طه ١١٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بدینسان فرستادیمش قرآنی عربی و گردانیدیم در آن از تهدید شاید پرهیزکاری کنند یا پدید آرد برای ایشان یادآوری را | |-|معزی=و بدینسان فرستادیمش قرآنی عربی و گردانیدیم در آن از تهدید شاید پرهیزکاری کنند یا پدید آرد برای ایشان یادآوری را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = | {{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::113|١١٣]] | قبلی = طه ١١٢ | بعدی = طه ١١٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کَذلِکَ»: همچنین. عطف بر (کَذلِکَ) در آیه است. «أَنْزَلْناهُ»: بدون مرجع قبلی، برای اشاره به عظمت قرآن و استقرار و حضور آن در اَذهان است. «قُرْآناً عَرَبِیّاً»: حال اوّل و حال دوم بشمارند؛ یا این که (قُرْآناً) حال و (عَرَبِیّاً) صفت آن است (نگا: یوسف / . «صَرَّفْنا»: به شیوههای گوناگون و بیانات مختلف بازگو کردیم (نگا: انعام / ، إسراء / ). «ذِکْراً»: پند و عبرت. بیداری و آگاهی. | «کَذلِکَ»: همچنین. عطف بر (کَذلِکَ) در آیه است. «أَنْزَلْناهُ»: بدون مرجع قبلی، برای اشاره به عظمت قرآن و استقرار و حضور آن در اَذهان است. «قُرْآناً عَرَبِیّاً»: حال اوّل و حال دوم بشمارند؛ یا این که (قُرْآناً) حال و (عَرَبِیّاً) صفت آن است (نگا: یوسف / . «صَرَّفْنا»: به شیوههای گوناگون و بیانات مختلف بازگو کردیم (نگا: انعام / ، إسراء / ). «ذِکْراً»: پند و عبرت. بیداری و آگاهی. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۴
ترجمه
طه ١١٢ | آیه ١١٣ | طه ١١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَذلِکَ»: همچنین. عطف بر (کَذلِکَ) در آیه است. «أَنْزَلْناهُ»: بدون مرجع قبلی، برای اشاره به عظمت قرآن و استقرار و حضور آن در اَذهان است. «قُرْآناً عَرَبِیّاً»: حال اوّل و حال دوم بشمارند؛ یا این که (قُرْآناً) حال و (عَرَبِیّاً) صفت آن است (نگا: یوسف / . «صَرَّفْنا»: به شیوههای گوناگون و بیانات مختلف بازگو کردیم (نگا: انعام / ، إسراء / ). «ذِکْراً»: پند و عبرت. بیداری و آگاهی.
تفسیر
- آيات ۹۹ - ۱۱۴ سوره طه
- اشاره به اينكه از آيه :((من اعرض عنه فانه يحمل ...(( تجسم اعمال استفاده مى شود
- معناى جمله : ((و نحشر المجرمين يؤ مئذ زرقا
- بيان وضع كوهها در روز قيامت
- حال آدميان در روز قيامت : پيروى داعى ، خشوع اصوات و سود نبخشيدن شفاعت الا من اذن لهالرحمن
- ذلت تمام موجودات در برابر خداوند در قيامت
- معناى آيه : ((ولا تجعل بالقرآن ...(( و اشاره به اينكه از آن استفاده مى شود كه قرآن يكبار دفعتا و بار ديگر تدريجا نازل گرديده است
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته )
- روايتى در نفى رؤ يت خداى تعالى
- چند روايت در ذيل آيه : ((ولا تعجل بالقرآن ...((
نکات آیه
۱ - قرآن، کتابى نازل شده از جانب خداوند، با بیانى فصیح و روشن (و کذلک أنزلنه قرءانًا عربیًّا ) «عربیّاً» یا به معناى فصیح و روشن مى باشد (مفردات راغب) و یا گویاى انتساب به عرب زبانان است (لسان العرب). برداشت یاد شده، ناظر به معناى اول است.
۲ - روشنى بیان در ارائه حقایق و معارف، از ویژگى هاى لازم براى تبلیغ (قرءانًا عربیًّا و صرّفنا فیه من الوعید لعلّهم یتّقون )
۳ - قرآن، نازل شده به زبان عربى، و منطبق با اصول و قواعد آن (و کذلک أنزلنه قرءانًا عربیًّا ) برداشت یاد شده ناظر به این احتمال است که «عربیّاً» به معناى زبان مخصوص عرب باشد.
۴ - قرآن، نام کتاب نازل شده بر پیامبر(ص) (أنزلنه قرءانًا عربیًّا )
۵ - قرآن، حاوى هشدارها و وعیدهایى گوناگون و متنوع (و صرّفنا فیه من الوعید ) «صرف» و «تصریف» بازگرداندن چیزى از حالتى به حالت دیگر و یا تعویض آن است. گفتنى است که در «تصریف» مبالغه افزون ترى وجود دارد (مفردات راغب). بنابراین مقصود از «صرّفنا...» این است که وعیدها را به شکل هاى گوناگون عرضه کردیم.
۶ - تنوع بیان و ارائه صورت هاى گوناگون آن، از روش هاى قرآن در تبلیغ و تربیت (و صرّفنا فیه من الوعید لعلّهم یتّقون )
۷ - پیدایش روحیه تقوا در انسان، از اهداف نزول قرآن (أنزلنه ... لعلّهم یتّقون)
۸ - بازداشتن مردم از مخالفت با بیان هاى روشن قرآن، فلسفه وعیدها وهشدارهاى قرآن (و صرّفنا فیه من الوعید لعلّهم یتّقون ) تهدید شدن اعراض کنندگان از قرآن در آیات گذشته و نیز جمله «أنزلناه قرآناً عربیّاً» قرینه براین است که متعلق «یتّقون» روى گردانى از قرآن مى باشد.
۹ - ایجاد روحیه تقوا در آدمى، نیازمند به کارگیرى هشدارها و وعیدها است. (و صرّفنا فیه من الوعید لعلّهم یتّقون )
۱۰ - متذکر و متنبّه ساختن آدمیان، از اهداف قرآن و بیانات روشن آن (و صرّفنا فیه من الوعید لعلّهم ... أو یحدث لهم ذکرًا ) «ذکر» نقطه مقابل نسیان است (مقاییس اللغة) بنابراین «ذکر»; یعنى، فراموش نکردن و در خاطر زنده نگه داشتن.
۱۱ - خداوند، سامان دهنده الفاظ و کلمات قرآن و هشدار دهنده انسان هادر قالب آیاتى گوناگون (أنزلنه قرءانًا عربیًّا و صرّفنا فیه من الوعید ) توصیف قرآن به عربى بودن (در حال نزول)، حاکى از این است که علاوه بر محتواى قرآن، الفاظ آن نیز مستند به خداوند است.
۱۲ - معارف قرآن، قابل درک براى مردم (و صرّفنا فیه من الوعید لعلّهم یتّقون )
۱۳ - هشدارهاى مکرر و متنوع قرآن را باید جدى گرفت و معارف و تعالیم آن را به خاطر سپرد. (أنزلنه ... لعلّهم یتّقون أو یحدث لهم ذکرًا ) «لعلّ» براى اظهار امیدوارى است، و در کلام خداوند، مراد امید مخاطبان است; یعنى، مخاطبان را به بهره گیرى از شرایط فراهم شده دعوت مى کند و بیان مى دارد که جا دارد به نتیجه آن امیدوار باشند.
۱۴ - تشریح حوادث قیامت و آینده مجرمان، زمینه ساز پیدایش تقوا و رفع غفلت از انسان (و کذلک أنزلنه ... لعلّهم یتّقون أو یحدث لهم ذکرًا) حرف «کاف» در «کذلک» براى تشبیه است و آیات گذشته را نمونه اى از نزول آیات الهى براى ایجاد تقوا و تذکر، معرفى مى کند.
موضوعات مرتبط
- انسان: تنبه انسان ۱۰
- تبلیغ: تنوع بیان در تبلیغ ۶; روش تبلیغ ۶; شرایط تبلیغ ۲; فصاحت در تبلیغ ۲
- تذکر: تذکر به انسان ۱۰
- تقوا: زمینه تقوا ۷، ۹، ۱۴
- خدا: نقش خدا ۱۱
- ذکر: ذکر وعیدهاى قرآن ۱۳
- غفلت: زمینه رفع غفلت ۱۴
- قرآن: تعالیم قرآن ۵; تنوع بیانى قرآن ۵، ۱۱; سهولت فهم قرآن ۱۲; عربیت قرآن ۳; فصاحت قرآن ۱; فلسفه نزول قرآن ۷، ۱۰; فلسفه وعیدهاى قرآن ۸; ممانعت از مخالفت با قرآن ۸; منشأ تدوین قرآن ۱۱; وحیانیت قرآن ۱; وضوح قرآن ۱، ۱۲; وعیدهاى قرآن ۵، ۱۱; ویژگیهاى قرآن ۱، ۳
- قیامت: تبیین حوادث قیامت ۱۴
- گناهکاران: تبیین فرجام گناهکاران ۱۴
- محمد(ص): کتاب آسمانى محمد(ص) ۴
- وعید: آثار وعید ۹