۱۶٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
و اينكه فرمود: «'''الهكم اله واحد'''» بيان نتيجه دليلى است كه در آيات قبلى اقامه شد، و معنايش اين است كه وقتى ثابت شد كه خداى تعالى واجد شرايط الوهيت است و اوست كه معبوديتش به حق است ، و غير او خدايانى كه مشركين ادعا مى كنند هيچ يك ، واجد آن شرايط نيستند، يعنى نه خالقند، نه منعم و نه عالم ، پس اين نتيجه حاصل مى شود كه الهكم اله واحد، معبودى كه شما سزاوار است بپرستيد معبود واحدى است ، و لازمه اين معنا اين است كه چنين معبودى منحصر به خداى عز اسمه باشد. | و اينكه فرمود: «'''الهكم اله واحد'''» بيان نتيجه دليلى است كه در آيات قبلى اقامه شد، و معنايش اين است كه وقتى ثابت شد كه خداى تعالى واجد شرايط الوهيت است و اوست كه معبوديتش به حق است ، و غير او خدايانى كه مشركين ادعا مى كنند هيچ يك ، واجد آن شرايط نيستند، يعنى نه خالقند، نه منعم و نه عالم ، پس اين نتيجه حاصل مى شود كه الهكم اله واحد، معبودى كه شما سزاوار است بپرستيد معبود واحدى است ، و لازمه اين معنا اين است كه چنين معبودى منحصر به خداى عز اسمه باشد. | ||
بحث روايتى | ==بحث روايتى== | ||
در مجمع البيان گفته است چهل آيه از اول اين سوره مكى و ما بقى ، يعنى از آيه «'''و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوئنهم '''» تا آخر سوره مدنى است ، (به نقل از حسن و قتاده ). | در مجمع البيان گفته است چهل آيه از اول اين سوره مكى و ما بقى ، يعنى از آيه «'''و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوئنهم '''» تا آخر سوره مدنى است ، (به نقل از حسن و قتاده ). | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
و در يكى از روايات منقوله از ابن عباس دارد كه بعضى از آيات ، مكى و بعضى ديگر مدنى است ، آيات مكى آن از اول سوره است تا جمله «'''و لكم عذاب عظيم '''» و مدنى آن از آيه «'''و لا تشتروا بعهد الله ثمنا قليلا'''» تا جمله «'''باحسن ما كانوا يعملون '''» است . مؤ لف : ما قبلا هم گفتيم كه آنچه از سياق به دست مى آيد با همه اين نقلها مخالف است. | و در يكى از روايات منقوله از ابن عباس دارد كه بعضى از آيات ، مكى و بعضى ديگر مدنى است ، آيات مكى آن از اول سوره است تا جمله «'''و لكم عذاب عظيم '''» و مدنى آن از آيه «'''و لا تشتروا بعهد الله ثمنا قليلا'''» تا جمله «'''باحسن ما كانوا يعملون '''» است . مؤ لف : ما قبلا هم گفتيم كه آنچه از سياق به دست مى آيد با همه اين نقلها مخالف است. | ||
رواياتى در ذيل آيه «اتى امر الله فلا تستعجلوه» | ==رواياتى در ذيل آيه «اتى امر الله فلا تستعجلوه»== | ||
و در تفسير عياشى از هشام بن سالم از بعضى از اصحاب ما از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : از آن جناب از معناى آيه «'''اتى امر الله فلا تستعجلوه '''» پرسيدم ، فرمود: وقتى خدا از امرى به پيامبرش خبر مى دهد كه واقع خواهد شد، شما ديگر عجله مكنيد تا وقتش فرا رسد. و فرمود: وقتى خدا از چيزى خبر ميدهد (و مى فرمايد) گويا آن را آمده حساب مى كند، و لذا در اين آيه مى فرمايد: «'''امر خدا آمد در آن عجله مكنيد'''». | و در تفسير عياشى از هشام بن سالم از بعضى از اصحاب ما از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : از آن جناب از معناى آيه «'''اتى امر الله فلا تستعجلوه '''» پرسيدم ، فرمود: وقتى خدا از امرى به پيامبرش خبر مى دهد كه واقع خواهد شد، شما ديگر عجله مكنيد تا وقتش فرا رسد. و فرمود: وقتى خدا از چيزى خبر ميدهد (و مى فرمايد) گويا آن را آمده حساب مى كند، و لذا در اين آيه مى فرمايد: «'''امر خدا آمد در آن عجله مكنيد'''». |
ویرایش