۱- هدر دادن امکانات زندگى در مسیر کفر و گمراهى، زیان و زمینه ساز عذاب الهى است. (أُولئک الذین حقّ علیهم القول ... إنّهم کانوا خسرین) تعبیر «إنّ» در صورتى که علیت را برساند، نشان مى دهد که نفس همین خسران، باعث شده تا عده اى گرفتار عذاب حتمى شوند.
موضوعات مرتبط
- اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۳; عذاب کافران اقوام پیشین ۳
- امکانات مادى: اتلاف امکانات مادى ۱۱
- انسان: تاریخ انسان ۴; تشابه انسان با جن ۶; کفر انسان ها ۴
- جن: تاریخ جن ۴; تکلیف جن ۶; حتمیت عذاب جن کافر ۳; زندگى اجتماعى جن ۷; شعور جن ۶; کفر جن ۴; مرگ جن ۶; معاد جن ۶
- خدا: آثار تکذیب وعده هاى خدا ۲
- عذاب: اهل عذاب ۳; زمینه عذاب ۱۱; زیانکارى اهل عذاب ۸; موجبات عذاب ۹
- عصیان: آثار عصیان ۹
- عمل: آثار عمل ناپسند ۹
- فرزند: آثار کفر فرزند ۵
- کافران: حتمیت عذاب کافران ۱، ۳
- کفر: آثار کفر به معاد ۲; حتمیت کیفر کفر ۲; زیان کفر ۱۱
- گمراهى: زیان گمراهى ۱۱
- معاد: زیانکارى مکذبان معاد ۱۰
- والدین: حتمیت عذاب اذیت کنندگان والدین ۱; موانع اجابت دعاى والدین ۵