نتایج جستجو

«مأوى» گرفته شده، که به معناى «جایگاه امن و امان» است; اشاره به این که این جوانان (اصحاب کهف) فرارى از محیط فاسد، هنگامى که به غار رسیدند، احساس آرامش کردند

فکرى توام است، و گاه گفته اند که «حلم» به معناى رؤیا و خواب دیدن است، و چون جوانان، مقارن بلوغ، صحنه هایى در خواب مى بینند که سبب احتلام آنها مى شود، این واژه

بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن، و راه نجاتی برای ما فراهم ساز!» |آن‌گاه كه آن جوانان به سوى غار

از نیاکان ۶، ۸; زمینه تقلید کورکورانه ۷ جامعه: آسیب شناسى جامعه ۸ جوانان: اهمیت جوانان ۹ رشد: موانع رشد فکرى ۸ شرک: شرک عبادى ۴، ۶ شعیب(ع): اخلاق پسندیده

[برای خدمت] پیرامونشان می گردند، پسرانى همواره جوان گردشان مى‌چرخند، جاودانه جوانان بر گرد آنان می‌گردند پسرانى هماره نوجوان [به خدمت‌] پيرامون ايشان مى‌گردند،

همین اصحاب سبت است که پیرمردان سرجنبانانِ شکم پرست و شهوت پرستشان به خوک، و جوانان مقلّد، چشم و گوش بسته ـ که اکثریت را تشکیل مى دادند ـ به میمون تغییر چهره

«الرَّقِیمِ»: کتیبه. لوحه. «أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ»: گروهی از جوانان مؤمن و هوشمند بودند که از دست طاغوت عصر خویش به غاری پناه بردند، و بعدها

از تولد او نوزادان پسر را مى‏كشت. شايد هم نمى‏خواست بنى اسرائيل به وسيله جوانان تازه به دوران رسيده نيرومند شوند رجوع شود به «موسى» فصل ولادت. به عقيده

باشند) قوم چون از ماجراى ميهمانان با خبر شدند به خانه لوط رو كردند (تا مگر جوانان را از دست لوط گرفته و عمل منافى عفت به جا آورند) لوط چون هجوم آنها را مشاهده

میوه هاى متنوع و گوناگون در بهشت پیشتازان (سابقون) (و فکهة ممّا یتخیّرون) ۲ - جوانان خدمت گذار، آماده پذیرایى از پیشتازان (سابقون) در بهشت با هر نوع میوه اى

پرندگان مى شود. «ممّایشتهون» (آنچه دلشان مى خواهد) تأکید بر هیمن معنا است. ۲ - جوانان خدمت گذار، پذیرایى کننده پیشتازان (سابقون) در بهشت باگوشت انواع پرندگان

بود. پیرمردان زیر پرچم‌ها استوار مى بودند و جوانان به جنگ و کشتار و برداشت غنائم مى پرداختند. پیرمردها به جوانان مى گفتند: ما را در غنائم خود شریک کنید زیرا

بى‌حاصل. و گويند «لهو» عملى است كه جوانان از سر شهوت كنند. و «لعب» بازى كودكان است، يعنى دنيا به سرعت انقضا و زوال، به لهو جوانان و لعب كودكان مى‌ماند كه يكجا

و هفتاد هزار نفر بودند، و عدد مجموع قوم او از زنان و اطفال و پيرمردان و جوانان يك ميليون و دويست هزار بودند، اما فرعون ايشان را نسبت به لشگر خود كم شمرد،

منازعه مى‏كردند، به قرينه آيه [كهف:19]. به نظر مى‏آيد واللَّه العالم اين جوانان موحد درباره معاد تاريكيهائى در دل داشته‏اند كه نتوانسته‏اند درست بدان جواب

بودند و اخيرا بى‌شرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكه‌ئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل

بودند و اخيرا بى‌شرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكه‌ئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل

شجاعت بود، جوانان را جذب و طرفداران بيشترى پيدا كرد. با اينكه نظر مبارك شخص پيامبر صلى الله عليه و آله ماندن در شهر بود، ولى به احترام احساسات جوانان، از رأى

بود که ابر قدرتهای گرگ صفت در لباس ورزش و تفریح، نقشه‌های شوم خود را میان جوانان به نام ورزش و مسابقات منطقه‌ای یا جهانی پیاده نکنند. تفسیر آیات ۱- برادران

بودند و اخيرا بى‌شرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكه‌ئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل