۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
==آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره إسراء == | ==آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره إسراء == | ||
وَ نُنزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ | وَ نُنزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلّا خَسَاراً(۸۲) | ||
وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلى | وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلى الإنسانِ أَعْرَض وَ نَئَا بجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَئُوساً(۸۳) | ||
قُلْ كُلُّ يَعْمَلُ عَلى شاكلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سبِيلاً(۸۴) | قُلْ كُلُّ يَعْمَلُ عَلى شاكلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سبِيلاً(۸۴) | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
وَ يَسئَلُونَك عَنِ الرُّوح قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبّى وَ مَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً(۸۵) | وَ يَسئَلُونَك عَنِ الرُّوح قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبّى وَ مَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً(۸۵) | ||
وَ لَئن شِئْنَا لَنَذْهَبنَّ بِالَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْك | وَ لَئن شِئْنَا لَنَذْهَبنَّ بِالَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْك ثُمَّ لا تَجِدُ لَك بِهِ عَلَيْنَا وَكيلاً(۸۶) | ||
إِلّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّك إِنَّ فَضلَهُ كانَ | إِلّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّك إِنَّ فَضلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً(۸۷) | ||
قُل لَّئنِ اجْتَمَعَتِ | قُل لَّئنِ اجْتَمَعَتِ الإنس وَ الْجِنُّ عَلى أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظهِيراً(۸۸) | ||
وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فى هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى أَكْثرُ النَّاسِ | وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فى هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى أَكْثرُ النَّاسِ إِلّا كُفُوراً(۸۹) | ||
وَ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَك حَتّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الاَرْضِ يَنبُوعاً(۹۰) | وَ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَك حَتّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الاَرْضِ يَنبُوعاً(۹۰) | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
وَ مَن يهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَن يُضلِلْ فَلَن تَجِدَ لهَُمْ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِهِ وَ نَحْشرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كلَّمَا خَبَت زِدْنَهُمْ سعِيراً(۹۷) | وَ مَن يهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَن يُضلِلْ فَلَن تَجِدَ لهَُمْ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِهِ وَ نَحْشرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كلَّمَا خَبَت زِدْنَهُمْ سعِيراً(۹۷) | ||
ذَلِك جَزَاؤُهُم بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَ قَالُوا أَءِذَا كُنَّا عِظاماً وَ | ذَلِك جَزَاؤُهُم بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَ قَالُوا أَءِذَا كُنَّا عِظاماً وَ رُفَاتاً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً(۹۸) | ||
أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض قَادِرٌ عَلى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَيْبَ فِيهِ فَأَبى الظّالِمُونَ إِلّا كُفُوراً(۹۹) | أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض قَادِرٌ عَلى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَيْبَ فِيهِ فَأَبى الظّالِمُونَ إِلّا كُفُوراً(۹۹) | ||
قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائنَ رَحْمَةِ رَبّى إِذاً لاَمْسكْتُمْ خَشيَةَ الانفَاقِ وَ كانَ | قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائنَ رَحْمَةِ رَبّى إِذاً لاَمْسكْتُمْ خَشيَةَ الانفَاقِ وَ كانَ الإنسانُ قَتُوراً(۱۰۰) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۲۵۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۲۵۰ </center> | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
و ما آنچه از قرآن | و ما آنچه از قرآن فرستيم، شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ايمان است، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود. (۸۲) | ||
و ما | و ما هرگاه به انسان نعمتى عطا كرديم، رو بگردانيد و دورى جست و هرگاه شر و بلایى به او روى آورد (مى بينى كه) به كلى مأيوس و نااميد شد. (۸۳) | ||
تو به خلق بگو كه هر كس بر حسب ذات | تو به خلق بگو كه هر كس بر حسب ذات و طبيعت خود عملى انجام خواهد داد و خداى شما بر آن كس كه راه هدايت يافته، از همه آگاه تر است. (۸۴) | ||
و (و اى رسول ما) تو را از حقيقت روح پرسش مى كنند، جواب ده كه روح از سنخ امر پروردگار من است (و بدون واسطه | و (و اى رسول ما) تو را از حقيقت روح پرسش مى كنند، جواب ده كه روح از سنخ امر پروردگار من است (و بدون واسطه جسمانيات، بلكه به امر الهى به بدن ها تعلق مى گيرد) و آنچه از علم به شما روزى شده، بسيار اندك است. (۸۵) | ||
(اى پيامبر) اگر ما بخواهيم آنچه به تو وحى كرده | (اى پيامبر) اگر ما بخواهيم آنچه به تو وحى كرده ايم، از تو بگيريم و ببريم، مى توانيم و آنگاه تو بر قهر ما هيچ مددى نخواهى يافت. (۸۶) | ||
هيچ مددى نخواهى يافت (۸۶ | |||
مگر آن كه باز لطف پروردگارت به تو مدد كند، كه فضل او بر تو بسيار است. (۸۷) | |||
بگو اى پيغمبر، اگر جنّ و انس متفق شوند كه مانند اين قرآن كتابى بياورند، هرگز نتوانند، هرچند همه پشتيبان يكديگر باشند. (۸۸) | |||
و صريحا گفتند: ما هرگز به | همانا در اين قرآن براى مردم هر گونه مثال آورديم، اكثر مردم از كفر و عناد گذشته، هيچ حرف ديگرى نمى پذيرند. (۸۹) | ||
و صريحا گفتند: ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد، تا آن كه از زمين براى ما چشمه آبى بيرون آرى. (۹۰) | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۵۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۵۱ </center> | ||
يا آن كه تو را باغى از خرما و انگور باشد كه در ميان آن | يا آن كه تو را باغى از خرما و انگور باشد كه در ميان آن باغ، نهرهاى آب جارى گردد. (۹۱) | ||
يا آن كه همان طور كه خودت | يا آن كه همان طور كه خودت پنداشتى، آسمان بر سر ما فرو افتد، يا آن كه خدا را با فرشتگانش مقابل ما حاضر سازى. (۹۲) | ||
يا آن كه خانه اى از | يا آن كه خانه اى از طلا تو را باشد و يا بر آسمان بالا روى. البته ادعاى تو را كه به آسمان رفتم، قبول نمى كنيم، بلكه بايد كتابى بر ما نازل كنى، آن را به چشم خود قرائت كنيم. (اى رسول) بگو خدا منزّه است (از اين كه من او را و يا فرشتگانش را حاضر سازم)، و من فرد بشرى بيشتر نيستم، كه از جانب او به رسالت آمده ام. (۹۳) | ||
بعد از آمدن | بعد از آمدن قرآن، چيزى مردم را از هدايت باز نداشت، مگر همين استبعاد كه مگر خدا تاكنون بشرى را به رسالت فرستاده است؟(۹۴) | ||
