گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
«'''رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كفَرُوا لَوْ كانُوا مُسلِمِينَ'''»:
«'''رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كفَرُوا لَوْ كانُوا مُسلِمِينَ'''»:


اين جمله، مقدمه است براى نقل تهمت هايى كه به پيغمبر زده و گفتند: «يَا أيُّهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيهِ الذِّكرُ إنَّكَ لَمَجنُون». در حقيقت، جمله مورد بحث هشدار می دهد كه كفار با وجود كفرى كه دارند، به زودى پشيمان شده، آرزو مى كنند كه: اى كاش تسليم خدا شده بوديم و به او و به كتابش ايمان آورده بوديم. اما وقتى اين آرزو را مى كنند كه ديگر كار از كار گذشته است و ديگر راهى به اسلام و ايمان ندارند.
اين جمله، مقدمه است براى نقل تهمت هايى كه به پيغمبر زده و گفتند: «يَا أيُّهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيهِ الذِّكرُ إنَّكَ لَمَجنُون».  
 
در حقيقت، جمله مورد بحث هشدار می دهد كه كفار با وجود كفرى كه دارند، به زودى پشيمان شده، آرزو مى كنند كه: اى كاش تسليم خدا شده بوديم و به او و به كتابش ايمان آورده بوديم. اما وقتى اين آرزو را مى كنند كه ديگر كار از كار گذشته است و ديگر راهى به اسلام و ايمان ندارند.


پس مراد از جملۀ «رُبَمَا يَوَدُّ»، ودادت و اظهار علاقه از روى آرزو است، نه مطلق ودادت و محبت. به دليل جملۀ «لَو كَانُوا مُسلِمِين»، كه در مقام بيان آن مودت است. چون كلمۀ «لَو» و همچنين كلمۀ «كَانُوا» دلالت دارند بر اين كه ودادت ايشان، ودادت آرزو است، و اين كه آرزو مى كنند: اى كاش در گذشته - كه از دست داده اند و ديگر باز نمی گردد - اسلام مى داشتند. نه اين كه اى كاش امروز داراى اسلام و ايمان باشند. پس مقصود آرزوى اسلام در زندگى دنيا است.
پس مراد از جملۀ «رُبَمَا يَوَدُّ»، ودادت و اظهار علاقه از روى آرزو است، نه مطلق ودادت و محبت. به دليل جملۀ «لَو كَانُوا مُسلِمِين»، كه در مقام بيان آن مودت است. چون كلمۀ «لَو» و همچنين كلمۀ «كَانُوا» دلالت دارند بر اين كه ودادت ايشان، ودادت آرزو است، و اين كه آرزو مى كنند: اى كاش در گذشته - كه از دست داده اند و ديگر باز نمی گردد - اسلام مى داشتند. نه اين كه اى كاش امروز داراى اسلام و ايمان باشند. پس مقصود آرزوى اسلام در زندگى دنيا است.
خط ۱۱۸: خط ۱۲۰:
جملۀ «فَسَوفَ يَعلَمُونَ»، به منزله تعليل دستوری است كه داده است، و معنايش اين است كه: از اين جهت احتياجى به استدلال و احتجاج نيست، كه خودشان به زودى مى فهمند. چون حق و حقيقت، بالاخره يك روزى ظاهر خواهد گرديد.
جملۀ «فَسَوفَ يَعلَمُونَ»، به منزله تعليل دستوری است كه داده است، و معنايش اين است كه: از اين جهت احتياجى به استدلال و احتجاج نيست، كه خودشان به زودى مى فهمند. چون حق و حقيقت، بالاخره يك روزى ظاهر خواهد گرديد.


در اين آيه شريفه، علاوه بر مطلب فوق، اين كنايه هم هست كه اين بيچارگان از زندگی شان، جز خوردن و سرگرمى به لذات مادى و دلخوش داشتن به صرف آرزوها و خيالات واهى، بهره ديگرى ندارند. يعنى در حقيقت، مقام خود را تا افق حيوانات و چهارپايان پايين آورده اند، و چون چنين است، سزاوار است آن ها را به حال خود واگذار كنى و داخل انسان حسابشان نكنى، و احتجاج به حجت هاى صحيح خود را كه همه بر اساسعقل سليم و منطق انسانى است، بى مقدار نسازى.
در اين آيه شريفه، علاوه بر مطلب فوق، اين كنايه هم هست كه اين بيچارگان از زندگی شان، جز خوردن و سرگرمى به لذات مادى و دلخوش داشتن به صرف آرزوها و خيالات واهى، بهره ديگرى ندارند. يعنى در حقيقت، مقام خود را تا افق حيوانات و چهارپايان پايين آورده اند، و چون چنين است، سزاوار است آن ها را به حال خود واگذار كنى و داخل انسان حسابشان نكنى، و احتجاج به حجت هاى صحيح خود را كه همه بر اساس عقل سليم و منطق انسانى است، بى مقدار نسازى.


«'''وَ مَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلّا وَ لهََا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ * ... وَ مَا يَستَأخِرُونَ'''»:
«'''وَ مَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلّا وَ لهََا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ * ... وَ مَا يَستَأخِرُونَ'''»:
خط ۱۲۶: خط ۱۲۸:
رهايشان كن، كه ايشان در اين زندگى دنيا اسلام آور نيستند. تنها وقتى خواهان آن مى شوند كه اجلشان رسيده باشد، و آن هم به اختيار كسى نيست، بلكه براى هر امتى، كتاب معلومى نزد خداست، كه در آن، اجل هايشان نوشته شده، و نمى توانند - حتى يك ساعت - آن را جلو و يا عقب بيندازند.
رهايشان كن، كه ايشان در اين زندگى دنيا اسلام آور نيستند. تنها وقتى خواهان آن مى شوند كه اجلشان رسيده باشد، و آن هم به اختيار كسى نيست، بلكه براى هر امتى، كتاب معلومى نزد خداست، كه در آن، اجل هايشان نوشته شده، و نمى توانند - حتى يك ساعت - آن را جلو و يا عقب بيندازند.


اين دو آيه دلالت دارند بر اين كه: همان طور كه فرد فرد بشر، داراى كتاب و اجل و سرنوشتى هستند، امت هاى مختلف بشرى نيز، داراى كتاب هستند. اين دو آيه، كتاب امت ها را خاطرنشان مى سازد، و در آيه «وَ كُلّ إنسَانٍ ألزَمنَاهُ طَائِرَهُ فِى عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيَامَةِ كِتَاباً يَلقَاهُ مَنشُوراً»، كتاب افراد را متذكر است.
اين دو آيه دلالت دارند بر اين كه: همان طور كه فرد فرد بشر، داراى كتاب و اجل و سرنوشتى هستند، امت هاى مختلف بشرى نيز، داراى كتاب هستند. اين دو آيه، كتاب امت ها را خاطرنشان مى سازد، و در آيه «وَ كُلَّ إنسَانٍ ألزَمنَاهُ طَائِرَهُ فِى عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيَامَةِ كِتَاباً يَلقَاهُ مَنشُوراً»، كتاب افراد را متذكر است.


«'''وَ قَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّك لَمَجْنُونٌ'''»:
«'''وَ قَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّك لَمَجْنُونٌ'''»:
۱۴٬۵۲۰

ویرایش