غافر ٨٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link343 | آيات ۷۹ - ۸۵ سوره مؤ من]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link343 | آيات ۷۹ - ۸۵ سوره مؤ من]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link344 | اشاره اى به منافع چهارپايان و هدف از خلقت آنها]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link344 | اشاره اى به منافع چهارپايان و هدف از خلقت آنها]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link345 | معناى جمله فرحوا بما عندهم من العلم كه عكسالعمل كفار برخوردار از علوم مادى را در مقابل دعوت پيامبران الهى حكايت مى كند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link345 | معناى جمله فرحوا بما عندهم من العلم كه عكسالعمل كفار برخوردار از علوم مادى را در مقابل دعوت پيامبران الهى حكايت مى كند]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۰#link91 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۰#link91 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «80» | |||
و براى شما در چهار پايان منافع (ديگرى نيز) هست؛ و سوار بر آنها به نيازى كه در دل داريد برسيد و بر آنها و بر كشتىها حمل مىشويد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (80) | |||
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ: و مر شما راست در چهار پايان منفعت بسيار مانند شير و پشم و مو و كرك آن، وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها: و آفريد آنها را تا برسيد به جهت سفر كردن بر آن يعنى از آن، حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ: به حاجتى كه در سينهها و خاطر شما است از تجارت نمودن در بلاد نزديك و دور و زيارات و حج گزاردن و ساير امور دينيه و دنيويه، وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ: و بر اين چهار پايان يعنى شتران كه كشتى بيابانيند و بر كشتيهاى دريا حمل كرده مىشويد، يعنى | |||
جلد 11 - صفحه 339 | |||
چون خداى تعالى عالم بود به احتياج بندگان به مسافرت صحرا و دريا، پس مركبى براى صحرا و مركبى براى دريا تعيين فرمود. | |||
تنبيه: | |||
«لا» در آيه شريفه براى غرض است، پس مراد حق تعالى در خلق اينها، انتفاع بندگان باشد، و چون ذات سبحانى مريد فعل قبيح نيست، پس مراد الهى بر وجه قربت و طاعت و اباحه باشد نه بر طريق حرمت، و لذا انتفاع از آنها به حرام حرام، و مورد مؤاخذه و عقاب خواهد بود، بنابراين اجاره مراكب براى حمل اشياء محرمه حرام، و مال الاجاره حرام، حرام خواهد بود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (76) فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ (77) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ (78) اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ (79) وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (80) | |||
ترجمه | |||
داخل شويد از درهاى جهنم جاودانيان در آن پس بد است جايگاه تكبر كنندگان | |||
پس صبر كن همانا وعده خدا حق است پس يا مينمايانيم تو را برخى از آنچه وعده ميدهيم بآنها يا ميميرانيم تو را پس بسوى ما بازگردانده ميشوند | |||
و بتحقيق فرستاديم پيغمبرانى پيش از تو بعضى از آنها كسانى هستند كه خوانديم قصه ايشانرا بر تو و بعضى از آنها كسانى هستند كه نخوانديم قصه ايشان را بر تو | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 541 | |||
و روا نبود براى پيغمبرى كه بياورد معجزى مگر بدستور خدا پس چون بيايد فرمان خدا حكم شود بحق و زيان نمايند آنجا اهل باطل | |||
خدا است آنكه قرار داد براى شما چهارپايان را تا سوار شويد بعض آنها را و بعضى از آنها را بخوريد | |||
