۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
==معناى «ذرّيه» و وجه منصوب بودن آن در آيه== | ==معناى «ذرّيه» و وجه منصوب بودن آن در آيه== | ||
ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً | «'''ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً'''»: | ||
«ذرّية» به اين عنايت بر اولاد اطلاق مى شود كه آن ها اولاد صغيرى هستند كه به پدران خود ملحق مى شوند، و اگر در آيه شريفه به صداى بالا آمده، به خاطر اختصاص است. | |||
و اختصاص خود عنايت خاص متكلم را مى رساند و مى فهماند كه متكلم از اين حكمى كه در باره كلمه «ذرّيه» كرده، بدين جهت بوده كه نسبت به آن عنايت خاصى داشته. بنابراين، همين اختصاص به منزله تعليل بوده و خاصيت آن را دارد، همچنان كه به صداى بالا بودن كلمه: «أهل» در آيه : «يُرِيدُ اللّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أهلَ البَيت» همين خاصيت را افاده نموده و چنين معنا مى دهد: «خدا مى خواهد رجس را از شما ببرد، به خاطر اين كه شما اهل بيت نبوت هستيد» | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۸ </center> | ||
در آيه مورد بحث هم، جملۀ «ذُرِّيّةَ مَن حَمَلنَا مَعَ نُوحٍ» آيه قبلى خود را تعليل مى كند. همچنان كه جمله «إنَّهُ كَانَ عَبداً شَكُوراً» آن جمله را تعليل مى كند. | |||
و اما تعليل بودن جمله اول براى آيه قبلى خود از اين جهت است كه خداوند سبحان در باره سرنشينان كشتى نوح وعده هاى جميل داده و بعد از آن كه از غرق نجاتشان داد، فرمود: «اى نوح، از كشتى فرود آى كه سلام ما و بركات و رحمت ما بر تو و بر آن اممى كه هميشه با تواند، اختصاص يافته و امت هايى كه (خودسر و ستمگر شوند)، ما پس از آن كه به آن ها بهره از دنيا دهيم، آنان را به عذاب سخت كيفر خواهيم داد». | |||
بنابراين فرستادن كتاب براى موسى | بنابراين فرستادن كتاب براى موسى و هدايت بنى اسرائيل به وسيله آن، وفاى به همان وعده نيكویى است كه به پدرانشان، يعنى به سرنشينان كشتى نوح داده بود و هم اجراى سنت الهى است كه در امت هاى گذشته اعمال مى شد. | ||
پس | پس گویى چنين فرموده كه: «ما بر موسى كتاب فرستاديم و آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل قرار داديم، به خاطر اين كه بنى اسرائيل ذرّيه همان هايند كه ما با نوح سوار بر كشتی شان كرديم، و سلامتى و بركات را وعده شان داديم». | ||
و اما دوم، براى اين كه اين سنت، يعنى سنت هدايت و ارشاد و طريقه دعوت به توحيد، عينا همان سنتى است كه نوح اولين مجرى آن در عالَم بشرى بود، و با قيام به آن، شكر نعمت هاى خدا را به جاى آورده و عبوديت خود را نسبت به خدا خالص كرده - قبلا هم مكرر گفته ايم که: | |||
شكر حقيقى ملازم است با اخلاص در عبوديت - خداى تعالى هم شكر خدمت او را گذارده، و سنت او را تا بقاء دنيا بقاء داده و در همه عوالم بر او سلام كرده و تا روز قيامت در هر كلمه طيّب و عمل صالحى كه از نسل بشر سر بزند، او را شريك در اجر نموده، همچنان كه خود فرموده: «وَ جَعَلنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ البَاقِين * وَ تَرَكنَا عَلَيهِ فِى الآخِرِينَ * سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِى العَالَمِين * إنَّا كَذَلِكَ نَجزِى المُحسِنِين». | |||
<span id='link35'><span> | <span id='link35'><span> | ||
ویرایش