گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۶: خط ۷۶:
و حُسن و قبح هم، گاهى از جهت خلقت است. يعنى خلقت يكى خوب و خلقت ديگرى بد است، و خود انسان در آن دخالتى ندارد. مانند خوشگلى و بدگلى. و گاهى به خاطر عمل اختيارى انسان است، مانند خوبى عدالت و بدى ظلم. عقل بشر هم، تنها آن خوبى و بدى را سزاوار مدح و ذم مى داند، كه اختيارى انسان باشد، نه قسم اول را.  
و حُسن و قبح هم، گاهى از جهت خلقت است. يعنى خلقت يكى خوب و خلقت ديگرى بد است، و خود انسان در آن دخالتى ندارد. مانند خوشگلى و بدگلى. و گاهى به خاطر عمل اختيارى انسان است، مانند خوبى عدالت و بدى ظلم. عقل بشر هم، تنها آن خوبى و بدى را سزاوار مدح و ذم مى داند، كه اختيارى انسان باشد، نه قسم اول را.  


بنابراين، مدح در حقيقت روى آن عملى دور مى زند كه فطرت بشر، آن را نيكو دانسته و انسان را به انجام آن فرمان مى دهد. چون آن را مايه رسيدن به سعادت زندگى تشخيص داده است. همچنان كه مذمت، روى ترك چنين عملى دور مى زند. و اين حُسن و قبح، همان فطرياتى است كه دين حق، متضمن آن است و معلوم است كه طبع انسانى را غير از ترس از عذاب اليم و مؤاخذه شديد و يقين به وقوع آن، چيزى از ارتكاب عمل زشت بازش نمى دارد، و صرف مذمت، جلوگير او نمى شود. براى اين كه مذمت تا وقتى است كه عمل عمومى نشده باشد، ولى وقتى عمومى و رسم شد، ديگر زشت نيست.
بنابراين، مدح در حقيقت روى آن عملى دور مى زند كه فطرت بشر، آن را نيكو دانسته و انسان را به انجام آن فرمان مى دهد. چون آن را مايه رسيدن به سعادت زندگى تشخيص داده است. همچنان كه مذمت، روى ترك چنين عملى دور مى زند.  
 
و اين حُسن و قبح، همان فطرياتى است كه دين حق، متضمن آن است و معلوم است كه طبع انسانى را غير از ترس از عذاب اليم و مؤاخذه شديد و يقين به وقوع آن، چيزى از ارتكاب عمل زشت بازش نمى دارد، و صرف مذمت، جلوگير او نمى شود. براى اين كه مذمت تا وقتى است كه عمل عمومى نشده باشد، ولى وقتى عمومى و رسم شد، ديگر زشت نيست.


از اين جا معلوم مى شود كه ايمان به آخرت و يقين به وقوع حساب و جزاى آن، يگانه اصلى است كه ضامن حفظ انسان از ارتكاب اعمال زشت است، و او را از هر مذمت و آبروريزى نگاه مى دارد، و همان منشأیى است كه اعمال انسان را تقويم مى كند و براى هر يك ارزشى قائل مى شود، تقويمى كه وادار به ملازمت طريق سعادتش می سازد و هيچ چيز ديگر اين اثر را ندارد. حتى توحيد هم، كه تمامى معارف به آن منتهى مى شود، چنين اثرى ندارد.
از اين جا معلوم مى شود كه ايمان به آخرت و يقين به وقوع حساب و جزاى آن، يگانه اصلى است كه ضامن حفظ انسان از ارتكاب اعمال زشت است، و او را از هر مذمت و آبروريزى نگاه مى دارد، و همان منشأیى است كه اعمال انسان را تقويم مى كند و براى هر يك ارزشى قائل مى شود، تقويمى كه وادار به ملازمت طريق سعادتش می سازد و هيچ چيز ديگر اين اثر را ندارد. حتى توحيد هم، كه تمامى معارف به آن منتهى مى شود، چنين اثرى ندارد.
۱۶٬۳۳۸

ویرایش