و براى شما در آنها منفعتها است و تا برسيد بوسيله سوار شدن بر آنها بحاجتى كه در دلهاى شما است و بر آنها و بر كشتى حمل كرده ميشويد. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در روز قيامت بكفار سابق الذكر خطاب ميفرمايد كه داخل شويد در جهنم از درهاى هفتگانه آن كه هر يك مخصوص بدستهاى است و قبلا بيان شده و بدانيد كه بايد هميشه آنجا باشيد و بد جايگاهى است آن براى اهل تكبر از عبادت خدا و سركشى از فرمان پيغمبر او يعنى بسيار سخت و ناگوار است توقف در آنجا و به پيغمبر خاتم در مقابل آزار و انكار آنها دستور فرموده كه صبر و بردبارى فرمايد و بداند كه وعده عذاب خداوند آنها را حق و محقّق است و تخلّف پذير نيست نهايت آنكه يا در دنيا ارائه ميدهد به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم خوارى و ذلّت و قتل و اسارت آنها را يا در آخرت با حضور آن حضرت آنها را بجزاى كامل اعمالشان خواهد رسانيد چون بازگشت تمام خلق بحكم او است و اينكه فرموده بعض آنچه وعده داديم براى آنست كه عذاب كامل آنها در قيامت است كه بر هر تقدير بايد بكفار برسد چه در دنيا معذّب شده باشند چه نشده باشند و خداوند براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و اصرار كفار بر كفر و آزار اشاره فرموده است بقصص انبياء عظام و صدمات ايشان از اقوامشان كه پارهاى از آنها در قرآن ذكر شده و بيشتر ذكر نشده چون در خصال از ائمه اطهار نقل نموده كه عدد ايشان يكصد و بيست و چهار هزار بوده و در مجمع هشت هزار نيز نقل نموده كه چهار هزار از بنى اسرائيل و چهار هزار از غير آنها بودهاند و معتمد قول اول است و بنا نبوده كه پيغمبرى بدلخواه خود يا قومش هر معجزهاى كه بخواهد يا بخواهند بياورد چون معجزه خلاف جريان امور است بر وفق عادت و بايد ضرورتى باشد كه ايجاب كند آنرا و مصلحتى كه اهمّ از مصلحت جريان امور عادى باشد و خداوند مقدّر فرموده است بمقتضاى حكمت و مصلحت براى هر پيغمبرى معجزى را كه ثابت شود بر اهل انصاف نبوت او به آن نه آنكه واگذار نموده | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 542 | |||
باشد جريان امور را باختيار كسانى تا بدلخواه خودشان هر روز چيز نو ظهور و خلاف عادتى مشاهده نمايند يا از آن بهرهمند گردند و چون بيايد فرمان خداوند بعذاب كفار خواه در دنيا باشد خواه در آخرت حكم الهى بحق و صدق و عدل صادر گردد كه نجات اهل حق و عذاب اهل باطل است و زيانى بالاتر از معذّب شدن بعذاب الهى و محروم شدن از نعم نامتناهى نيست و خداوند انعام را كه شتر و گاو و گوسفند باشد خلق فرموده براى استفاده بندگان از خود آنها بسوارى و خوردن گوشتشان نهايت آنكه استفاده از گوسفند منحصر بخوردن و استفاده از شتر اعمّ از خوردن و سوارى است و استفاده از گاو غالبا خوردن و احيانا سوارى است و نيز از منافع حاصله از آنها مانند شير و پشم و كرك و امثال آنها و براى رسيدن بندگان باغراض و آمال خودشان بوسيله سوارى يا بار نمودن بر آنها در سفرهاى تجارتى يا سياحتى و فرموده بر بعضى انعام كه شتر باشد و بر كشتى خود و زنانتان و اطفال و اموالتان حمل كرده ميشويد در صحرا و دريا و بعضى انعام در اين آيه را مخصوص بشتر دانستهاند چون عرب آن را كشتى بيابان خوانده و اينجا با فلك ازدواج شده است و شتر است كه واجد هر دو ثمر سوارى و خوردن است و فرد اكمل انعام و اين تذكّرات موجب تشكّر از نعم بىپايان خداوند منّان خواهد شد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
اللّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَنعامَ لِتَركَبُوا مِنها وَ مِنها تَأكُلُونَ (79) وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبلُغُوا عَلَيها حاجَةً فِي صُدُورِكُم وَ عَلَيها وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلُونَ (80) | |||
خداوند خدائيست که قرار داد براي شما چهارپاياني را اينكه بعضي آنها براي سواري شما است مثل اسب و ماديان و قاطر و الاغ و شتر و بعضي آنها را مأكل خود قرار ميدهيد مثل گوسفند، بز، و گاو و شتر و از براي شما در اينکه انعام منافعيست از شير و پوست و لحم و استخوان و جلد و پشم و روده و غير اينها و براي اينكه شما را بحوائج شخصيّه که داريد در قلوب خود ميرساند در اثر سواري و بر آنها و بر كشتي حمل بارها ميكنيد. | |||
