گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:


==آيات ۴۸ - ۵۳  سوره روم ==
==آيات ۴۸ - ۵۳  سوره روم ==
اللَّهُ الَّذِى يُرْسِلُ الرِّيَحَ فَتُثِيرُ سحَاباً فَيَبْسطهُ فى السمَاءِ كَيْف يَشاءُ وَ يجْعَلُهُ كِسفاً فَترَى الْوَدْقَ يخْرُجُ مِنْ خِلَلِهِ فَإِذَا أَصاب بِهِ مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَستَبْشِرُونَ(۴۸)
اللَّهُ الَّذِى يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سحَاباً فَيَبْسُطُهُ فى السَّمَاءِ كَيْف يَشاءُ وَ يجْعَلُهُ كِسفاً فَترَى الْوَدْقَ يخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصابَ بِهِ مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَستَبْشِرُونَ(۴۸)
 
وَ إِن كانُوا مِن قَبْلِ أَن يُنزَّلَ عَلَيْهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ(۴۹)
وَ إِن كانُوا مِن قَبْلِ أَن يُنزَّلَ عَلَيْهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ(۴۹)
فَانظرْ إِلى ءَاثَرِ رَحْمَتِ اللَّهِ كيْف يحْىِ الاَرْض بَعْدَ مَوْتهَا إِنَّ ذَلِك لَمُحْىِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۵۰)
 
فَانظرْ إِلى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كيْف يُحْىِ الاَرْض بَعْدَ مَوْتهَا إِنَّ ذَلِك لَمُحْىِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى كُلِّ شئٍ قَدِيرٌ(۵۰)
 
وَ لَئنْ أَرْسلْنَا رِيحاً فَرَأَوْهُ مُصفَرًّا لَّظلُّوا مِن بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ(۵۱)
وَ لَئنْ أَرْسلْنَا رِيحاً فَرَأَوْهُ مُصفَرًّا لَّظلُّوا مِن بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ(۵۱)
فَإِنَّك لا تُسمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسمِعُ الصمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ(۵۲)
 
وَ مَا أَنت بِهَدِ الْعُمْىِ عَن ضلَلَتِهِمْ إِن تُسمِعُ إِلا مَن يُؤْمِنُ بِئَايَتِنَا فَهُم مُّسلِمُونَ(۵۳)
فَإِنَّك لا تُسمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسمِعُ الصُمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ(۵۲)
 
وَ مَا أَنت بِهَادِ الْعُمْىِ عَن ضلَالَتِهِمْ إِن تُسمِعُ إِلا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسلِمُونَ(۵۳)


ترجمه آيات  
ترجمه آيات  


خدا آن كسى است كه بادها را مى فرستد تا ابرها را برانگيزد، و هر طور بخواهد آن را در آسمان بگستراند، و آن را قطعه هايى روى هم و متراكم كرده ، قطره هاى باران را مى بينى كه از لابلاى آن ابر بيرون مى شود، و چون آن را به هر كس از بندگان خود برساند شادمانى كنند (۴۸)
خدا آن كسى است كه بادها را مى فرستد تا ابرها را برانگيزد، و هر طور بخواهد، آن را در آسمان بگستراند، و آن را قطعه هايى روى هم و متراكم كرده، قطره هاى باران را مى بينى كه از لابلاى آن ابر بيرون مى شود، و چون آن را به هر كس از بندگان خود برساند، شادمانى كنند. (۴۸)


و اگر چه پيش از آنكه باران به ايشان نازل شود نوميد بودند (۴۹)
و اگر چه پيش از آن كه باران به ايشان نازل شود، نوميد بودند. (۴۹)


پس نشانه هاى رحمت خدا را ببين ، كه چگونه زمين را از پس موات شدنش زنده مى كند، اين همان خدا است كه زنده كننده مردگان است ، و همو به همه چيز توانا است (۵۰)
پس نشانه هاى رحمت خدا را ببين، كه چگونه زمين را از پس موات شدنش زنده مى كند. اين، همان خدا است كه زنده كننده مُردگان است، و همو به همه چيز توانا است. (۵۰)


سوگند مى خورم ، كه اگر باد سردى بفرستيم كه زراعتهايشان را زرد كند همين كه آن را يك باره به نعمت هاى خدا كفر مى ورزند (۵۱)
سوگند مى خورم، كه اگر باد سردى بفرستيم كه زراعت هايشان را زرد كند، همين كه آن را يكباره به نعمت هاى خدا كفر مى ورزند. (۵۱)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۰۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۳۰۲ </center>
پس تو غم اينان مخور، كه هر دم بر يك مزاجند چون اينها مردگانند، كه وقتى رو مى گردانند، تو نمى توانى بشنوانى (۵۲)
پس تو غم اينان مخور، كه هر دم بر يك مزاج اند، چون اين ها مُردگانند، كه وقتى رو مى گردانند، تو نمى توانى بشنوانى. (۵۲)


و نيز تو نمى توانى كوران گمراه را از گمراهى به هدايت بكشانى ، و به جز كسانى را كه به آيات ما ايمان دارند، و تسليم ما هستند نمى شنوانى (۵۳)
و نيز تو نمى توانى كوران گمراه را از گمراهى به هدايت بكشانى، و به جز كسانى را كه به آيات ما ايمان دارند، و تسليم ما هستند، نمى شنوانى. (۵۳)


بيان آيات  
بيان آيات  


اين آيات سومين فصل از سوره است ، كه گفتيم از راه افعال خداى تعالى ، بر اصول عقايد استدلال مى كند، و يا به عبارتى ديگر اسامى افعال خدا را مى شمارد، و غرض عمده از آن ، احتجاج بر مساله معاد است
اين آيات، سومين فصل از سوره است، كه گفتيم از راه افعال خداى تعالى، بر اصول عقايد استدلال مى كند. و يا به عبارتى ديگر، اسامى افعال خدا را مى شمارد. و غرض عمده از آن، احتجاج بر مسأله معاد است،
و از آن جا كه عمده انكار و لجاجت مشركين متوجه به معاد است ، و انكار آن مايه لغويت احكام و شرايع است ، و در نتيجه مساله توحيد هم لغو مى شود، لذا دنبال احتجاج بر مساله معاد، رسول گرامى اش را از تاثير دعوتش در آنان مايوس نموده ، و دستور مى دهد تنها به دعوت كسانى بپردازد كه در نفسشان استعداد ايمان و صلاحيت اسلام و تسليم شدن در برابر حق باشد
و از آن جا كه عمده انكار و لجاجت مشركان، متوجه به معاد است و انكار آن، مايه لغويت احكام و شرايع است، و در نتيجه مسأله توحيد هم لغو مى شود، لذا دنبال احتجاج بر مسأله معاد، رسول گرامى اش را از تأثير دعوتش در آنان مأيوس نموده، و دستور مى دهد تنها به دعوت كسانى بپردازد كه در نفسشان استعداد ايمان و صلاحيت اسلام و تسليم شدن در برابر حق باشد.
<span id='link191'><span>
<span id='link191'><span>


۱۴٬۵۰۸

ویرایش