گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
«'''وَ لَيُسئَلُنَّ يَومَ القِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفتَرُونَ'''» - اين جمله مى فهماند كه شرك مشركان، افتراء بر خداى سبحان است، و همچنين اين ادعايشان كه ما مى توانيم به آنچه وعده داديم كه خطاياى شما را حمل كنيم، وفا كنيم، و خدا چنين اجازه اى به ما داده.
«'''وَ لَيُسئَلُنَّ يَومَ القِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفتَرُونَ'''» - اين جمله مى فهماند كه شرك مشركان، افتراء بر خداى سبحان است، و همچنين اين ادعايشان كه ما مى توانيم به آنچه وعده داديم كه خطاياى شما را حمل كنيم، وفا كنيم، و خدا چنين اجازه اى به ما داده.


==رواياتى در شأن نزول آيه: «احسب الناس ان يتركوا...» و ...==
==بحث رواياتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)==
در الدر المنثور است كه ابن ضريس ، و نحاس ، و ابن مردويه ، و بيهقى در دلائل ، از ابن عباس ، و نيز ابن مردويه ، از عبدالله بن زبير، روايت كرده كه گفت : سوره عنكبوت در مكه نازل شد.
در الدر المنثور است كه ابن ضريس، و نحاس و ابن مردويه و بيهقى، در دلائل، از ابن عباس، و نيز ابن مردويه، از عبدالله بن زبير، روايت كرده كه گفت: سوره «عنكبوت» در مكه نازل شد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۶۱ </center>
مؤلف : در روح المعانى از بحر از ابن عباس روايت آورده كه گفت اين سوره مدنى است
مؤلف: در روح المعانى، از بحر، از ابن عباس روايت آورده كه گفت: اين سوره مدنى است.
و در مجمع البيان است كه بعضى گفته اند: آيه ((احسب الناس ان يتركوا(( درباره عمار بن ياسر نازل شده ، كه در راه خدا شكنجه مى ديد، - نقل از ابن جريح -


و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد، ابن جرير، ابن منذر، و ابن ابى حاتم ، از شعبى روايت كرده كه در ذيل آيه ((الم احسب الناس ان يتركوا(( گفته : اين سوره درباره مردمى از مكه نازل شد كه اقرار به اسلام آورده بودند، و اصحاب رسول خدا (صلى الله اليه و آله و سلم ) از مدينه به ايشان نامه نوشتند كه آيه اى در باب هجرت نازل شده كه به حكم آن هيچ اقرار و اسلامى از شما پذيرفته نمى شود مگر وقتى كه هجرت هم بكنيد، - بعد مى گويد - پس آن عده با عمد و اختيار خود به مدينه آمدند، ولى مشركين از دنبال تعقيبشان كرده به مكه برگرداندند. پس اين آيه درباره ايشان نازل شد، و اصحاب نامه اى به ايشان نوشتند كه چنين آيه اى نازل شده ، مسلمانان مكه خود گفتند: يك بار ديگر از مكه بيرون مى شويم ، اگر كسانى ما را دنبال كردند با ايشان مى جنگيم.
و در مجمع البيان است كه بعضى گفته اند: آيه «أحَسِبَ النَّاسُ أن يُترَكُوا»، درباره عمار بن ياسر نازل شده، كه در راه خدا شكنجه مى ديد، - نقل از ابن جريح.


اين بار چون بيرون شدند مشركين به تعقيبشان برخاستند، در راه با آنان كارزار كردند، بعضى كشته شدند، و بعضى ديگر نجات يافتند، و آيه ((ثم ان ربك للذين هاجروا من بعد ما فتنوا ثم جاهدوا و صبروا ان ربك من بعدها لغفور رحيم (( درباره آنان نازل شد.
و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد، ابن جرير، ابن منذر، و ابن ابى حاتم، از شعبى روايت كرده كه در ذيل آيه: «ألم أحَسِبَ النَّاسُ أن يُترَكُوا» گفته: اين سوره درباره مردمى از مكه نازل شد كه اقرار به اسلام آورده بودند، و اصحاب رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» از مدينه به ايشان نامه نوشتند كه آيه اى در باب هجرت نازل شده، كه به حكم آن، هيچ اقرار و اسلامى از شما پذيرفته نمى شود، مگر وقتى كه هجرت هم بكنيد.  