در آيات الهي نعم خود را بر بندگان بيان ميفرمايد چنانچه در بسياري از آيات بيان فرموده که من جمله خلقت انعام است و الّا مآكل انسان و مراكب او و البسه او از طيور و مزارع و اشجار و ماهيان دريا بسيار است و اشاره فرموده در آيات ديگر و منافع انعام بسيار است که از جمله آنها سواريست و امروز مراكب ديگر هم داريم مثل اتومبيلها و ريل و طيّاره و غير اينها لذا ميفرمايد: | |||
اللّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَنعامَ لِتَركَبُوا مِنها و از جمله آنها براي اكل است وَ مِنها تَأكُلُونَ. | |||
جلد 15 - صفحه 404 | |||
و منافع ديگر آنها از پشم آنها لباس و فرش تشكيل ميدهيد و از جلود آنها كفش و لبس و غير اينها از لحوم آنها اكل و از تمام اجزاء آنها حتّي از فضول آنها استفاده ميكنيد که ميفرمايد وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ. | |||
و من جمله براي حمل اثقال وَ لِتَبلُغُوا عَلَيها حاجَةً فِي صُدُورِكُم وَ عَلَيها وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلُونَ. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 80)- از این گذشته استفادههای فراوان دیگری نیز از آنها میشود، همانگونه که آیه شریفه به آن اشاره کرده، میفرماید: «و برای شما در آنها منافع بسیاری (جز اینها) است» (وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ). | |||
از شیر و پشم و پوست و سایر اجزای آنها استفاده میکنید و حتی فضولات بدن آنها نیز در کشاورزی و غیره قابل استفاده است. | |||
سپس میافزاید منظور دیگر از آفرینش آنها این بوده: «تا بوسیله آنها به مقصدی که در دل دارید برسید» (وَ لِتَبْلُغُوا عَلَیْها حاجَةً فِی صُدُورِکُمْ). | |||
تعبیر فوق میتواند اشاره به استفادههای تفریحی، هجرت و سیاحت، مسابقهها و گاه کسب ابهت و مانند آن باشد. | |||
و از آنجا که اینها همه وسیله مسافرت در خشکی هستند، در پایان آیه میافزاید: «و بر آنها (چهار پایان) و بر کشتیها سوار میشوید» (وَ عَلَیْها وَ عَلَی الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ). | |||
در کشتیها خاصیتی آفرید که با تمام ثقل و سنگینی بر روی آب باقی بماند، و جریان بادها را آن چنان منظم قرار داده که میتوان از آنها در مسیرهای معینی پیوسته استفاده کرد و «با آن به دیدار آشنا رسید». | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۴۲
ترجمه
غافر ٧٩ | آیه ٨٠ | غافر ٨١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَنَافِعُ»: نکره بودن این واژه، برای بیان اهمّیّت و کثرت است. «حَاجَةً فِی صُدُورِکُمْ»: نیازی که در دل دارید. مراد حمل بارها و رسیدن به مکانهای دور، و شاید مقاصد و استفادههای تفریحی همچون گردش و مسابقات باشد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «80»
و براى شما در چهار پايان منافع (ديگرى نيز) هست؛ و سوار بر آنها به نيازى كه در دل داريد برسيد و بر آنها و بر كشتىها حمل مىشويد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (80)
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ: و مر شما راست در چهار پايان منفعت بسيار مانند شير و پشم و مو و كرك آن، وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها: و آفريد آنها را تا برسيد به جهت سفر كردن بر آن يعنى از آن، حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ: به حاجتى كه در سينهها و خاطر شما است از تجارت نمودن در بلاد نزديك و دور و زيارات و حج گزاردن و ساير امور دينيه و دنيويه، وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ: و بر اين چهار پايان يعنى شتران كه كشتى بيابانيند و بر كشتيهاى دريا حمل كرده مىشويد، يعنى
جلد 11 - صفحه 339
چون خداى تعالى عالم بود به احتياج بندگان به مسافرت صحرا و دريا، پس مركبى براى صحرا و مركبى براى دريا تعيين فرمود.
