گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
==معناى «مَدّ الظِّل»، از نظر ديگر مفسران==
==معناى «مَدّ الظِّل»، از نظر ديگر مفسران==


و آنچه درباره تفسير «'''مد الظل '''» گفتيم - يعنى امتداد سايه بعد از رسيدن آفتاب به موقع ظهر - هر چند معنايى بود كه مفسرين آن را نگفته اند، ليكن سياق - همانطور كه بدان اشاره رفت - با غير آن سازگار نيست .
و آنچه درباره تفسير «مَدَّ الظِّل» گفتيم - يعنى امتداد سايه بعد از رسيدن آفتاب به موقع ظهر - هرچند معنايى بود كه مفسران آن را نگفته اند، ليكن سياق - همان طور كه بدان اشاره رفت - با غير آن سازگار نيست.


مثلا بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از سايه كشيده شده ،ما بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب است . و بعضى ديگر گفته اند: مراد، ما بين غروب آفتاب و طلوع آن است . و بعضى ديگر گفته اند: سايه اى است كه بعد از طلوع آفتاب براى هر جرم كثيف و كدرى ، مانند كوه و بناء و درخت در طرف مقابل آفتاب پديد مى آيد.
مثلا بعضى از مفسران گفته اند: مراد از سايه كشيده شده، مابين طلوع فجر تا طلوع آفتاب است.  


بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن سايه اى است كه بعد از خلقت آسمان مانند قبه و گستردن زمين در زير آسمان از آسمان به روى زمين افتاد - اين قول از همه اقوال سخيف تر و بى پايه تر است .
و بعضى ديگر گفته اند: مراد، مابين غروب آفتاب و طلوع آن است.
 
و بعضى ديگر گفته اند: سايه اى است كه بعد از طلوع آفتاب، براى هر جرم كثيف و كدرى، مانند كوه و بناء و درخت در طرف مقابل آفتاب پديد مى آيد.
 
بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن، سايه اى است كه بعد از خلقت آسمان، مانند قبّه و گستردن زمين در زير آسمان، از آسمان به روى زمين افتاد - اين قول از همه اقوال، سخيف تر و بى پايه تر است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۱۳ </center>
در اين آيه التفاتى است از سياق تكلم با غير (ما) - كه در آيات سابق بود - به سياق غيبت و نكته اش اين است كه مراد از اين آيه و آيات بعد از آن ، بيان اين جهت است كه امر هدايت به دست خدا است و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هيچ اختيارى در اين باب ندارد و خدا هم اراده نكرده آنان را هدايت كند و رسالت و دعوت حقه انبياء، در مقابل ضلالتى كه چون سايه بر اهل ضلال گسترده شده و برداشتن ضلال از هركس كه بخواهد، از شاخه هاى سنت عمومى الهى است در گستردن رحمت بر خلق ، همان طور كه آفتاب را بر زمين مى گستراند، و سايه گسترده در آن را بر مى دارد.
در اين آيه، التفاتى است از سياق تكلم با غير (ما) - كه در آيات سابق بود - به سياق غيبت، و نكته اش اين است كه:
 
مراد از اين آيه و آيات بعد از آن، بيان اين جهت است كه امر هدايت به دست خدا است و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، هيچ اختيارى در اين باب ندارد و خدا هم اراده نكرده آنان را هدايت كند و رسالت و دعوت حقه انبياء، در مقابل ضلالتى كه چون سايه بر اهل ضلال گسترده شده، و برداشتن ضلال از هر كس كه بخواهد، از شاخه هاى سنّت عمومى الهى است در گستردن رحمت بر خلق، همان طور كه آفتاب را بر زمين مى گستراند، و سايه گسترده در آن را بر مى دارد.
 
و معلوم است كه خطابى كه متضمن بيان اين حقيقت است، چيزى نيست كه به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» اختصاص داشته باشد. مخصوصا با اين كه قبلا از آن جناب، قدرت بر هدايت را سلب كرده بود. پس آن جناب نبايد مخاطب قرار گيرد، اما كفار، آن ها هم كه هواى خود را إله خود گرفته اند و گوش و عقل خود را از كف داده اند، نبايد مخاطب شوند. ناگزير بايد سياق از خطاب و تكلم، به غيبت التفات يابد.


