۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
و نيز اولياى خدا، با دل هاى مالامال از خير و سلام خود با احدى روبرو نمى شوند، مگر به خير و سلام. بله، مگر آن كه طرف مقابل كسى باشد كه خير و سلام را مبدل به شر و ضرر سازد، كه در اين صورت، اولياى خدا نيز با شر، با آنان برخورد مى كنند. همان طورى كه قرآن كريم، «شفاء قلوب» است براى كسانى كه خواهان شفاء از آن باشند، وليكن براى ظالمان، ثمره اى جز بيشتر شدن گمراهى ندارد. | و نيز اولياى خدا، با دل هاى مالامال از خير و سلام خود با احدى روبرو نمى شوند، مگر به خير و سلام. بله، مگر آن كه طرف مقابل كسى باشد كه خير و سلام را مبدل به شر و ضرر سازد، كه در اين صورت، اولياى خدا نيز با شر، با آنان برخورد مى كنند. همان طورى كه قرآن كريم، «شفاء قلوب» است براى كسانى كه خواهان شفاء از آن باشند، وليكن براى ظالمان، ثمره اى جز بيشتر شدن گمراهى ندارد. | ||
و نيز اولياى خدا و دارندگان چنين قلبى طاهر به هيچ چيز و هيچ حادثه اى بر نمی خورند، مگر آن كه آن را نعمتى از | و نيز اولياى خدا و دارندگان چنين قلبى طاهر به هيچ چيز و هيچ حادثه اى بر نمی خورند، مگر آن كه آن را نعمتى از نعمت هاى خدا يافته، با ديد نعمت به آن می نگرند. نعمتى كه از صفات جمال خدا و معانى كمال او حكايت دارد و عظمت و جلال او را بيان مى كند. | ||
در نتيجه، اگر چيزى را توصيف مى كنند - بدان جهت است كه آن را، يكى از نعمت هاى خدا مى بينند، و جمال خدا - در اسماء و صفاتش - را در آن چيز مشاهده مى كنند، و در هيچ چيز از پروردگار خود غافل و دستخوش فراموشى نمى شوند - قهرا اين توصيفشان از آن چيز، توصيف پروردگارشان است، به افعال و صفات جميل و در نتيجه، ثنایى است از آنان بر خدا و حمدى است از ايشان براى خدا. چون حمد، چيزى جز ثناء به فعل اختيارى جميل نمى باشد. | در نتيجه، اگر چيزى را توصيف مى كنند - بدان جهت است كه آن را، يكى از نعمت هاى خدا مى بينند، و جمال خدا - در اسماء و صفاتش - را در آن چيز مشاهده مى كنند، و در هيچ چيز از پروردگار خود غافل و دستخوش فراموشى نمى شوند - قهرا اين توصيفشان از آن چيز، توصيف پروردگارشان است، به افعال و صفات جميل و در نتيجه، ثنایى است از آنان بر خدا و حمدى است از ايشان براى خدا. چون حمد، چيزى جز ثناء به فعل اختيارى جميل نمى باشد. |
ویرایش