تنبيه:
«لا» در آيه شريفه براى غرض است، پس مراد حق تعالى در خلق اينها، انتفاع بندگان باشد، و چون ذات سبحانى مريد فعل قبيح نيست، پس مراد الهى بر وجه قربت و طاعت و اباحه باشد نه بر طريق حرمت، و لذا انتفاع از آنها به حرام حرام، و مورد مؤاخذه و عقاب خواهد بود، بنابراين اجاره مراكب براى حمل اشياء محرمه حرام، و مال الاجاره حرام، حرام خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (76) فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ (77) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ (78) اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ (79) وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (80)
ترجمه
داخل شويد از درهاى جهنم جاودانيان در آن پس بد است جايگاه تكبر كنندگان
پس صبر كن همانا وعده خدا حق است پس يا مينمايانيم تو را برخى از آنچه وعده ميدهيم بآنها يا ميميرانيم تو را پس بسوى ما بازگردانده ميشوند
و بتحقيق فرستاديم پيغمبرانى پيش از تو بعضى از آنها كسانى هستند كه خوانديم قصه ايشانرا بر تو و بعضى از آنها كسانى هستند كه نخوانديم قصه ايشان را بر تو
جلد 4 صفحه 541
و روا نبود براى پيغمبرى كه بياورد معجزى مگر بدستور خدا پس چون بيايد فرمان خدا حكم شود بحق و زيان نمايند آنجا اهل باطل
خدا است آنكه قرار داد براى شما چهارپايان را تا سوار شويد بعض آنها را و بعضى از آنها را بخوريد
و براى شما در آنها منفعتها است و تا برسيد بوسيله سوار شدن بر آنها بحاجتى كه در دلهاى شما است و بر آنها و بر كشتى حمل كرده ميشويد.
تفسير
خداوند متعال در روز قيامت بكفار سابق الذكر خطاب ميفرمايد كه داخل شويد در جهنم از درهاى هفتگانه آن كه هر يك مخصوص بدستهاى است و قبلا بيان شده و بدانيد كه بايد هميشه آنجا باشيد و بد جايگاهى است آن براى اهل تكبر از عبادت خدا و سركشى از فرمان پيغمبر او يعنى بسيار سخت و ناگوار است توقف در آنجا و به پيغمبر خاتم در مقابل آزار و انكار آنها دستور فرموده كه صبر و بردبارى فرمايد و بداند كه وعده عذاب خداوند آنها را حق و محقّق است و تخلّف پذير نيست نهايت آنكه يا در دنيا ارائه ميدهد به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم خوارى و ذلّت و قتل و اسارت آنها را يا در آخرت با حضور آن حضرت آنها را بجزاى كامل اعمالشان خواهد رسانيد چون بازگشت تمام خلق بحكم او است و اينكه فرموده بعض آنچه وعده داديم براى آنست كه عذاب كامل آنها در قيامت است كه بر هر تقدير بايد بكفار برسد چه در دنيا معذّب شده باشند چه نشده باشند و خداوند براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و اصرار كفار بر كفر و آزار اشاره فرموده است بقصص انبياء عظام و صدمات ايشان از اقوامشان كه پارهاى از آنها در قرآن ذكر شده و بيشتر ذكر نشده چون در خصال از ائمه اطهار نقل نموده كه عدد ايشان يكصد و بيست و چهار هزار بوده و در مجمع هشت هزار نيز نقل نموده كه چهار هزار از بنى اسرائيل و چهار هزار از غير آنها بودهاند و معتمد قول اول است و بنا نبوده كه پيغمبرى بدلخواه خود يا قومش هر معجزهاى كه بخواهد يا بخواهند بياورد چون معجزه خلاف جريان امور است بر وفق عادت و بايد ضرورتى باشد كه ايجاب كند آنرا و مصلحتى كه اهمّ از مصلحت جريان امور عادى باشد و خداوند مقدّر فرموده است بمقتضاى حكمت و مصلحت براى هر پيغمبرى معجزى را كه ثابت شود بر اهل انصاف نبوت او به آن نه آنكه واگذار نموده
