۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
«'''فَاصدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض عَنِ الْمُشرِكِينَ'''»: | «'''فَاصدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض عَنِ الْمُشرِكِينَ'''»: | ||
در مجمع البيان گفته: | در مجمع البيان گفته: كلمۀ «صَدع» و «فَرق» و «فَصل»، به يك معناست، و معناى «فُلانٌ صَدَعَ بِالحَقِّ»، اين است كه: فلانى، حق را بى پرده و آشكارا گفت. | ||
و اين | و اين آيه، تفريع بر مطالب قبل است، و حق هم همين بود كه بر آن ها تفريع شود. براى اين كه غرض از سوره، در حقيقت همين علنى كردن رسالت است. | ||
بنابراين معناى آيه چنين مى شود: حال كه مطلب بدان قرار بود كه گفته شد، يعنى حال كه تو مأمور به صفح جميل شدى و خود را به عنوان نذير از عذاب ما - آن عذابى كه بر مقتسمين نازل شد - معرفى نمودى، ديگر مترس، و كلمه حق را اظهار و دعوت خود را علنى كن. | |||
از اين بيان، روشن مى شود كه: جملۀ «إنَّا كَفَينَاكَ المُستَهزِئِين»، در مقام تعليل براى جملۀ «فَاصدَع...» است، همچنان كه كلام هم إشعار و بلكه دلالت دارد بر اين كه اين «مُستَهزِئين»، همان مُقتَسِمين اند، كه قبلا اسمشان برده شد. و معناى آيه، اين است كه: حال كه مطلب بدين قرار بود كه گفته شد، پس ديگر درنگ مكن، و دعوت به حق را علنى ساز، و از مشركان روى برتاب. | |||
و كلمۀ «إنَّا»، به معناى «لِأنَّا» است. براى اين كه ما شرّ مُستَهزئين را از تو كفايت كرديم، و ايشان را به عذاب خود هلاك مى سازيم، و اين مستهزئين، همان هايند كه «يَجعَلُونَ مَعَ اللهِ إلَهاً آخَرَ فَسَوفَ يَعلَمُونَ: با خدا خدايانى ديگر می گيرند، پس به زودى خواهند فهميد». | |||
«'''وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّك يَضِيقُ صَدْرُك بِمَا يَقُولُونَ'''»: | |||
در اين جمله، براى بار دوم اندوه و تنگ حوصلگى آن جناب را از استهزاى آنان پيش مى كشد، تا مزيد عنايت خود را نسبت به تسليت و دلخوش كردن آن جناب و تقويت روحش برساند. | |||
خداى | و خداى سبحان، در كلام خود و مخصوصا در سوره هاى مكى، بسيار آن جناب را تسليت داده، و اين به خاطر آن صدمات زيادى است كه ايشان در مكه با آن مواجه مى شده. | ||
«'''فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك وَ كُن مِنَ السَّاجِدِينَ * وَ اعْبُدْ رَبَّك حَتّى يَأْتِيَك الْيَقِينُ'''»: | |||
خداى سبحان، به پيامبر گرامى خود سفارش مى فرمايد كه: او را تسبيح و حمد گويد و سجده و عبادت كند، و اين مراسم را ادامه دهد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۸۸ </center> | ||
و از اين كه اين سفارش را متفرع بر تنگ حوصلگى از زخم زبان هاى كفار نموده، معلوم مى شود كه تسبيح و حمد خدا و سجده و عبادت، در زايل كردن اندوه و سبك كردن مصيبت، اثر دارد. | و از اين كه اين سفارش را متفرع بر تنگ حوصلگى از زخم زبان هاى كفار نموده، معلوم مى شود كه تسبيح و حمد خدا و سجده و عبادت، در زايل كردن اندوه و سبك كردن مصيبت، اثر دارد. | ||
در آيات | در آيات سابق، به «صفح» و «صبر» سفارش كرده بود، و اين امر به صبر، از آيه «وَ اعبُد رَبَّكَ حَتّى يَأتِيَكَ اليَقِينُ: پروردگارت را عبادت كن، تا برايت يقين حاصل شود»، نیز استفاده می شود. زيرا ظاهر آن، اين است كه: امر به صبر در عبوديت، تا مدتى معين است كه پس از آمدن يقين، تمام مى شود. | ||
بنابراين، كلام مورد | بنابراين، كلام مورد بحث، قريب المضمون با آيه «استَعِينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلَوة» مى شود، كه دستور دفع شدايد و مقاومت در برابر حوادث است. | ||
با اين | با اين بيان، اين نظريه تأييد مى شود كه مراد از «ساجدين» در آيه مورد بحث، نمازگزاران است، و دستور، دستور به نماز خواندن است، نه تنها سجده. و اگر نماز را سجده ناميده، به خاطر اين است كه سجده، افضل اجزاى نماز است، و مقصود از «تسبيح» و «تحميد»، تسبيح و تحميد زبانى است، مانند گفتن: «سُبحَانَ الله وَ الحَمدُ لِلّهِ و امثال آن. | ||
بله، اگر مراد از كلمه «صلات» در آيه اى كه از سوره «بقره» نقل كرديم، توجه به خداى سبحان باشد، ممكن است مراد از تسبيح و تحميد - و يا آن دو با سجده - معناى لغوى آن ها باشد، كه در «تسبيح»، منزه داشتن خدا و در «تحميد»، ثناى او در برابر نعمت هاى او، و در «سجده»، تذلّل و اظهار ذلت عبوديت است. | |||
==مراد از «يقين» در آيه: «و اعبد ربك حتى يأتيك اليقين»== | ==مراد از «يقين» در آيه: «و اعبد ربك حتى يأتيك اليقين»== |
ویرایش