گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


==مراد از ماه هاى دوازده گانه، در آیه: «إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً...»==
==مراد از ماه هاى دوازده گانه، در آیه: «إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً...»==
از سوى ديگر، اين حساب تنها در كره ما معتبر است و اما ساير كواكب و كرات آسمانى هر كدام حساب جداگانه اى دارند، مثلا سال در هر يك از كرات و سيارات منظومه شمسى عبارتست از مدت زمانى كه در آن زمان فلان سياره يك بار بدور خورشيد بچرخد، اين حساب سال شمسى آن سياره است ، و اگر سياره اى باشد كه داراى قمر و يا اقمارى بوده باشد البته ماه قمرى اش ماه ديگرى است كه در علم هيئت بطور مفصل بيان شده.
از سوى ديگر، اين حساب تنها در كره ما معتبر است و اما ساير كواكب و كرات آسمانى، هر كدام حساب جداگانه اى دارند. مثلا سال در هر يك از كرات و سيارات منظومه شمسى، عبارت است از مدت زمانى كه در آن زمان، فلان سياره، يك بار به دور خورشيد بچرخد. اين حساب سال شمسى آن سياره است، و اگر سياره اى باشد كه داراى قمر و يا اقمارى بوده باشد، البته ماه قمرى اش، ماه ديگرى است كه در علم هيئت به طور مفصّل بيان شده.


پس اينكه فرمود: «ان عده الشهور عند الله اثنا عشر شهرا...» ، ناظر است به ماههاى قمرى كه گفتيم داراى منشاى است حسى ، و آن تحولاتى است كه كره ماه به خود گرفته و در نتيجه خود را به اهل زمين به اشكال مختلفى نشان مى دهد.
پس اين كه فرمود: «إنَّ عِدَّةَ الشُّهُور عِندَ الله اثنَا عَشَرَ شَهراً...»، ناظر است به ماه هاى قمرى، كه گفتيم داراى منشأى است حسى، و آن تحولاتى است كه كره ماه به خود گرفته و در نتيجه، خود را به اهل زمين به اشكال مختلفى نشان مى دهد.


و دليل اينكه گفتيم منظور از آن ، ماههاى قمرى است اين است كه اولا بعد از آن فرموده: «منها اربعه حرم» و اين معنا ضرورى و مورد اتفاق است كه اسلام از ماههاى دوازده گانه ، چهار ماه قمرى يعنى ذى القعده ، ذى الحجه ، محرم و رجب را حرام دانسته نه چهار ماه شمسى را.
و دليل اين كه گفتيم منظور از آن، ماه هاى قمرى است، اين است كه:  


و ثانيا فرموده : «عند الله» و نيز فرموده: «فى كتاب الله يوم خلق السماوات و الارض» چون همه اين قيدها دليل است بر اينكه عدد نام برده در آيه عددى است كه هيچ تغيير و اختلافى در آن راه ندارد، چون نزد خدا و در كتاب خدا دوازده است.  
اولاً بعد از آن فرموده: «مِنهَا أربَعَةٌ حُرُمٌ»، و اين معنا، ضرورى و مورد اتفاق است كه اسلام از ماه هاى دوازده گانه، چهار ماه قمرى، يعنى «ذى القعده»، «ذى الحجّه»، «محرّم» و «رجب» را، حرام دانسته، نه چهار ماه شمسى را.


و در سوره «يس» فرموده: «آفتاب را چنين قرار داد كه در مدار معينى حركت كند، و ماه را چنين مقدر فرمود كه چون بند هلالى شكل خوشه خرما منزلهائى را طى نموده دوباره از سر گيرد، نه آفتاب به ماه برخورد، و نه شب از روز جلو افتد، بلكه هر يك از آن اجرام در مدارى معين شناورى كنند».  
و ثانيا فرموده: «عِندَ الله»، و نيز فرموده: «فِى كِتَابِ اللهِ يَومَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرض». چون همه اين قيدها، دليل است بر اين كه عدد نامبرده در آيه، عددى است كه هيچ تغيير و اختلافى در آن راه ندارد. چون نزد خدا و در كتاب خدا، «دوازده» است.  


