گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
«'''كَذَّبَ أَصحَابُ لْئَيْكَةِ الْمُرْسلِينَ...رَبّ الْعَالَمِينَ'''»:
«'''كَذَّبَ أَصحَابُ لْئَيْكَةِ الْمُرْسلِينَ...رَبّ الْعَالَمِينَ'''»:


كلمه «'''ايكه '''» به معناى بيشه اى است كه درختان تو در همى داشته باشد. بعضى گفته اند اين بيشه جنگلى بوده در نزديكيهاى مدين كه طايفه اى در آن زندگى مى كرده اند و از جمله پيامبرانى كه به سويشان مبعوث شده شعيب (عليه السّلام ) بوده ، وى اهل آن محل نبوده است و با مردمش بيگانه بوده ، به دليل اينكه در اين داستان مانند داستانهاى قبل ، پيغمبر مورد بحث را برادر آن قوم نخوانده و نفرموده «'''اخوهم شعيب '''» به خلاف هود و صالح كه هم وطن با قوم خود بوده اند، و هم چنين لوط كه از راه مصاهره و سببى فاميل قوم خود بود و لذا درباره اين سه تن فرموده : «'''اخوهم هود'''» و «'''اخوهم صالح '''» و «'''اخوهم لوط'''» تفسير بقيه الفاظ آيه گذشت .
كلمه «ايكه»، به معناى بيشه اى است كه درختان تو در همى داشته باشد. بعضى گفته اند: اين بيشه جنگلى بوده در نزديكی هاى مَديَن، كه طايفه اى در آن زندگى مى كرده اند و از جمله پيامبرانى كه به سويشان مبعوث شده، شعيب «عليه السّلام» بوده. وى اهل آن محل نبوده است و با مردمش بيگانه بوده، به دليل اين كه در اين داستان مانند داستان هاى قبل، پيغمبر مورد بحث را برادر آن قوم نخوانده و نفرموده «أخُوهُم شُعَيبٌ»، به خلاف «هود» و «صالح»، كه هم وطن با قوم خود بوده اند. و هم چنين «لوط»، كه از راه مصاهره و سببى فاميل قوم خود بود، و لذا درباره اين سه تن فرموده: «أخُوهُم هُودٌ». و «أخُوهُم صَالِحٌ». و «أخُوهُم لُوطٌ». تفسير بقيه الفاظ آيه گذشت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۴۱ </center>
«'''أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ وَ زِنُوا بِالْقِسطاسِ الْمُستَقِيمِ'''»:
«'''أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ * وَ زِنُوا بِالْقِسطاسِ الْمُستَقِيمِ'''»:


كلمه «'''كيل '''» به معناى مقياسى است كه متاع را از نظر حجم با آن مى سنجند و وفا كردن به كيل به اين معناست كه آن را كم نگيرند، و كلمه «'''قسطاس '''» به معناى ترازويى است كه متاع را از نظر وزن با آن مى سنجند، و «'''استقامت قسطاس '''» به اين است كه آن را عادلانه به كار بزنند. و اين دو آيه دستور مى دهد به اينكه كم فروشى نكنند و در دادن و گرفتن كالا كيل و ترازو را درست به كار ببرند.
كلمۀ «كيل»، به معناى مقياسى است كه متاع را از نظر حجم با آن مى سنجند، و وفا كردن به كيل، به اين معناست كه آن را كم نگيرند. و كلمۀ «قِسطَاس»، به معناى ترازويى است كه متاع را از نظر وزن با آن مى سنجند. و «استقامت قسطاس»، به اين است كه آن را عادلانه به كار بزنند.  


«'''وَ لا تَبْخَسوا النَّاس أَشيَاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فى الاَرْضِ مُفْسِدِينَ'''»:
و اين دو آيه، دستور مى دهد به اين كه كم فروشى نكنند و در دادن و گرفتن كالا، كيل و ترازو را درست به كار ببرند.


