ریشه نجو: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
نَجْو و نَجاة به معنى خلاص شدن است. [غافر:41]. اى قوم چه شده كه من شمارا به خلاصى از آتش مى‏خوانم و شما مرا به آتش. در مصباح گفته «نَجامِنَ الْهَلاكِ: خَلَصَ» راغب گفته: نجاء در اصل به معنى انفصال از شى‏ء است و از آنست «نَجا فُلانٌ مِنْ فُلانٍ» فلان كس از فلانى جدا شد. فعل آن در قرآن مجيد ثلاثى و از باب افعال و تفعيل به كار رفته است [يوسف:45]. [شعراء:170]. [اعراف:72]. راغب گويد: به مكان مرتفع نجوة و نجات گویند که به واسطه ارتفاع از مكانهاى اطراف جدا شده و به قولى از سيل نجات يافته و خلاص شده است.
نَجْو و نَجاة به معنى خلاص شدن است. [غافر:41]. اى قوم چه شده كه من شمارا به خلاصى از آتش مى‏خوانم و شما مرا به آتش. در مصباح گفته «نَجامِنَ الْهَلاكِ: خَلَصَ» راغب گفته: نجاء در اصل به معنى انفصال از شى‏ء است و از آنست «نَجا فُلانٌ مِنْ فُلانٍ» فلان كس از فلانى جدا شد. فعل آن در قرآن مجيد ثلاثى و از باب افعال و تفعيل به كار رفته است [يوسف:45]. [شعراء:170]. [اعراف:72]. راغب گويد: به مكان مرتفع نجوة و نجات گویند که به واسطه ارتفاع از مكانهاى اطراف جدا شده و به قولى از سيل نجات يافته و خلاص شده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
من:100, ه:91, ف:59, هم:55, ل:49, کم:46, نا:37, الذين:35, ب:35, ى:33, امن:31, اهل:30, ک:30, قول:28, کون:28, اذ:25, فى:25, ظلم:25, الا:25, مع:25, ما:25, انن:23, ها:23, ن:22, اله:22, ان:22, لا:22, وله:22, الله:22, الى:22, لما:21, قوم:21, علم:20, رسل:20, نجو:20, ثم:19, على:19, اذا:18, اول:18, وقى:17, رحم:17, فرعون:17, لوط:17, ذلک:17, ربب:16, برر:16, عمل:16, هما:16, بين:16, عدو:16, نظر:16, امر:16, عن:16, سرر:16, عذب:15, جمع:15, ارض:15, ايى:15, دعو:15, صدق:15, الذى:15, جىء:15, قد:15, اثم:15, نهى:15, عظم:15, نن:15, کذب:14, مرء:14, يا:14, انس:14, جعل:14, نصر:14, عصى:14, ذکر:14, عصو:14, غمم:14, طهر:14, بنو:13, يدى:13, خلص:13, کرب:13, دين:13, شىء:13, ا:13, هذه:13, شکر:13, وعد:13, جوب:13, قدم:13, فتن:13, حزن:13, نعم:13, خوف:13, لم:13, کبر:13, هو:13, موسى:13, عود:13, غرق:13, سمع:13, سحر:13, قرى:12, سوء:12, بحر:12, سوم:12, اسرائيل:12, اوى:12, بعد:12, التى:12, ندى:12, يوم:12, عند:12, اخر:12, حشر:12, خير:12, فلک:12, کفر:12, حکم:12, ندو:12, رقب:12, زکريا:12, تبع:12, هون:12, فتح:12, حقق:12, هود:12, قتل:12, هل:12, کلل:12, عجز:12, خسر:12, حسب:12, نزع:12, او:12, فسد:12, کسب:12, ثلث:11, قصص:11, صالح:11, ثمم:11, يمن:11, طور:11, قضى:11, جنن:11, وهب:11, جنب:11, شعب:11, غبر:11, هارون:11, کلا:11, فرق:11, نور:11, ثوى:11, انتم:11, نزل:11, کثر:11, خفى:11, بدن:11, قلى:11, حتم:11, اخذ:11, ظنن:11, ضرع:11, زلف:11, هذان:11, بلى:11, صحب:11, صلح:11, شطن:11, قرب:11, قدر:11, ائى:11, شعيب:11, رود:11, ليس:11, تجر:11, قلب:11, سمو:11, نفس:11, حرق:11, جهنم:11, قبل:11, الم:11, ملل:11, سفن:11, قلل:11, طوفان:11, عرض:11, وذر:11, بيت:11, اتى:11, مريم:11, لظى:11, کيد:11, طود:11, ربع:11, نوح:11, منن:11, احد:11, هلک:11, طوف:11, حلم:11, حفظ:11, يئس:11, شرک:11, ردد:11, سلم:11, بغى:11, غير:11, سرع:11, غلظ:11, ذا:11, لهو:11, تلک:11, لعب:11, نحن:11, وجه:11, جحد:11, عاد:11, بئس:11, رئى:11, امم:11, لدى:11, حصب:11, نسى:11, عبد:11, هدى:11, عدل:11, شوى:11, سرف:11, لعل:11, دلل:11, خلد:11, فضل:11, فعل:11, خبر:11, صير:11, وحى:11, عمر:11, توب:11, شفق:11, صعق:11, فتى:11, انا:11, اياه:11, وحد:11, جرم:11, خرج:11, حمد:11, هذا:11, برک:11, لقى:11, فتو:10, غيب:10, شحن:10, ورد:10, فرى:10, عمران:10, خبث:10, لبث:10, جثو:10, اخو:10, ذرر:10, قصد:10, خمس:10, سود:10, فوز:10, ترف:10, رجل:10, مدن:10, خلف:10, کتب:10, ذبح:10, عرف:10, بشر:10, سنو:10, ام:10, ابو:10, قطع:10, عين:10, نبء:10, ضرر:10, قرر:10, ذرع:10, دبر:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۸

تکرار در قرآن: ۸۴(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

نَجْو و نَجاة به معنى خلاص شدن است. [غافر:41]. اى قوم چه شده كه من شمارا به خلاصى از آتش مى‏خوانم و شما مرا به آتش. در مصباح گفته «نَجامِنَ الْهَلاكِ: خَلَصَ» راغب گفته: نجاء در اصل به معنى انفصال از شى‏ء است و از آنست «نَجا فُلانٌ مِنْ فُلانٍ» فلان كس از فلانى جدا شد. فعل آن در قرآن مجيد ثلاثى و از باب افعال و تفعيل به كار رفته است [يوسف:45]. [شعراء:170]. [اعراف:72]. راغب گويد: به مكان مرتفع نجوة و نجات گویند که به واسطه ارتفاع از مكانهاى اطراف جدا شده و به قولى از سيل نجات يافته و خلاص شده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
نَجَّيْنَاکُمْ‌ ۱
فَأَنْجَيْنَاکُمْ‌ ۱
نَجْوَاهُمْ‌ ۳
يُنَجِّيکُمْ‌ ۲
أَنْجَانَا ۱
فَأَنْجَيْنَاهُ‌ ۶
نَجَّانَا ۲
أَنْجَيْنَاکُمْ‌ ۲
أَنْجَيْنَا ۴
أَنْجَيْتَنَا ۱
أَنْجَاهُمْ‌ ۱
فَنَجَّيْنَاهُ‌ ۳
نَجِّنَا ۱
نُنَجِّيکَ‌ ۱
نُنَجِّي‌ ۲
نُنْجِ‌ ۱
نَجَّيْنَا ۵
نَجَّيْنَاهُمْ‌ ۲
نَاجٍ‌ ۱
نَجَا ۱
نَجِيّاً ۲
فَنُجِّيَ‌ ۱
أَنْجَاکُمْ‌ ۱
لَمُنَجُّوهُمْ‌ ۱
نَجْوَى‌ ۲
نَجَّاکُمْ‌ ۱
فَنَجَّيْنَاکَ‌ ۱
النَّجْوَى‌ ۴
فَأَنْجَيْنَاهُمْ‌ ۱
نَجَّيْنَاهُ‌ ۵
نُنْجِي‌ ۱
نَجِّنِي‌ ۵
نَجَوْتَ‌ ۱
فَأَنْجَاهُ‌ ۱
لَنُنَجِّيَنَّهُ‌ ۱
مُنَجُّوکَ‌ ۱
نَجَّاهُمْ‌ ۲
نَجَّيْنَاهُمَا ۱
يُنَجِّي‌ ۱
النَّجَاةِ ۱
يَتَنَاجَوْنَ‌ ۱
تَنَاجَيْتُمْ‌ ۱
تَتَنَاجَوْا ۱
تَنَاجَوْا ۱
نَاجَيْتُمُ‌ ۱
نَجْوَاکُمْ‌ ۲
تُنْجِيکُمْ‌ ۱
يُنْجِيهِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط