گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
و وجه اين كه مشركان، همیشه از انبياى خود مى خواستند كه ملائكه را بر ايشان بياورند و نشانشان دهند، اين اعتقاد خرافى بود كه: بشر، موجودى است مادى و فرو رفته در آلودگی هاى شهوت و غضب، و او با اين تيرگی اش نمى توانند با عالَم بالا - كه نور محض و طهارت خالص است - تماس داشته باشد، و ميان اين و آن هيچ مناسبتى نيست.  
و وجه اين كه مشركان، همیشه از انبياى خود مى خواستند كه ملائكه را بر ايشان بياورند و نشانشان دهند، اين اعتقاد خرافى بود كه: بشر، موجودى است مادى و فرو رفته در آلودگی هاى شهوت و غضب، و او با اين تيرگی اش نمى توانند با عالَم بالا - كه نور محض و طهارت خالص است - تماس داشته باشد، و ميان اين و آن هيچ مناسبتى نيست.  


پس كسى كه ادعاى نوعى اتصال و ارتباط با آن را مى كند، بايد بعضى از سكنه و اهل آن عالَم را با خود بياورد تا او وى را در دعوتش تصديق و يارى كند.
پس كسى كه ادعاى نوعى اتصال و ارتباط با آن را مى كند، بايد بعضى از سكنه و اهل آن عالَم را با خود بياورد تا او، وى را در دعوتش تصديق و يارى كند.


آرى، بت پرستان، علاوه بر اين پندار غلط، ملائكه را آلهه مى دانستند و چون خداى سبحان را قابل پرستش نمى دانستند و معناى دعوت انبياء در چنين جوّى اين مى شد كه اين آلهه خيالى، شايسته عبادت و اختياردار شفاعت نيستند، و از نظر آنان، اين دعوى محتاج به دليل بود. لذا مى گفتند: خود ملائكه را بياوريد تا بگويند و اعتراف كنند كه ما معبود نيستيم، و انبياء در دعوت خود راست مى گويند.
آرى، بت پرستان، علاوه بر اين پندار غلط، ملائكه را آلهه مى دانستند و چون خداى سبحان را قابل پرستش نمى دانستند و معناى دعوت انبياء در چنين جوّى اين مى شد كه اين آلهه خيالى، شايسته عبادت و اختياردار شفاعت نيستند، و از نظر آنان، اين دعوى محتاج به دليل بود. لذا مى گفتند: خود ملائكه را بياوريد تا بگويند و اعتراف كنند كه ما معبود نيستيم، و انبياء در دعوت خود راست مى گويند.
۱۴٬۵۲۵

ویرایش