كلمه «'''بخس '''» به معناى نقص در وزن و اندازه گيرى است ، همچنان كه كلمه «'''اخسار'''» به معناى نقص در راس المال است .
«'''وَ لا تَبْخَسُوا النَّاس أَشيَاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فى الاَرْضِ مُفْسِدِينَ'''»:


و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جمله «'''و لا تبخسوا الناس اشياءهم - كالا و متاع مردم را كم ندهيد'''» متمم جمله «'''و زنوا بالقسطاس ‍ المستقيم '''» است ، همچنان كه جمله «'''و لا تكونوا من المخسرين '''» قيدى است متمم جمله «'''اوفوا الكيل '''» و جمله «'''و لا تعثوا فى الارض مفسدين '''» تاكيد هر دو نهى ، يعنى نهى در «'''لا تخسروا'''» و نهى در «'''لا تبخسوا'''» است و اثر شوم كم فروشى را بيان مى كند.
كلمۀ «بَخس»، به معناى نقص در وزن و اندازه گيرى است، همچنان كه كلمۀ «إخسَار»، به معناى نقص در رأس المال است.


«'''و لا تعثوا فى الارض مفسدين '''» - كلمه «'''تعثوا'''» از «'''عثى '''» است ، كه مانند «'''عيث '''» به معناى افساد است ، بنا بر اين ، كلمه «'''مفسدين '''» حالى است كه «'''تعثوا'''» را تاءكيد مى كند و در داستان شعيب در سوره هود و نيز در تفسير آيه «'''و زنوا بالقسطاس المستقيم ذلك خير و احسن تاويلا'''» گفتارى پيرامون اينكه كم فروشى چه فسادهايى در اجتماع پديد مى آورد گذرانديم ، به آنجا مراجعه فرماييد.
و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جملۀ «وَ لَا تَبخَسُوا النَّاسَ أشيَاءَهُم: كالا و متاع مردم را كم ندهيد»، متمم جملۀ «وَ زِنُوا بِالقِسطَاسِ المُستَقِيم» است، همچنان كه جملۀ «وَ لَا تَكُونُوا مِنَ المُخسِرِين»، قيدى است متمم جمله «أوفُوا الكَيلَ». و جملۀ «وَ لَا تَعثَوا فِى الأرضِ مُفسِدِين»، تأكيد هر دو نهى، يعنى نهى در «لَا تُخسِرُوا» و نهى در «لَا تَبخَسُوا» است و اثر شوم كم فروشى را بيان مى كند.
 
«'''وَ لَا تَعثَوا فِى الأرضِ مُفسِدِين'''» - كلمۀ «تَعثَوا» از «عَثى» است، كه مانند «عَيث»، به معناى افساد است. بنابراين، كلمۀ «مُفسِدِين»، حالى است كه «تَعثَوا» را تأكيد مى كند و در داستان «شعيب» در سوره «هود» و نيز در تفسير آيه: «وَ زِنُوا بِالقِسطَاسِ المُستَقِيم ذَلِكَ خَيرٌ وَ أحسَنُ تَأوِيلا»، گفتارى پيرامون اين كه كم فروشى چه فسادهايى در اجتماع پديد مى آورد، گذرانديم. به آن جا مراجعه فرماييد.


«'''وَ اتَّقُوا الَّذِى خَلَقَكُمْ وَ الْجِبِلَّةَ الاَوَّلِينَ'''»:
«'''وَ اتَّقُوا الَّذِى خَلَقَكُمْ وَ الْجِبِلَّةَ الاَوَّلِينَ'''»:


در مجمع البيان فرموده كلمه «'''جبلة '''» به معناى خلقى است كه هر موجودى بر آن خلق مفطور شده .
در مجمع البيان فرموده: كلمۀ «جِبِلّة»، به معناى خلقى است كه هر موجودى بر آن خلق مفطور شده.
پس مراد از جبله ، صاحبان جبلت است و معناى آيه اين است كه : از خدايى كه شما و صاحبان جبلت گذشته را آفريده بترسيد، همان خدايى كه پدران گذشته شما و شما را با اين فطرت آفريده كه فساد را تقبيح نموده به شئامت آن اعتراف كنيد.
 
پس مراد از «جِبِلّه»، صاحبان جبلت است، و معناى آيه اين است كه: از خدايى كه شما و صاحبان جبلّت گذشته را آفريده، بترسيد. همان خدايى كه پدران گذشته شما و شما را با اين فطرت آفريده، كه فساد را تقبيح نموده، به شئامت آن اعتراف كنيد.


