گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
يعنى: آگاه باشيد كه قوم عاد، به پروردگار خود كافر شدند. بنابراين ، منصوب شدن كلمۀ «رَبَّهُم» در آيه، به خاطر اين است كه حرف جر «با» از آن حذف شده، و به اصطلاح اهل ادب، منصوب به خاطر نزع خافض است، و اين جمله، خلاصه گيرى نوبت دوم است كه قبلا به آن اشاره نموديم.  
يعنى: آگاه باشيد كه قوم عاد، به پروردگار خود كافر شدند. بنابراين ، منصوب شدن كلمۀ «رَبَّهُم» در آيه، به خاطر اين است كه حرف جر «با» از آن حذف شده، و به اصطلاح اهل ادب، منصوب به خاطر نزع خافض است، و اين جمله، خلاصه گيرى نوبت دوم است كه قبلا به آن اشاره نموديم.  


چون با اين جمله، خلاصه گيرى نوبت اول، مجددا خلاصه گيرى مى شود، و جملۀ «ألَا إنّ عَاداً كَفَرُوا رَبَّهُم»، خلاصه جملۀ «وَ تِلكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِم وَ عَصَوا رُسُلَهُ وَ اتَّبُعُوا أمرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيد» است، و جملۀ «ألَا بُعدً لِعَادٍ قَومِ هُود»، خلاصه جملۀ «وَ أُتبِعُوا فِى هَذِهِ الدُّنيَا لَعنَةً وَ يَومَ القِيامَة» است.
چون با اين جمله، خلاصه گيرى نوبت اول، مجددا خلاصه گيرى مى شود، و جملۀ «ألَا إنّ عَاداً كَفَرُوا رَبَّهُم»، خلاصه جملۀ «وَ تِلكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِم وَ عَصَوا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أمرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيد» است، و جملۀ «ألَا بُعداً لِعَادٍ قَومِ هُود»، خلاصه جملۀ «وَ أُتبِعُوا فِى هَذِهِ الدُّنيَا لَعنَةً وَ يَومَ القِيامَة» است.


و با اين جمله، نظريه اى كه درباره لعنت در جمله سابق هست، تأييد مى شود و آن نظريه اى است كه مراد از لعنت، لعنت الهى و دورى از رحمت خدا است، نه لعنت مردم. به شهادت اين كه در جمله مورد بحث كه خلاصه گيرى جمله سابق است، كه در مقابل كلمه لعنت فرموده: «ألَا بُعداً لِعَادٍ قَومِ هُود: آگاه باشيد كه دورى از رحمت خدا نصيب عاد، قوم هود شد».  
و با اين جمله، نظريه اى كه درباره لعنت در جمله سابق هست، تأييد مى شود و آن نظريه اى است كه مراد از لعنت، لعنت الهى و دورى از رحمت خدا است، نه لعنت مردم. به شهادت اين كه در جمله مورد بحث كه خلاصه گيرى جمله سابق است، كه در مقابل كلمه لعنت فرموده: «ألَا بُعداً لِعَادٍ قَومِ هُود: آگاه باشيد كه دورى از رحمت خدا نصيب عاد، قوم هود شد».  


پس اين كه بعضى گفتند مراد از لعنت، لعنت آيندگان از بشر است، درست نيست، و مناسب با اين بيان هم، يا وجه اول است كه مصداق لعنت را عبارت مى دانست از عذاب الهى، و يا وجه دوم است، كه عبارت مى دانست از آثارى كه شرك آنان در بشريت باقى گذاشت، و مخصوصا وجه دوم مناسب تر است. اما وجه سوم، كه مراد لعنت مردم باشد هيچ تناسبى با آن ندارد.
پس اين كه بعضى گفتند مراد از لعنت، لعنت آيندگان از بشر است، درست نيست، و مناسب با اين بيان هم، يا وجه اول است كه مصداق لعنت را عبارت مى دانست از عذاب الهى، و يا وجه دوم است، كه عبارت مى دانست از آثارى كه شرك آنان در بشريت باقى گذاشت، و مخصوصا وجه دوم مناسب تر است. اما وجه سوم، كه مراد لعنت مردم باشد، هيچ تناسبى با آن ندارد.


==بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)==
==بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)==
۱۶٬۸۸۰

ویرایش