پس دوازده گانه بودن ماه حكمى است نوشته در كتاب تكوين ، و هيچ كس نمى تواند حكم خداى تعالى را پس و پيش كند.
و در سوره «يس» فرموده: «آفتاب را چنين قرار داد كه در مدار معينى حركت كند، و ماه را چنين مقدر فرمود كه چون بند هلالى شكل خوشه خرما، منزل هایى را طى نموده، دوباره از سر گيرد. نه آفتاب به ماه برخورد، و نه شب از روز جلو افتد، بلكه هر يك از آن اجرام، در مدارى معين شناورى كنند».
 
پس دوازده گانه بودن ماه، حكمى است نوشته در كتاب تكوين، و هيچ كس نمى تواند حكم خداى تعالى را، پس و پيش كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۵۸ </center>
و پر واضح است كه ماههاى شمسى از قراردادهاى بشرى است ، گر چه فصول چهارگانه و سال شمسى اينطور نبوده و صرف اصطلاح بشرى نيست ، و ليكن ماههاى آن صرف اصطلاح است بخلاف ماههاى قمرى كه يك واقعيت تكوينى است و بهمين جهت آن دوازده ماهى كه داراى اصل ثابتى باشد همان دوازده ماه قمرى است نه شمسى.
و پُر واضح است كه ماه هاى شمسى از قراردادهاى بشرى است، گرچه فصول چهارگانه و سال شمسى اين طور نبوده و صرف اصطلاح بشرى نيست، وليكن ماه هاى آن، صرف اصطلاح است، به خلاف ماه هاى قمرى، كه يك واقعيت تكوينى است، و به همين جهت، آن دوازده ماهى كه داراى اصل ثابتى باشد، همان دوازده ماه قمرى است، نه شمسى.


بنابراين بيان ، معناى آيه چنين مى شود: «شماره ماههاى سال دوازده ماه است كه سال از آن تركيب مى يابد و اين شماره اى است در علم خداى سبحان و شماره ايست كه كتاب تكوين و نظام آفرينش از آن روزى كه آسمانها و زمين خلق شده و اجرام فلكى براه افتاده و پاره اى از آنها بدور كره زمين به گردش در آمدند آن را تثبيت نمود» و به همين جهت بايد گفت : ماههاى قمرى و دوازده گانه بودن آنها اصل ثابتى از عالم خلقت دارد.
بنابر اين بيان، معناى آيه چنين مى شود:  


و از اينجا بخوبى روشن مى گردد اينكه بعضى از مفسرين گفته اند: منظور از «كتاب الله در آيه مورد بحث، قرآن و يا كتاب ديگرى از مقوله دفتر و كاغذ است كه اسامى ماهها در آن نوشته شده» تا چه اندازه فاسد است.
«شمارۀ ماه هاى سال، دوازده ماه است كه سال از آن تركيب مى يابد و اين شماره اى است در علم خداى سبحان، و شماره ای است كه كتاب تكوين و نظام آفرينش، از آن روزى كه آسمان ها و زمين خلق شده و اجرام فلكى به راه افتاده و پاره اى از آن ها به دور كره زمين به گردش در آمدند، آن را تثبيت نمود»، و به همين جهت بايد گفت: ماه هاى قمرى و دوازده گانه بودن آن ها، اصل ثابتى از عالم خلقت دارد.
 
و از اين جا به خوبى روشن مى گردد اين كه بعضى از مفسران گفته اند: منظور از «كتاب الله» در آيه مورد بحث، قرآن و يا كتاب ديگرى از مقوله دفتر و كاغذ است كه اسامى ماه ها در آن نوشته شده»، تا چه اندازه فاسد است.
<span id='link198'><span>
<span id='link198'><span>
==حكم حرمت قتال در ماه هاى حرام چهارگانه ==
==حكم حرمت قتال در ماه هاى حرام چهارگانه ==
«'''مِنهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِك الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسكمْ'''»:
«'''مِنهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِك الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسكمْ'''»:
۱۷٬۰۰۳

ویرایش