و شايد اين نكته اى كه به آن اشاره كرديم باعث شده كه خصوص مساءله جبلت در آيه
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۴۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۴۲ </center>
بيايد، به هر حال آيه شريفه به توحيد در عبادت دعوت مى كند، چون مشركين از خداى خالق كه رب العالمين است هيچ پروايى نداشتند.
و شايد اين نكته اى كه به آن اشاره كرديم، باعث شده كه خصوص مسأله جبلت در آيه بيايد. به هر حال، آيه شريفه، به توحيد در عبادت دعوت مى كند. چون مشركان از خداى خالق كه ربّ العالمين است، هيچ پروايى نداشتند.


«'''قَالُوا إِنَّمَا أَنت مِنَ الْمُسحَّرِينَ...وَ إِن نَّظنُّك لَمِنَ الْكَاذِبِينَ'''»:
«'''قَالُوا إِنَّمَا أَنت مِنَ الْمُسحَّرِينَ...وَ إِن نَّظنُّك لَمِنَ الْكَاذِبِينَ'''»:


تفسير صدر اين آيه گذشت و كلمه «'''ان '''» در ذيل آيه ، يعنى در جمله «'''ان نظنك '''» مخففه از مثقله است .
تفسير صدر اين آيه گذشت. و كلمۀ «إن» در ذيل آيه، يعنى در جملۀ «إن نَظُنُّكَ»، مخففه از مثقله است.


«'''فَأَسقِط عَلَيْنَا كِسفاً مِّنَ السمَاءِ...'''»:
«'''فَأَسقِط عَلَيْنَا كِسفاً مِّنَ السمَاءِ...'''»:


كلمه «'''كسف '''» - به كسره كاف و فتحه سين ، به طورى كه گفته اند - جمع كسفه است ، يعنى قطعه ، و معناى آيه اين است كه قطعه اى از آسمان را بر سر ما بينداز، يعنى تو هيچ كارى از دستت بر نمى آيد، هر چه مى خواهى بكن .
كلمۀ «كِسَف» - به كسره كاف و فتحه سين، به طورى كه گفته اند - جمع «كسفه» است، يعنى قطعه، و معناى آيه اين است كه: قطعه اى از آسمان را بر سر ما بينداز. يعنى تو هيچ كارى از دستت بر نمى آيد، هرچه مى خواهى بكن.
 
«'''قَالَ رَبّى أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ'''»:


«'''قَالَ رَبى أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ'''»:
اين جمله پاسخى است كه شعيب به گفته آنان و پيشنهادى كه در خصوص آوردن عذاب كرده اند، داده. و اين، كنايه است از اين كه او هيچ اختيارى در آوردن عذاب از خود ندارد، و اين كار، مثل همه كارها به دست خداست. چون او به آنچه مردم مى كنند، داناتر است و بهتر مى داند كه آيا عملشان مستوجب عذاب هست يا نه. و اگر هست، مستوجب چه عذابى است؟


اين جمله پاسخى است كه شعيب به گفته آنان و پيشنهادى كه در خصوص آوردن عذاب كرده اند داده و اين كنايه است از اينكه او هيچ اختيارى در آوردن عذاب از خود ندارد و اين كار مثل همه كارها به دست خداست، چون او به آنچه مردم مى كنند داناتر است و بهتر مى داند كه آيا عملشان مستوجب عذاب هست يا نه و اگر هست مستوجب چه عذابى است ؟ بنابر اين آيه مورد بحث نظير پاسخى است كه هود به قومش داد و گفت: «'''انما العلم عند اللّه و ابلغكم ما ارسلت به '''»
بنابراين، آيه مورد بحث، نظير پاسخى است كه هود به قومش داد و گفت: «إنَّمَا العِلمُ عِندَ اللّهِ وَ أُبَلِّغُكُم مَا أُرسِلتُ بِهِ».


«'''فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَاب يَوْمِ الظلَّةِ...'''»:
«'''فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظلَّةِ...'''»:


«'''يوم الظله '''» همان روز عذاب قوم شعيب است ، كه ابرى برايشان سايه افكند و تفصيل داستانشان در سوره هود گذشت .
«يَومَ الظُّلَّة»، همان روز عذاب قوم شعيب است، كه ابرى بر ايشان سايه افكند و تفصيل داستانشان در سوره «هود» گذشت.


«'''إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ'''»:
«'''إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ'''»:


تفسير اين آيه نيز گذشت .
تفسير اين آيه نيز گذشت.
بحث روايتى
<span id='link300'><span>
<span id='link300'><span>


۱۶٬۸۸۹

ویرایش