گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۲۶۳: خط ۲۶۳:
<span id='link211'><span>
<span id='link211'><span>


==مقصود از تشبيه مردم به مؤمن و كافر، به آب دو دريا ==
==مقصود از تشبيه مردم مؤمن و كافر، به آب دو دريا ==
«'''وَ هُوَ الَّذِى مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَ هَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنهُمَا بَرْزَخاً وَ حِجْراً محْجُوراً'''»:
«'''وَ هُوَ الَّذِى مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَ هَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنهُمَا بَرْزَخاً وَ حِجْراً محْجُوراً'''»:


كلمۀ «مَرج»، به معناى مخلوط كردن است و «أمر مَرِيج» هم كه در قرآن آمده، به معناى امرى مختلط است. و كلمۀ «عَذب» اگر درباره آب به كار رود، به معناى آب خوش طعم است. و كلمۀ «فُرات» نيز، در مورد آب به معناى آبى است كه بسيار خوش طعم باشد.  
كلمۀ «مَرج»، به معناى مخلوط كردن است و «أمر مَرِيج» هم كه در قرآن آمده، به معناى امرى مختلط است. و كلمۀ «عَذب» اگر درباره آب به كار رود، به معناى آب خوش طعم است. و كلمۀ «فُرات» نيز، در مورد آب به معناى آبى است كه بسيار خوش طعم باشد.  


كلمۀ «مِلح» به معناى آبى است كه طعمش برگشته باشد و «أُجَاج»، آبى است كه شوری اش زياد باشد، و كلمه «برزخ»، به آن حدّى گويند كه ميان دو چيز فاصله شده باشد. و كلمۀ «حِجر مَحجُور»، به معناى حرام محرّم است. يعنى آن چنان ميان اين دو آب، حاجز و مانع قرار داده ايم كه مخلوط شدن آن دو با هم، حرام محرّم شده. يعنى به هيچ وجه مخلوط نمى شود.
كلمۀ «مِلح»، به معناى آبى است كه طعمش برگشته باشد و «أُجَاج»، آبى است كه شوری اش زياد باشد، و كلمه «برزخ»، به آن حدّى گويند كه ميان دو چيز فاصله شده باشد. و كلمۀ «حِجر مَحجُور»، به معناى حرام محرّم است. يعنى آن چنان ميان اين دو آب، حاجز و مانع قرار داده ايم كه مخلوط شدن آن دو با هم، حرام محرّم شده. يعنى به هيچ وجه مخلوط نمى شود.


و اين كه فرمود: «وَ جَعَلَ بَينَهُمَا»، خود قرينه است بر اين كه مراد از مخلوط كردن دو دريا، روانه كردن آب دو دريا است با هم، نه مخلوط كردن آن دو، كه اجزاى آن ها را در هم و برهم كند.
و اين كه فرمود: «وَ جَعَلَ بَينَهُمَا»، خود قرينه است بر اين كه مراد از مخلوط كردن دو دريا، روانه كردن آب دو دريا است با هم، نه مخلوط كردن آن دو، كه اجزاى آن ها را در هم و برهم كند.
۱۶٬۲۶۹

ویرایش