جلد 4 صفحه 542
باشد جريان امور را باختيار كسانى تا بدلخواه خودشان هر روز چيز نو ظهور و خلاف عادتى مشاهده نمايند يا از آن بهرهمند گردند و چون بيايد فرمان خداوند بعذاب كفار خواه در دنيا باشد خواه در آخرت حكم الهى بحق و صدق و عدل صادر گردد كه نجات اهل حق و عذاب اهل باطل است و زيانى بالاتر از معذّب شدن بعذاب الهى و محروم شدن از نعم نامتناهى نيست و خداوند انعام را كه شتر و گاو و گوسفند باشد خلق فرموده براى استفاده بندگان از خود آنها بسوارى و خوردن گوشتشان نهايت آنكه استفاده از گوسفند منحصر بخوردن و استفاده از شتر اعمّ از خوردن و سوارى است و استفاده از گاو غالبا خوردن و احيانا سوارى است و نيز از منافع حاصله از آنها مانند شير و پشم و كرك و امثال آنها و براى رسيدن بندگان باغراض و آمال خودشان بوسيله سوارى يا بار نمودن بر آنها در سفرهاى تجارتى يا سياحتى و فرموده بر بعضى انعام كه شتر باشد و بر كشتى خود و زنانتان و اطفال و اموالتان حمل كرده ميشويد در صحرا و دريا و بعضى انعام در اين آيه را مخصوص بشتر دانستهاند چون عرب آن را كشتى بيابان خوانده و اينجا با فلك ازدواج شده است و شتر است كه واجد هر دو ثمر سوارى و خوردن است و فرد اكمل انعام و اين تذكّرات موجب تشكّر از نعم بىپايان خداوند منّان خواهد شد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اللّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَنعامَ لِتَركَبُوا مِنها وَ مِنها تَأكُلُونَ (79) وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبلُغُوا عَلَيها حاجَةً فِي صُدُورِكُم وَ عَلَيها وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلُونَ (80)
خداوند خدائيست که قرار داد براي شما چهارپاياني را اينكه بعضي آنها براي سواري شما است مثل اسب و ماديان و قاطر و الاغ و شتر و بعضي آنها را مأكل خود قرار ميدهيد مثل گوسفند، بز، و گاو و شتر و از براي شما در اينکه انعام منافعيست از شير و پوست و لحم و استخوان و جلد و پشم و روده و غير اينها و براي اينكه شما را بحوائج شخصيّه که داريد در قلوب خود ميرساند در اثر سواري و بر آنها و بر كشتي حمل بارها ميكنيد.
در آيات الهي نعم خود را بر بندگان بيان ميفرمايد چنانچه در بسياري از آيات بيان فرموده که من جمله خلقت انعام است و الّا مآكل انسان و مراكب او و البسه او از طيور و مزارع و اشجار و ماهيان دريا بسيار است و اشاره فرموده در آيات ديگر و منافع انعام بسيار است که از جمله آنها سواريست و امروز مراكب ديگر هم داريم مثل اتومبيلها و ريل و طيّاره و غير اينها لذا ميفرمايد:
اللّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَنعامَ لِتَركَبُوا مِنها و از جمله آنها براي اكل است وَ مِنها تَأكُلُونَ.
جلد 15 - صفحه 404
و منافع ديگر آنها از پشم آنها لباس و فرش تشكيل ميدهيد و از جلود آنها كفش و لبس و غير اينها از لحوم آنها اكل و از تمام اجزاء آنها حتّي از فضول آنها استفاده ميكنيد که ميفرمايد وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ.
