گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
و از اين اقتضاى مقامى كه گفتيم، بر مى آيد كه منظور از جملۀ «وَ لَم يَخشَ إلّا الله»، خشيت دينى است كه همان عبادت است، نه خشيت و ترس طبيعى و غريزى. چه اين نوع ترس را همه دارند، مگر اولياى مقربين، مانند انبياء كه قرآن درباره شان فرموده: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللهِ وَ يَخشَونَهُ وَ لَا يَخشَونَ أحَداً إلّا الله».
و از اين اقتضاى مقامى كه گفتيم، بر مى آيد كه منظور از جملۀ «وَ لَم يَخشَ إلّا الله»، خشيت دينى است كه همان عبادت است، نه خشيت و ترس طبيعى و غريزى. چه اين نوع ترس را همه دارند، مگر اولياى مقربين، مانند انبياء كه قرآن درباره شان فرموده: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللهِ وَ يَخشَونَهُ وَ لَا يَخشَونَ أحَداً إلّا الله».


==وجه تغيير از عبادت به «خشية» و بیان ملازمه بين عبادت و ترس==
==وجه تعيير از عبادت به «خشية»، و بیان ملازمه بين عبادت و ترس==
و وجه اينكه از عبادت ، كنايه آورد به خشيت خدا، اين است كه از ميان علل و موجبات معبود گرفتن ، دو چيز از همه معروفتر است ، يكى ترس از غضب معبود و ديگرى اميد به رحمتش ، و اميد به رحمت هم برگشتش باز به ترس از انقطاع آن است ، كه آن نيز سخط معبود است.  
و وجه اين كه از «عبادت»، كنايه آورد به خشيت خدا، اين است كه: از ميان علل و موجبات معبود گرفتن، دو چيز از همه معروف تر است: يكى ترس از غضب معبود، و ديگرى اميد به رحمتش. و اميد به رحمت هم، برگشتش باز به ترس از انقطاع آن است، كه آن نيز سخط معبود است.  


پس كسى كه خدا و يا بتى را مى پرستد يا ترس از غضب او را به پرستش وادار كرده ، و يا ترس از زوال نعمت و رحمت . بنابراين ، عبادت در حقيقت همان ترس است ، و مصداقى است براى ترس كه آن را مجسم مى سازد، و ميان آندو ملازمه هست ، اين بود وجه كنايه مزبور، پس ‍ معناى آيه اين مى شود - و خدا داناتر است - و غير از خدا احدى از آلهه را نپرستد.
پس كسى كه خدا و يا بتى را مى پرستد، يا ترس از غضب، او را به پرستش وادار كرده، و يا ترس از زوال نعمت و رحمت.  


«''' فعسى اولئك ان يكونوا من المهتدين '''» يعنى آن كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و احدى را غير از خدا نپرستيدند در حقشان اميد مى رود كه از هدايت يافتگان باشند. و اين اميد قائم به نفس آنان و يا عموم مخاطبين به آيه است ، نه اينكه قائم به خدا باشد، چون اميد درباره خدا محال است ، زيرا كسى ممكن است اميدوار شود كه نسبت به آن مطلوب مورد اميدش جاهل باشد، و نداند آيا تحقق پيدا مى كند يا نه ، و جهل در خداى تعالى راه ندارد.
بنابراين، «عبادت» در حقيقت، همان ترس است، و مصداقى است براى ترس، كه آن را مجسم مى سازد، و ميان آن دو ملازمه هست. اين بود وجه كنايه مزبور. پس معناى آيه اين مى شود - و خدا داناتر است - و غير از خدا احدى از آلهه را نپرستد.
 
«''' فَعَسَى أُولَئِكَ أن يَكُونُوا مِنَ المُهتَدِين '''»: يعنى آن كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و احدى را غير از خدا نپرستيدند، در حقشان اميد مى رود كه از هدايت يافتگان باشند. و اين اميد، قائم به نفس آنان و يا عموم مخاطبان به آيه است، نه اين كه قائم به خدا باشد. چون اميد درباره خدا محال است. زيرا كسى ممكن است اميدوار شود كه نسبت به آن مطلوب مورد اميدش جاهل باشد، و نداند آيا تحقق پيدا مى كند، يا نه، و جهل در خداى تعالى راه ندارد.




۱۶٬۹۰۷

ویرایش