گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
<span id='link46'><span>
<span id='link46'><span>


==غرض كلى آيات : بيان بهانه ديگرى از مشركين بر عدم ايمانشان به قرآن ==
==بيان بهانه ديگرى از مشركان، بر ايمان نیاوردن به قرآن ==
<center> «'''بیان آیات'''»  </center>
<center> «'''بیان آیات'''»  </center>


اين آيات عذر ديگر از بهانه هاى مشركين مكه را در ايمان نياوردن به كتاب خدا بيان مى كند، همچنان كه آيات قبل عذر اولشان را بيان مى كرد، به اين كه : چرا آيات و معجزاتى چون معجزات موسى نياوردى ، در اين آيات متذكر مى شود كه اين عذر را بهانه كرده اند كه اگر ما به كتاب تو ايمان آوريم ، و به دين توحيد بگرويم ، مشركين عرب ما را از سرزمينمان بيرون مى كنند، ما را مى كشند، و اسير مى كنند، و اموالمان را غارت نموده و امنيت و صلح ما را به خطر مى اندازند
اين آيات، عذر ديگر از بهانه هاى مشركان مكه را در ايمان نياوردن به كتاب خدا بيان مى كند. همچنان كه آيات قبل، عذر اولشان را بيان مى كرد، به اين كه:  
 
چرا آيات و معجزاتى چون معجزات موسى نياوردى؟ در اين آيات، متذكر مى شود كه اين عذر را بهانه كرده اند كه اگر ما به كتاب تو ايمان آوريم، و به دين توحيد بگرويم، مشركان عرب، ما را از سرزمينمان بيرون مى كنند، ما را مى كشند، و اسير مى كنند، و اموالمان را غارت نموده و امنيت و صلح ما را به خطر مى اندازند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۸۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۸۵ </center>
آنگاه خداى تعالى سخن ايشان را رد مى كند، به اينكه ما شهر ايشان را برايشان حرم امن كرديم ، تمامى عرب ، مكه را مقدس و محترم مى دانند، و ميوه هر درختى را بدانجا حمل مى كنند ديگر موجبى براى ترس ايشان كه آنان را از شهر بيرون كنند، نيست
آنگاه خداى تعالى، سخن ايشان را رد مى كند، به اين كه: ما شهر ايشان را برايشان حرم امن كرديم. تمامى عرب، مكه را مقدس و محترم مى دانند، و ميوه هر درختى را بدان جا حمل مى كنند. ديگر موجبى براى ترس ايشان كه آنان را از شهر بيرون كنند، نيست.


علاوه بر اين برخوردارى از اموال و اولاد و كامروايى از عيش و زندگى براى آنان امنيت درست نمى كند، تا آن را بر پيروى هدايت ترجيح بدهند، چه بسيار قريه هايى كه در عيششان خدا هلاكشان نمود، و نسلشان را برانداخت ، و سرزمين آنان را به ارث برد، و اينك اين مسكنهاى آنان است كه بعد از ايشان همچنان خالى است ، و جز اندكى از آنها مسكونى نيست
علاوه بر اين، برخوردارى از اموال و اولاد و كامروايى از عيش و زندگى براى آنان امنيت درست نمى كند، تا آن را بر پيروى هدايت ترجيح بدهند. چه بسيار قريه هايى كه خدا در عيش شان، هلاكشان نمود، و نسلشان را برانداخت و سرزمين آنان را به ارث برد. و اينك، اين مسكن هاى آنان است كه بعد از ايشان، همچنان خالى است، و جز اندكى از آن ها مسكونى نيست.


از اين هم كه بگذريم ، آن چيزى كه پيروى هدايت را فداى آن مى كنند و آن را بر مى گزينند متاع زندگى دنيا است ، كه زودگذر و ناپايداراست ، و انسان عاقل زندگى ناپايدار را بر زندگى جاودانه آخرت و جوار خداى تعالى ترجيح نمى دهد
از اين هم كه بگذريم، آن چيزى كه پيروى هدايت را فداى آن مى كنند و آن را بر مى گزينند، متاع زندگى دنيا است، كه زودگذر و ناپايداراست، و انسان عاقل، زندگى ناپايدار را بر زندگى جاودانه آخرت و جوار خداى تعالى ترجيح نمى دهد.


از اين نيز كه بگذريم خدايى كه خلقت و امر به دست او است ، وقتى چيزى را اختيار مى كند، و به آن امر مى نمايد، ديگر كسى نمى تواند به خاطر خواست خودش خواست او را مخالفت كند، و آنچه را كه طبع او متمايل به آن است اختيار نمايد، خداى تعالى بعد از اين چند جواب به داستان قارون اشاره مى كند، كه زمين او را با خانه اش در خود فرو برد
از اين نيز كه بگذريم، خدايى كه خلقت و امر به دست اوست، وقتى چيزى را اختيار مى كند، و به آن امر مى نمايد، ديگر كسى نمى تواند به خاطر خواست خودش، با خواست او مخالفت كند. و آنچه را كه طبع او متمايل به آن است، اختيار نمايد. خداى تعالى، بعد از اين چند جواب، به داستان قارون اشاره مى كند، كه زمين او را با خانه اش، در خود فرو برد.
<span id='link47'><span>
<span id='link47'><span>


۱۶٬۳۳۸

ویرایش