و معلوم است كه خطابى كه متضمن بيان اين حقيقت است ، چيزى نيست كه اختصاص به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) داشته باشد، مخصوصا با اينكه قبلا از آن جناب قدرت بر هدايت را سلب كرده بود، پس آن جناب نبايد مخاطب قرار گيرد، اما كفار، آنها هم كه هواى خود را اله خود گرفته اند و گوش و عقل خود را از كف داده اند، نبايد مخاطب شوند، ناگزير بايد سياق از خطاب و تكلم ، به غيبت التفات يابد.
و در جملۀ «ثُمَّ جَعَلنَا الشَّمسَ عَلَيهِ دَلِيلاً ثُمَّ قَبَضنَاهُ إلَينَا»، رجوعى دوباره است از سياق غيبت به همان تكلم سابق، و اين برگشتن، علاوه بر آن نكته كه گفته شد، اظهار عظمت و كبريايى او نيز هست.


و در جمله «'''ثم جعلنا الشمس عليه دليلا ثم قبضناه الينا'''» رجوعى دوباره است از سياق غيبت به همان تكلم سابق ، و اين برگشتن ، علاوه بر آن نكته كه گفته شد، اظهار عظمت و كبريايى او نيز هست .
و گفتار در جملۀ «وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ اللَّيلَ...»، و جملۀ «وَ هُوَ الَّذِى أرسَلَ الرِّيَاح...»، و جملۀ «وَ هُوَ الَّذِى مَرَجَ البَحرَين...»، و جملۀ «وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ مِنَ المَاءِ بَشَراً...»، همان گفتارى است كه در ذيل جملۀ «ألَم تَرَ إلَى رَبِّك...» گذشت.  


و گفتار در جمله «و هو الذى جعل لكم الليل ...» و جمله «و هو الذى ارسل الرياح...» و جمله «و هو الذى مرج البحرين ...» و جمله «و هو الذى خلق من الماء بشرا...» همان گفتارى است كه در ذيل جمله «الم تر الى ربك ...» گذشت ، و همچنين گفتار در جمله «و انزلنا من السّماء ماء...» و جمله «و لقد صرفناه بينهم» و جمله «و لو شئنا لبعثنا» همان گفتارى است كه در ذيل جمله «ثم جعلنا الشمس» گذشت .
و همچنين گفتار در جملۀ «وَ أنزَلنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً...»، و جملۀ «وَ لَقَد صَرَّفنَاهُ بَينَهُم»، و جملۀ «وَ لَو شِئنَا لَبَعَثنَا»، همان گفتارى است كه در ذيل جملۀ «ثُمَّ جَعَلنَا الشَّمسَ» گذشت.


«'''وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ لِبَاساً وَ النَّوْمَ سبَاتاً وَ جَعَلَ النهَارَ نُشوراً'''»:
«'''وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ لِبَاساً وَ النَّوْمَ سُبَاتاً وَ جَعَلَ النّهَارَ نُشُوراً'''»:


«'''لباس بودن شب '''» از اين باب است كه ظلمت آن مانند لباس و پرده ، آدمى را مى پوشاند و به طورى كه راغب گفته : «'''سبات '''» بودن خواب به معناى اين است كه در هنگام خواب آدمى از هر كارى منقطع مى شود، و معناى «'''نشور'''» قرار دادن روز، اين است كه حركت و طلب رزق را در روز قرار داده است .
«لباس بودن شب»، از اين باب است كه ظلمت آن، مانند لباس و پرده، آدمى را مى پوشاند و به طورى كه راغب گفته: «سُبات» بودن خواب، به معناى اين است كه در هنگام خواب، آدمى از هر كارى منقطع مى شود. و معناى «نشور»، قرار دادن روز، اين است كه حركت و طلب رزق را در روز قرار داده است.


و اين معانى ، يعنى پوشيدن خداى تعالى آدميان را با لباس شب ، و قطع ايشان از عمل
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۱۴ </center>
و جنب و جوش و سپس منتشر كردنشان در روز براى سعى و عمل ، حالش حال همان گستردن سايه و دليل قرار دادن آفتاب بر وجود سايه و گرفتن سايه به وسيله آفتاب به سوى خود مى باشد.
و اين معانى، يعنى پوشيدن خداى تعالى آدميان را با لباس شب، و قطع ايشان از عمل و جنب و جوش و سپس منتشر كردنشان در روز براى سعى و عمل، حالش حال همان گستردن سايه و دليل قرار دادن آفتاب بر وجود سايه و گرفتن سايه به وسيله آفتاب به سوى خود مى باشد.
<span id='link209'><span>
<span id='link209'><span>


۱۶٬۲۶۹

ویرایش