الزمر ٥٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۰۸
ترجمه
الزمر ٤٩ | آیه ٥٠ | الزمر ٥١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَدْ قَالَهَا ...»: ضمیر (ها) به (مَقالَة) باز میگردد که از جمله سابق استفاده میشود. «الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ»: (نگا: قصص / ). «مَآ أَغْنی عَنْهُمْ»: (نگا: حجر / ، شعراء / .
تفسیر
- آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر
- احتجاج عليه مشركين بر وحدانيت خداى تعالى در خلقت و ربوبيت
- معناى توفى انفس و وجه اسناد آن به خداوند در جايى ، و به ملك الموت ورسل در جاهاى ديگر
- اشاره به تغاير نفس و بدن و اينكه مردن و خواب هر دو توفى و قبض روح است
- توضيح اينكه شفاعت كننده بايد، مالك باشد، پس همه شفاعت ها از آن خدا و منتهى بهاوست كه مالك همه چيز است
- اشاره به اينكه شفيع حقيقى تنها خداوند است
- وصف عذابى كه ظالمان منكران معاد در قيامت مى بينند
- ناسپاس بودن آدمى ، كه چون خدا نعمتى به او داد مى گويد: اوتيته على علم
- دو جواب به انسان ناسپاس متنعمى كه برخوردارى مستند به خود مى داند
- رواياتى درباره توفى انفس ، خواب و رؤ يا
نکات آیه
۱ - دادن نقش اصلى به دانش و تلاش بشرى در برخوردارى از آسودگى ها و نعمت ها و نادیده گرفتن نقش خداوند در عرصه زندگى، تفکر همه مرفهان و برخورداران در طول تاریخ (قال إنّما أُوتیته على علم ... قد قالها الذین من قبلهم)
۲ - آسودگى و برخوردارى از نعمت ها، همواره در طول تاریخ موجب غرور انسان و غفلت وى از نقش خداوند در عرصه تحولات زندگى بوده است. (قال إنّما أُوتیته على علم ... قد قالها الذین من قبلهم)
۳ - ناسپاسى انسان ها در برابر آسودگى ها و نعمت هاى الهى، داراى پیشینه طولانى در تاریخ قشر مرفه و متنعم جامعه (قال إنّما أُوتیته على علم ... قد قالها الذین من قبلهم)
۴ - همسانى طرز تلقى مرفهان ناسپاس از دنیا و نعمت هاى آن، و یگانگى موضع آنان در برابر اندیشه توحیدى پیامبران (قال إنّما أُوتیته على علم ... قد قالها الذین من قبلهم)
۵ - مؤثر نبودن اموال و برخوردارى هاى انسان هاى ناسپاس در برابر نتایج ناگوار و پیامدهاى هلاکت بار ناسپاسى (عذاب) (فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون) کارساز نبودن دارایى ها و نعمت ها - به قرینه صدر آیه بعد (فأصابهم سیئات ماکسبوا) در ارتباط با عذاب و پیامدهاى هلاکت بار است.
۶ - نیاز بشر در سعادت خود، به چیزهایى غیر از برخوردارى مادى و دانش اقتصادى (ثمّ إذا خوّلنه نعمة ... فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون)
۷ - سرگذشت هلاکت بار قشر مرفه و ناسپاس جوامع پیشین، مایه عبرت و درس آموزى است. (قد قالها الذین من قبلهم فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام موعظه و درس آموزى مى باشد.
۸ - قشر مرفه و برخوردار ناسپاس، در معرض عذاب و پیامدهاى هلاکت بار ناشکرى خود (فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این آیه، علاوه بر آن که درصدد موعظه و درس آموزى است، در مقام تهدید و بازدارندگى نیز مى باشد.
۹ - یاد کردن از نمونه هاى تاریخى، از روش هاى تربیتى و هدایتى قرآن (قد قالها الذین من قبلهم فما أغنى عنهم ما کانوا یکسبون)
موضوعات مرتبط
- آسایش: آثار آسایش ۲; منشأ آسایش ۱
- اقوام پیشین: عبرت از فرجام اقوام پیشین ۷; فرجام مرفهان اقوام پیشین ۷
- امکانات مادى: بى ارزشى امکانات مادى ۵
- امکانات معنوى: اهمیت امکانات معنوى ۶
- انبیا: تاریخ انبیا ۴; روش برخورد با انبیا ۴
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۶
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۷; فواید نقل تاریخ ۹
- تربیت: روش تربیت ۹
- تکبر: زمینه تکبر ۲
- سعادت: عوامل سعادت ۶
- عبرت: عوامل عبرت ۷
- علم: نقش علم ۱
- عذاب: موجبات عذاب ۵، ۸
- غفلت: زمینه غفلت از خدا ۲; غفلت از خدا ۱
- کفران: آثار کفران نعمت ۸; کیفر کفران نعمت ۵
- کفران کنندگان: امکانات مادى کفران کنندگان ۵; عذاب کفران کنندگان ۸
- مرفهان: بینش مرفهان ۱، ۴; عذاب مرفهان ۸; کفران نعمت مرفهان ۳، ۴; هماهنگى مرفهان ۴
- نعمت: آثار نعمت ۲; منشأ نعمت ۱
- نیازها: نیاز به معنویات ۶
- هدایت: روش هدایت ۹
- هلاکت: زمینه هلاکت ۵، ۸