اى | اى پيغمبر، بگو اگر فرشتگان را در زمين سكنا بودى، باز ناگزير بوديم فرشته اى از آسمان به سوى آنان رسول فرستيم. (۹۵) | ||
بگو خدا شاهد ميان من و شما كافى | بگو خدا شاهد ميان من و شما كافى است، كه او، به احوال بندگانش آگاه و بصير است. (۹۶) | ||
هر كه را خدا | هر كه را خدا راهنمایى كند، آن كس به حقيقت هدايت يافته و هر كه را گمراه كند، ديگر جز خود او راهنما و دوستى و نگهبانى برايش نخواهى يافت، و روز قيامت، زير و رو در حالى كه كور و گنگ و كر هم باشند، محشورشان مى كنيم و منزلگاهشان جهنم است. جهنمى كه هرگاه آتشش خاموش شود، باز شديدتر سوزان و فروزان مى كنيم. (۹۷) | ||
اين است كيفر آن | که اين است كيفر آن كافران، چون به آيات ما كافر شدند و گفتند: آيا پس از آن كه ما استخوانى پوسيده شديم، از نو برانگيخته مى شويم؟ (۹۸) | ||
آيا نديدند | آيا نديدند و ندانستند كه آن خدایى كه زمين و آسمان را آفريد، قادر است كه مانند اين ها را باز خلق كند و بر ايشان وقتى معين قرار دهد (ولى با همه اين آيات روشن)، باز ستمكاران جز راه كفر و عناد نمى پيمايند. (۹۹) | ||
اى رسول | اى رسول ما، به اين مردم پست بگو: اگر شما داراى گنج هاى مرحمت خدا شويد، باز هم به خاطر ترس فقر، از خرج كردن آن ها خوددارى خواهيد كرد، كه انسان، طبعا بسيار ممسك و بخيل است. (۱۰۰) | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
در اين | در اين آيات، براى دومين بار به مسأله معجزه بودن قرآن اشاره مى كند و مجددا آن را آيت و معجزه نبوت معرفى مى كند، و نيز رحمت و بركتش مى خواند، و اين گفتار با جملۀ «إنَّ هَذَا القُرآنَ يَهدِى لِلَّتِى هِىَ أقوَمُ» كه در آيات قبلى بود، آغاز شده، در اين جا دوباره به همان سخن برگشته و مى فرمايد: «وَ لَقَد صَرَّفنَا فِى هَذَا القُرآن لِیَذَّكَرُوا...». و نيز مى فرمايد: «وَ إذَا قَرَأتَ القُرآنَ...»، و باز مى فرمايد: «وَ مَا مَنَعنَا أن نُرسِلَ بِالآيَات...». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۵۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۵۲ </center> | ||
پس در اين آيات مى خواهد اين جهت را بيان كند كه | پس در اين آيات مى خواهد اين جهت را بيان كند كه «قرآن، شفا و رحمت» است. و به عبارت ديگر، اصلاح كننده كسى است كه خود نفسى اصلاح طلب داشته باشد، و گرنه همين قرآن نسبت به ستمكاران خسارت و زيان است. و با اين كه اين قرآن، معجزه نبوت است، معجزه هاى ديگر از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مى خواهند، و آنگاه جوابشان را مى دهد، و البته غير آنچه گفته شد، ملحقاتى هم در اين آيات آمده كه از آن جمله، پرسش از چگونگى روح و جواب از آن است. | ||
«'''وَ نُنزِّلُ مِنَ | «'''وَ نُنزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلّا خَساراً'''»: | ||
كلمۀ «مِن» در «مِنَ القُرآن»، بيانيه است كه موصول «ما» در «مَا هُوَ شِفَاء» را معنا مى كند، و معنايش اين است كه: ما نازل مى كنيم آنچه را كه شفا و رحمت است، و آن قرآن است. | |||
وجه | ==وجه اين كه قرآن براى مؤمنان «شفاء» و «رحمت» ناميده شده است== | ||
و اگر قرآن را شفا ناميده با در نظر داشتن اينكه شفا بايد حتما مسبوق به مرضى باشد، خود افاده مى كند كه دل هاى بشر احوال وكيفياتى دارد كه اگر قرآن را با آن احوال مقايسه كنيم خواهيم ديد كه همان نسبتى را دارد كه يك داروى معالج با مرض دارد، اين معنا از اينكه دين حق را فطرى دانسته نيز استفاده مى شود. | و اگر قرآن را شفا ناميده با در نظر داشتن اينكه شفا بايد حتما مسبوق به مرضى باشد، خود افاده مى كند كه دل هاى بشر احوال وكيفياتى دارد كه اگر قرآن را با آن احوال مقايسه كنيم خواهيم ديد كه همان نسبتى را دارد كه يك داروى معالج با مرض دارد، اين معنا از اينكه دين حق را فطرى دانسته نيز استفاده مى شود. |
ویرایش