و من جمله براي حمل اثقال وَ لِتَبلُغُوا عَلَيها حاجَةً فِي صُدُورِكُم وَ عَلَيها وَ عَلَي الفُلكِ تُحمَلُونَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 80)- از این گذشته استفادههای فراوان دیگری نیز از آنها میشود، همانگونه که آیه شریفه به آن اشاره کرده، میفرماید: «و برای شما در آنها منافع بسیاری (جز اینها) است» (وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ).
از شیر و پشم و پوست و سایر اجزای آنها استفاده میکنید و حتی فضولات بدن آنها نیز در کشاورزی و غیره قابل استفاده است.
سپس میافزاید منظور دیگر از آفرینش آنها این بوده: «تا بوسیله آنها به مقصدی که در دل دارید برسید» (وَ لِتَبْلُغُوا عَلَیْها حاجَةً فِی صُدُورِکُمْ).
تعبیر فوق میتواند اشاره به استفادههای تفریحی، هجرت و سیاحت، مسابقهها و گاه کسب ابهت و مانند آن باشد.
و از آنجا که اینها همه وسیله مسافرت در خشکی هستند، در پایان آیه میافزاید: «و بر آنها (چهار پایان) و بر کشتیها سوار میشوید» (وَ عَلَیْها وَ عَلَی الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ).
در کشتیها خاصیتی آفرید که با تمام ثقل و سنگینی بر روی آب باقی بماند، و جریان بادها را آن چنان منظم قرار داده که میتوان از آنها در مسیرهای معینی پیوسته استفاده کرد و «با آن به دیدار آشنا رسید».
نکات آیه
۱ - دام ها، غیر از سوار شدن و خوردن، داراى منافع و فواید گوناگون دیگرى (استفاده از شیر، پشم، پوست و...) مى باشند. (جعل لکم الأنعم لترکبوا ... و لکم فیها منفع)
۲ - تأمین خواسته ها و نیازهاى بشر در سیر و سفر خویش، از حکمت هاى آفرینش شتران (و لتبلغوا علیها حاجة فى صدورکم)
۳ - سوار شدن و تأمین خواسته ها و نیازهاى بشر در سیر و سفر خویش، حکمت اصلى آفرینش شتران (لترکبوا منها ... و لتبلغوا علیها حاجة فى صدورکم) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که لام تعلیل تنها بر سر «لترکبوا» و «لتبلغوا...» آمده است; نه براى منافع دیگر و حمل و نقل.
۴ - دست یابى به خواسته ها و مقاصد مهم بشر (چون هجرت، جهاد، کسب دانش و...) از حکمت هاى آفرینش شتران * (و لتبلغوا علیها حاجة فى صدورکم) تنوین «حاجة» براى تفخیم است و مقید شدن حاجت به «فى صدورکم» (حاجتى که در دل دارید) نشانگر این نکته است که شتران افزون بر تأمین نیازهاى مادى و خوراکى بشر، وسیله اى مناسب براى دست یابى بشر (به ویژه بشر آن روز) به مقاصد و منافع مهم (چون هجرت، جهاد، کسب دانش و ...) مى باشند.
۵ - شتران و کشتى ها، از وسایل فراهم شده از سوى خداوند، براى حمل و نقل انسان ها در دریا و خشکى (و علیها و على الفلک تحملون)
موضوعات مرتبط
- انسان: تأمین نیازهاى انسان ۲، ۳
- چهارپایان: فواید پشم چهارپایان ۱; فواید پوست چهارپایان ۱; فواید چهارپایان ۱; فواید شیر چهارپایان ۱
- حمل ونقل: وسایل حمل ونقل ۲، ۳; وسایل حمل ونقل دریایى ۵; وسایل حمل ونقل زمینى ۵
- شتر: جهاد با شتر ۴; سوارى از شتر ۴; فلسفه خلقت شتر ۲، ۳، ۴; فواید شتر ۲، ۳، ۴، ۵; مسافرت با شتر ۲، ۳، ۵; هجرت با شتر ۴
- کشتى: فواید کشتى ۵