و نيز در همان كتاب آمده كه ابن جرير از قتاده روايت كرده كه گفت : از آيه ((و من الناس من يقول آمنا بالله (( - تا جمله ((و ليعلمن المنافقين (( درباره آن عده نازل شد كه مشركين آنها را به زور به مكه برگرداندند، و اين ده آيه در مدينه نازل شده
بعد مى گويد: پس آن عده، با عمد و اختيار خود به مدينه آمدند، ولى مشركان از دنبال تعقيبشان كرده، به مكه برگرداندند. پس اين آيه درباره ايشان نازل شد، و اصحاب نامه اى به ايشان نوشتند كه چنين آيه اى نازل شده. مسلمانان مكه خود گفتند: يك بار ديگر از مكه بيرون مى شويم، اگر كسانى ما را دنبال كردند، با ايشان مى جنگيم.


باز در همان كتاب است كه ابن جرير از ضحاك روايت كرده كه گفت : آيه ((و من الناس من يقول آمنا بالله ((، درباره جمعى از منافقين مكه نازل شده ، كه ايمان مى آوردند، ولى همين كه خود را در معرض خطر مى ديدند، و يا شكنجه مى شدند، به كفر سابق خود بر مى گشتند، و اذيت مردم را در دنيا با عذاب آخرت خدا يكسان مى شمردند.
اين بار چون بيرون شدند، مشركان به تعقيبشان برخاستند، در راه با آنان كارزار كردند. بعضى كشته شدند، و بعضى ديگر نجات يافتند. و آيه: «ثُمَّ إنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِن بَعدِ مَا فَتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَ صَبَرُوا إنَّ رَبَّكَ مِن بَعدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ»، درباره آنان نازل شد.


و نيز در آن كتاب آمده كه ابن منذر، ابن ابى حاتم ، و ابن مردويه ، از سعد بن ابى وقاص ،
و نيز در همان كتاب آمده كه ابن جرير، از قتاده روايت كرده كه گفت: از آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِالله» - تا جملۀ «وَ لَيَعلَمَنَّ المُنَافِقِين»، درباره آن عده نازل شد كه مشركان، آن ها را به زور به مكه برگرداندند، و اين ده آيه در مدينه نازل شده.
 
باز، در همان كتاب است كه ابن جرير، از ضحاك روايت كرده كه گفت: آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِالله»، درباره جمعى از منافقان مكه نازل شده، كه ايمان مى آوردند، ولى همين كه خود را در معرض خطر مى ديدند، و يا شكنجه مى شدند، به كفر سابق خود بر مى گشتند، و اذيت مردم را در دنيا، با عذاب آخرت خدا يكسان مى شمردند.
 
و نيز، در آن كتاب آمده كه ابن منذر، ابن ابى حاتم، و ابن مردويه، از سعد بن ابى وقاص،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۶۲ </center>
روايت كرده اند كه گفت : مادرم به من مى گفت : من لب به هيچ طعام و آبى نمى زنم تا آنكه به محمد كفر بورزى ، و همين كار را هم كرد، و اين اعتصاب غذا را آن قدر ادامه داد كه دهانش را با عصا باز مى كردند، پس اين آيه نازل شد: ((و وصينا الانسان بوالديه حسنا...((.
روايت كرده اند كه گفت: مادرم به من مى گفت: من لب به هيچ طعام و آبى نمى زنم تا آن كه به محمد كفر بورزى، و همين كار را هم كرد، و اين اعتصاب غذا را آن قدر ادامه داد كه دهانش را با عصا باز مى كردند. پس اين آيه نازل شد: «وَ وَصَّينَا الإنسَانَ بِوَالِدَيه حُسناً...».
<span id='link96'><span>
<span id='link96'><span>


۱۷٬۰۶۹

ویرایش