گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(۱)
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(۱)
الَّذِينَ هُمْ فى صلاتهِمْ خَاشِعُونَ(۲)
 
الَّذِينَ هُمْ فى صَلاتهِمْ خَاشِعُونَ(۲)
 
وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضونَ(۳)
وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضونَ(۳)
وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَوةِ فَاعِلُونَ(۴)
وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَوةِ فَاعِلُونَ(۴)
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظونَ(۵)
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظونَ(۵)
إِلا عَلى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَانهُمْ فَإِنهُمْ غَيرُ مَلُومِينَ(۶)
 
إِلّا عَلى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَانهُمْ فَإِنّهُمْ غَيرُ مَلُومِينَ(۶)
 
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْعَادُونَ(۷)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْعَادُونَ(۷)
وَ الَّذِينَ هُمْ لاَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ(۸)
وَ الَّذِينَ هُمْ لاَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ(۸)
وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صلَوَاتهِمْ يحَافِظونَ(۹)
 
وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَوَاتهِمْ يُحَافِظونَ(۹)
 
أُولَئك هُمُ الْوَارِثُونَ(۱۰)
أُولَئك هُمُ الْوَارِثُونَ(۱۰)
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْس هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(۱۱)
 
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(۱۱)


<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


به نام خداى بخشنده مهربان همانا اهل ايمان پيروز و رستگار شدند(۱)
به نام خداى بخشنده مهربان.
 
همانا اهل ايمان، پيروز و رستگار شدند.(۱)
 


مؤمنين همان هايند كه در نماز خاضع و خاشع اند. (۲)
مؤمنان، همان هايند كه در نماز خاضع و خاشع اند. (۲)


و آن هايند كه از لغو روى گردانند. (۳)
و آن هايند كه از لغو روى گردانند. (۳)


و آنانند كه زكات دادن را تعطيل نمى كنند. (۴
و آنانند كه زكات دادن را تعطيل نمى كنند. (۴)


و همان هايند كه عورت خود را از حرام و نامحرم حفظ مى كنند. (۵)
و همان هايند كه عورت خود را از حرام و نامحرم حفظ مى كنند. (۵)
خط ۴۹: خط ۶۳:
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


در اين سوره، بر ايمان به خدا و روز قيامت دعوت شده و فرق هايى كه ميان مؤمنين و كفار هست، شمرده شده است. صفات پسنديده و فضایى كه در مؤمنان و رذائل اخلاقى و اعمال زشتى كه در كفار هست، ذكر شده و به دنبالش مژده ها و بيم ها داده كه بيم هاى آن متضمن ذكر عذاب آخرت و بلاهاى دنيايى است. بلاهايى كه امت هاى گذشته را به خاطر تكذيب دعوت حق از بين برد و منقرض ساخت. و از دوران نوح (عليه السلام) گرفته از هر امتى نمونه اى ذكر كرده، تا به عيسى (عليه السلام) رسيده است. سياق آيات اين سوره شهادت مى دهد كه اين سوره مكى است.
در اين سوره، بر ايمان به خدا و روز قيامت دعوت شده و فرق هايى كه ميان مؤمنان و كفار هست، شمرده شده است. صفات پسنديده و فضایى كه در مؤمنان و رذائل اخلاقى و اعمال زشتى كه در كفار هست، ذكر شده و به دنبالش مژده ها و بيم ها داده، كه بيم هاى آن، متضمن ذكر عذاب آخرت و بلاهاى دنيايى است.  
 
بلاهايى كه امت هاى گذشته را به خاطر تكذيب دعوت حق از بين برد و منقرض ساخت. و از دوران نوح «عليه السلام» گرفته، از هر امتى نمونه اى ذكر كرده، تا به عيسى «عليه السلام» رسيده است.  
 
سياق آيات اين سوره، شهادت مى دهد كه اين سوره مكى است.


==معناى «فلاح» و «ايمان واقعى»==
«'''قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ'''»:
«'''قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ'''»:
معناى «'''فلاح'''» و «'''ايمان واقعى '''»


راغب در مفردات مى گويد: كلمه «فلح» - به فتحه فاء و سكون لام - به معناى شكافتن است و لذا مى گويند: «الحديد بالحديد يفلح: آهن با آهن شكافته مى شود» و كلمه «فلاح» به معناى ظفر يافتن و به دست آوردن و رسيدن به آرزو است. و اين به دو نحو است: يكى دنيوى، و ديگرى اخروى. اما ظفر دنيوى رسيدن به سعادت زندگى است. يعنی به چيزى كه زندگى را گوارا سازد و آن، در درجه اول بقاء و سپس توانگرى و عزت است.
راغب در مفردات مى گويد: كلمه «فلح» - به فتحه فاء و سكون لام - به معناى شكافتن است و لذا مى گويند: «الحديد بالحديد يفلح: آهن با آهن شكافته مى شود» و كلمه «فلاح» به معناى ظفر يافتن و به دست آوردن و رسيدن به آرزو است. و اين به دو نحو است: يكى دنيوى، و ديگرى اخروى. اما ظفر دنيوى رسيدن به سعادت زندگى است. يعنی به چيزى كه زندگى را گوارا سازد و آن، در درجه اول بقاء و سپس توانگرى و عزت است.
۱۴٬۴۷۳

ویرایش