۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
<span id='link203'><span> | <span id='link203'><span> | ||
==سرزنش | ==سرزنش مؤمنان، به دلیل سستى به هنگام جنگ == | ||
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ | «'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فى سبَِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلى الاَرْضِ ...'''»: | ||
كلمۀ «اثَّاقَلتُم»، اصلش «تَثَاقَلتُم» بوده، مانند «ادَّارَكُوا» كه اصلش «تَدَارَكُوا» بوده، و همچنين كلماتى ديگر نظير آن، و گويا در اين كلمه معناى ميل نهفته شده، و به همين جهت با كلمۀ «إلى» متعدى شده، و گفته شده است: «اثَّاقَلتُم إلَى الأرض» و معنايش اين است كه با گرانى ميل كرديد به سوى زمين، و يا اين است كه تثاقل ورزيديد، در حالى كه ميل مى كرديد به زمين. و مقصود از «نفر در راه خدا»، سفر كردن براى جهاد است. | |||
«'''أَ رَضِيتُم بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا مِنَ | «'''أَ رَضِيتُم بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ'''»: | ||
مثل | مثل اين كه در اين جا در كلمۀ «رضا»، معناى قناعت نهفته كه با حرف «مِن» متعدى است، همچنان كه خود ما هم مى گویيم: «من از مال به خوبش راضيم»، يعنى قانعم. و يا مى گویيم: «من از همه اين مردم به دوستى با فلانى راضيم»، يعنى قانعم. | ||
و | و بنابراين، در حقيقت در كلام نوعى عنايت مجاز به كار رفته، و چنين مى فهماند كه زندگى دنيا يك درجه پستى از زندگى آخرت است، و زندگى دنيا و آخرت يكى حساب شده، و مردم مورد نظر آيه از اين زندگى به درجه پستش قناعت كرده اند، و جملۀ «فَمَا مَتَاعُ الحَيَوة الدُّنيَا فِى الآخِرَة إلّا قَلِيلٌ» هم، به اين عنايت مجاز، إشعار دارد. | ||
بنابر آنچه كه | بنابر آنچه كه گذشت، معناى آيه شريفه اين است: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چه شده است شما را وقتى كه پيغمبر «صلى الله عليه و آله و سلم»، (به منظور تعظيم اسم آن جناب در آيه ذكر نشده)، به شما مى گويد براى جهاد بيرون شويد، تثاقل و كُندى مى كنيد، مثل اين كه دلتان نمى خواهد به جهاد برويد، مگر از زندگى آخرت به زندگى دنيا قناعت كرده ايد؟ اگر چنين است، بدانيد كه زندگى دنيا نسبت به زندگى آخرت، جز يك زندگى پست و اندكى نيست. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۷۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۷۴ </center> | ||
در اين آيه و آيه | در اين آيه و آيه بعدش، به مؤمنان عتابى شديد و تهديدى سخت شده، و همچنان كه در روايات شأن نزول آمده، اين آيات با داستان جنگ تبوك انطباق دارد. | ||
«''' | «'''إِلّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَ يَستَبْدِلْ قَوْماً غَيرَكُمْ ...'''»: | ||
عذابى كه در اين آيه بدان انذار و تهديد شده | عذابى كه در اين آيه بدان انذار و تهديد شده اند، مطلق است و قيدى بدان نخورده، و به همين جهت هيچ وجهى نيست كه ما آن را به عذاب آخرت اختصاص دهيم. و چه بسا سياق خود آيه اين معنا را تأييد كند كه منظور از عذاب، عذاب دنيا و يا حدّاقل عذاب دنيا و آخرت است. | ||
و | و اين كه فرمود: «و گروهى را غير از شما مى آورد»، يعنى گروهى را كه چون شما در امتثال اوامر خدا و كوچ كردن در راه او تثاقل و كُندى نمى ورزند. دليل اين معنا، قرينه مقام است. | ||
«''' | «''' وَ لَا تَضُرُّوهُ شَيئاً '''» - اشاره است به ناچيزى مخالفت هاى ايشان در درگاه خداى سبحان، و اين كه اگر او بخواهد ايشان را از ميان برداشته، قوم ديگرى را جايگزين ايشان كند، كارى از دستشان برنخواهد آمد. زيرا خداى تعالى از اطاعت ايشان، منفعت و از مخالفتشان ضررى نمى بيند، بلكه نفع و ضررشان، عايد خودشان مى شود. | ||
«''' | «''' وَ اللهُ عَلَى كُلّ شَئٍ قَدِيرٌ '''» - اين جمله، تعليل است براى جملۀ «يُعَذّبكُم عَذَاباً ألِيماً وَ يَستَبدِل قَوماً غَيرَكُم». | ||
<span id='link204'><span> | <span id='link204'><span> | ||
«''' | «'''إِلّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كفَرُوا ثَانىَ اثْنَينِ إِذْ هُمَا فى الْغَارِ'''»: | ||
كلمۀ «ثَانِىَ اثنَين»، به معناى يكى از آن دو تا است. و كلمۀ «غار»، به معناى سوراخ وسيعى است كه در كوه باشد، و مقصود از آن در اين جا، غارى است كه در كوه «ثور» قرار داشته، و اين غار، غير از غاری است كه در كوه «حرا» قرار داشت. و بنابر اخبار بسيارى، رسول خدا «صلى الله عليه و آله» قبل از بعثت، بسيارى از اوقات در آن جا به سر مى برده. و مقصود از «صاحب: همراه» او، بنابر نقل قطعى ابوبكر است. | |||
«'''إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا | «'''إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا'''»: | ||
مقصود از | مقصود از «حزن»، اندوهى است كه از ترس ناشى مى شود. يعنى به همراهش گفت: از ترس تنهایى و غربت و بى كسى و فراوانى دشمن و يكدلى دشمنان من، و اين كه مرا تعقيب كرده اند، غم مخور كه خداى سبحان با ماست، او مرا بر دشمنانم يارى مى دهد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۷۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۷۵ </center> | ||
«'''فَأَنزَلَ اللَّهُ سكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا ...'''»: | «'''فَأَنزَلَ اللَّهُ سكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا ...'''»: | ||
يعنى خداوند سكينت خود را بر رسول خود نازل و رسول خويش را به جنودى كه دشمنان نمى | يعنى: خداوند سكينت خود را بر رسول خود نازل و رسول خويش را به جنودى كه دشمنان نمى ديدند، تأييد نمود، و آن جنود دشمنان را از راه هاى مختلفى از وى منصرف مى كردند، و آن راه هاى مختلف همان عواملى بود كه در انصراف مردم از وارد شدن در غار و دستگير كردن آن جناب مؤثر بود. و در اين كه آن عوامل چه بوده، رواياتى وارد شده كه - إن شاء الله - در بحث روايتى خواهد آمد. | ||
==چند دليل بر اينكه ضمير «عليه» در آیه: «فانزل الله سكينة عليه» به رسول خدا«ص» بر مى گردد== | ==چند دليل بر اينكه ضمير «عليه» در آیه: «فانزل الله سكينة عليه» به رسول خدا«ص» بر مى گردد== |
ویرایش